یکشنبه ۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۴
کد خبر: 254150

رونی سیمور، یک مرد 78ساله سرحال و شاداب بود که برای خودش یک جفت کفش اسکیت ساخت تا بتواند با نوه‌های عزیزش بازی کند. اما در کمتر از چند سال، حتی نامش را هم به سختی به یاد می‌آورد. او نیز مانند صدها‌ هزار نفر دیگر از شهروندان انگلستان، مبتلا به آلزایمر شناخته شد.

زندگی با آلزایمر چگونه می‌گذرد؟

سلامت نیوز:رونی سیمور، یک مرد 78ساله سرحال و شاداب بود که برای خودش یک جفت کفش اسکیت ساخت تا بتواند با نوه‌های عزیزش بازی کند. اما در کمتر از چند سال، حتی نامش را هم به سختی به یاد می‌آورد. او نیز مانند صدها‌ هزار نفر دیگر از شهروندان انگلستان، مبتلا به آلزایمر شناخته شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری ،از زمانی که پزشک سرنوشت او را برایش شرح داد تا لحظه مرگش، اعضای خانواده‌ در کنار او ماندند و او را در طول این مبارزه دردناک همراهی کردند. اما پسرش مارک سیمور برای کنار آمدن با بیماری پدر، تصمیم گرفت از هنر عکاسی‌اش کمک بگیرد و نتیجه آن، خلق مجموعه عکس‌هایی سیاه و سفید شد که تقلای چهارساله رونی و چالش‌هایی که با ابتلا به آلزایمر با آنها مواجه بود را تا آخرین ثانیه زندگی‌اش به تصویر کشیده‌است.

مارک می‌گوید که این مجموعه عکس را با هدف آشکارکردن واقعیت‌های زندگی با بیماری زوال عقلی منتشر کرده‌است. عکس‌های او که شاهد تسلیم‌شدن تدریجی پدرش در برابر این بیماری بود، دیدگاهی شخصی درباره افرادی است که به آلزایمر مبتلا شده‌اند.

مارک می‌گوید: «زمانی که متوجه بیماری‌اش شدیم، ‌هیچ ایده‌ای از دشواری‌هایی که در پیش رویمان بود نداشتیم. افرادی که برای اولین‌بار عکس‌ها را دیدند، ‌کاملا بهت‌زده شدند. عکس‌ها بسیار شوکه‌کننده هستند و برایم دردناکند. افراد زیادی شاهد دست و پنجه نرم‌کردن با آلزایمر نبوده‌اند، مگر اینکه خود مستقیم با آن درگیر شوند.» مارک در تمامی این مدت شاهد آن بود که پدرش از مردی سالم و تندرست به مردی ناتوان تبدیل می‌شود که حتی نام خود و اعضای خانواده را نیز به یاد نمی‌آورد. اما این پروژه عکاسی برایش حالتی درمانی داشت؛ «می‌توانستم با او زمان بگذرانم و حس می‌کردم کار مفیدی انجام می‌دهم. گذراندن زمان با فردی که هیچ آگاهی‌ای از هویت خود ندارد ‌و زمانی که با او صحبت می‌کنی پاسخی دریافت نمی‌کنی، عذاب‌آور است و عکاسی تنها راه‌حل برای تحمل این وضعیت بود.»

رونی پیش از ابتلا به این بیماری، ‌شاهد مصایب زندگی یک آلزایمری بود زیرا مادرش نیز به این بیماری مبتلا بود؛ از این‌رو تلاش می‌کرد با ورزش و رژیم‌ غذایی، بروز علائم این بیماری را در خود به تأخیر بیندازد، حتی زمانی که بیماری‌اش رو به وخامت گذاشت هنوز می‌توانست خود لباس به تن کند یا غذایش را بخورد. اما در اواخر دوران بیماری، رونی با دشواری‌های بیشتری مواجه شد و درنهایت در سال2014 به یک مرکز نگهداری منتقل شد و در همانجا از دنیا رفت. نکته جالب درباره رونی آن بود که در دورانی که هیچ نامی به یاد نمی‌آورد، هنوز می‌توانست آهنگ‌‌هایی را با هارمونیکای خود بنوازد، چند مسئله ریاضی را حل کند یا نام همه قطعات موتورسیکلت محبوبش «وینسنت بلک شدو» که هرسال آن را تکه‌تکه و دوباره سرهم می‌کرد را بگوید؛ ‌از این‌رو هارمونیکا و تصویر موتورسیکلتش همواره همراهش بود تا خاطراتش را تازه نگه دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha