شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۳
کد خبر: 356512

عدد بیابان‌زایی در ایران یک میلیون هکتار در سال است، درحالی‌که فعالیت‌های مقابله با آن در همین بازۀ زمانی، ۳۰۰ هزار هکتار را پوشش می‌دهد،‌ به‌این‌ترتیب، هر سال ۷۰۰ هزار هکتار به بیابان‌های ما اضافه می‌شود؛ البته در بهترین حالت(‌ زیرا ما حجم تخریب را یکسان فرض گرفته‌ایم).

سبقت بیابان‌زایی از بیابان‌زدایی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، در این شرایط روشن است که هرساله بخش‌های بیشتری از این سرزمین تبدیل به کانون‌های فرسایش بادی می‌شوند و مردم حاشیۀ آن ناچارند با مصائب این پدیده دست‌وپنجه نرم کنند. مقوله‌ای که درنهایت مهاجرت‌های دسته‌جمعی را به‌همراه دارد و چالش‌های مختلف اعم از اجتماعی یا امنیتی را سبب می‌شود. به مناسبت روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی در گفت‌وگو با «وحید جعفریان»، مدیرکل دفتر امور بیابان، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، از او دربارۀ برنامۀ ملی اقدام مبارزه با بیابازایی، سابقۀ این برنامه و ارزیابی فعالیت‌های انجام‌شده پرسیدیم.

برنامۀ ملی اقدام مبارزه با بیابان‌زایی یا تخریب سرزمین شامل چه مساحتی از کشور می‌شود؟


مأموریت دفتر امور بیابان در سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، مدیریت و کنترل کانون‌های بحرانی فرسایش بادی است. این کانون‌ها در ایران وسعتی بالغ بر ۱۴ میلیون هکتار را شامل می‌شوند و بخشی از مناطق تحت‌تأثیر فرسایش بادی را دربرمی‌گیرند که به منابع زیستی خسارت وارد می‌کنند. مناطق تحت‌تأثیر البته ابعاد وسیعتری دارند و حدود ۳۰ میلیون هکتار در کشور را شامل می‌شوند. در واقع، زمانی که هرگونه تأسیسات‌، اراضی کشاورزی‌، روستاها، منابع زیست انسانی و جاده‌ای در این مناطق آسیب ببیند، نام آن کانون بحرانی فرسایش بادی خواهد بود.

فعالیت‌های ما نیز عموماً متمرکز بر کانون‌های بحرانی است. به‌عنوان مثال شاهد هستیم طوفان‌های ماسه‌ای در استان مرکزی به‌سمت زون تأسیسات صنعتی شهر اراک پیش می‌روند. برای پیشگیری از آسیب به این زون، ما برنامه‌های کنترل‌کننده و حفاظت‌کننده از منابع زیست انسانی را در دستورکار قرار می‌دهیم.

اگر بخواهم آماری از سطح فعالیت‌های انجام‌شده به‌صورت ملی ارائه دهم، باید بگویم وسعت فعالیت‌هایی اجرایی صورت‌گرفته ۳۰۰ هزار هکتار در سال در زمان برنامۀ ششم توسعه بوده است که این رقم نیازمند افزایش، حداقل به میزان ۵ برابر است تا عقب‌ماندگی‌های ناشی از هجوم ماسه‌های روان به منابع زیستی انسانی را به‌نوعی خنثی کنیم. در همین راستا بایستی در برنامه‌های سیاستگذاری کلان ملی به موضوع مقابله با بیابان‌زایی توجه جدی و اولویت‌دار شود.عدد بیابان‌زایی در ایران یک میلیون هکتار در سال است و در صورت اجرایی‌شدن برنامه‌های مقابله با آن، سالانه فقط ۳۰۰ هزار هکتار از اراضی از بیابان‌شدن جان به در می‌برند، یعنی روند بیابانی‌شدن، ۷۰۰ هزار هکتار در هر سال جلوتر است.

این برنامه چند سال عمر و سابقه دارد؟ و تاکنون چقدر برای آن هزینه شده است؟


فعالیت‌های مقابله با بیابان‌زایی براساس تعریفی که شد سابقه‌ای قریب به ۶۰ ساله در کشور دارد. در این دوره زمانی بخش وسیعی از مناطق بیابانی تبدیل به جنگل‌های دست‌کاشت شده‌اند. حدود ۱.۳ میلیون هکتار از عرصه‌های بیابانی در حال حاضر جنگل‌های دست‌کاشتی هستند که حافظ شهرها و روستاهای حاشیه این عرصه‌ها به حساب می‌آیند.

