سلامت نیوز: رسیدن به سن بازنشستگی زیر 30 درصد افراد جامعه که در حال حاضر بیمه بازنشستگی ندارند، برای دولتهای آینده بحرانی ایجاد خواهد کرد که به مراتب شدیدتر از بحران دولت فعلی در ناتوانی از پرداخت حقوق بازنشستگان است.
به گزارش سلامت نیوز،روزنامه جوان نوشت: 35 درصد اعضای جامعه ما فاقد بیمه بازنشستگی هستند؛ این هشداری است كه با توجه به روند پیری جمعیت جامعه خبر از یك بحران بزرگ اجتماعی میدهد؛ بحرانی كه با پیری جمعیت فاقد بیمههای بازنشستگی خود را نشان میدهد و به دولتهای بعدی به ارث میرسد. هم اكنون نیز دولت اعلام میكند از پرداخت حقوق بازنشستگی در سالهای آینده عاجز است، این در حالی است كه جمعیت بزرگ افراد فاقد بیمه بازنشستگی یك بحران بزرگ اجتماعی را قابل پیشبینی میكند؛ بحرانی كه اگر امروز برای آن تدبیری اندیشیده نشود با عنایت به پیری جمعیت طی سالهای آینده جبرانناپذیر است.
چالشهای حوزه بازنشستگان فراوان است. حالا این چالشها به شكلی جدیتر وارد مرحله جدیدی میشود و بحث ورشكستگی و درآمد پایین این صندوقها مطرح است. این بدین معناست كه افرادی كه یك عمر هر ماه پیش از آنكه خودشان ماحصل یك ماه تلاششان را در قالب حقوق دریافت كنند، صندوقهای بیمهای سهمی معادل 23 درصد از حقوقشان را برای روز مبادای بازنشستگی برداشتهاند، حالا با رسیدن به مرحله پیری و ناتوانی از كار كردن با زمزمههای تازه دولت باید با وجود مخارج خاص دوران سالمندی و عائلهمندی نگران آیندهای باشند كه روز به روز مبهمتر میشود، به گونهای كه علی اصغر بیات، رئیس كانون بازنشستگان تأمین اجتماعی گفته سال آینده برای پرداخت حقوق بازنشستگان كه ماهانه ۳ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان است با مشكل و بحران مواجه میشویم. از سوی دیگر آنطور كه انوشیروان محسنیبندپی، رئیس سازمان بهزیستی گفته، تعداد سالمندان كشور تا سال ۱۴۰۴ به ۱۰ درصد جمعیت و تا سال ۱۴۳۰ به حدود ۲۵ درصد جمعیت كشور میرسد. این در حالی است كه هم اكنون درصد قابلتوجهی از افراد جامعه هم بیمه بازنشستگی ندارند. این افراد هزینهای را در صندوقهای بیمهای پسانداز نمیكنند ولی در آینده و در سنین سالمندی بیتردید نیازمند دریافت خدمات درمانی و تأمین اجتماعی خواهند بود. بدین ترتیب هم هزینههای كلانی به دولتهای بعدی تحمیل میشود و هم این قشر بزرگ با چالشهای متعددی مواجه میشود، به گونهای كه در پس این ماجرای میتواند بحران عمیق اجتماعی را در دهههای آینده پیشبینی كرد.
فقدان جامعیت خدمات بیمهای
بنا به تأكید علی حیدری، كارشناس امور بیمهای و تأمین اجتماعی از شاخصههای اصلی كه در ارزیابی نظام بیمهای وجود دارد، بحث فراگیری و پوشش خدمات بیمهای است. وی با اشاره به اینكه كشور ما در این حوزه ۳۵ درصد خلأ پوشش در بخش بازنشستگی دارد، در این باره اینگونه توضیح میدهد: «این یعنی ۳۵ درصد از اقشار جامعه ما فاقد بیمه بازنشستگی هستند. همچنین به لحاظ شاخص جامعیت، بازنشستگان ما از همه عناوین خدمات بیمهای به طور كامل برخوردار نمیشوند. اگر ما فراگیری را كامل و عناوین خدمات را جامع كردیم، این خدمات باید جوابگوی نیازهای فرد باشد.»
ضعف خدمت به بازنشستگان
با نگاهی گذرا به زندگی بازنشستگانی كه در اطراف ما زندگی میكنند، میتوانیم خلأهای خدمتی به این قشر را به چشم خود ببینیم. حقوق و مستمری ناچیز، بیمههای ناكارآمد درمانی و فقدان منزلت اجتماعی در شأن فردی كه 30 سال خدمت كرده اصلیترین چالشهایی است كه بازنشستگان ما با آن مواجهند. از منظر بیمههای اجتماعی یكی از مشكلاتی كه وجود دارد كفایت خدمات است، كفایت خدمات به این معناست كه خدماتی كه به مستمریبگیر یا بیمه شده ارائه میشود نیازهای او را در بخشهای مختلف پوشش بدهد اما در نظام بیمهای ما این اتفاق نمیافتد. حیدری در این باره معتقد است: «ما در زمینه خدمات به بازنشستگان ضعف داریم و بخشی از آن ناشی از اثرات اقتصادی مثل ركود، تورمهای چند رقمی و دو مرحله تعدیل پایه پولی در دولت قبلی است؛ این موضوع چند اثر متفاوت را روی بازنشستگان داشت به این صورت كه ارزش ذخایر آنها كاهش یافت و قدرت خریدشان نیز پایین آمد. بخش دیگری هم ناشی از مشكلات مالی خود صندوقهاست كه بعضی از آنها یا ورشكستهاند یا در شرف ورشكستگی یا بحران نقدینگی قرار دارند. به همین دلیل توانایی افزایش مزایای روزآمد و متناسب با سطح قیمتها را ندارند تا قدرت خرید افراد تحت پوشش خود را با وضعیت روز جامعه متناسب كنند.»
