در اوج آتش‌سوزی‌ جنگل‌های کشور از جمله جنگل‌های گلستان در دولت‌های نهم و دهم برنامه‌ای برای خرید20هواپیما با هدف تشکیل یگان هوایی حفاظت از محیط زیست شروع و در نهایت به خرید 8 هواپیما منجر شد. 8هواپیمایی که جز یکی از آنها (جایروپلن) که با سقوطی تلخ پروازش نابود شد، هیچ کدام وارد عملیات اطفای حریق نشدند.

دولت احمدی‌نژاد از محیطبان‌ها به‌عنوان خلبان استفاده می‌کرد!

سلامت نیوز:در اوج آتش‌سوزی‌ جنگل‌های کشور از جمله جنگل‌های گلستان در دولت‌های نهم و دهم برنامه‌ای برای خرید20هواپیما با هدف تشکیل یگان هوایی حفاظت از محیط زیست شروع و در نهایت به خرید 8 هواپیما منجر شد. 8هواپیمایی که جز یکی از آنها (جایروپلن) که با سقوطی تلخ پروازش نابود شد، هیچ کدام وارد عملیات اطفای حریق نشدند.


به گزارش سلامت نیوز، ایران نوشت: آن‌طور که مهدی طایفه تنها خلبان محیط زیست، می‌گوید؛ سازمان حفاظت محیط زیست در دولت نهم خرید هواپیما را به استانداری‌ها و رؤسای استان‌ها واگذار می‌کند:«به همه استان‌ها یک شرکت(پایگاه) مشترک را برای خرید هواپیما معرفی کردند تا تعداد زیادی هواپیمای دو نفره خریداری شود.» طایفه می‌گوید:«منتهی هر استانی خودش می‌رفت جداگانه قرارداد می‌بست تا نیرو آموزش بدهد.».

به گفته او این خرید‌ها ایراد قانونی داشتند: «باید ترک مناقصه می‌گرفتند یا مناقصه برگزار می‌کردند و قیمت درمی‌آوردند. بررسی کرده و یک خلبان یا کارشناس هوانوردی می‌آمد و یک به یک آنها را بررسی می‌کرد. باید مشخص می‌شد که ما براساس چه مجوز و استنادی یک الگوی هوانوردی را انتخاب می‌کنیم اما اینجا برای مثال یکی از مسئولان گارد محیط زیست دنبال این بود که این پرنده مسلح به یک وسیله دفاعی برای مقابله با شکارچی تبدیل شود یعنی همان کار محیطبان مسلح را انجام دهد.»


 به گفته طایفه، برای مجهز کردن هواپیما به امکان تیراندازی نیاز به مصوبه شورای عالی امنیت بود که خریداران نمی‌دانستند.
به گفته او در یکی از استان‌ها هواپیمایی را سازمان حفاظت محیط زیست خریده بود اما سندش را به اسم سازنده می‌زنند:«سازنده برای خودش هم مجوز بهره‌برداری گرفته بود. یعنی سازنده هواپیما، با اینکه پول از محیط زیست گرفته بود هنوز سند را به اسم خریدار تنظیم نکرده بود.» طایفه می‌گوید: «در سازمان هواپیمایی با ثبت اسناد این هواپیماها درخواست مجوز باشگاه گرفته بود. البته با اطلاع‌رسانی بموقع جلوی موضوع گرفته شد، من تمام این اسناد را در اختیاردارم.»