در کنار آن باید بگویم که جمعاً با سایر پروژه‌ها حدود هفت تا هشت میلیون هکتار فعالیت اجرایی از ابتدا تا امروز در این عرصه ها انجام شده است. دربارۀ هزینه‌هایی که از ابتدا تاکنون انجام شده، عدد دقیقی را نمی‌توانم ارائه دهم، ولی به‌طور متوسط چیزی حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد تومان در برنامۀ ششم توسعه به‌صورت سالانه در فعالیت‌های مقابله با بیابان‌زایی هزینه کردیم که به‌ هیچ عنوان کافی نبوده و قابل مقایسه با شدت بیابان‌زایی و تخریب در کشور نیست. از طرفی یکی از سیاست‌های اخیر ما توجه به سرمایه‌گذاری بخش خصوصی است.

در حوزۀ قانونگذاری و سیاستگذاری و برنامه‌های ملی پشتیبان می‌توانیم مشوق‌ها و حمایت‌هایی را ببینیم تا صنایع و به‌ویژه بخش خصوصی متعهدانه‌تر جهت حفظ و پایداری سرمایه‌گذاری در این عرصه‌ها برای احیای کانون‌های بحرانی فرسایش بادی وارد عمل شود و به‌این‌ترتیب فعالیت‌های خود را تضمین کند.


ارزیابی آن توسط چه دستگاهی انجام می‌شود و نتیجۀ ارزیابی تاکنون چه بوده است؟


در سطوح مختلف توسط دستگاه‌های نظارتی بر فعالیت‌ها و عملکردها نظارت شده است. سازمان منابع طبیعی ارزیابی علمی‌ را در ارتباط با اثربخشی فعالیت‌هایش در دستورکار قرار داده و گزارش‌های ادواری هم به چاپ رسیده است. یکی از اقداماتی که باید انجام شود و مورد درخواست ما هم بوده توسعۀ ایستگاه‌های سنجش و پایش فرسایش بادی و اثربخشی فعالیت‌های اجرایی است که اولین گام را با همکاری دانشگاه یزد در دشت میبد برداشته‌ایم.

در این منطقه ایستگاه سنجش فرسایش بادی داریم که براساس برنامه،‌ در یک منطقه فعالیت اجرایی صورت گرفته و منطقه شاهد را هم برای مقایسه داریم. گزارش‌های یکساله نشان داده است در منطقه‌ای در دشت میبد که نهال‌کاری صورت گرفته و تثبیت خاک را داشته‌ایم، دبی فرسایش بادی از ۳۵۰۰ کیلوگرم بر مترمربع به ۳۵ کیلوگرم بر مترمربع کاهش یافته است، یعنی اثر کاشت نهال در کاهش فرسایش بادی ۱۰۰ برابر بوده و عملاً نشان می‌دهد چقدر نیاز است که پوشش گیاهی در این مناطق وجود داشته باشد.


با توجه به داده‌های موجود وضعیت تخریب سرزمین بسیار ناامیدکننده است؛ به نظر شما مهمترین دلایل این مسئله چیست؟


موضوع تخریب سرزمین مقوله‌ای چندوجهی و پیچیده است. هرگونه سیاستگذاری در حوزه‌های مختلف نظیر منابع آب،‌ تغییر کاربری اراضی و نحوۀ کشاورزی یا بهره‌برداری از منابع‌طبیعی می‌تواند در این فرآیند اثرگذار باشد. کاهش و افت آب‌های زیرزمینی و تأمین‌نشدن حقابۀ محیط‌ زیستی یکی از عوامل تخریب سرزمین است. تغییر کاربری نامتوازن و خارج از ظرفیت اکوسیستم‌های حیاتی کشور می‌تواند به این موضوع دامن بزند.

با درنظرگرفتن اینکه جنبۀ انسانی بیش از جنبۀ طبیعی سبب بیابان‌زایی می‌شود و براساس مطالعات انجام‌شده، یک میلیون هکتار در سال بیابان‌زایی داریم و لازم است در سیاستگذاری‌های خود در حوزه‌های مختلف تجدیدنظر کنیم،‌ زیرا ادامۀ این روند یعنی عرصه‌های بیابانی و کانون‌های فرسایشی بادی بیشتر در کشور که زیست انسانی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha