صحبت‌های چندی پیش رئیس سازمان محیط زیست درباره صدور مجوز شکار حواشی زیادی به وجود آورد.

کهرم: آقای کلانتری باید رئیس کمیته شکار می‌شدند

سلامت نیوز: صحبت‌های چندی پیش رئیس سازمان محیط زیست درباره صدور مجوز شکار حواشی زیادی به وجود آورد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبرآنلاین،  صدور مجوز ۲۰هزار دلاری برای شکار برخی گونه‌ها؛ این سیاست چند سال اخیر سازمان حفاظت از محیط‌زیست برای کاهش شکار غیرمجاز در کشور است، سیاستی که البته که از ابتدا با انتقادهای شدیدی روبرو شد.

اگرچه به گفته مسئولان سازمان محیط‌زیست از ابتدای سال تاکنون به دلیل شرایط پاندمی هنوز هیچ مجوزی برای شکار صادر نشده است، اما صحبت‌های چندی پیش رئیس سازمان محیط زیست درباره این نوع مجوزها، باعث شد که دوباره موجی از انتقادات نسبت سیاست شکار قانونی راه بیافتد.

عیسی کلانتری در این رابطه گفته بود که هر سال تعدادی مجوز شکار برای شکارچیان داخلی و خارجی صادر می‌شود و حیوانات نر که بالای ۹ سال عمر دارند، می‌توانند شکار شوند چراکه عمر مفید هر حیوان ۱۰ تا ۱۱ سال است، همچنین تعدادی از شکارچیان متقاضی خارجی هستند و در مقابل هر رأس حیوان حدود ۲۰ هزار دلار می‌پردازند و محیط‌بانان ما به آن‌ها می‌گویند که حق دارند چه حیوانی را شکار کنند.

صدور مجوز برای شکار اتفاق جدیدی در ایران نیست، این سیاست از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ هم اجرایی می‌شد به طوری که در این شش سال در مجموع ۲۰۱۶ پروانه شکار برای اتباع داخلی و ۵۲۵ پروانه شکار برای اتباع خارجی صادر شد. پس از آن برای چند سالی این اتفاق رخ نداد و تعداد انگشت شماری مجوز صادر شد، اما پایان سال ۱۳۹۶ درست زمانی که سرشماری‌ها خبر از افزایش جمعیت برخی گونه‌ها می‌داد، دوباره برنامه‌های فروش شکار آغاز شد و سال گذشته با تاخیر سه‌ماهه، ۵۴۷مجوز برای شکار آهو، کل، قوچ و گراز صادر شد.

برخلاف ادعاهای مسئولان سازمان محیط‌زیست، از نظر بسیاری از کارشناسان این سیاست‌ها برای حیات‌وحش ایران مخرب هستند و می‌توانند گونه‌های زیادی را خطر قرار بدهند.

 اسماعیل کهرم، مشاور سابق سازمان محیط زیست، بوم‌شناس و فعال محیط زیست، یکی از این افراد است. او در این رابطه به خبرآنلاین می‌گوید: «مشاورین آقای کلانتری افرادی علاقه‌مند به شکار هستند و به همین دلیل چنین تصمیماتی گرفته می‌شود، این‌ها گفتند، کل و بز و قوچ و میش آب زیاد می‌خورند به همین دلیل باید شکار شوند، این چه نوع منطقی است؟ قبلا وقتی صدای تیر در مناطق حفاظت شده می‌آمد در منطقه همه نگران شکار غیرمجاز می‌شدند، الان شکارچی می‌گوید جواز دارد. آقای کلانتری باید رئیس کمیته شکار می‌شدند.»

سرشماری حیوانات در ابهام

به نظر می‌رسد، نحوه ارزیابی و صدور جواز شکار یکی از دلایل انتقاد نسبت به این سیاست‌هاست، براساس توضیحات دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش این فرایند از این قرار است؛ مناطق حفاظت شده توسط سازمان محیط‌زیست سالی دوبار سرشماری می‌شوند، بعد ارزیابی جمعیت یک کمیته فنی با حضور افراد مختلف تشکیل می‌شود تا مشخص شود که برای یک منطقه پروانه شکار صادر بشود یا نه، سپس اعلام می‌شود که برای هر گونه با چه سنی چه تعداد مجوز صادر شود.

اما به نظر می‌رسد مشکلاتی در این فرایند وجود دارد که روال این کار را به این سادگی‌ها هم نمی‌کند، برای مثال نسبت به سرشماری دقیق برخی گونه‌ها که اتفاقا مجوز شکار آن‌ها هم صادر می‌شود، شبهاتی وجود دارد.

کهرم در این رابطه می‌گوید: «این حرف به چند دلیل درست نیست، اول این که در دوره قبلی سازمان محیط‌زیست آهوها و جبیرها را سرشماری کردیم که جمعیت آن‌ها حداکثر ۲۲ هزار راس بیشتر نیستند،  درباره قوچ و میش و کل و بز که اصلا سرشماری انجام ندادیم، این کار غیرممکن است مگر چند نیرو در کوه هستند؟ از سویی تجهیزات سرشماری هوایی‌ هم که وجود ندارد. پس این حرف اصلا درست نیست.»

اعلام دیر به دیر آمار برخی گونه‌ها مناطق حفاظت شده هم مهر تاییدی بر این موضوع است، البته مسئولان سازمان محیط‌زیست این انتقاد را نمی‌پذیرند.

شهاب‌الدین منتظمی، مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش، به خبرآنلاین می‌گوید: «من می‌پذیرم که این انتقاد به وارد است که به موقع آمارها را اطلاع رسانی نمی‌کنیم، اما برخی کارشناسان در اتاقشان نشسته‌اند و نسبت به خود آمار اشکالاتی انتقاداتی وارد می‌کنند، مثلا می‌گویند آمار منطقه‌ای اشتباه است، من پیشنهاد می‌دهم این افراد با همکاران من به سرشماری بیایند، دوستان پوتین پا نمی‌کنند که به عرصه بروند. ما کاملا انتقادات را می‌پذیریم، انتقاداتی که به ارتقا موضوع کمک کند.»

از سوی دیگر به گفته منتظمی، آمار دقیقی از وضعیت شکار غیرقانونی در کشور وجود ندارد و تنها موارد توقیف شده حساب می‌شوند. به نظر می‌رسد نبود این آمار هم شیوه تصمیم‌گیری در کمیته فنی صدور مجوز شکار را با مشکل مواجه کند و همچنین مشخص نشود که اثرات این تصمیم‌گیری‌ها در وضعیت شکار در مناطق مختلف چگونه است.

شکار گونه‌های بالای ۹ سال، ایرادی ندارد؟

یکی دیگر استدلال‌های صدور مجوز شکار در ایران این است که این مجوزها تنها برای گونه‌های بالای ۹ سال صادر می‌شود، چراکه به گفته عیسی کلانتری "عمر مفید هر گونه ۱۰ تا ۱۱ سال است."

منتظمی در این رابطه می‌گوید: «وقتی در یک منطقه ۴۰ یا ۵۰ راس بالای ۹ سال وجود دارد، نسبت به شکار چند مورد آن‌ها مجوز داده می‌شود، البته در سرشماری جمعیت بالای ۵ سال به طور ویژه انجام می‌شود و بعد مجوز صادر می‌شود، به همین دلیل به ۹۵درصد مناطق اصلا مجوز نمی‌دهیم. اما وقتی کمیته فنی مجوزی را صادر کند، قطعا همه چیز در نظر گرفته شده است.»

اما تصاویر منتشر شده در فضای مجازی نشان می‌دهد که برخی مواقع شکارچیان خارجی نشان می‌دهد که این موضوع به شکل سفت و سختی اجرا نمی‌شود.از سوی دیگر به نظر می‌رسد، حتی اگر این قانون به شکل دقیقی اجرا بشود، باز هم پیامدهایی برای محیط‌زیست به همراه دارد و برای مثال شکار این گونه‌ها می‌تواند، زنجیره غذایی را هم با مشکل مواجه کند.

کهرم می‌گوید: «اولا که گزارش‌هایی از پدر شدن قوچ ۱۴ ساله هم وجود دارد، حالا فرض کنیم این قوچ‌ها شکار شوند، آن زمان پلنگ، گرگ و شغال به دنبال چه بروند؟ معمولا در طبیعت‌ پیرها و ناتوان‌ها از بین می‌روند اگر آن‌ها نباشند حیوانات وحشی به دنبال جوان‌ها می‌روند.»

آلمان مجوز می‌دهد، پس ایران هم مجوز بدهد

البته با وجود همه این انتقادات بساری از مناطق مثل ایالات متحده آمریکا، استرالیا، کانادا و ... فرایند صدور مجوز شکار به هدف حفظ محیط زیست و درآمدزایی وجود دارد. به نظر می‌رسد این یکی از دلایل اجرای این سیاست در ایران هم باشد.

یک سال پیش روزنامه همشهری گزارش داده بود که در سال ۱۳۹۷ تنها با صدور مجوز شکار، برای شکارچیان خارجی ۴میلیارد تومان کسب شده است، عددی که با افزایش صدور مجوزها احتمالا بیشتر هم می‌شود. سایت شکارچیان بالکان، هزینه شکار برخی گونه‌ها ایران در مناطق حفاظت شده را بین ۹۵۰۰ تا ۳۴۵۰۰ یورو تخمین زده است.

مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش در این باره می‌گوید: «کشوری مثل پاکستان برای گونه‌ای در حال انقراض کل مارخور، مجوز شکار صادر کرد تا پای مردم را به بحث حفاظت باز کند. ما هم باید از مشارکت مردمی در بخش حفاظت استفاده کنیم، جامعه محلی اگر به حفظ یک گونه کمک کند و مجوز هم صادر شود، ۳۰درصد درآمد به همین جوامع برمی‌گردد.»

مارخور، گونه‌ای است که در دهه ۹۰ میلادی تا معرض انقراض رفت، اما بعد دولت این کشور به کلی برای چندین سال شکار این گونه را ممنوع کرد و حالا جمعیت این حیوان به ۴هزار راس رسیده است، بعد از افزایش جمعیت این گونه پاکستان شروع به ارائه مجوزهای ده‌ها هزار دلاری برای شکار این گونه کرد، اتفاقی که البته باعث افزایش جمعیت این گونه در سال‌های گذشته شده است.

در ایران هم ده‌ها گونه مانند مارخور وجود حضور دارند که در قهرست خطر انقراض قرار دارند،  فهرستی که احتمالا یوزپلنگ در صدر فهرست آن قرار می‌گیرد و انواع پستانداران، خزندگان و ... در آن قرار دارد. همین موضوع نگرانی‌ها را نسبت به صدور مجوز شکار در کشور بیشتر می‌کند.

کهرم در این رابطه می‌گوید: «سال گذشته در آلمان تعداد زیادی شوکا (نوعی گوزن) شکار شدند، برای این که تعداد آن‌ها زیاد است و در قرق‌ها آن‌ها را تکثیر می‌کنند، ما اصلا با آن‌ها قابل مقایسه نیستیم.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha