سلامت نیوز:سخن رئیسجمهور، دکتر روحانی، که آب و نان را به ارتباط با جهان گره زد، مورد سرزنش منتقدانش قرار گرفت. این سخن اما از آن جهت قابل دفاع است که در وضعیت نقصان اکسیژن در اقتصاد کشور، برای تبدیل تهدید کمبود آب به فرصت تأمین امنیت غذایی که نان سرسلسله آن است، بهرهگیری از منابع مالی بینالمللی یک ضرورت است. اگر این ضرورت را نادیده بگیریم، «فردای ما بر آب بنا میشود»!
به گزارش سلامت نیوز، قاسم تقیزاده خامسی، مدیرعامل و رئیس هیأتمدیره شرکت آب منطقهای تهران در دولت اصلاحات در روزنامه شرق نوشت:
«کارل وتینوگل»، نظریهپرداز غربی، ارتباط و پیوند آب و دولت را در ایران مطرح میکند و تاریخ سیاسی ما را مبتنیبر آب میداند و معتقد است براساس کمبود این منبع حیات است که همیشه دولتها، مدیریت توزیع آن را عهدهدار بودهاند. این نظریه درست است چون با وجود آب شیرین کافی برای جمعیت دنیا، ایران در این حوزه با فقر و محدودیت مواجه است. از قدیمالایام همچنین بوده و برای همین است که در اولین قرارداد اجتماعی ایرانیان بر سر توزیع آب برای ساماندهی آبیاری دشت قزوین در قرن هشتم، طوماری در هفت صفحه نگاشته شده که دقیقترین قرارداد بر سر تقسیم آب است و آنچنان ماهرانه و با کیاست تنظیم شده است که شبیه آن را امروز برای حدود مرزی کشورها مینویسند. شکلگیری شهرها در کنار آب نیز نشان میدهد آب در کشور ما از سالهای دور، متاعی کمیاب بوده است و این یک تهدید جدید نیست و به قول کارل «آفریدگار بر آب نهاد است جهان».
گذشتگان میدانستند چرخ صنعت بر مدار آب میگردد، کشاورزی آب میخواهد و عطش شهروندان با آب سالم برطرف میشود. آنان با آگاهی از اینکه کشورهای همجوار بیش از آنکه بر «دکل»های نفتی دل خوش کنند به حوضههای آبی شیرین مشترک دل بستهاند، برای مهار آب قرنها پیش «سد کریت طبس» را ساختند که ٥٠٠ سال بلندترین سد جهان بود و زلزله بزرگ طبس هم به او آسیب نرساند. ایران تا سال ١٣٥٧ فقط ١٣ سد داشت که حدود ١٣میلیارد مترمکعب آب را مهار میکرد، اما با پشتکار مدیران و پیمانکاران داخلی در دهههای ٧٠ و ٨٠ حدود ١٥٧ سد با میزان مهار ٢٥ میلیارد مترمکعب ساخته شد و با تنظیم خوب آب برای اولینبار کشاورزان جشن خودکفایی گندم را برگزار کردند که نشاندهنده یک «حکمرانی خوب» در بخش آب و کشاورزی است. سدسازان ایرانی آنقدر نامدار بودند که در سال ٨٤ میزبان بزرگترین سدسازان جهان شدند و نام ایران در ردیف سوم فهرست آنان قرار گرفت. اگر شیوه بهرهگیری از تنوع تأمین مالی برای توسعه مهار آب تعریف شود، استحصال آن توسط سازندگان ایرانی کار سختی نیست، اما آنچه میتواند نگرانکننده باشد، مدیریت تقاضا و مصرف است. اقلیم ما رو به خشکی پیش میرود و در یک قرن گذشته دچار کاهش جدی نزولات شدهایم و از ذخایر آب کاسته شده است. اینکه بهسادگی بپذیریم مرزنشینان کشور به علت کمبود آب درحال کوچکردن هستند مثل این است که بگوییم ارزاق نداریم که به سربازان در پاسگاههای مرزی برسانیم. این روند علاوهبر مسائل اجتماعی، مشکلات جدیتری پیش خواهد آورد.
«شورایعالی آب» بهعنوان بالاترین جایگاه تصمیمگیری باید از مسئولان ذیربط بخواهد یک برنامه کوتاه عملیاتی برای آب کشور ارائه دهند و همه به آن پایبند باشند، اینکه آنهایی که باید پاسخگو باشند در موضع اپوزیسیون قرار بگیرند و شهروندان را که کمتر از ١٠ درصد آب را مصرف میکنند تهدید و ترغیب کنند، در یک کشور درحالتوسعه قابل پذیرش نیست.
مصرفکنندگان آب شرب، صنعت و کشاورزی هرکدام باید به قدر تقاضا ایثار کنند!
تراژدی خشکسالی و کمآبی، یک موضوع ملی و مهم است که دولت باید مردم را در یک رویکرد مشارکتجویانه به عرصه بیاورد تا حیات در ایران عزیز، با طراوت، جاری و ساری شود. حتما باید هنرمندان را به صحنه بیاورد تا «سرود ملی آب» بسرایند و بسازند و فیلم «آب مایه حیات است» را کلید بزنند تا یک «ساز ملی» کوک شود! اگر مدیریت توانمند بر بحران آب چیره نشود و بهجای آن، توصیه حافظ مبنیبر اینکه «بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین» را سرلوحه خود قرار دهیم، «باد ما را خواهد برد»!
نظر شما