رئیس بخش سمشناسی سازمان پزشکی قانونی در گفتوگو با «قانون» اعلام کرد: «تعداد قتلهایی که بر اثر مصرف شیشه اتفاق میافتد در سالهای اخیر افزایش یافته است.» هنوز آمار دقیق از این موضوع ارائه نشده و با توجه به تازگی این موضوع کمتر تحقیقی در مورد مصرف مواد صنعتی صورت گرفته است اما با توجه به آنچه دکتر قدیرزاده، یکی از معاونتهای سازمان پزشکی قانونی توضیح میدهد این افزایش در بین قتلهایی که به این مرکز مراجعه میشود، کاملا مشهود است و اگر چه نمیتوانند با آمار آن را نشان دهند اما به صورت تجربی بر این مسئله شکی وجود ندارد.
اعدام، مجازات حمل 30 گرم شیشه
کشور ایران تا سالها تنها مسیر حرکت مواد مخدر و واردکننده آن بود، حتی با رایج شدن مواد مخدر صنعتی مانند شیشه این مواد از کشورهایی مانند اندونزی و مالزی وارد میشد اما پس از مدتی این مواد داخل کشور در کارگاههای معروف به آشپزخانه تولید و از آن پس این مواد نه تنها در ایران خریدار داشت بلکه به کشورهای آسیای جنوب شرقی فرستاده شد. تا قبل از سال ۸۹ که رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر در مورد افزایش مصرف مخدر در کشور هشدار داد، قانون، روانگردانهایی مانند شیشه را که پیامد سالهای جدیدتر بودند جزو مخدرها نمیدانست و بنابراین راه مقابله با آن دشوارتر بود اما اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب سال ۸۹ تا حدی توانست خلاء قانونی که در گذشته وجود داشت را جبران کند. براساس این اصلاحیه مرتکبان و قاچاقچیان ماده روانگردان شیشه، مطابق قانون مبارزه با مواد مخدر مجازات میشوند. در ماده ۸ این اصلاحیه آمده است: هرکس شیشه، مواد مخدر، یا روانگردانهای صنعتی غیردارویی را وارد کشور کرده یا مبادرت به ساخت، تولید، توزیع، صدور، ارسال و خرید و فروش آن کند یا در معرض فروش قرار دهد یا نگهداری، مخفی یا حمل کند با رعایت تناسب و با توجه به میزان مواد، مجازات خواهد شد که ارتکاب این اعمال برای بیش از ۳۰ گرم شیشه شدیدترین مجازات یعنی اعدام و مصادره اموال ناشی از همان جرم را برای مرتکب به همراه دارد. بنا بر تبصره این ماده با حصول شرایطی از جمله اینکه، ارتکاب جرم برای بار اول باشد، مرتکب حبس ابد و مصادره اموال خواهد شد. اگرچه این مجازات سخت و برخورد با قاچاقچیان در کشورهای دیگر توانست تا حدودی با قاچاق این مواد مقابله کند اما مصرفکننده بازار مصرف داخلی آن همچنان باقی ماند. به این شکل معضل مصرف شیشه در ایران بیشتر و بیشتر شد و با این افزایش، تعداد قتلها نیز بالاتر رفت.
