علیرضا زاکانی شهردار تهران به تازگی با رونمایی از نظرات کارشناسی که هویت آنها فاش نشده، گفته است که 3 هزار سال است که در تهران زلزله نیامده و تهدیدی در حوزه زلزله برای پایتخت ایران وجود ندارد.

تهران در برابر زلزله 5 درصد هم تاب‌آوری ندارد

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، این جمله ترسناک از زبان بالاترین مقام مدیریتی شهر تهران جمله‌ای نیست که بتوان راحت از کنار آن گذشت. سال‌هاست که کارشناسان این حوزه از خطرات زلزله در تهران می‌گویند و شاید کمتر کسی در کل کشور باشد که به تبعات مهیب این موضوع فکر نکرده باشد. سوال اینجاست که چرا بعد از 50 سال تحقیقات در زمینه زلزله، شهردار مهم‌ترین شهر ایران صورت‌مساله را پاک می‌کند؟ اینکه چون سال‌هاست زلزله‌ای مهیب در تهران نیامده پس دیگر نخواهد آمد چقدر علمی است و چه تاثیراتی بر سیاست‌گذاری‌های کلان‌شهری دارد؟

تهران در حلقه گسل‌هایی است که هر کدام تاریخچه‌ای دارند، بعضی مانند گسل مشاء هر از چندی نشانه‌ای از خود بروز می‌دهد و بعضی دیگر مانند گسل شمال در منطقه وردآورد 3هزار سال است که جنبشی از خود نشان ندادند. اما سکوت گسل‌ها می‌تواند باعث شود که وجودشان را نادیده بگیریم؟ سال 1399 در اوج همه‌گیری کرونا بود که زلزله‌ای با بزرگی 5 و 2 ریشتر باعث مختل شدن تهران شد. زلزله‌ای که خسارتی برجا نگذاشت اما مانند یک مانور زلزله نشان داد در صورت یک زلزله مهیب در تهران مردم چگونه برخورد خواهند کرد.

از آن شب عکس‌های زیادی در خبرگزاری‌ها منتشر شد که نشان از ترس مردم و خوابیدن آنها در اتومبیل می‌داد، صف‌های بلند بنزین شکل گرفته بود و بسیاری فرار از تهران را به قرار ترجیح دادند. مردمی که در نبود آموزش‌های زلزله هر کدام بنا به غریزه سعی می‌کردند از مرگ فرار کنند. اگر تا همین امروز هم شاهد آموزش‌های همگانی برای مردم نبودیم حالا با شنیدن چنین حرف‌هایی از زبان شهردار تهران می‌شود این‌گونه فکر کرد که شاید تا چند سال آینده دیگر اثری از همین اندک تلاش‌ها هم نباشد یا شاید هم مراکز پژوهشی زلزله را تعطیل ببینیم.

تهران به لحاظ آسیب‌پذیری از صددرصد 80 درصد آسیب‌پذیر است

فریبرز ناطق الهی مهندس زلزله معتقد است زلزله در تهران محتمل است و هر چه از زمان درنظر گرفته شده زلزله دور شویم خطرات این اتفاق بیشتر خواهد شد. او با اشاره به تعداد بالای گسل‌های اصلی و فرعی که پیرامون تهران را گرفته است به گسل‌های کوچک‌تری می‌رسد که یکی زیر برج مخابراتی میلاد خوابیده است و دیگری گسلی که درست زیر محوطه جام‌جم است. او این گسل‌ها را خطر محتمل برای شهر تهران می‌داند: «به لحاظ آسیب‌پذیری هم ما در تهران شاهد ساختمان و تاسیسات، پل‌ها و کوچه‌های باریکی هستیم که نشان از وضعیت بدشهری ماست.»

او از ساختمان‌هایی می‌گوید که با یک طناب درهم می‌ریزند و این را نشانی از ساخت و ساز غیرعلمی می‌داند: ‌«برای شریان‌های حیاتی شهر یک‌سری فعالیت‌هایی در دهه‌های گذشته شده بود اما برای زلزله هنوز تاسیسات زیربنایی ما هیچ‌کدام دارای ضوابط طراحی لرزه‌ای نیست.» او معتقد است تهران به لحاظ آسیب‌پذیری از صددرصد 80درصد آسیب‌پذیر است و در خطر از صددرصد 80 درصد خطرناک است. اما بد نیست حالا بیاییم امکانات و ظرفیت مدیریتی را بررسی کنیم. ناطق الهی در مورد مدیران شهری می‌گوید: «مدیران شهری نه مدیریت شهری را بلد هستند و نه دوست دارند این مسائل در شهر مطرح شود. آنها می‌خواهند شهرفروشی و ساخت و سازها را بیشتر کنند.

