سلامت نیوز: سدسازی كه از مد افتاد، یا به عبارت دیگر، با هجمه شدید منتقدان وزارت نیرو مواجه شد، جایش را به پدیدهای به نام انتقال آب داد. انتقال آب یعنی آب را از یك منبع آب چون رودخانه، تالاب یا دریا به حوضه آبی دیگر (مثل انتقال آب از رودخانه ارس یا زاب به دریاچه ارومیه) یا انتقال از حوضهای چون دریای خزر به منطقهای خشك چون سمنان، منتقل كنند. بماند كه در انتقال نوع اول، ویژگیهای خاص آب منطقه مبدا ربطی به آب در منطقه مقصد ندارد و این درهمآمیزی، منجر به از بین بردن زیستمندان هردو حوضه آبی میشود. اما این گفتوگو درباره انتقال آبی از نوع دوم است، انتقال آب از دریای خزر به منطقه فلات مركزی؛ سمنان.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، فلات مركزی ایران، منطقهای كویری كه مستثنی از ٦٠ درصد مناطق كویری كشور نیست، به كمآبی دچار است. اتفاقی عجیب نیست. كمآبی و معضل ایجاد شده در خصوص آب به خصوص در فصل گرما، مدتهاست در كشور ظاهر شده و عدهای آن را به نام بحران میشناسند و عدهای دیگر از آن به عنوان مسالهای یاد میكنند كه تنها عامل انسانی باعث ایجاد آن شده است. انتقال آب از خلیجفارس به استانهای جنوبی دیرزمانی نیست كلید خورده و انتقال آب از دریای خزر به فلاتمركزی هم در حال كلید خوردن است. این پروژه كه در دولت دهم، با شتاب زدگی هرچه تمامتر توسط رییسجمهور وقت، كلنگ زنی شد، به حال خود رها شده بود تا زمانی كه سازمان مدیریت و برنامه، ردیف مطالعاتی برای پروژه ایجاد كرد تا امروز كه چهار سال از شروع مطالعات آن میگذرد. مجری پروژه، شركت توسعه منابع آب و نیروی ایران است، شركتی كه مجری بسیاری از پروژههای سدسازی و انتقال آب بوده و هست. محمد رهبری، مجری مستقیم پروژه معتقد است مخالفان و منتقدان طرح، هیچ اطلاعاتی از روند مطالعات و گزارشدهی ما به سازمان ارزیاب كه همان محیطزیست است، ندارند. او در گفتوگو با «اعتماد» از نقطه شروع مطالعات میگوید تا تعداد جلسات كارشناسی كه با محیط زیست داشته و ملاحظات زیستمحیطی كه تا به حال داشته و قرار است از این به بعد هم داشته باشد. آغاز پروژه را كه از نگاه او بلامانع است، منوط به صدور مجوز از سوی محیط زیست میداند.
پروژه انتقال آب دریای خزر به فلات مركزی ایران، پروژهای است كه صدای كلنگش از دولت دهم به گوش میرسد. رییسجمهور هم چند ماهی است روی پروژههای آب تاكید به تسریع دارد. وضعیت فعلی پروژه انتقال آبخزر به فلات مركزی و سمنان چگونه است؟
در سفرهای استانی دولت قبل، در سال ٨٩ مصوبهای بوده مبنی بر تامین آب شرب و صنعت از دریای خزر برای منطقه فلات مركزی؛ استان سمنان. در آخرین سفر استانی دولت، مصوب شده ردیف مطالعاتی برای این پروژه تعریف شود، سازمان مدیریت و برنامهریزی وقت هم ردیف مطالعاتی ایجاد كند و مطالعاتش شروع شود. اوایل سال ٩١ هم مراسم نمادینی برگزار شد تحت عنوان كلنگزنی پروژه كه اذهان عمومی روی آن متمركز شد. همه انتقاداتی كه میشنویم از تبعات آن شروع زودهنگام بود. ما در شركت آب و نیرو، از تیرماه ٩١ كارفرما و دستگاه اجرایی پروژه شدیم. قبل از آن، آب منطقهای و شركت آب و فاضلاب كشور كارهای مقدماتی مختصری انجام داده بودند و مطالعات در حد فاز شناخت انجام شده بود. نخستین قدم، انتخاب مهندس مشاور بود كه شركت مهاب قدس كه شركت با تجربهای در بخش آبكشور است را انتخاب كردیم. مطالعات فاز یك این طرح را شروع كردیم. مطالعات طراحیهای فنی، مطالعات مربوط به بحثهای اقتصادی، محیط زیست، اجتماعی كه برای یك پروژه بزرگ لازم است را شروع كردیم. ما مطابق عرف و رویههای جاری، مطالعات اجمالی و اولیه محیط زیستمان را به سازمان محیط زیست دادیم. سازمان هم تكلیف كرد كه باید برایش مطالعات ارزیابی تفصیلی داشته باشید كه این هم در دستور كار ما قرار گرفت. مطالعات مرحله اول تا سال ٩٣ انجام شد و برای تصویب در شورای فنیمان عرضه شد. همزمان با این مطالعات، مطالعات پدافند غیرعامل و میراث فرهنگی را با شركتهای صاحب صلاحیت انجام دادیم. در مورد میراث فرهنگی با پژوهشكده میراث فرهنگی كار كردیم و مطالعات پدافند را به ستاد پدافند غیرعامل ارسال كردیم تا تصویب شود. برای هر دو دستگاه منتظر نظر نهایی و دفاعیه خودمان هستیم. پژوهشكده میراث باید نظر نهایی بدهد تا اگر تداخلی با محوطههای باستانی داشته باشیم، در طراحیها لحاظ كنیم و اگر نیاز به نجاتبخشی داشته باشیم، نجاتبخشی كنیم.
