سلامت نیوز : وقتی صحبت از مقایسه خانوادههای امروز و گذشته به میان میآید بهراحتی و
در یك قالب ساده میتوان گفت در گذشته خانواده، بر یك جامعه سنتی شكل
میگرفته و براساس یك نظام فرهنگی، ارزشی و هنجاری عمل میكرده است و بر
همان اساس نقشهای افراد نیز تعریف میشده و البته محصول نهایی خانواده نیز
مشخص بوده است. به این ترتیب مشابهت زیادی میان اكثر خانوادهها وجود
داشته است بنابراین میتوان واژه سنتی را برای این خانوادهها برگزید اما
بزرگترین مشكل خانواده امروزی یا مدرن در حال گذار از دوره سنت به مدرنیته،
این است كه بخشی از هنجارها و ارزشهای نظام فرهنگی سنتی برایش كاركردی
ندارد و بدیهی است كه در توزیع وظایف، نقشها و اهداف هم كاركردی نخواهد
داشت و از طرفی هم خانواده امروزی هنوز تمام ارزشهای نظام خانوادگی مدرن
را نپذیرفته و به همین دلیل تعرضاتی میان خانوادههای گذشته و فعلی وجود
دارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ بر همین اساس و به مناسبت روز خانواده با دكتر علیرضا شریفییزدی جامعهشناس و عضو پژوهشكده خانواده به گفتوگو نشسته ایم.
باتوجه به پژوهشهایتان در زمینه خانواده مشكل خانوادههای امروز را در چه میبینید؟
مشكل این است كه خانوادههای امروز هنوز نتوانستهاند یك نظام ارزشی
هنجاری و فرهنگی روشنی را تبیین كنند كه در آن چارچوب قرار بگیرند تا به
درستی حركت كنند.
به عنوان مثال در گذشته و در خانوادههای سنتی دختران درانتخاب اولیه
همسر نقشی نداشتند و البته گاهی اوقات پسران نیز باید بر سر اجبار با دختری
ازدواج میكردند، ابزارهای شناخت خانواده و همسر بهگونهای بود كه از
همسایگان جویای دختر خوبی میشدند و یا اینكه در كوچهها میگشتند و اگر
به در خانهای میرسیدند كه اول صبح آبپاشی شده بود به بهانه تشنگی و
درخواست یك لیوان آب وارد آن خانه میشدند تا بفهمند این سلیقه و نظافت
مربوط به دختر آن خانواده بوده یا اینكه كار مادرش است و میتوانند به این
جمله اتكا كنند كه مادر خوب دختر خوبی خواهد داشت.
نمــونه این روشهـــای خواستگاری را بسیار دیده و شنیدهایم و البته
در بسیاری از موارد هم پاسخ خوبی میداده است اما امروزه به هیچ عنوان
جامعه با این كاركردها موافق نیست و دوستیهای خیابانی و امثال آن جایگزین
ابزارهای گذشته شده است. متأسفانه جامعه امروز ابزار مناسبی برای جایگزینی
سیستم سنتی گزینش همسر پیدا نكرده كه با هنجارها و اعتقادات جامعه همخوانی
داشته باشد و به همین دلیل میان سنت و مدرنیته معلق است.
از طرفی هم توزیع نقش و نظام قدرت در خانوادههای امروز مشكل دیگری است
كه با خانوادههای گذشته در تضاد است. در گذشته كلیه امور بیرون از منزل
به عهده مرد و امور خانه به عهده زن خانواده بود اما در نظام مدرن جامعه
امروزی تأمین مخارج بهگونهای شده است كه در مقام عمل جامعه جلوتر از
قانون حركت میكند و در توان عمده مردان نیست كه یك تنه تأمین مخارج زندگی
را به گردن بگیرند و انتظار دارند زنان درآمدشان را به خانه بیاورند و كمك
حال آنها باشند اما در این میان تعارضاتی شكل میگیرد چرا كه زنان این را
حق خود میدانند كه با شرایط جامعه فعلی در بیرون از منزل كار كنند و
درآمدشان را برای خود خرج كنند اما زمانی كه همسرش از او میخواهد درآمدش
را در خانه خرج كند دیدگاهش سنتی میشود و میگوید از لحاظ عرفی صحیح نیست
كه بخشی از هزینههای زندگی را پرداخت كنم و اینجاست كه تعارضات و مشكلات
سرباز میكنند.
