سلامتنیوز: دکتر بهرام عینالهی وزیر بهداشت از وجود نزدیک به یک میلیون نفر فرد مبتلا به بیماری آلزایمر در کشور خبر داده و گفته است که با توجه به پاندمی کرونا و عوارض ناشی از آن این آمار افزایش یافته است.
در واقع درجهان مرگ و میر به علت بیماریهای ناتوانکننده زوال شناختی به ویژه آلزایمر در حال افزایش است. پرسش آن است که آیا میتوان ابتلا به آلزایمر را به جز سالمند به عوامل آسیبزای اجتماعی و تنش و استرس مرتبط دانست چه آنکه یکی از دلایلی که افراد در سنین سالمندی مبتلا به این بیماری هولناک میشوند تخریب سلول های بافت خاکستری مغز است.
جالب آنکه یک گروه از پژوهشگران فاکولته طب دانشگاه هاروارد در تلاش برای مشاهده تاثیر استرس بر مغز انسان به این نتیجه رسیدهاند که استرس موجب از دست دادن حافظه و اتروفی یا به تحلیل رفتن مغز انسان در سنین متوسط پیش از اینکه علایم آن دیده شود، منجر میشود.
ارتباط این دو موضوع به یکدیگر این نگرانی را ایجاد میکند که افراد در معرض استرس در زمان سالمندی بیشتر در معرض ابتلا به آلزایمر قرار بگیرند. با این وصف شهروندان ایران که روزانه در معرض انواع اخبار و رفتارهای تنشزا بوده و برای هر قدم از زندگی اقتصادی، اجتماعی و ... خود باید انواع فشارها، ناملایمات و استرسها را تحمل کنند آیا باید نگرانی بیشتری از دوران سالمندی خود و ابتلا به آلزایمر در این دوران داشته باشند و اصولا چرا آلزایمر در هر سنی که رخ دهد بیماری هولناک تلقی میشود؟
با دکتر دکتر محسن سلمان نژاد متخصص طب سالمندی و دبیر فراکسیون سلامت سالمندان در مجلس گفتگو کردیم.
چه افرادی بیشتری در معرض ابتلا به آلزایمر قرار دارند؟
سلماننژاد در اینباره به سلامتنیوز میگوید: آلزایمر معمولا بین ۶۰ تا ۶۵ سالگی ایجاد شده و یک یا دو درصد افراد ۶۰ تا ۶۵ ساله جامعه را مبتلا میکند و هر ۵ سال نیز این آمار۲ تا ۴ برابر میشوند. این بیماری معمولا ارتباط مستقیمی با تحصیلات داشته و هر قدر تحصیلات، آگاهی و مطالعه بیشتر باشد احتمال ابتلای افراد کمتر میشود. اما ابتلای افراد جوان به این بیماری به شدت نادر است.
وی با بیان اینکه چندین عامل زمینهساز آلزایمر هستند، عنوان میکند: وقتی عوامل اجتماعی بر افراد جامعه سوار شود، باعث میشود که خودمراقبتی افراد کمتر شده و احتمال ابتلا زودتر به آلزایمر وجود دارد. افرادی که سیگار میکشند، فشار خون دارند، کم تحرکاند، دیابت دارند، رژیم غذایی ناسالم دارند و روابط اجتماعیشان مختل شده است بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند. از سوی دیگر همین عوامل میتواند تحت تأثیر مسائل اجتماعی هم باشد به عنوان مثال کسی که دچار تنش است ممکن سیگار بکشد یا فشار خونش بالا برود یا اینکه فرد از نظر درآمدی در وضعیتی باشد که نتواند به اندازه کافی میوه وسبزی خریداری کرده و مصرف کند، از سوی دیگر تنش باعث روابط اجتماعی ناهنجار میشود که همه این موارد زمینهساز ابتلا به آلزایمر هستند.
دبیر فراکسیون سلامت سالمندان مجلس خاطرنشان میکند: افرادی که در شرایط تنش بالا، مشکلات معیشتی و مشکلاتی از این دست باشند اگر قرار باشد به آلزایمر مبتلا شوند در سنین کمتری مبتلا میشوند .
نقش سن و ژنتیک در ابتلا به آلزایمر
وی اضافه میکند: این نکته مهم است که در بحث ابتلا به آلزایمر ژنتیک در درجه اول قرار دارد و کسانی که سابقه خانوادگی دارند بیشتر در معرض ابتلا به آلزایمر هستند ولی مسائل اجتماعی میتواند افراد را در ابتلا به آلزایمر مستعدتر کند. اما به صورت کلی آلزایمر بیماری سالمندان است. بهگونهای که در گروه سنی ۸۵ تا ۸۹ سالگی میزان ابتلا به این بیماری سی درصد است یعنی از هر سه نفر یک نفر به آلزایمر مبتلا است باتوجه به این مسئله درمییابیم که بیماری آلزایمر چقدر تحت تأثیر سن است. اما در خانوادههایی که ابتلا به این بیماری ژنتیکی است در سنین پایینتر ایجاد میشود.
این متخصص طب سالمندی اضافه میکند در دنیا پنجاه میلیون نفر و در ایران بیش از هفتصد یا هشتصد هزار نفر مبتلا به آلزایمر هستند. به گزارش انجمن آلزایمر هر هفت دقیقه یک نفر در ایران به آلزایمر مبتلا میشود. بنابراین در سه دهه آینده که با جمعیت سالمند زیادی مواجه هستیم انتظار داریم بیماری آلزایمر خیلی بیشتر شود و آمار ابتلا به این بیماری به ۲ تا ۳ میلیون نفر برسد.
وی با اشاره به اینکه افراد مبتلا به آلزایمر بهویژه اگر در خانوادههایی با مشکلات اقتصادی حضور داشته باشند با معضلات عدیدهای مواجه میشوند: اظهار میکند: قاعدتا بحثهای معیشتی و مشکلات جامعه باعث میشود که هم تعداد بیماران آلزایمری بیشتر شود و هم اینکه این افراد زودتر از بین بروند. بنابراین آلزایمر به لحاظ اجتماعی یک چالش بسیار بزرگ برای آینده کشور است.
این متخصص طب سالمندی با تاکید براینکه آلزایمر و اجتماع تحت تأثیر هم هستند، توضیح میدهد: اگر تعداد این بیماران افزایش یابد اجتماع و بهویژ خانوادهها ودولت را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند.
شورای ملی سالمند نمیتواند پاسخگوی نیازهای سالمندان باشد
رئیس سابق دبیر خانه شورای ملی سالمندی خاطرنشان میکند: دبیرخانه شورای ملی سالمندی به هیچ عنوان نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه سالمند آینده باشد، چون از نظر قانونی این دبیرخانه فعلا جایگاه درستی ندارد. وقتی یک دبیرخانه تمام تشکیلات و ساز وکارش در سازمانی قرار میگیرد که برای افراد نیازمند طراحی شده است (بهزیستی )، نگاهش به سالمندان همان نگاهی میشود که به افراد نیازمند دارد. در چنین شرایطی ن آن سیاستگذاری که باید در سطح کلان و حاکمیتی اتفاق بیفتد رخ نمیدهد.
دبیر فراکسیون سلامت سالمندی مجلس میگوید: اگر چه موضوع سالمندی دارای سند، دبیر خانه و یکسری قوانین ابتدایی در کشور است، ولی واقعیت این است که اگر بخواهیم واقعا به سالمندی توجه کنیم باید قوای مجریه، مقننه و قضاییه دست به کار شوند. مثلا در قوه قضاییه ما هنوز هیچ قانونی برای سالمندان نداریم مثلا ما قوانینی درباره سالمند آزاری نداریم، اگر فرد سالمند بخواهد سندی را به نام کسی بزند با مشکلات بسیاری مواجه است و بعدها هم اطرافیان او داستان سرهم میکنند که این فرد آلزایمر داشته است و مریض بوده است . این درحالی است که در کشورهای پیشرفته این افراد با یک گواهی سلامت بسیار معتبر به محضر میروند، واگر گواهی نباشد نمیتوانند چیزی را امضا کنند.
