به نظر میرسد میانسالی برای مردان امروز با گذشته بسیار متفاوت است و انتظارات جدیدی كه اطرافیان از مردان دارند، انتقال به دوره میانسالی آنان را بیشتر با مشكل مواجه میكند. امروز بحثهای زیادی پیرامون «میانسالی مردان» وجود دارد، اما مهم این است كه آغاز میانسالی در مردان با كاهش هورمون تستوسترون همراه میشود، همانگونه كه در زنان نیز در این دوره كاهش هورمون استروژن وجود دارد و گفته میشود كه در اولین مرحله، كاهش این هورمون (تستوسترون در مردان) سطح انرژی بدن، قدرت عضلانی و قدرت جنسی را در آنان كاهش میدهد.
فشار روانی: در پاسخ به این پرسش كه آیا واقعا مردان جنس قویتر هستند، میتوان گفت از نظر بدن و وزن عضلات ممكن است چنین باشد، اما زمانی كه به مقاومت در برابر فشار روانی میرسد، اینچنین نیست. بیشتر اوقات، مردان به علائم و نشانههای مرتبط با فشار روانیشان توجهی نمیكنند و نتایج خطرناك آنها را انكار میكنند. معمولا زمانی كه از مردان خواسته میشود در مورد نشانههای جسمیشان در برابر فشارهای روانی سخن بگویند، شاید آنان تنها به چند علامت اشاره كنند، در صورتی كه مردان تحت فشار روانی علائمی را از خود نشان میدهند كه فقط مختص آنهاست و در زنان دیده نمیشود. از جمله این علائم و امراض فشارخون بالا، كلسترول بالا، حمله قلبی، نارسایی قلبی، زخمهای معده (یا روده)، الكلیشدن، اشكالات در نعوظ، انزال پیشرس و انزال با تاخیر زیاد است. علائم جسمی كه در شرایط فشار روانی مرتبا تجربه شده بود، عبارت بود از: سردرد، حالت تهوع، احساس سوزش در ناحیه قلب، دردهای عضلانی خصوصا كمردرد، خشكی دهان، سفت شدن عضلات و دست و پاچلفتگی، احساس سرما و لرزش، تعرق زیاد و تنفس شدید.
فشارهای روانی در مردان باعث به وجود آمدن علائم (روان ـ تنی) میشود. یعنی فشار روانی یا ذهنی (فكری) باعث اثرات فیزیولوژیكی یا بدنی میشود. بعضی مواقع فشارهای روانی طولانی باعث ایجاد فرسودگی و نقص در اعضای سالم و سیستمهای بدن میشود. بعضی موارد نیز فشار روانی باعث میشود كه قسمتی از عضو بیمار روبه وخامت برود مانند زخم معده یا عضوی از بدن آمادگی برای از كار افتادن را پیدا كند مانند نارسایی قلبی كه تحت شرایط فشار روانی به وجود میآید. در حقیقت علائم روان ـ تنی خیالی نیست ، زخمهای معده واقعی است . آسم واقعی است و حملات قلبی نیز واقعی است. برخی از علائم فشار روانی كه مكررا در برخی از مردان دیده میشود، ممكن است به حالتی باشد كه خود مردان نیز به آنها آگاه نباشند، مثلا این علائم ممكن است به صورت حالات روانی مانند حالت تدافعی، افسردگی، بینظمی، بیاعتنایی، وابستگی و اشكال در تصمیمگیری خود را نشان دهد. حالت تدافعی منعكسكننده انتظارات غیرمنطقی است كه مرد با خود میگوید «مردباش»، افسردگی مردان معمولا ناشی از عصبانیت یا از دست دادن حساسیتهاست، تحت فشار روانی مردان از این بابت احساس عصبانیت میكنند كه چرا آنها نتوانستهاند زندگی خود را از تمام جهات و موارد اداره نمایند. برخی از مردان نیز دچار حالتهای خشن و تهاجمی میشوند. بسیاری از آنان نیز در این مواقع دوست دارند مورد توجه قرار گیرند و از آنها مراقبت شود، در حالی كه این احساس خود را نیز انكار میكنند و گاه نیز فشار روانی در مردان حتی تصمیمگیریهای ساده را نیز دشوار میسازد. با توجه به موارد یادشده برای غلبه بر فشارهای روانی لازم است مردان موارد زیر را به یاد داشته باشند:
ـ احساس داشته باشید و سعی كنید احساستان را بیان كنید.
ـ گذشته را از آینده جدا كنید و داستانهای قدیمی را دوباره و دوباره زنده نكنید.
ـ با صحبت كردن خود را تخلیه كنید، این امر میتواند جانشین حركات و رفتارهای خشونتآمیزتان شود.
ـ زمانی كه دچار فشار روانی هستید با افرادی مانند همسر، دوستان (زن یا مرد)، والدین، بچههای بزرگتر، برادر، خواهر یا همكارتان صحبت كنید؛ كسانی كه فكر میكنید عضوی از شبكه پشتیبانی شما هستند.
ـ اگر در شرایط فشار روانی احساس میكنید كسی نیست كه با او صحبت كنید، پس با یك متخصص حرفهای صحبت كنید.
ـ روی رفتار دیگران اثر (خوب) بگذارید، تا رفتارهای آنها فشار روانی شما را كاهش دهد نه این كه آن را افزایش دهد.
بیماریهای قلبی بزرگترین عامل مرگ و میر در مردان
برای مردان، امراض قلبی علت اصلی مرگ آنان در حدود 40 سالگی است، اما در زنان ، علت مرگ آنان در حدود 70 سالگی است . دلیل این كه چرا مردان در مقایسه با زنان زودتر به بیماریهای عروق قلب مبتلا میشوند بدرستی مشخص نیست، اما آسیبپذیری قلب مردان و نارسایی قلبی آنان را نمیتوان همیشه به حساب سیستم بدن گذاشت، بلكه نوع رفتار مردان و تیپ شخصیتی آنان در این مورد تاثیرگذار است. مردان تحت شرایط استرسزا ممكن است كمتر غذا بخورند، بیشتر سیگار بكشند، مشروبات الكلی بیشتری مصرف كنند، دیرتر خوابشان ببرد و خیلی زودتر از خواب بیدار شوند. این دسته از رفتارها ممكن است برای لحظاتی كوتاه فشار روانی را كمتر كند، اما در درازمدت مشكلآفرین میشود. همچنین تحقیقات نشانگر آن است كه دقیقا نوع مشخصهای كه در مردان تیپ A وجود دارد، باعث مشكلات و بیماریهای قلبی میشود. مردان تیپ A زودرنج، بیتحمل، خشمگین، اهل دشمنی ورزیدن، دارای مشغله زیاد، كمالگرا و دارای رفتارهای چندگانه (چند عمل را در یك زمان انجام دادن) هستند. این گروه از مردان رقابت را دوست دارند، از انتظار متنفرند؛ آنان حتی نمیتوانند صبر كنند كه طرف مقابل صحبتش تمام شود. سعی میكنند همه كارهایشان را خودشان انجام دهند. در بین تمام رفتارهای مردان تیپ A عصبانیت مزمن خطرناكترین نوع رفتار است؛ چراكه این عصبانیت میتواند فشار خون او را بالا ببرد و خطر حمله قلبی را در وی افزایش دهد. در حقیقت مردان تیپ A در هر شرایطی مواجه با فشار روانی میشوند و حتی اگر شرایط هم تنشزا نباشد، او شرایط را به شرایط تنشزا مبدل میكند. او زندگیاش را به یك زندگی همراه فشارهای روانی دائمی تبدیل میكند و این كار او را میكشد. از طرفی بد غذاخوردن نیز میتواند بروز بیماری قلبی و مرگ ناشی از آن را منجر شود. مطالعات انجام شده نشان داده است امكان بروز حمله قلبی در مردان سیگاری همراه با كلسترول بالا دو برابر دیگران است كه در صورت دارا بودن فشار خون بالا در این افراد امكان فوق را سه برابر میكند.
مردان هم افسرده میشوند!
