سلامت نیوز : ایدز، از آن «مگو»هاست. بیماریای كه بسیاری نه از درمان كه حتی از فاش شدنش هم میترسند. انتقال از طریق سرنگهای آلوده و رفتارهای پرخطر بیشتر از هر چیزی «ایدز» را بدنام كرده است. آخرین آمارها نشان میدهد بیش از 30درصد مبتلایان به ایدز در كشور از طریق رفتارهای پرخطر به ویروس HIV آلوده شدهاند. زنگ خطری كه وزارت بهداشت آن را به صدا در آورد و از كارشناسان و رسانهها خواست درباره آن اطلاعرسانی كنند. از سوی دیگر اما پیشگیری از ایدز بسیار آسان است.تغییر سبك زندگی، دوری از رفتارهای پرخطر، آشنایی با روشهای پیشگیری و... میتواند مانعی برای گسترش این بیماری «بدنام» در كشور باشد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ اما در ایران پیشگیری به این راحتیها هم نیست. حجب و حیای ذاتی ایرانیان، عدم پذیرش عفت عمومی جامعه درباره روشهای انتقال آن، خط قرمزهای آموزشی و همه و همه دست به دست هم دادهاند تا نتوان به راحتی درباره ایدز در كشور صحبت كرد. همین موضوع هم باعث شده محمدمنیر صفیالدین رئیس دفتر یونیسف در ایران بگوید: «بر اساس مطالعهای که وزارت بهداشت انجام داده فقط ۱۶ درصد دختران و ۲۰درصد پسران راههای مقابله با ایدز را میدانند یعنی ۸۰ درصد آنها در این خصوص اطلاعاتی ندارند.» اما یونیسف همچنان امیدوار است چالشهایی که نظام آموزشی ایران با آن روبهرو است را از سر راه بردارد. كارشناسان اعتقاد دارند كه باید کودکان و نوجوانان در سیستم آموزشی، راههای مقابله با اعتیاد و ایدز و حوادث را بیاموزند و چه کسی بهتر از معلمان مدارس؟ چرا كه آنها میتوانند این آموزشها را به کودکان بیاموزند و این همان ارزش افزوده آموزش است یعنی توانمند کردن فرد برای مقابله با چالشهای روبهرو با زندگی؛ و سختی كار دقیقا همینجاست، اینكه همه چیز را نمیشود با دانشآموزان در میان گذاشت.
برای مبارزه با بیماری و پیشگیری وضعیت قابلقبولی نداریم
دكتر محمدتقی حسنزاده، رئیس مركز مطالعات و پژوهشهای وزارت ورزش و جوانان یكی از افرادی است كه معتقد است درباره موضوعات خاصی مانند ایدز، باید حتما سبك زندگی جوانان و نوجوانان مورد مطالعه قرار بگیرد و در مواردیكه این سبك زندگی پرخطر باشد آنجا دستگاههای متولی وارد عمل شوند و نسبت به هوشیاری افراد و انجام اقدامات پیشگیرانه اقدام کنند. او میگوید: بیشترین مشكلات كه تمام قشرهای جامعه ما با آن روبهرو هستند و با توجه به تغییرات در عرصههای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... تغییر در سبك زندگی افراد است. بنابراین برای اینكه بتوانیم با این تغییر سریع خود را وقف دهیم و راه را اشتباه نرویم باید تواناییها و مهارت خود را افزایش دهیم. این موضوع برای جوانها ضرورت بیشتری دارد. در شرایط بحران و بخشهای مختلف زندگی كسب اطلاعات، داشتن شناخت درست و مهارت متناسب با شرایط متغیر بسیار مهم است. امروزه با توجه به اینكه زندگی ما به گونهای است كه اطلاعات، تغییرات و دانش، شرایط و تغییرات انسانها را محاصره، نیازها را متنوع و گسترده كرده است، راهی نداریم جز اینكه خود را از نظر توانمندیهای علمی، دانشی، مهارتی آماده كنیم.
رئیس مركز مطالعات و پژوهشهای وزارت ورزش و جوانان در ادامه با بیان اینكه یكی از خلأهای اطلاعاتی موجود، عملكرد نهادهای آموزشی و اطلاعرسانی است كه نتوانستهاند شرایط لازم را فراهم كنند، میافزاید: اطلاعات درست باید به موقع در دسترس افراد قرار گیرد. جوانان به عنوان یك قشر خاص و سرمایه اجتماعی بیشتر در معرض تهدید و آسیبها هستند. پیشنهاد روشن این است كه آگاهی از آسیبها در مراكز آموزشی افزایش پیدا كند و اطلاعرسانی ما روزآمد باشند. جریان دریافت اطلاعات و سواد رسانهای جوانان ما با توجه به بستر و شیوههای اطلاعرسانی نیازهای شرایط سنی امروز (در حوزه اشتغال، ازدواج، اوقات فراغت و...) آنها را مرتفع كند.
به گفته وی خطر یا آسیب یا هر نوع بیماری از نوع جسمی، روحی، جنسی و... حوزههای خاص خود را دارند. بیماری ایدز نیز روند رو به رشدی دارد خوشبختانه جوانان ما از خط قرمز آن عبور نكردهاند. خیلی از كسانی كه به دام این بیماری میافتند از روی ناآگاهی و عدم شناخت است و راههایی كه برای بروز این بیماری وجود دارد كنترل نمیشوند. باید با این مشكلات واقعبینانه برخورد شود نه اینكه به دلیل مشكلات اخلاقی آنها را مطرح نكرده و از آنها فاكتور بگیریم. پیامدها و آثار پرخطر این بیماری را برای جامعه به ویژه جوانها تدوین بكنیم. امروزه كسی نیست كه از این نوع بیماریها دفاع كند. دكتر محمدتقی حسنزاده با اشاره به اینكه میتوانیم خیلی راحت و بدون در نظر گرفتن جنبههای منفی با توجه به اهمیت و ضرورت این كار اطلاعرسانیها را سطحبندی كنیم و در مكانهای خاص این آموزشها و اطلاعرسانی انجام شود، میگوید: خوشبختانه صدا و سیما هم در حال حاضر روی این موضوعات خوب مانور میدهد.
سطح شناخت و آگاهی جوانان بد نیست. جوانان ما با پرخطر بودن و مرگ تدریجی ایدز آشنا هستند ولی اطلاعاتی برای مبتلا نشدن به آن نیاموختهاند و در مبارزه با بیماری و پیشگیری وضعیت قابل قبولی نداریم. خیلی از نیازهای جوان را باید خانواده رصد كرده و آن را مدیریت كند. جوان نقش ویژهای در خانواده داشته و در خانواده و جامعه تاثیر بسزایی دارد.رئیس مركز مطالعات و پژوهشهای وزارت ورزش و جوانان با اشاره به تاثیرگذاری خبرها و اطلاعرسانی در آسیبهای اجتماعی میگوید: معمولا با یك خبر واقعبینانه و قابل انتظار جوانان میتوان به نتیجه دلخواه رسید. نمیخواهم بگویم كه سانسور كنیم و خوشبینانه بگوییم همه چیز خوب است. ولی نگاه خوشبینانه به مسائل آسیبشناسی برای حركت و ساماندهی و نگاه بدبینانه میتواند هشدار باشد.
نوجوانان و جوانان را بیپناه نكنیم
دكتر سعید معیدفر نیز در این مورد به تهران امروز میگوید: ایدز و هپاتیت از جمله بیماریهای واگیرداری هستند كه در رفتارهای پرخطری مانند اعتیاد به موادمخدر و استفاده از سرنگهای آلوده، رفتارهای جنسی خارج از روابط زناشویی و اخلاقی و مواردی از این دست اتفاق میافتد. البته در مواردی هم فرد از رفتارهای پرخطری مانند انتقال خون، كسی كه از یك فرد دیگری (زن از شوهر آلوده خود) به این بیماری مبتلا میشوند. ولی منشا عمده این بیماری رفتارهای پرخطر است. طبعا این رفتارهای پرخطر برای كسانی پیش میآید كه در شرایط متغیر زندگی میكنند. معمولا افراد میانسال و سالمند درجه آلودگی كمتری دارند زیرا به ثبات زندگی رسیدهاند. به عبارتی دیگر نوجوانان و جوانان در دوره ریسك هستند و گاهی به عاقبت كارهایی كه میكنند نمیاندیشند. به عنوان مثال جوانی كه پشت موتور مینشیند و رانندگی بدی دارد میداند كه این نحو رانندگی ممكن است جان او را بگیرد ولی از این هیجان خوشش میآید.