وی خاطرنشان میکند: وقتی همت و بینش درباره سالمندی در کشور وجود نداشته باشد متأسفانه مسئله ایجاد میشود. بنابراین این موضوع باید در سطح حاکمیت مورد برنامهریزی قرار بگیرد نه اینکه صرفا بگوییم باید به سالمندان رسیدگی شود. در قانون اساسی ما برای سالمندان حمایتهای زیادی در نظر گرفته شده است. مثلا سالمندان تا آخر عمر باید تأمین باشند و مسکن داشته باشند. اما کدام یک از این موارد رعایت شده است.
وی میگوید: در کل ۲۲ یا ۲۳ نفر فارغالتحصیل رشته طب سالمندی داریم، و این رشته را هم برداشتند این افراد بعد از فارغالتحصیلی نمیتوانستند نسخه برای داروی آلزایمر بنویسند، بیمه نسخه آنها را تأیید نمیکرد و میگفت باید متخصص نورولوژیست نسخه بدهد. گروهی از پزشکان از مسیر دیگری پزشک سلامت سالمندی شدهاند. آنها هم درگیر این مسئله هستند و گفتهاند که این افراد هم نمیتوانند نسخه بنویسند، کل این افراد در ایران ۳۰ تا ۴۰ نفر هستند. پس بحث سلامت سالمندی را چه کسی باید ارتقا دهد؟ برخی پزشکهای نورولوژسیت و متخصصین داخلی مانع کار ما هستند و میگویند که مریضهای ما هم همه سالمند هستند.
خدمات مناسب برای نگهداری از بیماران آلزایمری وجود ندارد
سلماننژاد میافزاید:. بیماری آلزایمر یک بیماری پرهزینه برای خانوادهها و دولت است، ، چون این افراد دائم باید مورد مراقبت باشند، خانوادهها تا یک جایی میتوانند از آنها نگهداری کنند و بعد از مدتی خسته میشوند و باید پرستار بگیرند، هزینه این پرستار بسیار بالا و در اکثر موارد خارج از توانایی خانوادههاست. اگر کسی بخواهد فرد مبتلا به آلزایمر را به مراکز نگهداری هم بسپارد باید ماهی ۶ یا ۷ میلیون پرداخت کند درحالیکه وضعیت مراقبت و توجه در این مراکز هم اصلا استاندارد نیست و نظارت دقیقی به کار این مراکز وجود ندارد.
وی میگوید: ما در کشور بیمه مراقبتی نداریم. بیمه مراقبتی یکی از مهمترین بیمهها در جهان است. ما فقط بیمه درمانی داریم.اگر سالمندی شرایط خروج از منزل را نداشته باشد و به خدمات مراقبتی یا توانبخشی در منزل نیاز داشته باشد خانواده باید متحمل هزینه زیادی شوند. در کشور ما بیمه مراقبت طولانی مدت را نداریم این نوع بیمه در دنیا رایج شده است.ما نمیخواهیم مانند کانادا، ٱمریکاوسوءد رقابت کنیم اما حتی در کره که همزمان با ما تحقیقات جمعیتی را شروع کردند این بیمه وجود دارد .
دبیر فراکسیون سلامت سالمندان مجلس با تاکید براینکه سالمندان مگر چقدر حقوق بازنشستگی دارندکه بچههایشان بتوانند به آنها کمک کنند، میافزاید: بسیار از خانوادهها تمایلی به سپردن افراد مبتلا به آلزایمر به مراکز نگهداری ندارند اما اما به دلیل هزینه های مالی مجبور به اینکار میشوند. بیمه مراقبتی باید از جوانی پرداخت شود، تا در زمان نیاز بیمه هزینه مراقبتها را پرداخت کند.
وی خاطرنشان میکند: متاسفانه هر طرحی را که میخواهیم در مجلس مطرح کنیم اگر منابع پولی نیاز داشته باشد همه متوقف میشوند. بیمه زنان سرپرست خانوار به نتیجه نمیرسد در حالیکه یکی از موضوعات سالمندی، بیمه زنان سرپرست خانواده است. بنابراین طرحها تا زمانیکه پولی در کار نباشد و برنامه و همت جدی برای بحثهای بیمهای و تأمین منابع آن وجود نداشته باشد به نتیجه نمیرسند.
نظر شما