به گزارش سلامت نیوز به نقل از فارس، امسال در حالی به استقبال روز جهانی غذا میرویم که یک میلیارد گرسنه در گوشه و کنار این دنیای پهناور همچنان چشم انتظار قرص نانی هستند که شاید بتوانند شبی را به صبح برسانند.
این روزها خبر کودکان گرسنه سومالی دل هر انسان حتی سخت قلب را هم به درد میآورد، تصاویر کودکانی با بدنهای نحیف و لاغر که دیگر شباهتی به انسان ندارد و به صورت نیمهجان به کناری افتادهاند قابل فراموش کردن نیست.
چند وقت پیش عکس کودک گرسنه ای نیمهجان در کناری چمباتمه کرده در حالی که لاشخوری در گوشهای انتظار مردنش را میکشید که شاید وعده غذاییش کند البته اگر گوشتی بتواند پیدا کند! منتشر شد و میگویند عکاس این سوژه بلافاصله بعد خودکشی کرده بود.
اینها مسائلی نیست که بتوان به این سادگی از کنارش گذشت انسانی که عواطف انسانی و احساس دارد باید به اینها فکر کند، دنبال راهکار باشد و از بودن چنین افراد گرسنهای در اطرافش احساس درد کند همچنانکه در تعالیم دینی ما و تقریبا همه ادیان سفارش شده است.
اما چه شده که انسانها به رغم فطرت و دغدغههای مشترکشان از توجه به این افراد غافل ماندهاند؟
قدرت طلبی، جنگجویی، غرور، فراموشی فطرت پاک انسانی، عدالت اجتماعی و رنگ باختن آموزههای دینی درد انسانها است که باعث شده به غیر خود به دیگری نیندیشند.
بر اساس نظر کارشناسان غذای تولیدی دنیا به راحتی کفاف نیاز انسانهای موجود و سالهای آینده را میکند اما توزیع غذا منطقی نیست.
در برخی مناطق آن قدر فراوانی است که نمیدانند چه کار باید بکنند و شاید هم تصمیم بگیرند که به دریا بریزند تا قیمتها را بالا ببرند و از این مسیر هم سود بیشتری نصیبشان شود اما در سوی دیگر سالخوردگان و کودکانی که از فرط گرسنگی طعمه لاشخورها میشوند.
جهان پیش رو:
در نیمه نخست قرن حاضر در حالیکه جمعیت دنیا به بیش از 9 میلیارد نفر میرسد نیاز به غذا دو برابر شده، شرایط آب و هوایی کاملاً تغییر یافته، دمای کره زمین افزایش مییابد، ظرفیت تولید محصول کاهش یافته، قیمت محصولات بیشتر شده و در عین حال تقاضای مردم نیز برای غذا بیشتر میشود و در عین حال جهان با فاجعه شدید گرسنگی بیشتر از الان مواجه میشود.
اما در این میان تلاشهای کنونی حرص آمیز بشری در جهت تیشه زدن به ریشه آیندهاش است، در حال حاضر برداشت از جنگلهای دنیا به شدت رو به افزایش است و در همین ایران خودمان طبق آمارهای فائو 28 درصد افزایش یافته است که باعث تغییرات شدید آب و هوایی، کاهش بارندگی، پراکنش نامناسب آن و افزایش دمای هوا از اثرات سوء آن است.
با افزایش دو درجه دمای هوا عملکرد بالقوه بذر بین 20 الی 40 درصد کاهش مییابد و اثرات کاهش آب هم که یک چالش عمده در حال حاضر و چندین سال آینده خواهد بود به نوعی گستره تولید غذا را تعیین میکند.
از سویی قیمت محصولات کشاورزی هم روزبه روز در حال افزایش است که امنیت غذایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه به خطر میاندازد.
طی سالهای گذشته قیمت مواد غذایی 50 درصد افزایش یافته و به شدت نیز روبه افزایش است به طوری که بعد از بحران غذایی سال 88 افزایش 105 میلیون نفری گرسنگان جهان را شاهد هستیم.
برای تغذیه جهان در 40 سال آینده محصولات کشاورزی باید 70درصد افزایش یابد که90 درصد این افزایش تنها از طریق اصلاح نباتات و ایجاد واریتههای پرمحصول و ورود فنآوریهای نوین امکان دارد و تنها 10درصد از طریق افزایش سطح زیر کشت مقدور خواهد بود.
40 سال آینده 370 میلیون نفر به گرسنگان جهان یعنی حدود 5 درصد جمعیت کشورهای توسعه یافته اضافه میشود و حدود 70 درصد جمعیت دنیا شهرنشین میشوند. اما مشکل عمده این است که 72 درصد تولیدات کشاورزی در آینده در کشورهای پیشرفته به مصرف خواهد رسید و در حال حاضر هم 58 درصد تولید دنیا در کشورهای توسعه یافته که سطح کمتری را در مقایسه دارند مصرف میشود.
لازم است زمینهای قابل کشت تا 120 میلیون هکتار در کشورهای توسعه یافته و به ویژه در آمریکای لاتین و صحرای آفریقا گسترش یابد.
اما مشکل عمده این است که به دلیل گرایش فزاینده دنیا به سمت صنعتی شدن و محدود بودن سوختهای فسیلی بخش زیادی از زمینهای کشاورزی امروز در سالهای آینده به سطح زیر کشت محصولاتی که بتوان سوخت زیستی استحصال کرد میرود و بنابراین تامین غذا محدود و محدودتر خواهد شد. همچنین این زمینها تنها در چند کشور یافت میشود که به دلیل ساختار خاک و یا آلوده بودن به عوامل بیماری قابل استفاده نخواهد بود.
از سویی مصرف آب تا 40 سال آینده 11درصد افزایش می یابد و مشکل کمبود آب در سال 2050 به واسطه تغییرات آب و هوایی و تغییرات بارندگی جدی خواهد بود.
چه باید کرد؟
اما آنچه مسلم است برای مقابله با بحران غذایی و گرسنگی نیازمند سرمایه گذاری روی تحقیقات کشاورزی است بر اساس نظر کارشناسان سازمان خواروبار جهانی برای اینکه بتوان غذای کافی تهیه کرد سرمایهگذاری در کشاورزی تا سال 2050 باید 60 درصد افزایش یابد.
اما موضوع مهمتر این است که در حال حاضر نیز درد نبودن غذا نیست بلکه توزیع نابرابری آن در دنیا است کشورهایی که سهم زمین اندکی دارند اما بیشترین غذا را نسبت به کشورهای فقیر و در حال توسعه استفاده میکنند.
تا زمانی که عدالت اجتماعی و آموزه های دینیمان به فراموشی سپرده شود همچنان شاهد روز افزون گرسنگان جهان، تن کودکان نحیف و بیمار و گرسنه خواهیم بود و شاید دیگر دلی هم از این غصه به درد نیاید.
نظر شما