به گزارش سلامت نیوز به نقل از مردم سالاری ؛**ساعت از 12 شب گذشته است و در خیابان کسی جز زنی باردار و مردی که خود را شوهر او معرفی میکند، نیست. مرد با انگشت چند ضربه به شیشه خودرو میزند. راننده شیشه را پایین میکشد و او برای راننده تعریف میکند که اینجا آمدهاند تا طلب شان را از صاحب دکه روزنامه فروشی کنار خیابان بگیرند. ساعتها در سرما منتظر مانده اند؛ اما خبری از بدهکار نشده است و حالا برای رفتن به خانه دو هزار تومان نیاز دارند. راننده به چهره خسته زن و دستی که روی شکم دارد، نگاه میکند. دو هزار تومان کف دست مرد میگذارد. راننده خودرو کمی بعد که از همان خیابان میگذرد، زن و مرد را میبیند که به بالای پیچ رسیده اند. مرد خم شده است و با راننده خودرویی حرف میزند. زن دستش روی شکمش است و راننده، 2هزارتومان کف دست مرد میگذارد.
**مردی پاهای قطع شده اش را که صحنه چندش آوری است، بیرون انداخته و از کمر روی آن خم شده و در گوشه دیوار نشسته و روی مقوایی نوشته است:« مردی هستم علیل و عاجز... چنــــد سال پیش به خاطر انفجار کپسول گاز هر دو پایم را از دست دادم. من نقاش ساختمان بودم، اما اکنــــون نمیتوانم با این وضع کار کنم. نیازمند کمک شما هموطنان نوعدوست هستم»!
**مرد مسن شیک پوشی، روی پله خانهای نشسته و داستان ورشکستگی و سرشکستگی اش را با نثری شیوا روی کاغــــذ برای عابران نوشته است. او بـــازنشسته آبرومندی است که چشـــمهایش را با دستمال بزرگـــی پوشانده است تا رهگذران، شرمندگی اش را نبینند.
**مادر میانسال و زن جوانی را هم میتوان دید که با سر و وضعی آبرومند، شهروندان به ویژه زنان را به کنجی میکشانند و میگویند کیف شان را جا گذاشتهاند یا دزد کیف شان را زده است. اینها تنها بخشی از صحنههایی است که هر روز در سطح شهر، شاهد آنیم. اگر به این داستان تلخ، دستفروشانی را هم که در جای جای شهر مشغول فعالیت اند، اضافه کنیم، آن وقت خواهیم فهمید که این جلوههای آشنای شهری متاسفانه تبدیل به یک بحران شده است. هر چه این شیوههای کسب و کار بیشتر در جامعه ریشه بدواند، مقابله با آن دشوارتر خواهد شد. «تکدی گری» شیوهای است که به وسیله آن، افراد میکوشند نیازهای خود را بدون تلاش و ارائه خدمات، از طریق دیگران تامین کنند. این شیوه ناهنجار بیش از هر جا، در جوامعی دیده میشود که به دلایل گوناگون اجتماعی و سیاسی، دچار افت شدید اقتصادی، بحرانها و تحولات نامطلوب اجتماعی و سیاسی هستند. در بسیاری از جوامع جهان سوم، از کشورهای آسیایی مانند هند گرفته تا سرزمینهایی در دوردست آفریقا، تکدیگری پدیده رایجی است و گاه آن چنان وسعت دارد که افراد جامعه، آن را به عنوان شکلی از زندگی اجتماعی پذیرفته و به آن تن داده اند، كه ایران نیز از این پدیده دور نمانده است.
متکدیان به شکلهای گوناگون در همه جا به تکدی مشغول اند. برحسب شرایط گوناگون و آنچه در هر دوره زمانی بر اجتماع حاکم است، این پدیده نیز تغییر شکل میدهد و تعداد متکدیان نیز برمبنای میزان دخالت و حضور عوامل قانونی و سازمانهای مسئول، کاهش یا افزایش مییابد. زشتی این پدیده برهمگان آشکار است، اما کندوکاوی در دلایل اجتماعی بروز و ظهور آن، ما را با حقیقت تلخی روبه رو میکند و آن همان زمینههای ذهنی ناخودآگاه در ضمیر اجتماع ماست که تکدی گری را رواج میدهد و گاه با استفاده از حس انسان دوستانه عموم افراد اجتماع، آن را توجیه و تصدیق میکند. با گذشت زمان و به ویژه در حال حاضر، تکدی گری نیز پیشرفت کرده است! متکدیان که با حیلههای گوناگون میکوشند نظر لطف و مرحمت دیگران را به خود جلب کنند، همواره در ابداع روشهای جدید تکدی، میکوشند. یکی از قدیمیترین شیوهها، تغییر شکل و لباس و صورت دادن شکلی هر چه بیشتر ترحم انگیز است. استـــفاده از گریم، تغییر حالت دادن اندامهای بدن و تظاهر به فلج و کوری و بیماری، شیوه مرسومی است که گاه موثر هم میافتد. استفاده از کودکان و زنان نیز از شیوههایی است که برای جلب ترحم بیشتر به کار گرفته میشود. نظرسنجیها نشان میدهد كه شمار قابل توجهی از مردم، فقر و نیازهای مالی را دلیل روی آوردن افراد به تکدی گری میدانند و عدهای دیگر بر این باورند که درصد کمی از گداها از روی احتیاج به تکدی گری روی میآورند و بسیاری از آنان، نیازمند واقعی نیستند.
همچنین 71 درصد از افراد نمونه، به متکدیان تا به حال کمک کردهاند و فقط 29 درصد پاسخگویان هیچ وقت به متکدیان کمک نکردهاند. 79 درصد از پاسخگویان برخورد مسئولان مربوط را با این معضل اجتماعی ضعیف و ناکافی میدانند و بقیه پاسخگویان، برخورد مسوولان را قاطع میدانند. با وجود آن که مسئولیت اصلی برخورد با هرگونه بزه اجتماعی بر عهده دولت است، اما شهروندان نیز باید در ارتباط با این موضوع همکاریهای لازم را داشته باشند. برانگیختن حس ترحم و دلسوزی در واقع اهرمی است که سودجویان با استفاده از آن، در پی درآمدهای بدون تلاش اند. این موضوع علاوه بر رواج تن پروری، شرایط بزهکاری را در جامعه فراهم میکند. برای کودکانی که از سوی مافیای تکدی گری مورد سوء استفاده قرار میگیرند، نمیتوان آینده روشنی را پیش بینی کرد. بنابراین در کنار تلاشهای ارگانهای گوناگون که باید افراد بی بضاعت را تحت پوشش کمکهای خود قرار دهند، شهروندان نیز با بی اعتنایی به شگردهای متکدیان، باید به مبارزه با این معضل اجتماعی بپردازند.
نظر شما