سلامت نیوز:بحران خشکسالی آینده ایران را تهدید میکند. حدود 300 شهر در بحران تنش آبی قرار دارند. هر روز از عرض رودخانه کارون کاسته میشود و تالابهای بزرگ ایران به منشاء بروز گردوغبار تبدیل شدهاند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ،کشاورزی و برداشت بیرویه از ذخایر آبی، ایران را با چالش کمبود 74 میلیارد مترمکعب کسری بیلان سفرههای آب زیر زمینی مواجه کرده و بر اساس اعلام مجامع بینالمللی فرونشست سالانه چهار میلیمتر از زمین بحران است، در حالیكه در حدفاصل بین دشت فسا و جهرم شاهد فرونشست زمین تا 54 سانتیمتر یعنی چیزی حدود 140 برابر حد بحران هستیم و این نتیجه برداشت بیرویه از ذخایر آب زیر زمینی است.
طبق اعلام مسئولان 17 استان کشور که استان خوزستان و فارس نیز شامل میشود، کشت برنج دارند و این محصول کشاورزی یکی از آببرترین محصولات است که حتی در این روزها کشت آن در شمال کشور نیز توصیه نمیشود.
در این میان دعای مسئولان برای بارندگی بینتیجه مانده است. اگر آخرین گزارش تکاندهنده هواشناسی درباره خشکسالی شدید امسال که روز گذشته منتشر شد، را مرور کنیم آنوقت بیشتر به عمق فاجعه پی خواهیم برد. طبق اعلام این سازمان «میانگین بارندگی کل کشور از ابتدای سال زراعی تا یک تیر امسال ۱۲۹.۷ میلیمتر ثبت شده که میزان بارش پارسال در این بازه زمانی ۲۷۷.۴ میلیمتر بود بنابراین بارش سال جاری ۵۳.۲ درصد کمتر از سال گذشته است.»
اینکه گفته میشود ایران حداکثر تا 20 سال آینده آب شیرین دارد، موضوع کاملا جدی است و زمانیکه این موضوع را با محمد درویش، کنشگر محیط زیست و کارشناس کویر شناسی در میان میگذاریم، او تعداد این سالها را کمتر از 20 میداند و معتقد است که بحران خشکسالی جدیتر از همیشه بیخ گوش تمدن ایران است. او در ادامه میگوید: «ایران با سرعت عجیبی به سمت کویر شدن پیش میرود و میزان بیلان سفرههای زیر زمینی به شدت منفی است. میزان برداشت از سفرههای زیرزمینی، بیشتر از تغذیه آنهاست.
طبق تحقیقات سه دانشمند ایران که مقاله آنها اخیر در نشریه نیچر منتشر شد، در طول 14 سال اخیر حدود 74 میلیارد مترمکعب بیشتر از میزان آبی که به سفرهای زیر زمینی تغذیه شده است، برداشت کردیم و همین موضوع سبب شده تا با پدیدهای بهنام فروچالهها و نشست زمین روبهرو شویم. این پدیده بسیار خطرناک تقریبا در تمام مناطق کشور اتفاق افتاده و ناشی از طرحی بهنام تعادل بخشی به سفرههای آب زیر زمینی عملا با شکست روبهرو شده و با چنین وضعیتی دورنمای امنیت زیستی در کشور ما فوق العاده شکننده است و اگر فرض کنیم، همه این طرحهای انتقال آب و آب شیرین کُنها اجرایی شود و حتی چندبرابر این رقم آب تولید شود، ما نمیتوانیم آن 74 میلیارد مترمکعب کسری بیلان سفرههای آب زیر زمینی را جبران کنیم.تا زمانی که چیدمان توسعه را برمبنای واقعیتهای بوم شناختی سرزمین تغییر ندهیم وضعیت بدتر نیز خواهد شد.»
مسئولان فقط هشدار میدهند، کار هیچ!
