به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ،چالش زباله در گیلان و بسیاری از استانها و مناطق کشور هر روز ابعاد پیچیده تری به خود میگیرد و دامنه تنش آن با حوزه محیط زیست، حوزه کشاورزی، منابع آب، جوامع محلی و مجاور با سایتهای دفن زباله، حملونقل آن و مسیر انتقال از مبدأ تا مقصد و... افزایش مییابد. معضل زبالههای سراوان از جوانب بسیاری با کلیات معضل زباله در ایران هم مشترک است.
اول اینکه بر اساس آمار و ارقام، زبالهسازی در ایران از میانگینهای جهانی و بینالمللی بالاتر است. میزان تولید زباله درایران سه برابر کشور آلمان است. به طوری که سرانه تولید زباله کشور در شهرها ۷۰۰ گرم و در روستاها ۴۵۰ گرم است در حالی که این میزان در شهرهای آلمان ۲۵۰ گرم است. نکته دیگر اینکه با وجودی که ما در تولید زباله در دنیا سرآمد هستیم در پردازش زباله از کشورهای عقب مانده محسوب میشویم.
پردازش زباله فرایندی است که از تفکیک زبالههای تر و خشک و بیخطر و کم خطر و پرخطر و رفع خطر از زبالهها در مبدأ آغاز میشود و تا فرایند تبدیل و بازیافت آن ادامه مییابد. در حال حاضر بر اساس آمار، جمعآوری مکانیزه زباله در ایران شامل فقط 25 درصد زبالههای تولیدی میشود.
بر عکس بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در ایران تولیدکننده زباله هیچ مسئولیتی ندارد و اگر هم قانونی باشد که مسئولیتهای تولید کننده زباله را به او گوشزد کند، این قانون ضمانت اجرا ندارد. در آلمان هر فردی که میزان زباله تولیدی اش بیشتر از 300 گرم باشد جریمه میشود. ریختن و انباشت زباله در خیابان و در جایی غیر از محل دپوی زباله جرایم سنگین برای شهروندان دارد.
ریختن زباله در کناره جادهها مشمول مجازاتهای سنگین است و... در حالی که در ایران شما میتوانید به هر میزان که میخواهید زباله تولید کنید و زبالههای تولیدی را هم هر جایی میتوانید بریزید. در استان گیلان و مازندران این وضعیت به مراتب بدتر است. این استانها از استانهای مسافرپذیر و گردشگرپذیر هستند. بسیاری از مناطق این استانها در اغلب روزهای سال تا دو برابر جمعیت ساکن و بومی خود پذیرای گردشگر و مسافر هستند.
مسافرانی که برای گذراندن تعطیلات و گردش به این استانها میآیند و میدانیم که حجم تولید زباله هر فرد در زمان تعطیلی و فراغت بیش از زمان اشتغال است. سامانه حملونقل و جمعآوری زباله در شهرداریها و دهیاریهای این مناطق در حالی فشار حداقل دو برابری را تحمل میکنند که بودجههای سنواتی و نیروی انسانی و تجهیزات پیشبینی شده برای جمعآوری زباله صرفاً برای جمعیت ساکن و محلی این مناطق تخصیص داده میشود.
اما موضوع دیگری که جمعآوری زباله در ایران را از بسیاری از کشورهای دنیا متمایز میکند، موضوع تفکیک و درجهبندی فرایند جمعآوری زباله به تناسب موقعیت زیست محیطی و اقلیمی هر منطقه است. در ایران هیچ پروتکل مشخصی برای نحوه جمعآوری و پردازش زباله در مناطق دارای ارزش زیست محیطی وجود ندارد. هر قانونی که برای انباشت و جمعآوری زباله در یک منطقه با ارزشهای زیست محیطی وجود دارد در یک منطقه خشک و کویری و لم یزرع نیز وجود دارد.
یک کارخانه در حاشیه یک رودخانه که پسماندهای خود را به درون رودخانه میریزد، مسئولیت اجتماعی زیادی نسبت به یک کارخانه که تهدیدی برای محیط زیست محسوب میشود ندارد. شهرداریهای شهرهای شمالی کشور، مسئولیت قانونی بیشتر برای جمعآوری مکانیزه زباله نسبت به شهرداریهای خراسان جنوبی یا یزد ندارند.
از سوی دیگر در مراکز تصمیمگیری نیز شهرهای شمالی کشور اولویت بیشتری نسبت به دیگر شهرها برای مجهز شدن به تجهیزات فرآوری زباله و یا نیروگاه زباله سوز وجود ندارد.نکته دیگر فناوری پایین فرآوری زباله در ایران است. در حال حاضر در کشورهای توسعه یافته، فناوری فرآوری زباله به حدی رسیده است که به زباله بهعنوان عامل مزاحمی که باید از شرآن خلاص شد نگاه نمیشود.
بلکه زباله ماده اولیه در یک زنجیره ارزش تلقی میشود که از آن کالاهای مختلف، انرژی، کود کشاورزی و... استحصال میشود. در ایران همانطور که گفته شد، حداکثر 25 درصد زباله در زنجیره پردازش و جمعآوری مکانیزه قرار میگیرد و این درصد ناچیز هم بهدلیل فناوری پایین فرآوری هزینههای مالی و محیط زیستی فرآوری را افزایش میدهد. نیروگاههای زباله سوز با فناوری پایین هم آلودگی محیط زیستی دارند و هم انرژی گران تولید میکنند.
واقعیت آن است که صنعت زباله در دنیای امروز با فناوریهای دانشبنیان گره خورده است. فناوریهایی که بهطور توأمان از خلاقیت، ایدههای کار آفرینی و دانش پیشرو بهره میبرد. کلید حل معمای زباله در سراوان و بسیاری از نقاط دیگر کشور هم در همین جاست. زباله برای اینکه طلای سیاه باشد باید در مسیر پژوهش و سرمایهگذاری فناوریهای دانشبنیان قرار گیرد.
نظر شما