۱۱ کودک قربانی خشم پدران و مادران شیشهای
عمدهترین قربانیان این قتلها کودکان هستند. آنان که پناهی جز پدر و مادر خود ندارند، به هیچ سو نمیتوانند رو کنند و به ناچار در قتلگاه خود تنها میمانند. پرونده قتل درسای ۱۰ ساله در میان گریههای مادرش مهمترین پروندهای بود که امسال رسانهای شد. او که از دست اعتیاد پدر درسا دیگر توان زندگی با او را نداشت از خانه مشترک کوچ میکند. تنها چندماه میشد که زن طلاق گرفته و دادگاه حضانت دختر ۱۰ ساله را به پدر معتاد سپرده بود. روز جنایت دختر ۱۰ ساله با دیدن مصرف کردن مواد از سوی پدرش پریشان و نگران شده، به او ایراد گرفته بود اما ظاهرا پدر از دست دختر یکی یکدانهاش بسیار عصبانی شده و ناگهان به سمتش حمله برد. او در دادگاه اتهام قتل دخترش را نپذیرفت و گفت: «میخواستم او را نجات دهم اما نتوانستم جلوی پرت شدنش را بگیرم.» اما همسایهها و عابران خیابان دیده بودند که پدر عصبانی ناگهان دخترش را از بالای پنجره به سمت خیابان پرت کرد و او را کشت. درسا تنها قربانی کوچک پاییز امسال نبود. هنوز مشخص نشده چرا مردی که تازه پدر شده بود بعد از مصرف موارد نوزاد ۵ ماهه خود را خفه کرده است یا چرا دو کودک دیگر به همراه مادرشان در بهشهر قربانی پدر شدند. پدر این دو کودک پس از مصرف مواد به توهم اینکه خانوادهاش به صورت شیطان مقابلش ظاهر شدند آنان را به قتل رساند. امیر یکساله هم وقتی در اولین راه رفتنهای کودکانهاش شیشه پایپ پدر را ناخودآگاه شکست به جای قربان صدقههای خانواده شیرازیاش با فریاد وحشتناکی مواجه و چند دقیقه بعد نفسش تمام شد. پدر کودکش را کشت. ۴ کودک کشته شده مربوط به پاییز امسال هستند و این درحالی است که تنها در 6 ماه ابتدای سال ۹۰ نیز ۷ کودک به دست قاتلان مصرف کننده مواد مخدر به قتل رسیدند. دو کودک در مردادماه و ۵ کودک در مهرماه که بهجای رفتن به مهد کودک و مدرسه به زیر خاک رفتند.
پدران قاتل محکوم قصاص نمیشوند
دکتر قدیرزاده در مورد اینکه آیا تعداد قاتلان پدران معتاد به مصرف شیشه بیشتر است یا مادران به «قانون» میگوید: «در این مورد هم آمار دقیق وجود ندارد اما براساس شواهدی که ما با آن رو به رو هستیم در مورد قتلهای فرزند تفاوت چندانی میان پدر یا مادر بودن وجود ندارد. و اگرچه تعداد مادران بیشتر از پدران نیست اما تعداد آنان نیز کم نیست و اگر تفاوتی هم قائل شویم با فاصله بسیار کمی از پدران قاتل قرار خواهند گرفت.» اما آنچه نقطه پیکان را بیش از پیش به سوی پدران میبرد آن است که مجازاتهای در نظر گرفته شده برای این پدران قاتل کمتر از مادران است و آنان هیچگاه به حکم قتل کودکانشان قصاص نمیشوند و در آن لحظهای که مصرف شیشه روی سیستم مغزی آنان اثر خود را گذاشته و میتواند فرمان یک قتل را به آنان بدهد، میدانند اگر کودک خود را بکشند کشته نخواهند شد، حتی به حبس ابد هم نمیروند همانطور که پدر کودک یکساله تنها حکم به ۱۰ سال زندان گرفت.
شیشه، ارزان، ارزان
قیمت ارزان و در دسترس بودن شیشه نیز یکی از دلایل گسترش آن است. سایت فرارو دو سال پیش در گزارشی نوشته بود که شیشه بیشترین تغییر قیمت را در میان مواد مخدر داشته است. قیمت این ماده مخدر در ابتدای مصرف آن برای هر یک کیلو ۱۵۰ میلیون تومان بود اما پس از آن با گذشت مدت کوتاهی این قیمت به ۱۲۰ میلیون تومان رسید و با افزایش تولید این ماده در کشور و فعالیت گسترده تولیدکنندگان آن، شیشه به جرگه مخدرهای ارزان قیمت پیوست. این موضوع را رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ایران نیز تأیید کرده و گفته بود: «در سال ۱۳۸۸ قیمت هر کیلو شیشه در کشور ۱۰۰ تا ۱۲۵ میلیون تومان بود و این رقم در سال جاری۱۳۸۹ به ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان رسیده که این امر باعث افزایش مصرف شیشه در کشور شده است.»