در مقابل در خانوادههای سنتی مرد حرف اول را میزد و زن و فرزندان در
مقام بعدی بوده و البته اگر این خانواده فرزند پسری داشت گاهی اوقات حرف او
به حرف مادرش ارجحیت داشت اما امروزه كاملاٌ برعكس آن قضیه شده و نظام
توزیع قدرت گیج كننده است و در این میان پدر خانواده انتظار دارد مانند
ایام قدیم حرف او به كرسی بنشیند و با این اوضاع چنین چیزی ممكن نیست. این
است گوشهای از مشكلات جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته ما.
با وجود این حرفها تولید نسل نیز مشكل دیگر خانوادههای امروزی خواهد بود.
همینطور است. یكی از اهداف خانواده تولید و تربیت نسل است. موضوعی كه
در گذشته هیچ مشكلی با آن وجود نداشت و در همان سال نخست ازدواج عروس و
داماد نقش مادر و پدر را به عهده میگرفتند اما اكنون به بهانههای مختلف
اقتصادی، تحصیلی و ... عروس و داماد از فرزنددار شدن ابا دارند و هدفشان
مشخص نخواهد بود. البته مشكل دیگری كه وجود دارد قبلاً قرابت مكانی میان
بزرگترها و نسل نو وجود داشت و نسل نو در دل خانواده بزرگتر شكل میگرفت و
از حمایتهای مالی، شغلی و عاطفی آنها بهرهمند میشدند و مهمتر از همه
این كه انتقال تجربه به صورت عملی انجام میشده است و زمانی كه خانواده
كوچكتر بزرگتر میشد خانواده با تجربهتری شكل میگرفت اما امروزه
خانوادهها هستهای شده و از همان روز نخست دختر و پسر كمتجربه زیر یك سقف
زندگی میكنند و خبری از آن همه حمایت گذشته نخواهد بود و متأسفانه انتقال
تجربه به صورت شفاهی شده و این دختر و پسر جوان باید پس از گذراندن آزمون و
خطاهای بسیار آرامآرام به تجربه لازم دست پیدا كنند و به همین دلیل است
كه سه سال نخست زندگی بسیار حساس بوده و متأسفانه بیشترین آمار طلاق در
همین دوره بازگو میشود. از سوی دیگر هم به دلیل برپایی مراسم دست و پا گیر
و پر هزینه عروسی زوجین تا مدتها محكوم به پرداخت اقساط وامهای گرفته
شده هستند و این فشار اقتصادی توان آنها را كاهش میدهد و اختلافات نیز
افزایش پیدا میكند.
باتوجه به بحثهای مطرح شده، در خانواده امروزی بیشتر مشكلات مربوط به زن و شوهر است یا به فرزندان و والدین ارتباط دارد؟
در یك خانوادهای كه فرزندانشان در دوره نوجوانی قرار دارند معمولاً زن
و شوهر از توفانهای اولیه زندگی رهایی پیدا كردهاند عمدهترین مشكلشان
«شكاف بین نسلها» است. والدین بر اساس نظام فكری، فرهنگی و اعتقادی خود
یكسری اصول و قواعدی را تعریف میكنند و در مواجهه با فرزندان كه نظام فكری
شان را از مدرسه، رسانه، اینترنت و... میگیرند با تعارضاتی روبه رو
میشوند. آنها توان تطبیق با تغییرات این بازه زمانی را ندارند در حالی كه
بخشی از این تغییرات طبیعی است. برای نمونه اصلی ترین نقاط نگرانی والدین
ترس از معتاد شدن و دزدی كردن فرزندانشان است در حالی كه دغدغه فرزندان
كاملاً با آنها متفاوت است و مهم ترین دلمشغولی شان دیده شدن و شخصیت دادن
به آنها است.
والدین براساس نظام فكری خود تمام فشار را به فرزندشان وارد میكنند،
جیبش را وارسی میكنند و از دیر رسیدن او به خانه ابراز عصبانیت میكنند
غافل از اینكه فرزند را آزرده خاطر میسازند. البته بجاست به این نكته مهم
اشاره كرد كه اختلافات حلنشده میان زن و شوهر عمدهترین دلیل مشكلات میان
آنها و فرزندانشان است.
خانواده ایرانی در مقایسه با یك خانواده خارجی در چه جایگاهی قرار دارد؟
در تمام دنیا جامعه باید بر 5 نهاد اصلی استوار باشد تا بتوان از آن به
عنوان یك جامعه یاد كرد. نهادهای سیاسی، اقتصادی، اعتقادی، آموزش و پرورش و
خانواده این 5 نهاد اصلی را تشكیل میدهند. حال جامعه متعادل جامعه ای است
كه هر 5 نهاد آن كاركردهای اصلی خود را به شكل دقیقی انجام دهند.
در مقام مقایسه در جوامع غربی همه نهادها كاركردهایشان را به شكلی
هماهنگ جلو میبرند به جز نهاد خانواده كه وظیفه اصلی اش یعنی تربیت و
تولید نسل را به نوعی فراموش كرده است و در این راستا تلاشی نمیكند اما به
راحتی میتوان گفت تنها نهادی كه در ایران به جدیت وظایفش را دنبال میكند
و حتی فراتر از آن نیز عمل میكند نهاد خانواده
است.
به این معنا كه برخی از نهادهای دیگر نتوانستهاند خودشان را به خوبی
وفق دهند و خانواده فشار جبران كاركردهای آنها را نیز متحمل میشود. به
عنوان نمونه والدین به دلیل ضعف آموزش و پرورش و متناسب نبودن درآمدها با
هزینهها كه ناشی از ضعف عملكرد برخی از نهادهای اصلی دیگر است فشار بیشتری
را تحمل میكنند و مسئولیت رفت و آمد، رفع مشكلات تحصیلی، از خود گذشتن و
رسیدگی به هزینههای مربوط به فرزندان بیشترین فشار كاركردی را بر عهده
میگیرند و جور كم كاری نهادهای مربوطه را میكشند و گاهی اوقات همین مسائل
باعث میشود كه والدین از كاركرد اصلی خود عقب بمانند.
یك خانواده سالم را چگونه ترسیم میكنید؟
به خانواده ای میتوان لقب سالم را داد كه در آن به تربیت توجه شود، به
نیازهای اقتصادی و عاطفی زن و شوهر و فرزندان پاسخ داده شود و هیچیك از
زوجین از سر اجبار آن زندگی را ادامه ندهند بلكه این انتخابی كاملا اختیاری
باشد تا ماحصل آن رشد شخصیتی، روحی، روانی، جسمی و فیزیكی زن و شوهر و
فرزندان باشد. در تمام این موارد ابتدا پاسخ دهی به نیاز زن و شوهر و سپس
فرزندان در رأس قرار دارد چرا كه خانواده نخست با دو نفر تشكیل میشود و
اگر پدر و مادری احساس میكنند باید از خود بگذرند تا فرزندانشان به تكامل
ذهنی، فكری و ... برسند سخت در اشتباه هستند زیرا خانواده گهوارهای است
كه همه افراد در آن حق زندگی كردن دارند تا به تكامل لازم از هر جهت برسند.
در حال حاضر چارچوب خانوادههای ما در كدام بخش نقص دارند؟
كاملاً مشخص است اگر خانوادههای ما در هر كدام از این موارد یاد شده
ضعف داشته باشند از آنها تحت عنوان خانواده سالم یاد نخواهد شد. برای نمونه
پاسخ دهی به نیاز عاطفی برای رشد و تكامل زن و شوهر و كسب آرامش كنار
یكدیگر یكی از ملزومات خانواده سالم به حساب میآید و این دو باید احساس
كنند نسبت به سال گذشته و حتی سال قبل به رشد روانی و شكوفایی استعداد
بیشتری رسیدهاند و بدون هیچ جبری خواهان زندگی كردن در كنار یكدیگر هستند.
اگر این تعادل و آرامش وجود نداشته باشد این خانواده ناسالم است.
از طرفی دیگر بر خلاف كشورهای غربی در كشور ما تأكید بر تربیت جنسی
كودكان، نوجوانان و جوانان بر اساس نظام فرهنگی و ارزشی كشورمان است كه بسی
عمیقتر از آموزش این مهم است و با اعتقادات، هنجارها و فرهنگ جامعه ما
همخوانی دارد و اگر خانوادهها نتوانند انواع و اقسام تربیتها را بر
فرزندانشان منتقل كنند باز هم خانوادهای سالم شكل نخواهد گرفت.
با توجه به مسائلی كه مطرح كردهاید اگر روند حركت خانواده روبه جلو
نباشد و مشكلات موجود برطرف نشود، آیا ممكن است نظام خانواده دچار مشكل و
فروپاشی شود؟
باید به این نكته اشاره كرد با وجود تمام مشكلات موجود روند حركت
خانوادههای امروزی مان روندی تكاملی و روبه رشد است سیر قهقرایی ندارد و
هدفش این است كه مطابق با نظام فكری، فرهنگی و اعتقادی حركت كند. اگر
نهادهای اصلی جامعه نتوانند به یاری خانواده بشتابند و مشكلات سرراه
خانواده امروزی را كاهش دهند چند اتفاق بد در انتظار خانواده است.
یكی از این اتفاقات ناگوار افزایش خانوار نسبت به خانواده است بهطوری
كه میزان مجردینی كه امكان ازدواج ندارند یا از ترس سختیهای مسیر ازدواج
حاضر نیستند زیر بار این مسئولیت بروند افزایش مییابد.
اعتقادات جمع گرایانه فرهنگ ما جای خود را به عقاید فرد گرایانه غربی
خواهد داد و تعداد خانوادههای تكنفره بیشتر خواهد شد. دوم اینكه گرچه به
خودی خود پدیده طلاق مطلوب نیست اما اگر این مشكلات، به صورت كلان حل نشود
اثر منفی بر جای خواهد گذاشت. علاوه بر این افزایش میزان طلاق علاوه بر
هزینههای اجتماعی، هزینههای فردی و روانی زیادی برای هر دو طرف و
فرزندانشان به دنبال خواهد داشت.
با این وجود معتقد نیستم كه ممكن است خانواده از هم بپاشد چراكه
تلاشهای زیادی در این خصوص از سوی كشورهای مختلف انجام شده ولی بینتیجه
بوده است اما خانواده قابلیت تغییر شكل و پیدا كردن تغییر ماهیت را دارد.
حال اگر این مشكلات برای خانوادهها بهوجود آید، چه آیندهای در انتظارشان است؟
آینده پژوهی خانوادههای ایرانی نشان میدهد خانواده به لحاظ ابعاد
در سالهای آینده بشدت كوچك میشود، هستهای شدن خانواده از بعد اقتصادی،
عاطفی و ارتباطی و همچنین كمشدن وابستگی افراد به خانواده قبلی خود در
انتظار خانوادههای آیندهمان است.
گذشته از این مهاجرت خانوادهها را در پیش خواهیم داشت و یكجانشینی
جایش را به مهاجرت خواهد داد. مشكل دیگر كه زنگ خطرش را این روزها بسیار
میشنویم كاهش جمعیت است و بدتر از همه اینكه دیگر خانواده حاضر نیست
وظایف نهادهای دیگر را بر عهده بگیرد.
پیشنهاد سردبیر
-
نوشیدن جوش شیرین باعث کاهش وزن می شود؟
یکی از روش های رایج برای کاهش وزن نوشیدن جوش شیرین است که تصور می شود چربی سوزی را افزایش می دهد و به کاهش وزن اضافی کمک می کند. با این حال، این کار می تواند باعث بروز نگرانی های مختلف سلامتی شود که می تواند بر کیفیت زندگی شما تأثیر منفی بگذارد.
-
پوست چرب هم به مرطوب کننده احتیاج دارد؟
به یاد داشته باشید که فقط به این دلیل که پوست شما چربی زیادی دارد، به این معنی نیست که آب زیادی هم دارد. مواردی مانند هوای سرد، حمام های گرم و مواد قابض خشن همگی می توانند یکپارچگی پوست را مختل کنند و منجر به از دست دادن سریع رطوبت و خشکی پوست شوند.
-
پیش بینی آلزایمر ۱۲ سال قبل از بروز علائم با آزمایش چشم
آزمایشی که حساسیت بصری را ارزیابی می کند می تواند به پیش بینی آلزایمر، ۱۲ سال قبل از شروع علائم کمک کند.
-
ریشه کنی مالاریا در ایران دچار اختلال شد
رییس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری، به تشریح وضعیت بیماری مالاریا در کشور پرداخت.
نظر شما