سلامت نیوز:«رحم اجارهای» یكی از راهكارهای درمان ناباروری است كه از سوی جامعه پزشكی در جهان مورد استفاده قرار میگیرد اما این روش نیز، مانند سایر روشهای درمان ناباروری، ابعاد چالشبرانگیز مختلفی دارد.
به گزارش سلامت نیوز به نیوز به نقل از اعتماد،از وجوه شرعی و پزشكی تا ابعاد روانی آن. حقیقت این است كه هم مادری كه ٩ ماه از لخته تا جنینی كامل را در رحم خود نگه میدارد تا تبدیل به نوزادی شود و آن را تقدیم خانوادهای كند و هم مادری كه خواهان فرزند است، هر دو ممكن است با بیماریهای مختلف روحی _ روانی بعد از تولد و تحویل فرزند مبتلا شوند و این موضوع به دغدغهای برای آنها بدل شود.
زنی كه رحم اجارهای داشته به خاطر مدت زمان طولانی بودن با فرزندی كه در شكم داشته و مادر خواهان فرزند نیز به خاطر اینكه ممكن است روزی وی را از دست بدهد یا حتی به دلیل این مساله كه این نوزاد در رحم خودش پرورش پیدا نكرده، هر دو میتوانند با چالشهای روحی و روانی فراوانی روبهرو شوند. دكتر مهدیس كامكار، روانپزشك نیز با تایید این چالشها، تاكید میكند كه مراكز ناباروری باید تیمهای روانشناسی برای حمایت از زنانی كه خواستار استفاده از این روش هستند، داشته باشند ضمن آنكه وزارت بهداشت نیز باید نظارت بیشتری در این مقوله داشته باشد. در ادامه گفتوگوی با دكتر مهدیس كامكار را در زیر میخوانید.
الان سالهاست كه در علم پزشكی با پدیده جدیدی به نام رحم اجارهای مواجه هستیم. موضوعی كه گرچه با چالشهای زیادی روبهرو شده است اما همچنان به عنوان یكی از راهكارهای بچهدار شدن مورد توجه است. اما گذشته از موضوعات پرحاشیه پزشكی در این مورد، بسیاری بر این باورند كه رحم اجارهای میتواند از لحاظ روانی و روحی نیز چالشبرانگیز باشد.
یعنی به هر حال زنی كه ٩ ماه جنینی را در رحم خود پرورانده ممكن است حس مادری به این كودك پیدا كند یا برعكس، زنی كه خواستار بچه است ممكن است به این دلیل كه بچه در رحم فرد دیگری پرورش پیدا كرده، دلزده و افسرده شود و در نگهداری و بزرگ كردن فرزند با تعارضهایی روبهرو شود. نظر شما چیست؟ به نظر شما ممكن است فرآیند تولد نوزاد از طریق «رحم اجازه»ای باعث بروز مشكلات روحی و روانی برای زنان شود؟
اصولا هر پیشرفت علمی كه با روابط اجتماعی انسانها ارتباط داشته باشد، میتواند تبعات اجتماعی و روانی مختلفی را به دنبال داشته باشد. همانطور كه میدانید لقاح مصنوعی و رحم اجارهای شیوههای مختلفی دارد. یا اسپرم از مردی در رحم زنی كه قرار است رحمش را اجاره دهد گذاشته میشود یا از هر دو نفر زن و شوهر تخمكهایی گرفته میشود و به رحم زن دیگری تزریق میشود یا ممكن است خود زنی كه قرار است رحمش را اجاره دهد، كودكی را متولد میكند و آن را به كس دیگری دهد. بد نیست بدانید كه در هر صورت به رحم اجارهای، بچهدان هم گفته میشود.
در چنین فرآیندی زنی كه قرار است رحم خود را اجاره دهد از لحاظ هورمونی یكی دو ماه قبل از آغاز فرآیند باروری برای بارداری آماده میشود ضمن اینكه باید شرایط خاصی را داشته باشد. درچنین شرایطی زنی كه رحمش را اجاره دهد میداند كه قرار است رحم وی، محل امنی برای رشد جنینی باشد كه قرار است به زودی به فرد دیگری داده شود و حتی قانون نیز وضعیت فرزند تازه متولدشده را مشخص كرده ولی با تمام این توضیحات ممكن است زن به فرزندی كه در رحم خود پرورش داده دلبسته و از جدا شدن وی دچار افسردگی و سایر بیماریهای روحی- روانی شود.
پس قبول دارید كه این اقدام ممكن است از لحاظ عاطفی زنانی كه میخواهند اقدام به این كار كنند را تحت تاثیر قرار دهد؟
بله. این امكان كاملا محتمل است. ولی در جایی كه علم آنچنان پیشرفت نكرده تا بخواهد نازایی را درمان كند، چارهای جز استفاده از روشهای اینچنینی نیست. البته این مساله یك ریشه تاریخی و قدیمی دارد. شاید حكمش مثل فردی باشد كه در گذشته شیرش خشك شده بود و بچه را به زن دیگری به نام مادر رضاعی میدادند تا وی، نوزاد را شیر دهد. اصولا هر نوع رابطهای كه مشمول زمان شود، میتواند وابستگی عاطفی را به دنبال داشته باشد اما در عین حال با گذشت زمان، به خاطر منع قانونی و همچنین اخلاقیات و البته اجبار، بالاخره فرد مجبور میشود، این رابطه عاطفی را كنار بگذارد و شرایط جدید را بپذیرد.
ولی فكر نمیكنید این معضلات و چالشهای روحی و روانی ممكن است در آینده به معضلی برای طیف وسیعی از زنان كشورمان بدل شود؟
چرا. درست است. برای همین هم هست كه ما همواره به پزشكان زنان و زایمان و اورولوژی و انستیتوهای نازایی توصیه میكنیم كه از پزشكان روانشناس استفاده كنند. حتی از وزارت بهداشت خواستهایم تا در كلینیكهایی كه این كار را میكنند تیمهای روانشناسی تشكیل دهند چرا كه اصولا افرادی كه به این شیوه بچهدار میشوند بسیار آسیبپذیر میشوند.
یعنی چطور؟
چون از یك طرف سفارشدهنده فكر میكند كه پول صرف كرده و بچه حق اوست و در عوض، زنی كه نطفه را نگهداری كرده نیز به خاطر زمان زیادی كه آن را در درون خود نگه داشته، ممكن است به نوزاد وابسته شود.
این اتفاق یعنی استفاده از تیمهای روانشناسی در مراكز نازایی رخ داده است؟
متاسفانه برخلاف پیگیریهای ما، هنوز درصد بالایی از این مراكز فاقد بخش روانشناسی هستند درحالی كه این اقدام میتواند به نوعی، یك تدبیر پیشگیرانه باشد. یعنی با حضور روانشناس، امكان بروز مشكلات و اختلالات روحی- روانی برای هر دوطرف كاهش مییابد اما همانطور كه گفتم متاسفانه وزارت بهداشت هنوز گام موثری در این زمینه برنداشته است و تصمیمی جدی در این بخش نگرفته است.
نظر شما