نظر سازمان محیط زیست درباره گزارشاتی كه دادید، چیست؟
سازمان محیط زیست بر اساس صورتجلسهای كه در آن دستور داد، مجوز موافقت با كلیات را داد، مشروط به انجام مطالعات تفصیلی و تصویب كارگروه ماده ٢، همان چیزی كه قانون میگوید. ما برای تكمیل این مطالعات، قرارداد انجام آزمایشات برای دریای خزر را كه متاسفانه مدعی زیاد دارد اما متولی ندارد، با پژوهشكده اكولوژی خزر در ساری بستیم. ما نیاز به اطلاعات جامعی از پارامترهای فیزیكی، شیمیایی و بیولوژیكی خزر داشتیم كه متاسفانه موجود نبود. این پژوهشكده هم به مدت یك سال به صورت منظم براساس استانداردهای خودشان نمونهبرداری كردند تا همه اطلاعات مورد نیاز از آب خزر از آبزیان تا پلانكتون و بحثهای شیلاتی را كسب كنند. سال ٩٢ یك گزارش میان كار برای هماهنگی و اطلاع از وضعیت كارمان به محیط زیست دادیم. سال ٩٣ هم گزارش تكمیل شدهتری را به دفتر ارزیابی زیست محیطی ارسال كردیم. روال معمول این است كه گزارش توسط معاونان بررسی و جلسات كارشناسی برگزار میشود. ایرادات در این رفت و برگشتها گفته میشود و نهایتا میرسد به كارگروه ماده ٢. گزارش ما هم این روال را طی كرد، شاید ١٧جلسه رسمی كارشناسی داشتیم. طبیعتا این پروژه، پروژه خاصی است كه باید چند دیسیپلین در آن، مورد بررسی قرار گیرد. محیط دریایی، عبور از جنگلهای منطقه مازندران و محدوده مقصد بخشهایی است كه نشان میدهد باید مطالعات ارزیابی انجام میدادیم.
میزان آسیبی كه قرار است به دریای خزر وارد شود را محاسبه كردهاید؟
ما در جنوب دریاچه خزر هستیم. آسیبپذیری ما در خصوص این دریا بیشتر است. البته خود دریا به لحاظ وضعیت آلودگیهایش حال و روز خوبی ندارد. سازمان، حساسیت بجا ودرستی داشته كه روی محیط دریایی تمركز زیادی دارد. محیط زیست یك چارچوب مشخص دارد كه ما در خزر بیشتر و مشخصتر از الگوی چارچوب مصوب، انجام دادیم. بعضا در بعضی بخشها استاندارد و دستورالعمل مدون نداشتیم كه با همكاری بدنه كارشناسی سازمان تهیه كردیم و مطالعاتمان را تكمیل كردیم. نهایتا در آبان ٩٤، رسیدیم به اینكه جلسه شورای ارزیابی برای پروژه تشكیل شود. در این جلسه هم مطالعات بیشتری خواستند و صورت جلسه كردند كه گزارشات تكمیلیتر و جدیدتر ارایه دهیم. شاید برای نخستینبار در این پروژه بحثهای ارزشگذاری اقتصادی به ما دیكته شدكه ما هم استقبال كردیم. در بهمن سال ٩٤ گزارشات تكمیلی را مجددا فرستادیم تا اینكه در ١٤ فروردین ٩٥ جلسهای با معاونان سازمان داشتیم. باز هم گزارشاتی كه ما تكمیلی داده بودیم، بازنگری كلیتر شد و باز از ما كار بیشتر خواسته شد.