در ادامه گزارش باید به این نکته اشاره کرد که طی سالهای اخیر هر زمان که کشور با بحران جدی مواجه شده، مدیران ارشد بهجای ارائه راهکار، فقط هشدار دادهاند و این امر به یک موضوع متداول بدل شده است، در صورتی که همیشه باید انسانهایی که در راس وزارتخانه یا سازمانهای دولتی قرار میگیرند، نابغه و صاحب نظر باشند، تا در مواقع بروز بحران بتوانند با تجارب خود این بحرانها را برطرف کنند. هنوز صحبتهای وزیر بهداشت در زمان اوج کرونا از یادها نرفته که بارها میگفت:
«جنازه همکارانمان را از ته رودخانه جمع میکنیم» یا «در دقیقه 90 از کرونا گل خوردیم» درحالیکه مردم از مقام ارشد وزارت بهداشت انتظار راهکار و کنترل شرایط را داشتند. این موضوع در زمان حال نیز که کشور با بحران جدی خشکسالی و تغییر اقلیم مواجه است، رخ داده و عالیترین مقام سازمان حفاظت از محیط زیست نیز گفته: «تا 20 سال آینده آب نداریم»، «آب شیرین برای نسلهای آینده باقی نمیماند» و... اما درویش در رابطه با این گفتههای کلانتری میگوید:
«آقای کلانتری در قامت رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، میگویند تا 20 سال دیگر آب داریم و قبلا هم از این جملات زیاد گفته بودند، مثلا وقتی دود کارخانههایی که مازوت میسوزاندند عملا مردم را با تنگی نفس روبهرو میکرد ایشان گفتند «یا قطعی برق را بپذیرید یا مصرف مازوت را!» و عملا راهکاری برای مقابله با این وضعیت وحشتناک کشور ارائه نکردند. ایشان در جایگاه مهم و حیاتی که قرار دارد و فقط نباید روضه بخواند و هشدار دهد، بلکه باید راهکاری برای متوقف نمودن این روند ارائه دهد.
ایشان چهار سال تکیه بر صندلی ریاست این سازمان زده و عملا به غیر از هشدار دادن، هیچ کاری نکرد. مردم و دولت برای هشدار دادن به شما پول نمیدهند، آنها انتظار دارند این پست تخصصی به دست کارشناسانی ارائه شود که راهگشا و محیط زیست کشور را از نابودی نجات دهد. در حالی که شاهد هستیم سازمان متولی محیط زیست ایران، نه تنها عملا هیچ راهکار و گزینهای برای حل این مشکل ارائه نکرد، بلکه با همراه بروز این مشکلات شد. چه کسی طرح انتقال آب به کویر مرکزی را تایید کرد؟
چه کسی بود اجازه اجرای دهها پروژه سدسازی را در کشور داد؟ چه سازمانی طرح انتقال آب رودخانه زاب به دریاچه ارومیه را تایید کرد؟ اینها نشان دهند پرچمداری تفکر سازهای بر مدیریت آب است و چنین تفکری اصلا حق هشدار نسبت به اتمام آب را ندارد. اگر ایران 20 سال دیگر آب ندارد، چرا این سازمان هیچ کاری برای مدیریت پسماند و بازچراخانی آب و استفاده از آب خاکستری ندارد. اینها پرسشهای جدی است که وجود دارد.»
درویش همچنین به موضوعات مطرح شده در ارتباط با رونق کشاورزی و امنیت غذایی از سوی کاندیداهای ریاست جمهوری نیز اشاره میکند و میافزاید: «متاسفانه در مناظرههای انتخاباتی نیز شاهد بودیم که وعدههای مسئولان کشور و نامزدهای انتخابات، همه در جهت مصرف آب بود. آقای رئیسی صحبت از خودکفایی کامل در کشاورزی میکردند، در شرایطی که سفرههای آب زیر زمینی ما نمیتواند غذای نیمی از مردم ایران را تامین کند، یا آقای محسن رضایی این موضوع را مطرح کردند که میتوانیم برای 500 میلیون نفر غذا تولید کنیم. متاسفانه این سیاستها که در راستای افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب است، هیچ دورنمای روشنی وجود ندارد.
اغلب تئوریسینهایی که در صدا و سیما تریبون دارند صحبت از این میکنند که چرا ما نباید میلیونها هکتار مرتع داشته باشیم و باید همه را در اختیار مردم قرار دهیم تا کشاورزی کنند، اصلا آنها هیچ شناختی از ورشکستگی اکولوژیستی ندارند. شاید قبلا یکسری افراد مثل آقای کلانتری یکسری هشدار میدادند، حالا همه از شرایط بسیار خطرناکی صحبت میکنند که آینده زیستی در ایران را با چالش جدی مواجه خواهد کرد.»
نظر شما