سلامت نیوز : نیاكانمان دربارهاش قصههای فراوان نوشتهاند، مادربزرگها و پدربزرگهایمان، حكایتهای بسیار در وصفش گفتهاند و چه بسا شعرها كه شاعران در ستایشش سرودهاند. این ویژگی، روزگاری خصلت پهلوانان و بزرگانی بود كه الگوی مردم میشدند، یك روز علی ابنابیطالب(ع) خشمش را به بند میكشید، زمانی مالك اشتر دشنام مشتی غریبه را بیجواب میگذاشت، روزی پوریای ولی سر را به زیر میانداخت و دست و دلش را مهار میكرد و در ماجرایی دیگر، پهلوان تختی سكوت میكرد حالا اما «خویشتنداری» گوهری نایاب است كه كمتر كسی دستش به آن میرسد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ خویشتنداری از آن دست ویژگیها نیست كه در گذر زمان، روی مرز نسبیشدن بلغزد و رنگ ببازد یا معنایش عوض شود یا روزی محبوب و روزی دیگر مذموم شود، بلكه خصیصهای است همیشه مثبت و مورد قبول كه البته عملكردن به آن ساده نیست و مهارتی اكتسابی است كه برای به دستآوردنش باید تلاش كرد.
خویشتنداری در حوزه زندگی فردی روحیات شخصی و روابط با نزدیكان در محیطهای خصوصی نظیر خانه را در بر میگیرد. در حوزه اجتماعی نیز مراودات جمعی و شئون زندگی شهروندی با فضیلت خویشتنداری مرتبط است.
اگر خویشتنداری فردی را در مقابل رفتارهای پرخاشگرانه و هیجانات منفی در نظر بگیریم چنین فضیلتی میتواند هم اكتسابی و هم ذاتی باشد یعنی برخی افراد ذاتا خونسرد و آرامند و كمتر پیش میآید عصبانی و پرخاشگر باشند.
بخش اكتسابی نیز به شرایط زندگی، مسائل و مشكلات رفتاری، كمبود مهارتهای ارتباطی و ضعف در تعامل با محیط و دیگران بازمیگردد.
اگر بخواهیم تصویری از افراد خویشتندار ارائه دهیم باید گفت آنها مرافعه نمیكنند، به سرعت هیجانی نمیشوند، قضاوت شتابزده نمیكنند، صبورند، زیاد از مشكلاتشان سخن نمیگویند، غر نمیزنند، چیزی را برای خودشان عقده نمیكنند و احترام به دیگران را در اولویت قرار میدهند.
پرخاشگرها هم با خودشان مشكل دارند و روح و شخصیتشان را میفرسایند و هم با دوستان، نزدیكان و افراد خانوادهشان كه با طغیان نفس آنان آشنایند.
دكتر شیوا علیپور، متخصص علوم تربیتی ضعف خویشتنداری افراد را باعث مخدوششدن بهداشت روان در خانواده میداند و در این باره توضیح میدهد: «پرخاشگری و رفتارهای آنی منفی نظیر غرزدن، ایرادگیری، گیردادن و... نظام منطقی ارتباطات در خانواده را تهدید میكند و گاهی به كلی از بین میبرد. در برخی خانوادهها ارتباط همسر و فرزندان با پدر خانواده در حد امور ضروری است و عملا از ارتباط عاطفی و منطقی خبری نیست. برای نمونه فرزند نمیتواند مشكلات و دلمشغولیهایش را با پدر در میان بگذارد و از مشاوره و حمایت وی برخوردار شود. در حقیقت، رفتارهای نادرست ناشی از پرخاشگری لفظی یا پذیرش پایین پدر موجب میشود اعضای خانواده روابطشان را با وی در محدودهای بسته و صرفا براساس مراعات یكطرفه تعریف كنند و به صورت دائمی از بیچیزی او در هراس باشند. البته مادر یا فرزندان نیز میتوانند چنین شرایطی داشته باشند.
اولین نتیجه زیر پا گذاشتن خویشتنداری، از بینرفتن فرهنگ گفتوگو در خانواده است و اگر رفتارهای ناشی از پرخاشگری و طغیان نفس پیشرفت كند باید در خانواده انتظار بحران داشت.
از نتایج ضعف خویشتنداری بویژه در محیط خانواده میتوان به بروز مشكلات روانی در فرزندان و رشد رذایل اخلاقی نظیر بددهنی و بیاحترامی نسبت به دیگران در آنان، شكلگیری عقدههای روانی و زمینههای بزهكاری، ضعف اعتماد به نفس، از بینرفتن امنیت و آرامش روانی و... اشاره كرد.
این كارشناس درباره اهمیت و نقش خانواده در دنیای امروز میافزاید: «در زندگی پیچیده و پرمشغله امروزی فرض بر این است كه باید محیط خانه جایی برای روابط عاطفی، آرامش و ملاطفت، صمیمیت و عاری از تنش و پرخاشگری باشد.