بحث انتقال آب به طور كلی مورد تایید سازمان نیست و آن را آخرین راهكار برای نجات یك منطقه میداند. در این مورد با سازمان به مشكل برنخوردید؟
اینكه انتقال بین حوضهای آخرین راهكار باشد را ما هم قبول داریم. اما موضوعات آب، مستقل از هم نیست. ماباید همه پكیج كلان آب مملكت را یكجا لحاظ كنیم. پاسخ این مساله در طرح جامع آب كشور است. خوشبختانه طرح جامع آب داریم. مساله آب در هر منطقهای راهكار خودش را دارد. دكتر ابتكار در مورد انتقال آب میگوید كه این مردهخواری است، یعنی جایی كه جانتان در خطر است، مردهخواری هم میكنید. این بحث شاید چالش زیاد داشته باشد. ما در بحثهای مدیریت مصرف آب جا ماندیم. تردیدی هم نداریم اولویت با مصرف بهینه منابع آب موجود است. اما باید یادمان باشد موردی بسنجیم و نسخه واحد برای همه كشور نپیچیم. منطقه هدف ما، منطقهای است با منابع آب محدود. بیشتر از ٨٠ درصد آب منطقه از آبهای زیر زمینی تامین میشود. از ٢٠ سال گذشته شیب تند افت سطح آب داریم. سالی ٧٠ تا ٨٠ سانت میانگین افت سطح آبخوان. بارندگیاش هم از كل كشور پایینتر است؛ ١٤٠ میلی متر میانگین. نكته اساسی این است كه بحث مدیریت مصرف چند سالی است در این منطقه دنبال میشود. كل چاههای غیرمجاز بسته شده، همه چاههای مجاز كنتور هوشمند دارند. در بحث جمعآوری و بازچرخانی فاضلاب، تمام شهرهای استان یا دارند شبكه اجرا میكنند یا مناقصه گذاشتند. در این میان مدیریت چاهها از همه مهمتر و بزرگتر بوده. با همه كارهایی كه دارد انجام میشود، دولت یك وظیفه جدی برای تامین آب آشامیدنی مردم دارد. یكسری وظایف دیگر برای معیشت و اشتغال و حفظ سكونت مردم در سكونتگاهها. به خصوص منطقه كویر كه حساسیتهای كلانتر ملی و امنیتی خودش را دارد. برای سمنان برای افق این طرح كه سال ١٤٢٥ است، فرض كردیم هیچ تامین آبی برای كشاورزی نمیخواهیم بكنیم، برای تامین نیاز شرب و صنعت ٤٥٠ میلیون متر مكعب كمبود آب خواهیم داشت. ٢٠٠ میلیوناش را ما برای این طرح درنظر گرفتیم، ٢٥٠ تای دیگر را با صرفهجویی و بازچرخانی پساب به دست میآوریم. جمعیت حاضر سمنان ٦٠٠ هزار نفر است، با همین آهنگ رشد جمعیت در افق ١٤٢٥ به یك میلیون نفر میرسیم. از این ٢٠٠ میلیون آب، قرار است٥٠ میلیون آب شرب را تامین كند و ١٥٠میلیون دیگر نصیب صنعت شود، مشروط به اینكه خود صنعت هزینه را تامین كند. دولت پول ندارد كه آب را منتقل كند. در مجوز تخصیص آب وزارت نیرو هم آمده تخصیص آب بخش صنعت مشروط به مشاركت صنعت است. دولت دنبال اجرا نیست. ما باید اجرایش را هم به بخش خصوصی بدهیم.
از مباحثی كه در این میان مطرح است، قیمت تمام شده آب برای مصرفكننده است. با توجه به مشاركت بخش خصوصی، مساله اقتصادی این پروژه به چه ترتیب پیش میرود؟
یكی از بحثهایی كه مطرح میشود این است كه این آب غیراقتصادی است، در حالی كه اگر باشد، صنعت خواستار آن نخواهد بود. دولت وظیفه دارد آب شرب را تامین كند. گرچه هیچ كدام از پروژههای شرب توجیه اقتصادی ندارند، اما تامین آن وظیفه حاكمیتی است. در این پروژه، بخش خصوصی، همه آب را منتقل میكند، دولت هم آب شرب مردم را خریداری میكند. قیمت محصول هر پروژه تابع چند فاكتور است. هزینههای احداث و نحوه تامین مالی از مهمترین مسائل اقتصادی است. برای تامین منابع، هم میتوان وام قرض الحسنه بدون بهره گرفت، هم میتوان از صندوق توسعه ملی وام گرفت و هم از بازار آزاد. حالتهای مختلف، بسته به اینكه پروژه به چه روشی تامین شود، قیمتهای نهایی متفاوتی خواهد داشت. هزینه اجرای پروژه بر اساس فهرست سال ٩٥، ٤٧٠٠ میلیارد تومان است. هزینه عملیات اجرایی كه بسته به روش تامین مالی دارد، اگر این پروژه را با بودجه صرفا دولتی پیش ببریم، قیمت تمام شده آب میانگین سمنان مترمكعبی میشود ٣٨٠٠ تومان. اگر با وام و تسهیلاتی مثل صندوق توسعه ملی یا فاینانس خارجی كه بهرهها نزدیك به صندوق باشد، مترمكعبی میشود ٤٢٠٠ تومان و اگر كلا از وامهای با بهره ٢٥ درصدی بانكها، بازار، فروش اوراق مشاركت یا فرابورس تامین شود، قیمت به ٥٧٠٠تومان میرسد. ما كه بودجه دولتی نداریم، به نظر میرسد باید تركیبی از فاینانس و صندوق توسعه ملی و درآمدهای آینده خود پروژه باشد؛ سهام بفروشیم یا به صنایع پیش فروش انشعاب بكنیم. صنعت میتواند به این روشها مشاركت كند و این میشود پكیج اقتصادی طرح.
قرار است این آب نصیب كدام صنایع استان شود؟ آببری صنایع مشخص شده است؟
مشتری عمده این آب معادنند. معدن كه قابلجابهجایی نیستند این حرف درست است كه چرا صنعت آب بر را در كویر بزنیم، ولی ما بنا نیست با این آب، صنعت آب بر بزنیم. قرار است معدن استخراج كنیم. تاكید میكنم با همه این اوصاف، این آب، آب اقتصادی است. در صنعت، تاثیر آب در میانگین قیمت تمام شده محصولات، ٥/٢ درصد است و در معادن ١٢ درصد. اشتغالی كه صنعت در آب ایجاد میكند، قابل قیاس با كشاروزی نیست. در صنعت، یك لیتر بر ثانیه آب میتواند ٥٠ شغل ایجاد كند.
یكسری صنایع آب بر هم در منطقه هستند كه میتوانستند آنجا نباشند.
بله، هستند، اما برایشان كاری نمیشود كرد. آنهایی كه از قبل ایجاد شدهاند، دیگر شده، میتوانست نباشد. خیلی جاها نباید از این صنایع داشته باشیم. مثلا مگر در ایلام، آب داریم كه كه پتروشیمی میزنیم؟ شما درست میگویید. اما صنعتی كه هست را نمیتوان برایش كاری كرد.
مهم است كه بدانیم چند درصد صنایعی كه میخواهند آب را از شما بگیرند، آب برند.
بیشتر صنایع آنجا آب دارند، بیشتر آنهایی كه نیاز به آب دارند، معدناند. در استان سمنان صنایع، خردهریزند، صنعت عمدهای مثل پتروشیمی در استان نداریم. باید با آمایش سرزمین، مكان استقرار صنایع مشخص شود. اما در استان، عمده صنایع، كمآببرند. اصلا آبی در منطقه نیست. غیر از معادن، بقیه سرمایهگذاران هم نمیروند صنعت پرآب را در كویر احداث كنند. موقعیت سمنان به لحاظ اینكه در چهارراه شمال- جنوب كشور است و چسبیده به استان تهران، موقعیت خاصی را ایجاد میكند كه یكی از امكانات و ظرفیتهای پاسخگویی به سرریز صنایع و كارخانههای استان تهران، سمنان میشود.
چقدر امكان دارد آبی كه انتقال مییابد به كشاورزی برسد؟
امكان ندارد. چون كشاورز باید پول بدهد. با این آب ٤٢٠٠ تومانی میخواهد هندوانه بكارد؟ برایش بهصرفه نیست. دولت كه قرار نیست در بخش كشاورزی یارانه بدهد.