وی با اشاره به اینكه باید برای گرایشهای ریسك كردن در نوجوانان و جوانان راه حلی پیدا كرده و آن را مدیریت كنیم كه ضمن اینكه درگیر این رفتارها میشوند اما برای یك عمر زندگی شان تحت تاثیر آن قرار نگیرد، میافزاید: میل به تحرك و ریسك در جوانها زیاد است. در كشورهای توسعه یافته این را میپذیرند كه جوان و نوجوان در كنار تلاشهای مثبتی كه میكند برای آموزش و موفقیت، اوقاتی هم صرف امور پرخطر كند منتهی باید زمینه را جوری برای او فراهم كرد كه ریسك او تاوان كمتری داشته باشد. متاسفانه در جامعه ما این نگاه وجود ندارد كه جوان نیاز به چیزهای دیگر دارد. وقتی كه نمیتوانیم نیازها را دیده و تشخیص دهیم آن موقع فعالیتهای زیرزمینی اتفاق میافتد كه برای آن جوان یا نوجوان خطرهای تمام زندگی را دربردارد. یواشكی با دوستهایش سرگرم شدن، دور از چشم بزرگترها استفاده از موادمخدر، رابطههای غیراخلاقی پرخطر و... اتفاقاتی است كه وقتی ما نمیخواهیم واقعیتها را بپذیریم رخ میدهد.
به گفته این جامعه شناس باید تدبیر جدی در این مورد اندیشید، خطر ممكن است در حال حاضر گسترده نباشد ولی دیر یا زود ممكن است از كنترل خارج شود و در حالی كه بسیاری از كشورهای دیگر روند نزولی رشد بیماریهای واگیردار مانند ایدز را طی میكنند در جامعه ما این روند به رشد شدت گرفته است. این ناشی از این است كه آنها پذیرفتهاند و واقعبینانه برای آن كار میكنند ولیكن ما همین طور ماندهایم و تكلیف خود را نمیدانیم. اگر بخواهیم در تلویزیون، رسانهها و... آگاهی بدهیم ممكن است دیگران خطرهایی را مطرح كنند كه اساسا در مورد این موضوعها صحبت كردن باعث خدشه وارد شدن به عفت عمومی میشود یا این حرفها جزو اسرار مگوست كه نباید در مورد آن حرف زد و متاسفانه موضعگیریهایی كه واقعبینانه نیست و نتیجهاش این است كه به ظاهر در مورد آن حرف زده نمیشود ولی جامعه آلوده به انواع این مشكلات و بیماریها و ناهنجاریهاست.
سعید معیدفر با بیان اینكه ما نمیتوانیم سبك زندگی را برای جوانمان تعیین كنیم، ادامه میدهد: علت آن هم این است كه ما بزرگترها در زمان خودمان زیستهایم و امروز اگر میخواهیم تاثیری بر زندگی جوانمان بگذاریم باید خود را به دنیای او نزدیك كنیم و آن را درك كنیم. هیچ تاثیری نمیتوانیم روی آنها بگذاریم ولی اگر آنها را درك كنیم میتوانیم تعامل نسلی و بین نسلی با آنها داشته باشیم تا آنها ما را بفهمند و بعد با هم اطلاعات را مبادله كنیم و هر دو سود ببریم. در جامعه ما فرض بر این است كه ما (نسلهای بالاتر) درست فكر میكنیم و همه چیز را میدانیم و بهترین هستیم و جوان یا نوجوان در آلودگی غوطه میخورد، دنیایش قابل قبول نیست، ناهنجار است و... این یك تلقی نابرابر است. بدیهی است كه با این طرز فكر جوان در مقابل شما موضع میگیرد و راه حلهای شما را هم نمیپذیرد.
این آسیبشناس میگوید: اگر بپذیریم كه آنها هم داشتههایی دارند و اتفاقا در برخی زمینهها بهتر از ما هستند و آنها هم این را درك كنند كه با آنها میخواهیم معامله كنیم نه اینكه اراده خود را تحمیل كنیم میشود خطراتی را كه ممكن است ما ببینیم و آنها حس نكنند به آنها گوشزد كنیم ولی متاسفانه در جامعه ما این رابطه وجود ندارد. انشقاق نسلی و عدم مفاهمه نسلها وجود دارد و نتیجهاش هم بیپناه شدن جوانها و نوجوان و درگیر شدن آنها با انواع خطرهاست.
نظر شما