هنگامی كه در خانواده از خویشتنداری خبری نباشد كوچكترین مشكل به مرافعه لفظی كشیده میشود و خانه به محلی برای تهدید، شاخ و شانهكشیدن و تحقیر تبدیل میشود. مشكلات اجتنابناپذیرند و در خانه باید ظرفیت روانی كافی برای فراغت و رهایی از فشار و استرس محیط بیرون وجود داشته باشد.
علم روانشناسی خانههای ناآرام را محل تولد و پرورش بزهكاران آینده معرفی میكند و باید پذیرفت اگر فردی در خانه آرامش و سلامت روانی نداشته باشد هیچ جای دیگر نخواهد داشت و شاید تمام عمر به دنبال آرامش بگردد و نیابد!
دلایل پرخاشگری از نظر علیپور بیشتر ذاتی است تا وابسته به شرایط. او میگوید: همه افراد با مشكلات و موقعیتهای تنشزا مواجه میشوند. آنچه اهمیت دارد نحوه برخورد با مشكل و مدیریت بحران است كه از ویژگیهای درونی فرد ناشی میشود. افراد كمظرفیت در برابر هر مساله كوچكی اختیار از كف میدهند و شروع به پرخاشگری میكنند. واكنش افراد به روحیات و خلقیات آنان بستگی دارد كه آن هم از متغیرهای بسیاری ناشی میشود كه از تربیت خانوادگی تا سطح معلومات، نوع نگرش و مهارتهای رفتاری را در بر میگیرد. در حقیقت موقعیت بد برای همه بد است، اما برخی افراد با واكنشهای هیجانی و عصبی آن را بدتر میكنند و قضاوت دیگران درباره ناخویشتنداری خود را برمیانگیزند.
همزیستی مسالمتآمیز
خویشتنداری در حوزه اجتماعی ابعاد وسیعتری مییابد و میتوان آن را معادل ادب اجتماعی دانست. اگر به دنبال معنای دقیقتری بگردیم میتوان همزیستی مسالمتآمیز یا آنچه در فرهنگ ایرانی مردمداری نامیده میشود را جایگزین كرد. قانونمداری و رعایت حقوق دیگران ویژگی اصلی یك جامعه خویشتندار است.
در چنین اجتماعی، تنشها، بیقانونیها، هنجارشكنیها و درگیری به حداقل میرسد و همه خود را متعهد میدانند حقوق دیگران را رعایت كنند و اصول زندگی جمعی را به فرزندان و اطرافیانشان بیاموزند و تذكر دهند. در جامعه امروزی ما بویژه در كلانشهرها شهروندان هر روز با مشكلات دست و پنجه نرم میكنند كه جزو ویژگی ذاتی زندگی شهری نبوده بلكه بر آن تحمیل شده است.
فرهنگ رانندگی ما و حاشیههای رنگارنگش كه گاه جان را به لب میآورد، بداخلاقیهایی كه شهروندان در خیابان، ادارهها، محیط كار، بانكها، اماكن عمومی، صفها و... با آن مواجه هستند و دعواهای همسایگی و آپارتماننشینی بخشی از ناهنجاریهای جامعه شهری است كه در ناخویشتنداری شهروندان ریشه دارد و میتواند اصلا وجود نداشته باشد.
نكته: واكنش افراد به روحیات و خلقیات آنان بستگی دارد كه آن هم شامل متغیرهای بسیاری ازجمله تربیت خانوادگی، سطح معلومات و مهارتهای رفتاریشان میشود
آنچه در جامعه ما ضعف فرهنگ شهروندی نامیده میشود و در هر موضوع اجتماعی میتوان ردپای آن را دید در حقیقت ضعف خویشتنداری شهروندان در موقعیتهایی است كه باید با چشمپوشی از خواست خود، حقوق دیگران را رعایت كرد. از حوزه ادب انسانی و شهروندی خارج نشد، اصول زندگی جمعی را زیرپا نگذاشت و به قانون احترام گذاشت.
ادب اجتماعی در جامعه ما تا حدی مخدوش است و متخصص علوم تربیتی درباره نشانهها و دلایل چنین وضعیتی میافزاید: مرافعه لفظی در فرهنگ رانندگی بویژه در شهر شلوغی نظیر تهران دیگر یك اتفاق نیست و متاسفانه به عرف تبدیل شده است. بعید است سوار بر خودروی شخصی یا تاكسی و اتوبوس باشیم و در طول روز حرف زشتی به گوشمان نخورد. بسیاری افراد هنگامی كه پشت فرمان خودرو مینشینند، گویی روحیه دیگری مییابند و برای مثال به خود اجازه میدهند در صورتی كه رانندگی فردی دیگر را نپسندیدند به وی القاب توهین یا تحقیرآمیز نثار كنند.