ممكن نیست این اتفاق از سوی دولت بیفتد؟
چنین فكری به ذهن ما هم نرسیده است. بله، میشودكسی با بازچرخانی آب و با كمترین آب، بهترین محصول را ایجاد كند و درواقع كشاورزی گلخانهای كند كه این سیاستگذاری دولت هم هست و دنبال میشود؛ اما این كشاورزی گلخانهای در رده صنعت جا میگیرد. این آب هیچ ربطی به كشاورزی ندارد.
طول و عمر پروژه شما چند سال است؟
طبق برآوردهای ما بین ٣٦ ماه تا ٥ سال است. دوره عمر پروژه ٣٠ سال است. البته این عدد با عمر تجهیزات سنجیده میشود.
از میان مسیرهایی كه برای انتقال درنظرگرفتهاید كدام نهایی شده؟
ما ٩ مسیر را مطالعه كردیم. چند چالش محیط زیستی در این میان داریم. بحث آبگیری از دریا را داریم كه موجودات زنده و آبزی در آبگیری مكش میشوند. ابعاد دهانههای مكش را طوری میگیرند كه سرعت محدود شود و موجودات دریایی ورود نكنند. چون خروج این موجودات از دریا همانقدر كه به ضرر محیط زیست است به تاسیسات ما هم آسیب میزند.
یكی از بحثهای محیط زیست نمك زدایی و شیرین كردن آب است. اینكه توده نمك كجا تخلیه میشود و چه میزان خسارت به محیط زیست وارد میكند.
در بحث برگشت پساب به دریا، ما دو برابر نیازمان، آب میگیریم، ٥٠ درصد آب، شیرین میشود و ٥٠درصد با غلظت دو برابر به دریا برمیگردد. چالش اصلی ما این است. تمام اختلاف نظرهایی كه مطرح میشود، برگشت پساب است. راندمان آب شیرین كن را پایین (٥٠) درصد گرفتیم تا غلظت نمك كمتر شود. ضابطه محیطزیست این است كه آب از نقطهای كه رها میشود، در شعاع ٢٠٠متریاش باید تفاوت غلظت به زیر ١٠ درصد برسد. آبی كه از دریا برمیداریم، ١٢ و نیم گرم در لیتر نمك دارد، نصفش را برمیگردانیم با غلظت ٢٥ گرم كه دوبرابر شوری است. ما باید در فاصله ٢٠٠ متری آنقدر غلظت را پایین بیاوریم كه ١٢ و نیم میشود ١٤. تعداد نازلهایی كه آب را تخلیه میكنند و زاویه و عمق كارگذاری نازل، بخشهای دیگری از ضابطههایی است كه در طراحیهای ما تامین میشود. ما در عمق ١٠ متری تخلیه میكنیم. ما تعهدی داریم كه در این بحثهای زیست محیطی، ملاحظات اقتصادیمان را كنار بگذاریم. در این بحثها چانهزنی نداریم. حتی به مشاورمان هم گفتهایم حق ندارید در مباحث محیطزیستی، ملاحظات اقتصادی را وارد كنید.
از كدام منطقه جنگلی میخواهید عبور كنید؟
از گوهرباران در ٦ كیلومتری نیروگاه نكا شروع میشود و به منطقه دشت ساری میآید و در نهایت در مجاورت خطوط نفت وارد جنگل میشود. ما برای عبور از منطقه جنگلی، دو سه تا كریدور بیشتر نداریم. قبل از جنگل از كارخانه چوب و كاغذ ساری میرسیم، بعد وارد جنگل میشویم تا منطقه دوآب در جاده فیروزكوه و بعد از آن به دره خطیركوه میرسیم و به خط انتقال موجود آب سمنان. از ١٨٠ كیلومتر اولیه مسیرمان، ١٤٠كیلومتر را روی خطوط قبلی نفت حركت میكنیم. یكی از مزیتهای این كار، تخریب كمتر جنگل است. ٥٠ كیلومتر از ١٨٠ كیلومتر را در محدوده جنگلی هستیم. برای احداث خط لوله و خطوط برق رسانی و همه تاسیسات پروژه، ٢٣ هكتار جنگل تراشی داریم. اگر میخواستیم از مسیر دیگری غیر از خط نفت برویم، باید یك باند ٢٠ متری را ایجاد و ١٠٠ هكتار درخت قطع میكردیم. برای این كار درختان شمارش شدهاند، درواقع درخت به درخت گزارش دارد، حتی گونههای موردنظر هم مشخص شده. ٥ برابر میزان تخریب هم پیشنهاد جنگل كاری دادیم.