به گفته وی، در حوزه درمان نیز یكی از مشكلاتی كه با آن مواجهیم رشد هزینههای درمان نسبت به رشد عمومی سایر قیمتها است و این هزینهها در سنین بالا برای افراد بازنشسته بیشتر از افراد جوان است كه این خود مشكلات مختلفی را برای این قشر به وجود میآورد.
دریافتیهای نامتناسب با پرداختی به دلیل فقدان پایگاه اطلاعات
از نگاه این كارشناس، فقدان یك پایگاه اطلاعات نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی یكی از مشكلاتی است كه همواره در كشور وجود داشته و مانع میشود تا میزان پرداختی و دریافتی افراد در یك صندوق یا از مجموعه رفاه و تأمین اجتماعی كشور مشخص شود. در حوزه حمایتی و امدادی هم این مشكل را داریم، یعنی افرادی هستند كه در قالب بازنشسته مزایایی را دریافت میكنند كه مابهالتفاوت آن در هیچ نهادی به صورت تجمیعی وجود ندارد و شما نمیتوانید تعیین كنید كه این فرد در مجموع و از حاكمیت یا صندوقهای مختلف چه مزایایی را دریافت كرده و در مقابل چه مشاركتی در پرداخت حق بیمه داشته است. ما افرادی را داریم كه مشاركت كمتری داشته و در سنوات كمتری حق بیمه پرداخت كردهاند ولی دریافتیشان بیشتر از كسانی است كه مشاركت بیشتری داشتهاند.
ارث دولت قبل
نایب رئیس هیئت مدیره تأمین اجتماعی درباره مباحث مربوط به بازنشستگان در برنامه ششم توسعه با تأكید بر اینكه چالشهایی كه صندوقهای بازنشستگی به آن مبتلا هستند یك یا دو روزه بهوجود نیامدهاند، توپ مشكلات موجود در این صندوقها را در زمین دولت قبل میاندازد و میگوید: «در دولت قبل بیشترین حجم تخریب در این حوزه شكل گرفت، به طور مثال در یكی از صندوقها ما طی ۵۰ سال فعالیت این صندوق یكمیلیون نفر مستمریبگیر داشتیم و در عرض هشت سال دولت قبل یك میلیون نفر به تعداد مستمری بگیران اضافه شد. در همان دولت تصمیمی مغایر با اصول و قواعد گرفته شد كه تا كنون 8 هزار میلیارد تومان برای این صندوق بار مالی در بر داشته است.»
نظام نوین بازنشستگی
آنطور كه حیدری میگوید، باید در اصلاح ساختارهای نظام بیمهای به صورت تدریجی عمل كنیم و از روشهای مختلفی بهره ببریم. در اصلاحات سیستماتیك نظام چندلایه مطرح میشود و افراد را میتوانیم لایهبندی و سطحبندی كنیم، افرادی كه باید مورد حمایت و امداد قرار گیرند با منابع عمومی و مردمی حمایت میشوند و افرادی كه باید توانمند باشند تا بعداً بیمهپردازی كنند باید حمایت شوند تا به این مرحله برسند و زمانی كه به این مرحله رسیدند، نظام بیمهای هم باید چند سطحی اعم از پایه، آزاد و مكمل تعریف شده باشد. در حالی كه در كشور ما این مسئله وجود ندارد و تمام صندوقهای بیست و دو گانه با این مشكل روبهرو و بعضاً با حمایت و امداد روبهرو هستند یعنی رویكرد بیمهای كنار گذاشته شده یا اینكه افرادی كه تحت پوشش قرار گرفتهاند از سطح پایه تا سطح مكمل را با كمك دولت و منابع دولتی یا با تحمیل به سایر بیمهشدگان دریافت میكنند.
از نگاه این كارشناس امور بیمهای و تأمین اجتماعی چون سن امید به زندگی از 50 یا ۶۰ سالگی به ۷۳سال رسیده، باید متناسب با این، میزان دوره اشتغال و بیمه پردازیافراد افزایش پیدا كند.
آنطور كه حیدری میگوید، دولت تصمیم گرفته اصلاحات را در قالب نظام نوین بازنشستگی یا نظام نوین بیمههای اجتماعی لحاظ كند.
نظر شما