چنین فرهنگی از ضعف خویشتنداری اجتماعی در شئون شهروندی حكایت دارد و اینكه اصول زندگی شهرنشینی در بسیاری افراد شكل نگرفته و رشد نیافته است. ضعف آموزشهای شهروندی و اعتمادسازی میان شهروندان و مسئولان، كمرنگشدن حس تعلق و یكپارچگی اجتماعی و همچنین تعهد شهروندی میتواند دلایل اصلی چنین رفتارهایی باشد.
این ناخویشتنداریها در زندگی اجتماعی مدام تولید و بازتولید میشود و به صورت یك امر بدیهی و اجتنابناپذیر و در حقیقت بخشی از فرهنگ عرفی جامعه درمیآید، مگر اینكه چرخه آموزش به كار بیفتد و تحول آغاز شود.
این آموزش باید همهجانبه باشد و در خانواده، نظام آموزش و پرورش رسمی، دانشگاهها، برنامههای مدیریتی شهری و... ایجاد و پیگیری شود.
بنا به تجربه در جامعه ما نقش رسانه برای آموزش و فرهنگسازی بسیار تعیینكننده محسوب میشود و طبیعتا انتظار از رسانهها بیشتر است. آموزشها هنگامی كه نهادینه و درونی شود، نوعی از نظم اجتماعی را برقرار میسازد كه احترام به آنها هم ضروری به نظر میرسد و هم نارضایتی و تنش درونی را در پی ندارد.
در هر شهری ممكن است اتوبوسی دیر به ایستگاه برسد، خودرویی از چراغ قرمز عبور كند یا جلوی عابربانك صف تشكیل شود.
مساله مهم واكنشی است كه افراد بنا به تربیت درونی و فرآیند اجتماعی شدن نسبت به این ناهنجاریها نشان میدهند. آیا خویشتنداری خود را حفظ میكنند یا شروع به پرخاشگری میكنند و نظم موجود را به مخاطره میاندازند؟
اختیار از كف ندهیم
بیشتر كسانی كه دستشان به جنایت ناخواسته آلوده شده در توصیف حالت خود حین ارتكاب جنایت خشم فزاینده را آخرین حس درونیشان معرفی كنند.
چه زندگیها كه به دلیل یك لحظه خشم كنترل نشده بر باد رفته و چه بسیار افرادی كه در موقعیتهای تنشزا در معرض تباهی قرار گرفتهاند.
حضرت علی(ع) میفرمایند: شیرینتر از خشم نیافتم، هنگامی كه آن را فرو خوردم.
فرو بردن خشم و حفظ خویشتن از وسوسه قدرتمند شیطان كه هنگام خشم اوج میگیرد مهارتی است كه باید آن را آموخت و تمرین كرد. زندگی صحنه رقابت خیر و شر است و در تقابل دیو قدرتمندی همچون خشم فقط انسانهایی كه روح خویش را پالایش و مجهز كرده باشند، جام پیروزی سر میكشند.
امام محمد غزالی خشم را دیوی میداند كه از جنبه حیوانی آدمی ناشی میشود و راه رسیدن به آرامش و سكون را كنترل این دیو و سوارشدن بر گردهاش معرفی میكند.
به اعتقاد وی، این دیوها كه در معیت جنبه حیوانی در انسان موجودند در حقیقت وسایلی برای رسیدن به سعادت هستند و به تعبیر او میتوان آنها را رام كرد و به واسطه آنها راه تعالی را پیمود و این امكانی است كه ناخویشتندارها از آن محروم میمانند.
پیشنهاد سردبیر
-
نوشیدن جوش شیرین باعث کاهش وزن می شود؟
یکی از روش های رایج برای کاهش وزن نوشیدن جوش شیرین است که تصور می شود چربی سوزی را افزایش می دهد و به کاهش وزن اضافی کمک می کند. با این حال، این کار می تواند باعث بروز نگرانی های مختلف سلامتی شود که می تواند بر کیفیت زندگی شما تأثیر منفی بگذارد.
-
پوست چرب هم به مرطوب کننده احتیاج دارد؟
به یاد داشته باشید که فقط به این دلیل که پوست شما چربی زیادی دارد، به این معنی نیست که آب زیادی هم دارد. مواردی مانند هوای سرد، حمام های گرم و مواد قابض خشن همگی می توانند یکپارچگی پوست را مختل کنند و منجر به از دست دادن سریع رطوبت و خشکی پوست شوند.
-
پیش بینی آلزایمر ۱۲ سال قبل از بروز علائم با آزمایش چشم
آزمایشی که حساسیت بصری را ارزیابی می کند می تواند به پیش بینی آلزایمر، ۱۲ سال قبل از شروع علائم کمک کند.
-
ریشه کنی مالاریا در ایران دچار اختلال شد
رییس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری، به تشریح وضعیت بیماری مالاریا در کشور پرداخت.
نظر شما