مراکز خرید را بیشتر کنند و کسب درآمد داشته باشند. این بحث و سناریوی زلزله برای شهرداری یا مسوولان شهری خوشایند نیست چون جلوی رشد شهری را می‌گیرد. بارها و بارها ما گفتیم شهر تهران نباید رشد کند.» او این بی‌میلی مدیران را انگیزه‌ای می‌داند برای اینکه کارشناسانی پیدا کنند که با گفته‌های‌شان جاده صاف‌کن توسعه نامتوازن تهران شوند.

او از ساخت یک هتل 30 طبقه روی گسل تهران مثال می‌آورد که بنا به گفته همین دست از کارشناسان کلنگ خورد. ناطق الهی وقتی نظر بیشتر کارشناسان در رابطه با آسیب‌پذیری تهران را در کنار چنین ادعاهایی می‌گذارد این پرسش را مطرح می‌کند «که این کارشناسان از کجا آمده‌اند؟» اما این تنها اظهارنظر یک مقام شهری نیست و او به گفته رییس مدیریت بحران اشاره می‌کند که گفته بود بهتر است مردم تهران چادر بخرند تا بعد از زلزله در تهران بی‌پناه نمانند.

تهران 5 درصد هم تاب‌آوری ندارد

نکته دیگری که ناطق الهی به آن اشاره می‌کند بحث تاب‌آوری تهران است که بارها توسط مدیران شهری مطرح شده بود. مبحث تاب‌آوری یعنی توان یک شهر برای بازگشتن به حالت قبلی و از نظر او طرح این موضوع برای شهری است که حداقلی از مقاومت را داشته باشد نه تهرانی که بعد از زلزله 80درصد آن تخریب خواهد شد: «این اصطلاح تاب‌آوری به اشتباه در کشور ما تعریف شده و برای فرار مسوولان از مسوولیت‌شان است. می‌گویند تهران 20درصد تاب‌آوری دارد. تهران 5درصد هم تاب‌آوری ندارد و هر چه دارد آسیب است.

مدیران از این کلمه استفاده می‌کنند و یک القای اشتباهی را به جامعه منتقل می‌کنند. در شهری که بعد از زلزله آب و گاز و درمان ندارد و 78درصد بیمارستان‌ها طبق مطالعه شخص من از بین می‌رود جایی برای صحبت از تاب‌آوری ندارد.» ناطق الهی معتقد است زلزله محتمل در تهران بزرگ‌ترین فاجعه انسانی در تاریخ می‌شود و ممکن است یک و نیم تا 2 میلیون آدم در آن ازبین بروند.

او با 35 سال سابقه تحقیق و پژوهش زلزله تهران را بزرگ‌ترین فاجعه انسانی دنیا می‌داند. او حتی حین گفتن این جملات هم احتمال وقوع یک زلزله بزرگ در تهران را می‌دهد و از سال‌ها هشدار در این زمینه می‌گوید. هشدارهایی که به نظر تغییری در سیاست‌گذاری‌ها نداشته است. او یکی از دلایل تغییر نیافتن ریل‌گذاری را منافع شخصی و ثروتی می‌داند که در تهران وجود دارد و شاید سیاست‌های درست این ثروت را فراری بدهد: «این گذشتن از تاریخ نباید باعث شود که خوشحال باشیم که زلزله نیامده است. شاهد بودیم که هفته گذشته گسل مشاء گفت من فعال هستم.