تخلف در قیمت هواپیماها


طایفه درباره هزینه خرید هواپیما هم حرف‌های جالبی می‌زند:«قیمت واقعی این هواپیما در آن زمان 60 تا70 میلیون تومان بود اما قراردادها از 120 تا 130میلیون تومان بسته شده بود.» او البته خبر تلخ تری هم دارد؛ با‌وجود پرداخت قیمت دوبرابری هواپیما از یگان هرگز استفاده نمی‌شد. او شاهد هم می‌آورد: «در مشهد دو فروند خریداری شده بود. هواپیماها را در فرودگاهی در اطراف فرودگاه مشهد نشانده و رفته بودند.» به گفته طایفه یک هواپیما را مدیرکل رشت تحویل می‌گیرد اما گوشه فرودگاه رها می‌کنند: «هواپیمای صفرکیلومتری که پرواز نکرده بود، باد می‌زند - آنجا طوفان زیاد است - وسیله زمین می‌خورد و بدنه هواپیما 60 درصد آسیب می‌بیند. هواپیما همین طور رها شده بود. بدنه وسیله فلزی بود، باران خورده و زنگ زده بود، داغان داغان شده بود.»
قیمت عجیب کردستان
به گفته او در کردستان یک هلی‌کوپتر به قیمت 2 میلیارد تومان می‌خرند. او درباره این تفاوت قیمت می‌گوید:«این هلی‌کوپتر چهار نفره بود و هرگز برای محیط زیست پروازی نداشت.»
براساس آماری که او می‌دهد 8فروند برای یگان حفاظت محیط زیست خریداری می‌شود: «دو فروند در شیراز، دو فروند در خراسان، یک فروند در اصفهان، یک فروند در رشت، یک فروند هلی‌کوپتر در کردستان و یک فروند هم در تهران که همین جایروپلن بود.»


موتورگازی یا هواپیما


جایروپلن تنها پرنده از 8 هواپیمای خریداری شده توسط سازمان محیط زیست دولت احمدی‌نژاد است که به صورت محدود به کار گرفته می‌شود و در نهایت هم با مرگ خلبان نابود می‌شود. طایفه درباره کارکرد این پرنده برای محیط زیست و اطفای حریق هم می‌گوید:«اصلاً بررسی کارشناسی انجام نگرفته بود.»
به گفته او سازمان در حالی اقدام به خرید هواپیما با کمک استانداری می‌کند که حتی یک خلبان ندارد. طایفه می‌گوید آن زمان هنوز با من هم قرارداد نبسته بودند. خریداران یک استدلال عجیب داشتند:«استدلال این بود کسی به آنها گفته بود که شما در بخش «فوق سبک» اگر فعالیت کنید، می‌توانید محیطبانان را هم آموزش خلبانی بدهید.» آنها در حالی روی محیطبانان به‌عنوان خلبان حساب کرده بودند که محیطبانان حتی کوچک‌ترین آموزشی برای استفاده از اسلحه‌ای که نزدیک به 40 سال به صورت قانونی در دست داشتند، ندیده بودند! او می‌گوید: «اینها رفته بودند در برخی استان‌ها کنکور برگزار کرده بودند، افرادی را جذب کرده بودند که فوق لیسانس محیط زیست یا لیسانس محیط زیست داشتند. این دید را توی سر آنها کرده بودند که این وسیله «موتور گازی» است باید با آن پرواز کنند.»


پرنده علی‌البدل
او درباره جایروپلن خریداری شده هم می‌گوید: «اصلاً این پرنده وجود خارجی نداشت.» به گفته طایفه وسیله‌ای که خریداری کرده بودند به‌صورت یک کیت قطعات یدکی به همراه یک کانتینر قطعات یدکی وارد گمرک و بعد هم وارد شرکت شده بود. از هم باز بود، یعنی قطعات باید مونتاژ می‌شد. این پرنده قرار بود در هفته محیط زیست با حضور جوادی رئیس وقت محیط زیست به پرواز درآید تا او اعلام کند یگان هوایی محیط زیست آغاز به کار کرد.
 در نهایت طایفه به آنها پیشنهاد می‌دهد:«یک فروند از این پرنده را یک نهاد دیگری خریده، این فروند را از آن شرکت قرض بگیرید، یک خلبان آموزش دیده هم دارد. می‌توانید آن روز با آن بپرید.» این اتفاق می‌افتد بدون اینکه با پرنده محیط زیست پرواز انجام گیرد: «جشنی با حضور استاندار، فرماندار و تمام مدیران محیط زیست در مجموعه هوانوردی شرق تهران برگزار شد و خانم دکتر آمد و قیچی هم زد. گشت افتتاح شد و آن خلبان رفت پرواز. داستان تمام شد.» او تأکید می‌کند:«اصلاً چیزی به‌عنوان گشت هوایی در استان تهران منتفی شد.»
او ادامه می‌دهد: «مسأله متوقف ماند تا زمانی که اعتراض شرکت فروشنده بلند شد.60 یا 80 میلیون تومان پول را دریافت کرده اما الباقی آن مانده بود، اسنادش موجود است.»