در تمام دنیا زنان بیشتر در معرض بیماری افسردگی هستند و بیشتر از مردان به دنبال درمان، ولی آقایان دوست ندارند كه حتی راجع به بیماری صحبت كنند و بیش از خانمها از واقعیت و خودبیماری فرار میكنند. به نظر میرسد كه زنان دو برابر مردان به افسردگی دچار میشوند؛ البته بعضی از متخصصان معتقدند، علت این امر این است كه مردانی كه با اختلالاتی اینگونه دست به گریبانند به گونهای غیر از زنان با آن برخورد میكنند. در زنان افسردگی با حالات غم و گریه و ... خود را نشان میدهد، در حالی كه مردان افسرده در مراحلی عصبانی، تحریكپذیر و كجخلقند. افسردگی از نشانههای اصلی یائسگی مردان است و در عین حال با مشكلات جنسی در دوره یائسگی ارتباطی دوسویه دارد. به این معنا كه ناتوانی جنسی خود بسترساز و تسهیل كننده افسردگی شده و افسردگی نیز به طور خودكار روی كاركردهای جنسی فرد اثر منفی بر جای گذاشته و به این شكل مردان درگیر یك سیكل باطل میشوند. مردان در حالت افسردگی دچار خشم و تحریكپذیری افراطی میشوند و در برابر كوچكترین مسالهای برافروخته، خشمگین و حساس میشوند. شاید بتوان گفت یكی از دلایل این خشم و افسردگی مردان این باشد كه كاهش تستوسترون باعث میشود كه مرد با كاهش میل جنسی و اختلالات نعوظی مواجه شود و از آنجا كه اغلب مردان خودباوری و خودپذیریشان را از طریق عملگرا و توانایی جنسی خود تعریف و تبیین میكنند و چون این امر مانند گذشته قابل تحقق نبود و در عین حال كاهش تستوسترون عوارضی چون چاقی، مشكلات قلبی، ناتوانی عمومی و... را به مرد تحمیل میكند، به همین علت مرد تصور میكند كه به كلی موجودیتش از دست رفته و تبدیل به موجودی وابسته و حاشیهای شده است.
در اكثر فرهنگها چنین تلقین میشود كه مرد برتر باید قوی، ساكت و خوددار باشد و نباید احساسات خود را با دیگران در میان بگذارد و به هنگام ناراحتی كمك بطلبد. شواهد تقریبا گویای این است كه این تفاوت به جای این كه زیستشناختی باشد، فرهنگی است و این عدم ابراز هیجان در كل به زیان سلامت جسمانی و هیجانی مردان است، چرا كه ابراز و بیان هیجانات و احساسات به بهبود عمده در سلامت جسمانی، سرحالی روانی، عملكرد فیزیولوژیكی و عملكرد روزمره كلی منجر میشود. در تحقیقات ثابت شده است كه در مردان افسرده درصد ابتلا به بیماریهای قلبی به دو برابر میرسد، سرطان و بیماری قند نیز بیشتر دیده میشود، همچنین مردان افسرده ظاهری شكستهتر از همسالانشان دارند.
مردان لازم است به این مهم توجه كنند كه ارتباط با دیگران از جمله ابزار قوی در مبارزه با افسردگی است. مردها بیش از زنان در جامعه احساس تنهایی میكنند و خیلی اوقات كه مسالهای آنها را درگیر میكند كسی را ندارند كه با وی درددل كنند. به عبارت دیگر در ارتباط و معاشرت با دیگران از توانایی كمتری برخوردارند. مردان باید سعی كنند با همسر و دوستان صمیمی خود ارتباط نزدیكتر برقرار كنند، چراكه عدم ارتباط با دیگران به خودی خود خطر ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد، بنابراین سعی كنید معاشرتتان را بیشتر كنید، به دیگران علاقه نشان دهید و بذر دوستی را بكارید تا دوستان فراوان پیدا كنید و احساس تنهایی نكنید. به طور كلی در مقایسه زنان و مردان میتوان این نكته مهم را یادآوری كرد كه مردان قدرت استفاده از دست و پاهایشان را زودتر از زنان از دست میدهند، سریعتر موهایشان سفید میشود، زودتر حس شنوایی و بینایی خود را از دست میدهند و در سنین پایینتر، مشكلات حافظه پیدا میكنند. همچنین مردان در برابر درد حساسیت كمتری از خود نشان میدهند؛ در نتیجه ممكن است از بیماریهای خود بیخبر بمانند و این روند آنقدر ادامه پیدا كند تا زمانی كه بیماری به صورت جدی درمیآید. در واقع اشتیاق مردان برای ناچیز نشان دادن ضعف و دردشان آنچنان زیاد است كه یكی از عوامل كوتاهتر بودن عمرشان نسبت به زنان محسوب میشود. تفاوت مردان و زنان در طول عمر، ارتباط چندانی با ژنها ندارند. مردان زود میمیرند، چراكه از خودشان مراقبت نمیكنند. مردان تا قبول بیماری و دریافت كمك زمان زیادی را تلف میكنند و وقتی دستورات درمانی میگیرند به خوبی زنان، آن را رعایت نمیكنند. نكته مهم دیگر آن است كه زنان راحتتر از مردان ناراحتی خود را با گریه كاهش میدهند. توانایی در گریستن اهمیت زیادی دارد. احساس غم باید به گونهای بیان شود تا در وجود انسان نماند. مسائل روحی هرچه پنهانتر بماند بیشتر و راحتتر تبدیل به افسردگی میشود، پس در صورت نیاز با گریستن ناراحتی خود را بروز دهید.
نظر شما