فرمان قتل صادر شد
شیشه مانند بسیاری از مخدرهای دیگر اولین تأثیر خود را روی قسمتی از مغز میگذارد. این قسمت مربوط به هیجانات وتوهمات است، یعنی همان قسمتی که در زمان شادی، یا لذت بردن بیشتر فعال است. یعنی همان قسمت مثبتی از مغز انسان که در خندهها، شادیها و یا داشتن ارتباط جنسی با انسانها همراه است. افرادی که مواد مصرف میکنند، بعد از مدتی مصرف بخصوص مخدرهای صنعتی عکسالعملهای این قسمت از مغز را به شکل شدید و بیمارگونهای بالاتر میبرد و بعد از مدتی نیز آن را از کار میاندازد. بعد از مدتی نیز مغز دیگر توان تجزیه و تحلیل یا تفکر ندارد. حتی مواد مخدر صنعتی عمر افراد را به سه سال هم میتواند کاهش دهد. اما پیش از مرگ یا از کار افتادن مغز فرد دست به کارهای غیرعادی میزند بهطوریکه این مواد میتواند برای فرد ایجاد توهم کند یا دستور قتل بدهد.
این افراد نزدیکترین فردی که در آن زمان کنارشان باشد را به راحتی به قتل میرسانند. به همین دلیل کودکان و همسران قربانی میشوند به طوریکه بر اساس گزارشهای منتشر شده در 6 ماهه ابتدای سال ۹۰ تعداد ۲۱ نفر از مقتولان جنایتهای مصرف شیشه بزرگسال بودهاند و به گفته دکتر قدیرزاده در میان جنایتهای مربوط به همسرکشی نیز مصرف مواد بسیار رایج است. اما در مورد همسرکشیها این پدیده کمی با فرزندکشی متفاوت است. «بیشتر این مردان هستند که در زندگی مشترک خود اعتیاد به مصرف شیشه دارند و بر اثر مصرف آن دست به قتل زنان خود میزنند. تعداد زنان قاتل در این پروندهها کمتر است.» قتلهای لحظهای و ناگهانی که بر اثر دگرگونی ناگهانی حالات روحی مصرف کنندگان شیشه اتفاق میافتند همه در اثر همان سالهایی اتفاق افتاده است که کارشناسان و حتی مسئولان مربوط در مورد آن هشدار میدادند اما در مورد چرایی آن پاسخی نداند و تنها این قاتلان شیشهای هستند که در برابر هر سوال از پاسخ تکراری خود میگویند: «دیگر نفهمیدم چه شد، چه اتفاقی افتاد. او را کشتم.»
دکتر مجید ابهری، آسیبشناس نیز در این رابطه معتقد است: با تغییر الگوی مصرف از مواد مخدر سنتی به صنعتی در کشور متاسفانه شاهد هستیم ناتوی فرهنگی تمام ظرفیت سخت افزاری و نرم افزاری خود را در گسترش تولید و مصرف ماده مخدر شیشه در کشور گذاشته است. افزایش تعداد آشپزخانههای تولید ماده مخدر شیشه و راه اندازی کارگاههای تولید در مرزهای شرقی و همچنین نسیه دادن پیشسازها به تولیدکنندگان داخلی از سوی موساد و سازمان سیا باعث شده قیمت هر کیلو ماده مخدر شیشه از ۹۰ میلیون تومان در سال ۸۹ به ۳۰ میلیون تومان کاهش پیدا کرده است. همچنین با توجه به اینکه اکثر مصرف کنندگان نوجوانان و جوانان هستند سلولهای مغزی آنها به مواد شیمیایی حساستر بوده و سریعتر دچار حالت توهم میشوند. وی با اشاره به آماری تکان دهنده افزود: طی ۵۵ روز ۱۴ فقره قتل از سوی معتادان به شیشه در کشور رخ داده است که در ۱۱ مورد آن معتادان بستگان درجه یک خود مانند همسر، پدر، مادر و یا فرزند را به قتل رساندهاند.
نظر شما