در نهایت قطعات جایروپلن مونتاژ می‌شود تا به گفته او مشخص شود که این هواپیما مجوز سازمان هواپیمایی کشور را ندارد: «به مسئولان وقت گفتم من با مجوز نظامی الان پروازش می‌دهم، من و استادی که مرا آموزش می‌داد، اما مجوز سازمان هواپیمایی را می‌خواهد. حتی نمی‌دانستند این وسیله‌ای که خریداری شده، باید تست شود. باید برود به سازمان هواپیمایی کشور چک شود. برای آن مجوز پرواز صادر شود و قبل از مجوز باید بیمه شخص ثالث بدنه پرواز صادر شود.»
در نهایت هم پرنده پرواز می‌کند اما بدون مجوز از سازمان هواپیمایی کشور!
طایفه می‌گوید:«در ایران تنها یک نفر بود که مجوز آموزش پرواز این وسیله را داشت. بنابراین در کنار انجام گشت هوایی، استارت آموزش من هم در کنار او زده شد. بعد از 8-7 ساعت پرواز آموزشی روی پرنده مستقر شدم و پرواز مستقل را شروع کردم.» طایفه می‌گوید حتی برای تأمین بنزین پرواز هم به مشکلاتی برخورده است:«صبح به صبح می‌رفتم اداره کل استان تهران، آقا تو را به خدا 20 لیتر بنزین سوپر برای یک ساعت می‌خواهم.» به گفته او سوخت جایروپلن همین بنزین معمولی ماشین‌هاست:«می‌گفتند نداریم. بنزین کارتی شده نمی‌توانیم بگیریم. بالاخره کار به اینجا رسید که یک کارت و یک پیت بنزین به من دادند و گفتند صبح به صبح که سازمان می‌آیی، بنزین 20 لیتری بگیر و اندازه آن 20لیتر هم پرواز کن.»


او درباره اینکه چرا وسیله سهمیه بنزین نداشت هم می‌گوید: «وسیله‌ای بود که هنوز مجوز نداشت چطور می‌خواستند برایش سهمیه بگیرند. اصلاً توی اداره پالایش نفت که ما می‌رفتیم می‌خندیدند، می‌گفتند مگر می‌شود پرنده‌ای با بنزین معمولی پرواز کند. بابا می‌شود چرا نمی‌شود!»  طایفه درباره مشکل فرود آمدن جایروپلن هم می‌گوید: «در تهران جایی برای فرود نداشتیم این وسیله مثل هواپیماست، باید در مسیری 200 متر بدود. مثل هلی‌کوپتر صفر می‌تواند بنشیند ولی اگر بنشیند، باید 200 متر بدود تا بلند شود.بنابراین به درد مناطق محیط‌زیستی نمی‌خورد، چون محیط‌زیست جنگل و صخره و مسیرها صعب‌العبور است.»


سقوط جایروپلن، مرگ خلبان


به گفته او مسئولان وقت هیچ شناختی از پرنده‌ای که خریده بودند نداشتند:«دوربین عادی عکاسی داده بودند دست من که از بالا عکس بگیرم. گفتم این وسیله، خودش دوربین ارسال تصویر دارد. 20 میلیون تومان پول دوربین شده بود.»  در نهایت همکاری طایفه و سازمان حفاظت محیط زیست قطع می‌شود و جایروپلن هم یک سال می‌خوابد. در دولت دوم احمدی‌نژاد، طایفه به «محمدجواد محمدی زاده» رئیس وقت محیط زیست نامه می‌نویسد و هشدار می‌دهد شرایط نگهداری این هواپیما استاندارد این وسیله را از بین می‌برد. می‌تواند حادثه بسازد و خلبان را به کشتن می‌دهد: «شرح دادم شما بدون تأیید کارخانه سازنده اسپانیایی نمی‌توانید هیچ وسیله‌ای روی پرنده نصب کنید.» اما هشدارها به جایی نمی‌رسد و از یک خلبان جوان می‌خواهند تا پرنده را پرواز دهد. جایروپلن همان لحظه که پرواز می‌کند می‌خورد زمین. خلبانش کشته می‌شود وسیله هم منفجر می شود. طایفه می‌گوید: «70 لیتر بنزین داشته است. به خاطر اهمال‌کاری، یک خلبان که فرزندی 8 ماهه داشت کشته می‌شود.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha