به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ این وضعیت در حالی است كه بهترین ساختار مدیریتی كه برای بخشهای تامین اجتماعی و بیمههای عمومی مطرح است، باید ساختاری باشد با مشاركت دولت- كارفرمایان و كارگران به عنوان سه گروه اصلی كه در منافع این سازمان سهیماند، این سه گروه بر حسب وزنی كه در تخصیص منابع سازمان دارند، باید در حوزه مدیریت این سازمان ایفای نقش كنند. این مطلوبترین شكل ممكن است. منتها مدیران این سازمان با وجود اینكه منافعش به طور مطلق از آن بیمهشدگان است، در تمام سالها دولتی بودهاند و همین موضوع آسیبهایی جدی هم به حوزه مدیریت منابع وارد كرده و هم از لحاظ تداخل منافع بین مدیران و دولت و مصلحتهای سیاسی و كوتاهمدت و منافع بیمهشدگان ایجاد كرده است. زمانی كه مغایرت در منافع مدیران سازمان و صاحبان اصلی سرمایه یعنی منافع بیمهشدگان اتفاق افتد، نباید انتظار داشته باشیم این نوع مدیریت به نفع بیمهشدگان باشد.
بر اساس قضاوت علمی و تخصصی صاحبان اصلی سرمایه سازمان باید خودشان مدیریت منافع و داراییهای تامین اجتماعی را عهدهدار باشند. برای اینكه منافع و تعهدات بلندمدت سازمان قربانی مصلحتهای كوتاهمدت نشود، یك نهاد نظارتی یا یك نهاد عمومی غیردولتی مثل بانك مركزی یا سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان یك ناظر بیطرف باید نظارت كافی را در این زمینه داشته باشند. مدیران سازمان باید كفایت لازم برای سرمایهگذاری و ایجاد تعهدات آتی در سازمان را ایجاد كنند و سازو كارهای مربوطه را اتخاذ كنند. اما وقتی دولت به صورت مستقیم مدیریت این سازمان را برعهده میگیرد، اهداف سیاسی كوتاهمدت دولت به اهداف بروكراتیك سازمان و انجام تعهدات بلندمدت سازمان آسیب جدی وارد میكند. این نوع مدیریتها بر اساس دانش بیمهیی نیستند. به همین دلیل حتی ممكن است یك توضیح ناعادلانه بین نسلی ایجاد شود كه به قیمت كاهش منافع برای نسلهای آتی است. این وضعیت به ویژه در سازمانی كه بیشترین بیمهشدگان آن قشر كارگر است كه قرار است منبع تامین درآمدهای دوران از كار افتادگی و مستمری بگیری آنها باشد، میتواند معیشت میلیونها خانواده را تحت تاثیر قرار دهد. حتی اگر نسل فعلی هم مشكل نداشته باشد، با این وضعیت تضمینی برای منافع بیمهشدگان در آینده نیست.
همه اینها به نقشهای نهادهایی كه در قالب مدیریتی سازمان عمل میكند، بستگی دارد. بهترین روش مدیریتی استفاده از افراد خبره در حوزههای بیمه و بازنشستگی برای مدیریت این سازمان است تا این سازمان بتواند نقش بازتوزیع عادلانهیی در درآمد- مصرف نسلهای مختلف ایجاد كند. نگاه بلندمدت در حوزه مدیریت منابع و سرمایه برای ایفای تعهدات بلندمدت و مصرف در بین بیمهشدهها لازم است. به این ترتیب هر چقدر این سازمان از مناقشات سیاسی دور باشد، فرصت رسیدن به مسائل اقتصادی و بیمهیی و توزیع بین نسلی منافع بیمهشدهها بیشتر است.
نظر شما