قطر لوله انتقال آب در پروژه چقدر است؟
١٤٠٠ میلی متر یا ٥٦ اینچ. دورانی كه این دو خط لوله را طراحی كردیم، در تحریم بودیم و فولاد كشور از لحاظ ضخامت و جنس محدودیت داشت، الان اگر شرایط مهیا باشد میتوانیم دو تا لوله را یك لوله كنیم با قطر ٢ هزار میلیمتر. ترانشه مان هم یكی میشود، حریمها و مسیرمان یكی میشود. از مسیر كه بگذریم، چالش ساحلی هم داریم، ساحلی كه میخواهیم تاسیسات در آن نصب كنیم، محل صیادی صیادانی است كه صید و ارتزاق میكنند. طرحی دادیم برای اشتغال بعدی این ٨٠ نفر در پروژه چون محل كارشان تحت تاثیر پروژه قرار میگیرد. مهمتر از همه اینها، پیشنهاد سیستم مدیریت كنترل و پایش است كه ارایه كردیم. خودمان را مكلف میدانیم بهترین و مدرنترین تجهیزات روز سیستم پایش آنلاین را داشته باشیم. طرح پژوهشی را هم یك سال است شروع كردهایم كه با استفاده از تكنولوژی روش وی سی آر برای حذف نمك از آب دریا به صورتی كه ما برگشت پساب به دریا را حذف كنیم. به این میگویند zero descharge. همه چالش ما برگشت آب شور به دریاست. تجمع نمك باعث از بین رفتن آبزیان میشود. اگر عامل افزایشدهنده نمك را حذف كنیم و نمك را به رسوبات دیگری چون nacl و mgcl و كلریدفلزات مختلف تبدیل كنیم و مشاور ارزیاب ما كه محیطزیست است تایید كند، هم خدمت به مملكت است و هم تسهیلگر. آن زمان راندمان برداشت آب به بالای ٩٠ درصد میرسد.
مساله دیگری كه در میان است منفعتی است كه نصیب سمنان میشود و ضرر و خسارتی كه مازندران باید متحمل شود. در این مورد چه راهكاری دارید؟
اگر شهرهای مازندران كمبود آب شربی داشته باشد، میتواند در این پروژه تامین شود. ما نمیتوانستیم از آبهای سطحی مازندران برای سمنانبرداریم، چون این استان با وجود تصور عمومی كه فكر میكنند پربارش است و مشكل آب ندارد، بارش در ارتفاعات كمی دارد و بیشتر در دشت ساری است كه بارش دارد و این كفاف استان را نمیدهد. سد شهید رجایی در جنوب ساری، بارندگی ٦٠٠ میلی متر در سال دارد، به اندازه ایلام است. طبیعی است اگر منابع آبی باشد، اولویت خود مردم استانند.
شروع پروژهتان قرار است كی باشد؟
ما اول باید مجوزهایمان را بگیریم. یكبار شروع زودهنگام داشتیم. تا زمانی كه بنده اینجا مجری باشم، تا همه مجوزهای محیط زیست و بقیه را نگیریم و تا آنها را قانع نكنیم، (البته محیط زیست كه هیچوقت قانع نمیشود) و خیالمان از این بابت راحت نشود، اقدامی برای جذب سرمایهگذار نمیكنیم. اما امیدواریم در سال ٩٥ مجوزهایمان را بگیریم.
شاید این اشتیاق به احداث صنایع جدید با انتقال آب، بیشتر شود.
ما برایش سقف گذاشتیم. این تصور را از ذهنتان دور كنید كه با ٢٠٠ میلیون متر مكعب آب، سمنان پرآب میشود. فرونشست دشتها، ازبین رفتن مراتع و محیط طبیعی باعث شده سالی ١٨٠ میلیون مترمكعب از آبخوان این استان برداشت كنیم. تك بعدی كه نگاه نمیكنیم. وقتی میخواهیم برداشت آب را محدود كنیم باید مردم، تنشهای اجتماعی و سیاستگذاریهای كلان كشور را یكجا ببینیم. سالی ٧٠ سانت افت آبخوان، آمار رسمی مملكت است و این تقریبا معادل حدود ١٨٠ میلیون مترمكعب كسری آب است. با این آب، نمیخواهیم سمنان را آباد كنیم، میخواهیم جلوی تخریب بیشترش را بگیریم.
نظر شما