از این طرف 200 سال گذشته است و دیر کرده است و این بدتر است. نیامدن زلزله را به فال نیک نگیریم چون اگر بیاید شدیدتر و بدتر و وحشتناک‌تر خواهد بود.» وقتی سیاست‌گذاری‌ها به سمت پاک کردن صورت‌مساله می‌روند وقتی ترس از دست دادن منافع شخصی یا حتی گروهی از ثروتمندان بر منافع عمومی می‌چربد حتما تاثیراتی هم بر سیاست‌های پیشگیرانه می‌گذارد، آموزش همگانی برای مقابله با زلزله یکی از کارهایی است که تحت‌الشعاع این نگاه قرار می‌گیرد. ناطق الهی در این باره می‌گوید: ‌«یک بخش داستان آموزش همگانی است که صداوسیما باید این کار را بکند اما نمی‌کند چون آن زمان قیمت‌های شهر تهران نزول پیدا می‌کند و آن گروه خاص که سرمایه کلان دارند اجازه نمی‌دهند صداوسیما این کار را بکند. بهتر است مردم بدانند این سناریو و توهم نیست.»

سیستم هشدار صوتی زلزله «دکان جدید» مسوولان شهری است

در این سال‌ها بارها از سیستم هشدار سریع زلزله شنیدیم، از ده ثانیه طلایی که همه زنگ‌ها به صدا در خواهد آمد و این سیستم می‌تواند هشداری سریع برای کمتر شدن آسیب زلزله ارسال کند. ناطق الهی در پاسخ به سرنوشت این پروژه آن را «دکان جدید» مسوولان شهری می‌داند که می‌خواهند مشکلات مدیریتی را به گردن نبود این سیستم بیندازند: «برای شهری مانند تهران چه سودی دارد که ده ثانیه قبل زلزله از آن مطلع شوید؟ اصلا فرض می‌گیریم آن‌قدر پیشرفته شدیم که با اینکه هنوز این سیستم در دنیا فعال نیست ما اینجا آن را فعال کردیم. بعد از هشدار هم آمدیم شیر گاز را بستیم حالا گاز شهری چه می‌شود؟ هشدار سریع چاره مشکلات شهر فلج تهران نیست.»

سوله‌های مدیریت بحران شهرداری هم روزگاری برای پناه دادن به مردم بعد از زلزله بنا شده بود، سوله‌ای که به سرعت حاشیه‌هایی مانند تبدیل آن به استودیو فیلمبرداری یا تبدیل شدنش به ورزشگاه آمد؟ این طرح چقدر توانسته یا می‌تواند به کاهش آسیب‌ها کمک کند؟ ناطق الهی معتقد است این سوله‌ها در واقع زمین‌هایی بود که شهرداری درصدد تملک آنها بود و طرح این سوله‌ها برای به دست آوردن این زمین‌ها بود: «در زلزله 5و 2 ریشتری که چند سال پیش در تهران اتفاق افتاد من با مردمی که به سمت این سوله‌ها رفتند مصاحبه کردم و آنها می‌گفتند کسی داخل آنها نبود و درها با زنجیر قفل شده بود. اساسا برای این جمعیت تهران هم این تعداد سوله پاسخگو نیست.»

اینکه مدت‌هاست زلزله بزرگی در گسلی خاص اتفاق نیفتاده به معنی خاموش بودن آن نیست

مهدی زارع استاد پژوهشگاه زلزله هم حرف‌های اخیر شهردار تهران که از نبود گسل فعال در شهر تهران گفته بود را تقلیل دادن موضوع می‌داند. او این مساله که زلزله‌های مهیب در گسل‌های اطراف تهران روی خواهد داد را هم برداشتی غلط می‌داند: «اینکه مدت‌هاست زلزله بزرگی در گسلی خاص اتفاق نیفتاده به معنی خاموش بودن یا ساکت بودن آن گسل نمی‌تواند باشد. زلزله بم نمونه بارز این مساله است.

تحقیقات بعد از زلزله نشان داد که حدود 5 هزار سال بود که آنجا زلزله بزرگی اتفاق نیفتاده بود و وقتی زلزله‌ای به بزرگی 6 و نیم در آنجا آمد تقریبا قسمت زیادی از شهر بم نابود شد.» او از زلزله ترکیه که 15 بهمن سال گذشته رخ داد هم مثال می‌آورد که در 530 سال گذشته ترکیه بی‌سابقه بود. بنابراین اینکه چند صده یا چند هزار سال روی گسل شمال تهران زلزله مهمی گزارش نشده باشد، نمی‌توانیم بگوییم در داخل شهر تهران خبری نیست.

او از تحقیقاتی می‌گوید که نشان می‌دهد گسل شمال تهران هر 3 هزار سال تا 3500 سال یک زلزله مهمی را تجربه کرده است: «براساس مطالعات دقیق این گسل در منطقه وردآورد در مجاورت منطقه 22 قرار می‌گیرد. در این 20 ساله اخیر عدد رقم‌های علمی باکیفیت علمی بالا نشان می‌دهد هر 3000 سال تا 3500 سال در همین قطعه زلزله‌های مهمی با بزرگای 7 یا بیشتر رخ داده و آخرین زلزله هم 3200 سال پیش آمده است. بنابراین با یک جمله که 3000 سال است در تهران زلزله نیامده است، نمی‌توانیم بگوییم دیگر این اتفاق نمی‌افتد.»

او در پاسخ به این سوال که گسل‌هایی خارج از شهر مانند گسل مشاء چه نقشی را دارند، می‌گوید: «قابل اشاره‌ترین گسل خارج از شهر گسل مشاء است که روز 28 مرداد زلزله با بزرگای 4 و نیم روی آن اتفاق افتاد. این زلزله در محل شهرک مشاء و 5 کیلومتری شمال دماوند روی داد و این دومین اتفاق بزرگ‌تر از 4 روی همان محل بعد از سال 19 اردیبهشت 1399بود. آن پهنه شرقی گسل مشاء که خیلی نزدیک به آتشفشان دماوند است تحت‌تاثیر تنش‌هایی در جنوب البرز است. در چند سال اخیر این قطعه زلزله‌خیز بوده است.»

منطقه‌ای که تنها 50 کیلومتر با شهر تهران فاصله دارد و در استان تهران واقع شده است. این گسل که نزدیک شهر جدید پردیس است نه تنها این شهر را بلکه مناطقی در شمال شرقی و شرق و شمال تهران را وادار به جنبش به بزرگای 7 ریشتر خواهد کرد. منطقه‌ای که می‌تواند زندگی 2 میلیون نفر را تحت‌تاثیر قرار دهد.

مهدی زارع این اطلاعات را حاصل تحقیقاتی 50 ساله می‌داند که از اوایل دهه 50 آغاز شد و در 20 سال اخیر سرعت بیشتری گرفت: «اینها نقطه نظرات شخصی و باورهای خاص نیست این اطلاعات را با هر انگیزه‌ای نمی‌شود نادیده گرفت.» زارع معتقد است گفته‌های شهردار را نمی‌توان به مثابه بی‌توجهی حاکمیت به مساله زلزله تهران دانست هرچند بی‌تاثیر هم نخواهد بود: «من فکر می‌کنم در حاکمیت هم مساله زلزله تهران جدی است.

ما در زمینه سوانح طبیعی موضوعی مهم‌تر از زلزله تهران نداریم. دریافت من بعد از 30 سال این است که از نظر حاکمیت موضوع مهم است اما اینکه کاری می‌کنند یا نه بحث دیگری است. ما می‌گوییم شما که می‌دانید این مساله چقدر مهم است چرا به صورت روزمره با آن برخورد می‌کنید؟»

او با انتقاد از رویکرد 12 سال اخیر حاکمیت در عبور از کنار این مساله می‌گوید: ‌«امروز را می‌گذرانند تا فردا چه شود. نگاه ما این است که یک نگاه کلان راهبردی وجود داشته باشد و کار جدی و سرمایه‌گذاری اتفاق بیفتد. مدیران و مسوولان کارآمد باید روی کم کردن ریسک کار کنند. باید نگاه این باشد که 20 سال کار کنیم تا سطح ریسک را پایین بیاوریم. این نگاه کلان‌نگر باید روی مهاجرت به تهران، چگونگی رشد شهر، اشتغال و جابه‌جایی جمعیت کار کند تا ریسک زلزله در یک بازه چندساله کاهش پیدا کند.»

نگاه کارشناسان به ما می‌گوید که مطالبه مقابله با تبعات زلزله خانمان‌برانداز تهران نیاز به اراده‌ای قوی و حاکمیتی دارد. نیاز به اینکه همه ارکان کشور دست به کار شوند و به فکر سیاست‌هایی دراز مدت و موثر باشند نه اینکه این مبحث حیاتی به مساله‌ای مناسبتی تبدیل شود که هر از گاهی بعد از یک زلزله نه چندان قوی یا اظهارنظری به رسانه‌ها و گفت‌وگوهای روزمره راه پیدا کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha