شیشه و آمفتامینها بستگی به شرایطی كه فرد مصرفكننده دارد به او صدمه میزنند و حتی تا مرز جنون او را پیش میبرند. علاوهبر آن آسیبهای اجتماعی متعددی را نیز بههمراه دارند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ در این بین دستگاههای مختلف دولتی وظیفه دارند نسبت به كاهش یا كنترل این آسیبها اقدام كنند. سازمان بهزیستی به عنوان یك دستگاه موثر در این زمینه، در سالهای گذشته در سایه قرار گرفته است. برخی میگویند فعالیتهای این دستگاه با تعاریف آسیبهای مدرن امروزی سازگاری ندارد و باید فكر جدیدی برای نوع فعالیت آن كرد و عدهای معتقدند سازمان، آن قدرت چانهزنی را از دست داده است.
هرچه كه هست اینكه وضعیت آسیبها در كشور خوب نیست و سازمان بهزیستی هم اقداماتش در مظان شك و شبهه؛ رئیس سازمان بهزیستی اما وقتی در مقابل این انتقادات قرار میگیرد سازمانش را پاسخگو میداند و از عملكردش دفاع میكند. همایون هاشمی معتقد است دغدغه انواع آسیبهای اجتماعی را دارد، آنها را میشناسد و برایشان برنامه دارد؛ به شرط اینكه دستگاههای دیگر و بخصوص رسانهها پای كار بیایند و كمكش كنند. گفتوگویی كه پیش روی شماست، حاصل نشست 2 ساعته خبرنگاران تهران امروز با رئیس سازمان بهزیستی است؛ هر چند كه خود او این زمان را كم میداند و معتقد است بیش از اینها حرف برای گفتن دارد.
همانگونه كه میدانید بسیاری از كارشناسان، دهه 90 را در ایران، دهه انواع بحرانهای اجتماعی نامگذاری كرده اند؛ شما در سازمان بهزیستی به عنوان سازمان مسئول در پیشگیری و كنترل آسیبها، تا چه حد این هشدار را جدی گرفتهاید و چقدر به این موضوع اعتقاد دارید كه كشور ما در دهه 90 به مرحله هشدار در انواع آسیبها رسیده است؟
ببینید مقوله آسیبهای اجتماعی بسیار وسیع، فرادستگاهی و فرابخشی است. ما هم به عنوان یكی از متولیان رفاه اجتماعی در كشور هستیم. طبق قانون هیچ دستگاهی متولی اصلی آسیبهای اجتماعی نیست، در عین حال همه دستگاهها به اندازهای وظیفه دارند كه درخصوص آسیبهای اجتماعی و كنترل یا كاهش آن اقدام كنند و بر اساس همان وظیفه شان هم باید پاسخگو باشند. در این میان سازمان بهزیستی تنها دستگاهی است كه در سال 92 یك گزارش تحلیلی، منطبق به آمارهای تقریبا به روز و كاملا علمی استخراج كرد و به دستگاههای مربوطه ارائه كرد.
اگر براساس منطق این گزارش بخواهیم صحبت كنیم باید بگوییم در حال حاضر اعتیاد (هم در عرضه و هم تقاضا)، طلاق، كودكان (كودكان خیابانی، كودكان طلاق، كودكان متكدی، كودكان در معرض آزار و اذیت و...) و دختران در معرض آسیب (دخترانی كه از خانههای خود جدا میشوند) و... تیتر اصلی آسیبهای اجتماعی هستند. یعنی آن چیزی كه شما بهعنوان هشدار از آن یاد میكنید و چیزی كه ما به عنوان دغدغه برایمان مهم است این 4موضوع اصلی هستند كه طبیعتا باید یك كار تیمی خوبی شكل بگیرد و همه دستگاهها پای كار بیایند تا آسیبهای ناشی از این عوامل در جامعه كاهش پیدا كند.
البته در این میان اسمی از آسیبهای نوپدید به میان نیاوردید. واژهای كه خود سازمان بهزیستی آن را برای اولین بار رسانهای كرد؟
درست است. ولی چون شما از مهمترین دغدغهها پرسیدید من آن 4موضوع را مطرح كردم. آسیبهای نوپدید آن دسته از آسیبهای امروزی هستند كه منطبق با پیشرفت و با آمدن تكنولوژیهای اینترنتی و IT به وجود آمدهاند. در حقیقت پیشرفتهای منطبق بر تكنولوژیهای روز به همان اندازه كه شیرینی و حلاوت داشت، به همان اندازه هم موجب بروز و ظهور آسیبهای نوینی شد. آسیبهایی كه قبلا آن را لمس نكرده بودیم. مثل آسیبهای ناشی از انواع بازیهای رایانه ای، فضای مجازی، ارتباطات فراگیر و دوستیهای اینترنتی و... كه این بخش از آسیبها هم در سالهای اخیر به دغدغههای جدی مبدل شدهاند و ما هشدارهایی را هم در این رابطه دادهایم.
این بحث اعتیادهای صنعتی را هم در این دسته از آسیبهای نوپدید دستهبندی كرده اید؟
من موضوع اعتیاد به هر شیوه شامل سنتی یا صنعتی را به شكل یك دغدغه و مهمترین دغدغه مطرح كردم.
شاید به خاطر همین دغدغه هم بود كه سازمان تلاش كرد مجرم بودن مصرفكنندگان مواد محرك مانند شیشه در قانون ثبت شود.
دقیقا! موادمخدر صنعتی كه در حال حاضر جایگزین موادمخدر سنتی شدهاند بستر تاثیرات فراگیرتری دارد. این مواد علاوه بر آنكه اثر آرامبخشی دارد، روانگردان هم هستند و بر روان مصرفكنندگان خود اثرات مخربی میگذارند. موادمخدر صنعتی را به اصطلاح خودمانی میتوان دوگانه سوز دانست.
دوگانه سوز؟
بله این مواد هم توهم زا هستند و هم به اصطلاح آرامبخش. یعنی هم پدر بچه را در میآورند و هم پدر صاحب بچه را. شما این همه خبرهای تلخ كه در مورد مصرفكنندگان شیشه در رسانهها میخوانید ناشی از همین بحث است. سرتیتر این مواد، شیشه و آمفتامینها هستند. به همین دلیل نمیتوان آنها را با موادمخدر سنتی مقایسه كرد. شیشه و آمفتامینها بستگی به شرایطی كه فرد مصرفكننده دارد به او صدمه میزنند و حتی تا مرز جنون او را پیش میبرند. علاوه بر آن آسیبهای اجتماعی متعددی را نیز به همراه دارند و تاثیرات اجتماعی منفی را به جا میگذارند. به همن دلیل بود كه ما پیشنهاد دادیم كه اعتیاد به موادمخدر صنعتی جرم تلقی شود. یعنی افرادی كه برای یك بار اعتیادشان به این مواد را ترك كنند و برای بار دوم شروع به مصرفكنند در این مرحله به عنوان فردی كه جرمی مرتكب شده، وارد چرخه حقوقی و قضایی شوند.
و این راهكار برای كاهش مصرف موادمخدر صنعتی موثر بوده؟
به این سادگی نمیتوان در زمینه اعتیاد بحث كرد و به نتیجه رسید. ما هنوز در چرایی اعتیاد به نتیجه نرسیدهایم چه برسد به حل آن. چون عوامل دیگری سوار بر این موضوع هستند كه باید موشكافانه بررسی شوند. وقتی بیكاری در جامعه حاكم است، اضطراب در خوشههای مختلف جمعیتی وجود دارد (روز به روز هم بیشتر میشود)،تغییر در سبك و مدل زندگی عدهای از افراد جامعه دیده میشود، عدم مراقبت از خوشههای پویا (دانشجویی) هنوز تبدیل به دغدغه نشده و... باید هم منتظر رشد بیشتر برخی موادمخدر و محرك از جمله شیشه در بین افراد مختلف جامعه بود. به همین خاطر میگویم این موضوع باید به درستی تحلیل و بررسی شود. مثلا باید اقبال جوانان به اعتیاد مشخص شود. مثلا مصرف برخی مواد در بین جوانان به ویژه بانوان رشد چشمگیری داشتهاند. این موارد باید به شكل كشور مورد تحقیق و بررسی قرار بگیرند بعد یك تحلیل درست و خوب از ماجرا ارائه شود.
یكسری از انتقاداتی كه به سازمان بهزیستی وارد است بحث عدم ورود جدی این سازمان در مقوله پیشگیری است. خب وقتی این همه دغدغه درخصوص مسائلی مانند اعتیاد دارید باید در حوزه پیشگیری خیلی موثرتر عمل كنید.
این قضاوت شما درست نیست. ما در حوزه پیشگیری و درمان اعتیاد حرفهای زیادی برای گفتن داریم. حوزه پیشگیری فصل مشترك بین سازمان بهزیستی و واحدهای اطلاعرسانی است. اما متاسفانه پیشگیری در ایران به درستی جا نیفتاده است. شما الان به من بگویید كه رسانهها چقدر مطالب موثر دارند و در این حوزه منتشر میكنند؟
اگر نظر ما را بخواهید بدانید میگوییم خیلی!
خب خیلی از چه نظر؟ ببینید یك چیزهایی باید در رسانه منتشر شود كه كارآمدی داشته باشد. خبرهای كشت و كشتار دردی از ما دوا نمیكند. رسانهها باید درخصوص نوع عملكرد این مواد هشدار بدهند. برای همین است كه الان ما 10سال بعد از پیدا شدن سر و كله شیشه در كشور با موضوعی مواجهیم كه خانوادهها هنوز فرق بین شیشه به عنوان ماده محرك را با شیشه روی میز نمیدانند. این درد بزرگی است كه ما با آن مواجهیم.
شاید یك دلیلش این باشد كه مسئولان در حوزه اطلاعرسانی اعتیاد همیشه خط قرمزهایی را قائل شدهاند.
خط قرمز همه جا وجود دارد؛ ولی حرف من به عنوان رئیس سازمان بهزیستی این است كه آگاهسازی عمومی در این بخش بسیار موثر است. شما میدانید و من هم میدانم كه بیشترین مخاطبان سایتها و روزنامهها افراد فرهیختهاند در صورتی كه باید پنجرههای ویژهای برای آگاهسازی عمومی باز شده و فرهنگسازی شود. در علم ثابت شده كه مادر، ناخودآگاه ترس از آتش را به جنین منتقل میكند و همین باعث مصونیت بچه میشود. ما در حوزه پیشگیری به یك چنین عملكردی نیاز داریم. ترس از موادمخدر باید به این صورت منتقل شود و این كار یك یا چند دستگاه دولتی به تنهایی نیست، بلكه به یك عزم همگانی نیاز دارد. باید یك نقشه راه برای حوزه پیشگیری كشیده شود و نقش همه در آن مشخص شده باشد تا به نتیجه برسد.
خب شما هم میدانید كه بحث پیشگیری از مواد مخدر به این سادگیها هم نیست. رسانهها سالها منتقد این حوزه بودهاند و تا الان هم اتفاق درست و درمانی نیفتاده است. نشانهاش آمارهایی است كه در رابطه با افزایش افراد معتاد یا كاهش سن اعتیاد مطرح میشود. الان كه بخش پیشگیری ما زیاد خوب عمل نمیكند، در بحث درمان، چه برنامهای برای كسانی كه معتاد هستند و شرایط بسیار بدی دارند، دارید؟
اصولا فاز درمان به عهده وزارت بهداشت و درمان است و ما به عنوان یار كمكی در كنار آنها هستیم. اما با این همه سالی كه من بهزیستی را تحویل گرفتم حدود 150 كمپ استاندارد ترك اعتیاد داشتیم ولی الان 644 كمپ استاندارد داریم. این كمپها از نظر كیفیت، پزشك، امكانات و... همه در حد استاندارد هستند ولی در تحقیقاتی كه اخیرا صورت گرفت، خلأ حضور كسی كه بتواند بار معنوی و روانشناسی دینی را در آنجا تقویت كند چشمگیر بود. به همین دلیل در حال آموزش مددكاری سوپروایزر معنوی هستیم. در این زمینه من به جدیت میگویم كه ما وظیفه خود را برابر قانون انجام دادهایم اما اعتقاد داریم فراتر از این باید كار كرد.
در درمان هم محلی از نگرانی نیست. قسمتی از پروسه درمان به دلیل وجود مطب و كلینیكها اقتصادی شده است. بهزیستی در این بخش دغدغه درمان ندارد هر كسی نیاز به درمان دارد به سراغ بهزیستی بیاید. اما حرف اصلی این است كه آمارهای چندین ده ساله نشان داده كه نباید بگذاریم كسی به ورطه اعتیاد گرفتار شود. چون موفقیتترین حالت درمان در اعتیاد 20 درصد است.برای همین چه عقل سالمی به من اجازه میدهد كه در بخش درمان فعالیت كنم و حوزه پیشگیری را به حال خود رها كنم؟بنابراین اعتقاد قلبی من این است كه بگویم تنها راه كنترل اعتیاد در كشور پیشگیری و اطلاعرسانی است.
نگرانی شما در بخش اعتیاد چه رنج سنی را شامل میشود؟
جوانان 15 تا 35 ساله كه توان مملكت روی آنهاست.
چرا؟
چون در این رنج سنی رشد مصرف را شاهدیم. ضمن اینكه اساسیترین دغدغه من در كشورهمچنان اعتیاد است. زیرا اعتیاد نوعی ترور خاموش است كه ذخایر اصلی كشور را از بین میبرد و همه ما مسئولان وظیفه شرعی و اخلاقی داریم كه جلوی این ترور را بگیریم.
به نظر میرسد بخشی از دغدغه شما در حوزه اعتیاد این نیست كه افراد به دلیل كم سوادی یا فقر به موادمخدر روی آوردهاند. اقشار مرفه و تحصیلكرده هم در چرخه اعتیاد بخصوص اعتیاد مدرن گرفتار میشوند.
بله به همین دلیل است كه میگوییم باید آگاهی مردم بالا برود. در برخی آرایشگاهها شیشه و آمفتامینها به عنوان مواد لاغر كننده معرفی میشود. من با كتمان مخالف هستم. به همین دلیل من از رسانهها بارها درخواست كردهام كه باید این رسالت را به عهده بگیرند و در حوزه اعتیاد آگاهسازی بكنند. چون وقتی ما توزیع شیشه در آرایشگاهها و ورزشگاههای زنانه را شاهدیم باید این را بگوییم و با صدای بلند هم بگوییم تا پیشگیری شود.
خب پس چرا وقتی رسانهها آمارهایی در حوزه اعتیاد منتشر میكنند با موضعگیریهای مختلفی روبهرو میشوند؟
به دلیل اینكه در جامعه هنوز پذیرش وجود ندارد. حتی برخی مسئولان ما هم فكر میكنند با پنهان كردن برخی مسائل میتوان از گسترش آن جلوگیری كرد. در حالیكه در برخی موارد بخصوص در حوزه اعتیاد این نظریه درست از آب در نمیآید.
خط قرمز شما در حوزه اعتیاد به عنوان رئیس سازمان بهزیستی كجاست؟
سوال سختی میپرسید. از نظر من خط قرمزی وجود ندارد.
اجازه بدهید حرفتان را باور نكنیم چون همین الان یك جزوه دستتان است كه نمیخواهید آمارهایش را بگویید.
باور كنید اینگونه نیست(جزوه را نشان میدهد و موضوعات مختلفی كه در رابطه با آنها آمارهایی وجود دارد) اگر فقط بحث اعتیاد باشد من همه آمارها را به شما میدهم. اما این جزوه نتیجه یك پژوهش محرمانه است كه دررابطه با آخرین وضعیت آسیبهای متعددی گزارش میدهد. برای همین عذر من را بابت اینكه نمیتوانم همه این آمارها را در اختیار شما قرار بدهم بپذیرید.
الكل هم یكی از مواد محركی است كه معاونان شما در رابطه با شیوع مصرف آن هشدارهای زیادی داده اند؛ چرا در مورد اعتیاد به الكل حرفی نمیزنید؟
من همه این بحثها را در زیر مجموعه اعتیاد گفتم چون به نظرم همه اعتیادها در موارد زیادی با هم اشتراك دارند. اما این را بدانید كه ما در بحث ترك اعتیاد الكل دستگاه نمونهای هستیم. چون توانستیم همه سدها را بشكنیم و مجوز تاسیس مراكز ترك اعتیاد الكل را بگیریم. این اقدام بسیار خوبی است. به همین دلیل الان سازمان بهزیستی تنها سازمانی است كه اگر كسی بخواهد درمان شود پشت درهای بسته نمیماند. من همین جا اعلام میكنم و برای اولین بار هم است كه میگویم، هر كسی در بحث ترك اعتیاد مشكل مالی دارد به بهزیستی مراجعه كند ما كمكش میكنیم تا ترك كند و هزینهای نپردازد. ما در خاورمیانه تنها سازمانی هستیم كه فعالیتهای وسیعی در این مورد داشتهایم. ما 5 درصد مسكن مهر خود را به معتادان پاك شده دادهایم. ما گفتهایم كسی كه 2 سال بتواند پاك بماند ما به او خانه میدهیم. ما 10 درصد اشتغال بهزیستی را به معتادان بهبود یافته اختصاص دادیم. خط ملی اعتیاد را شكوفا كردهایم. ما سدها را شكاندهایم و همه اقدامات ما این را نشان میدهند.
كار پژوهشی سازمان بهزیستی در حوزه بهزیستی تا چه اندازه است؟
ما در این زمینه 300 درصد نسبت به سال 91 رشد داشتهایم. حدود 10 میلیارد تومان هزینه كردهایم. و در تمام كارهای پژوهشی یكی از اولویتهای ما بحث اعتیاد بوده است.
دستاوردهای این پژوهشها چه بوده؟
دستاوردهای خوبی داشته اما جزو اسناد محرمانه است.
دیدید باز بحث اعتیاد شد همه چیز محرمانه شد؟
ببینید موضوع اعتیاد محرمانه نیست. اما در مواردی ما اجازه نداریم ورود پیدا كنیم. اعتیاد از سال 83 تا 91 در كشور رشد صعودی داشته است.اما با فعالیتهای سازمان بهزیستی در سال 91 این صعود كاملا متوقف شده است و الان رشد سالهای قبل را دیگر نداریم. شما چرا در این موارد حرف نمیزنید كه ما چكار كردیم این اتفاق مهم در كشور افتاد؟ این دستاورد بینظیری برای ماست كه شما متاسفانه اصلا در موردش صحبت نمیكنید.
به نظر میرسد بحث در رابطه با اعتیاد تمام نمیشود و احتمالا در مورد دستاوردها و تهدیدها هم به تفاهم نمیرسیم(میخندد)، برسیم به دومین دغدغه شما در رابطه با آسیبهای اجتماعی كه معتقدید طلاق است، سازمان شما در این رابطه چه فعالیتهایی داشته است؟
در بحث طلاق یك فعالیت پایلوت انجام دادهایم. اعتقاد داریم مراكز مشاوره طلاق را باید رشد دهیم. از سال 90 در یزد یك مركز مشاوره پایلوت راهاندازی شد كه بنا به گزارش قوه قضائیه از كسانی كه برای مشاوره قبل از طلاق به این مركز معرفی شدند حدود 44 درصدشان با یكدیگر صلح كردهاند و این صلح هم یكسال ماندگار بوده است. قرار است در كل كشور این مراكز را رونمایی كنیم و مراكز مشاوره طلاق و تحكیم خانواده را در كشور توسعه بدهیم. از نظر من، طلاق و اعتیاد آسیبهای مادر هستند كه اگر دلایل آن را بررسی كرده و به حل آنها بپردازیم بسیاری از آسیبها و مشكلات حل خواهد شد.
طلاق یكی از عواملی است كه باعث رشد زنان سرپرست خانوار هم در كشور میشود، شما از این زنان چطور حمایت میكنید؟
بهزیستی تنها دستگاهی است كه 55 هزار خانوار را بیمه كرده است. از 114 هزار زن سرپرست خانوار حمایت مالی میكنیم به آنها مستمری میدهیم و نمیگذاریم به مشكلات مالی زیادی دچار شوند.
رقم این مستمری چقدر است؟
هر یك نفر 48 هزار تومان!
شوخی میكنید؟ با این پول كه پفك نمكی و چیپس هم نمیشود خرید!
ببینید ما پكیجی از خدمات مختلف را به زنان سرپرست خانوار میدهیم كه شامل خدماتی مانند مستمری، بیمه، بیمهتكمیلی، بن غیرنقدی معیشتی، مسكن رایگان وحمایتهای موردی (هزینه دانشگاه و دانشآموز) میشود. ما در حال حاضر 100درصد هزینه تحصیل 24 هزار دانشجویی كه زن سرپرست خانوار دارند را پرداخت میكنیم كه این هزینه 15 میلیارد تومان میشود. ما به این خانوادهها حقوق نمیدهیم ولی به طرق دیگری رفاه را باید برایشان مهیا میكنیم.مثلا اگر زنی یك خانه سه طبقه دارد، نیازی به مستمری ندارد و باید مناسبات خوب زندگی كردن را به او یاد بدهیم. در گذشته به كسانی مستمری میدادیم كه بعدها فهمیدیم طرف تریلی دارد. خب ما باید كمك نقدی او را قطع كنیم و به شیوه دیگری كمكش كنیم. اتفاقی كه در همه جای دنیا میافتد. مثلا در آمریكا به جای پول 10 نوع بن نیازمندان میدهند. مثل بن یك وعده غذای گرم، بن برای استحمام و... درحقیقت كشورهای پیشرفته به سراغ هزینههای هوشمند رفتهاند نه پول نقد كه ما هم كمكم باید به آن سمت برویم.
آخر یك چیزی میگویید كه بعدا باز با هم بحثمان شود. با همه این منطقی كه شما میچینید ولی بالاخره آن 48 هزار تومان را به یك دلیلی میدهید دیگر؟ آن دلیل چیست؟ مثلا با آن پول با وضعیت تورم الان چی بخرند؟ خب این رقم خنده دار است؛ نیست؟
ببینید شما بررسی كنید و ببینید كه ما امسال نزدیك 20 میلیارد تومان هزینه كردهایم تا برای مددجویان خود خانه رهن كنیم. 4 هزار و 100 خانه را به مددجویان خود رایگان اهدا كردهایم. سازمان بهزیستی حمایت كاملی از 114 زن سرپرست خانوار دارد.
ولی حدود 2میلیون زن سرپرست خانوار در كشور وجود دارد.
ما همهشان را نمیتوانیم تحت پوشش بگیریم؛ چون همهشان آدمهای نیازمندی نیستند. خیلیهایشان مثلا بعد از طلاق مهریه شان را به اجرا میگذارند و وضعشان خوب میشود. ما به آن زن دیگر خدمات مالی نمیدهیم ولی خدمات زندگی درست و پیشگیرانه مان شامل هر كسی كه بخواهد میشود. در بحث زنان سرپرست خانوار در بررسیهایمان متوجه شدیم كه در 10سال گذشته در قسمتهای عمدهای خطا رفتهایم. به كسی كه نباید پول میدادیم پول پرداخت شده و به كسی كه باید پول میدادیم پول كمی پرداخت كردهایم. باید هوشمند باشیم. سازمانهای هوشمند بهرهوری بالا و نیاز به برنامه دارند. ما در كشور باید برای گروههای مختلف حمایتهای خاص خود را داشته باشیم.
چند سال است كه این مستمری تغییر نكرده است؟
ما تنها دستگاهی هستیم كه سال به سال با توجه به قانون این مستمری افزایش پیدا كرده است. یعنی 20 درصد در سال بیشتر به مددجویان پرداخت میكنیم. ضمن آنكه بودجه سازمان را هم باید درنظر گرفت.
یكی از انتظاراتی كه مردم از آقای هاشمی دارند این است كه بتواند بودجه مورد نظر خود را بگیرد.
همین كار را كردهایم. من سالی كه سازمان را تحویل گرفتم 600 میلیارد تومان بودجه داشتیم. با بحث و جدل توانستم آن را به 800 میلیارد تومان برسانم و امسال هم 1070 میلیارد توانستم بودجه جذب كنم. گروه قبل خطا رفتهاند. سازمان در 10 سال اول انقلاب با روحیه جهادی، كار منطقی منطبق با روحیه مددكاری فعالیت كرده است. ولی واقعیت امر این است كه ما در كشوری زندگی میكنیم كه باید منابعی كه به بهزیستی میدهند را خرج كنیم. ما وقتی 172 میلیارد تومان پول مشاركتهای مردمی را به بیش از 800 میلیارد رساندهایم یعنی فعالیت و كار زیاد انجام شده است. ما راه و چاه را پیدا كردهایم. برای ارتقای دانش سازمانی افرادی را به خارج از ایران فرستادهایم. برای سازمان مجوز انتشار گرفتهایم تا كتابهای مهارتهای زندگی را چاپ كنیم. ما از این به بعد قد علم خواهیم كرد. در چرخه آمار مددجویان فقط میتوانیم 10 درصد اضافه كنیم اما از محل ابتكارات درون سازمانی (و جذب مشاركتهای مردمی) 18 درصد مددجو پذیرفتهایم. كمیته امداد از سال 89 هیچ رشد یارانهای نداشته است زیرا بودجهاش كم است.ولی ما كارهای زیادی كردهایم كه از این به بعد بیشتر درباره آنها خواهید شنید.
نظر شما