برای ازدواج دختر و پسر، سن مشخصی را نمیتوان ذکر کرد زیرا شرایط و موقعیت افراد متفاوت است.
برای ازدواج دختر و پسر، سن مشخصی را نمیتوان ذکر کرد زیرا شرایط و موقعیت افراد متفاوت است. برای مثال، سن ازدواج در مناطق گرمسیر، به سبب بلوغ جنسی زودتر دختران و پسران، و در مناطق روستایی به جهت سادهتر بودن زندگی و نبودن پیچیدگیهای زندگی شهرنشینی و نیز حمایت بیشتر خانوادهها، پایینتر است. آنچه زمینه را برای ازدواج دختر و پسر آماده میکند، امکانات اولیه مادی، بلوغ شرعی، بلوغ جنسی، بلوغ فکری، رشد جسمی و روحی، رشد اجتماعی و شخصیتی، استقلال فکری، ثبات عاطفی و قدرت مدیریت بحران (مواجهه با مشکلاتی که در فرایند ازدواج ممکن است ایجاد شود و مقابله با بحرانهای زندگی) است که اگر این شرایط به طور نسبی (و نه مطلق) فراهم شد، شخص میتواند ازدواج کند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از برنا ؛ گاهی با وجود شرایط پیش گفته، موانعی از جمله تحصیلات عالی برای آقایان یا اتمام خدمت نظام وظیفه در ازدواج وجود دارد که میتوان با طولانی کردن دوران عقد این مشکل را از بین برد. تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. گاه تفاوت سن تا ده سال هم مشكلی ایجاد نمیكند. یكی از فرمولهایی كه در این مورد پس از آمارگیریهای سن ازدواج پیشنهاد شده، آن است كه در سنین پایینتر، نصف سن پسر به اضافه هفت سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود. ولی این به هیچ وجه فرمول قطعی و یا استاندارد محاسبه شده ای نیست؛ آنچه در این مورد میتوان به طور قطعی پیشنهاد نمود آن است كه بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد. قرآن كریم بلوغ را سن ازدواج میداند و از آن با تعبیر بلوغ نكاح یاد میكند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه میگذارند؛ به طوری كه شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل میداند. یعنی سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید كه در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود، ازدواج واجب میشود. اما در جوامع امروزی به دلایلی كه در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و اغلب این فاصله معقول پنداشته میشود.
خویشتنداری فرمان خداوند متعال برای فردی است كه به هر دلیل توانایی ازدواج ندارد و جنبهای موقت یا استثنایی دارد و هرگز یک راهكار عمومی برای اداره جامعه دینی محسوب نمیشود. اراده خداوند برای زندگی انسان و دستورات وی مطابق دین مبین اسلام كه دین فطرت و طبیعت است بر ازدواج، تسكین روحی و جسمی و بقای نسل تاكید دارد و دستور ارزشمند خویشتنداری كه برای جلوگیری از آغشته شدن فطرت فرد به بیمبالاتی و گناه است نباید با یک راهكار كلان برای اداره جامعه یا شیوهای منفعلانه در برابر ضعفهای موجود بر سر راه ازدواج بهموقع جوانان اشتباه گرفته شود.
چنین برمیآید كه حكم خویشتنداری نه از فرد و نه از جامعه كه دولت مظهر آن است، رفع تكلیف نمیكند! چنانكه امیرالمومنین علی(ع) پس از اجرای حد درباره جوانی كه از تجرد به گناه افتاده بود، دستور داد تا از بیتالمال وی را تامین كنند و تاهل را بر وی امكانپذیر ساخت در عمل نیز نزدیک شدن سن ازدواج به مرز دهه سوم زندگی، پیامدهای رفتاری و روانی وحشتناكی برای جامعه امروزی به دنبال دارد. ازدواج در سنین پایین بهجز عوارض فیزیولوژیکی که در بر خواهد داشت، به جهت کم تجربگی، ممکن است باعث ضعف تدبیر و مانع از مدیریت بحران شود. با توجه به اینکه شخص در سنین پایین، ثبات عاطفی ندارد، ممکن است در انتخاب خود عاقلانه تصمیم نگیرد و بعد پشیمان شود.به طور معمول وابستگی افراد در سنین پایین به والدین بیشتراست و در صورت ازدواج، ممکن است زمینه دخالتهای آنان بیشتر فراهم شود و مشکلاتی را پدید آورد.
همچنین؛ فاصله سنی زیاد، مشکلاتی را در زندگی زناشویی پدید میآورد که ناشی از درک دوگانه دختر و پسر از دنیا و تفاوت نیازهای آن دو در سنین متفاوت است. تفاوت سنی بالا زمانی بیشتر رخ مینماید که دختر و پسر در دو دنیای متفاوت نوجوانی و بزرگسالی باشند زیرا نوجوان به شدت عاطفی است و به عواطف نیاز دارد اما بزرگسال با خروج از نوجوانی، عواطف خود را خرج کرده و اکنون که در بزرگسالی به سر میبرد، توان درک و همراهی با همسر نوجوان خود را ندارد. پژوهشها در اینباره از رابطه افزایش سن ازدواج و رواج تجرد با مفاسد و آسیبهای اجتماعی حكایت میكنند و جامعهشناسان و صاحبنظران مكرر در این باره هشدار میدهند. از منظر روانشناسی، تجرد طولانی مدت ریشه بسیاری از آسیبهای فردی و اجتماعی است هرچند كه در نگاه اول، درك رابطه علی و معلولی میان آنها دشوار و حتی غیرممكن به نظر برسد.
نظر شما