سلامت نیوز : بقای زندگی زناشویی تابع علل و عوامل مختلفی است که اگر ذره‌ای نقص در هریک از آنها وارد شود، پایه‌های زندگی مشترک را سست و لرزان می‌کند. وفاداری همسران به یکدیگر یکی از اصول اولیه زندگی است که بی‌توجهی به آن سبب فروپاشیدن زندگی مشترک می‌شود. از این رو به خانواده‌ها توصیه می‌شود افراد با شناختی که از خود دارند میزان وفاداری‌شان را بسنجند تا در آینده اعتمادی را که همسرشان به آنها پیدا می‌کند از بین نبرند همچنین اگر فردی به هر دلیل از همسر خود رضایت ندارد، طلاق بگیرد نه اینکه در ظاهر به خانواده وفادار باشد اما پنهانی رفتار خیانت‌کارانه داشته باشد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از خورشید ؛ با اینکه طلاق بدترین حلال نامیده می‌شود اما راه‌حل مناسبی است تا فرد به همسر خود خیانت نکند. رئیس اداره اجتماعی و مدیریت افکارعمومی معاونت اجتماعی قوه‌قضائیه در این باره به خورشید می‌گوید: منشأ اصلی خیانت نوعی انتقام‌گیری از طرف مقابل است و می‌توان علت آن را در عدم رضایت طرفین از یکدیگر جست‌وجو کرد. زمانی که در تعاملات اجتماعی، مطالبات افراد با یکدیگر تأمین نمی‌شود، معادله حقوق و تکلیف منجر به پیدایش اندیشه‌‌های معترضانه می‌شود که حکایت از نارضایتی فرد از اقدامات طرف مقابل دارد که همین مسئله منجر به بروز اندیشه‌‌های خائنانه می‌شود.
خیانت در همه جوامع ناپسند است
جعفر بای با اشاره به اینکه از دیدگاه فرد خائن، این اقدام نوعی رفتار تلافی‌جویانه است، می‌افزاید: البته زمینه‌‌های دیگر خیانت را می‌توان در رشدنیافتگی، بی‌اعتقادی به ارزش‌‌های اخلاقی و نقص در باورهای دینی و اعتقادات مذهبی جست‌وجو کرد. همه جوامع به نوعی دچار پدیده شوم خیانت هستند که دلایل بروز، میزان و چگونگی وقوع آن متفاوت است.
این پژوهشگر اجتماعی ادامه می‌دهد: در بحث خیانت آنچه اهمیت دارد، قبح مسئله است که بدون استثنا در همه جوامع بشری زشت و ناپسند شمرده می‌شود و زشتی آن برکسی پوشیده نیست و آنچه مایه یأس است، شکستن قبح این رفتار ضدانسانی در برخی جوامع است که حکایت از کثرت و فراوانی این اقدامات خائنانه دارد. ورود اندیشه‌‌های بیگانه و زیرپا نهادن قواعد اخلاقی و فروریختن چارچوب‌‌های عرفی و پشت کردن به آداب و رسوم بومی، روی آوردن به مدل هنجاری بیگانگان و گرایش به ارزش‌‌های اجتماعی وارداتی موجب افزایش این پدیده تلخ در جامعه شده است.
هنجارشکنی سبب رشد خیانت می‌شود
بای با تأکید بر اینکه امروزه رونق فناوری ارتباطات از جمله سیستم‌‌های ماهواره‌ای و رونق شبکه‌‌های اجتماعی متنوع به رواج خیانت زوجین نسبت به یکدیگر دامن زده است، ادامه می‌دهد: رشد فزاینده استفاده‌کنندگان از شبکه‌‌های غیراخلاقی، آینده تلخی را برای جامعه قابل پیش‌بینی می‌کند و متولیان امور به جای اینکه جریان‌‌های نوظهور اینچنینی را تحت کنترل و نظارت خویش درآورند و آن را مدیریت کنند منفعلانه تسلیم این پدیده نوظهور شده‌اند.
وی تصریح می‌کند: عوارض ویرانگر شبکه‌‌های ماهواره‌ای بر نهاد خانواده به گونه‌ای قابل رویت است که می‌توان تأثیرپذیری خانواده‌ها را از آن با لجام‌گسیختگی و ناهنجاری‌‌های اعضای خانواده مشاهده کرد. محتوای هدفمند برنامه سازان شبکه‌‌های اجتماعی برای قبح‌زدایی و هنجارشکنی و ارزش ستیزی در جامعه ما منجر به رشد مسائلی از جمله خیانت شده و در نهایت به دنبال کمرنگ کردن محرمیت در روابط خانوادگی هستند. این محقق و پژوهشگر اجتماعی می‌گوید: متاسفانه نتوانسته‌ایم آموزه‌‌های دینی و تربیتی را به درستی به جوانان منتقل کنیم وآنان را دین‌ستیز و دین‌گریز کرده‌ایم که برای حل این مسئله باید مدل تربیت دینی اصلاح شود. برای این منظور لازم است مساجد برنامه‌‌های ویژه‌ای داشته باشند و برای جوانان اقدامات هدفمند انجام دهند. اگر مساجد تأمین‌کننده نیازهای روحی، روانی، ذهنی و عاطفی جوانان باشد به عنوان یک محل امن برای رشد و تعالی و پیشرفت جوانان معرفی می‌شود.
نشاط اجتماعی با توزیع عادلانه ثروت
بای می‌افزاید: درچنین حالتی اصلا نیاز به مقابله چهره به چهره با شبکه‌‌های ماهواره‌ای نیست زیرا رشد قارچ‌گونه آنها به گونه‌ای است که ما را یارای مقابله تن به تن با آنها نیست و بهترین شیوه مبارزه، این است که ما در تحکیم ارزش‌ها و باورهای دینی در نسل جوان بکوشیم و آنان را عناصر مسلمان، متدین و مومن تربیت کنیم. اگر جوانان ایرانی مسلح به تقوا و ایمان مستحکم و قوی باشند هیچ برنامه مخربی در افکار و اندیشه آنان اثر نخواهد گذاشت.
وی با اشاره به اینکه نشاط اجتماعی با توزیع عادلانه ابزارهای فراغتی جوانان فراهم می‌شود، خاطرنشان می‌کند: آیا در حال حاضر جوانان فرصت برابر برای استفاده از ابزارهای فراغتی در شرایط مساوی دارند؟ اگر زمینه‌‌های تحصیل، ورزش، امکانات هنری و زمینه‌‌های فکری، فرهنگی و ... به صورت مساوی برای همه فراهم باشد افراد جامعه هیچگاه به دنبال هرزگی و لجام گسیختگی نخواهند رفت.
شرایط خیانت برای مردان فراهم‌تر است
دکتر معتمدی، روانشناس و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خورشید می‌گوید: خیانت به هر شکل که باشد دور از اخلاق است و درخصوص زن و مرد فرقی نمی‌کند اما مردان برای ارتکاب به آن شرایط مهیاتری دارند. وی می‌افزاید: نارضایتی جنسی، مشکلات اعتقادی، روان پریشی و... از دلایل اصلی خیانت است. در خیانت ممکن است هردو طرف مقصر باشند و اگر اختلال شخصیت، مشکلات رفتاری و اخلاقی در بین نباشد، معلوم است که زن یا مرد به اصول و مبانی خانواده پایبند نیستند و نشان می‌دهد مباحث اخلاقی مطرح است اما گاهی ممکن است خیانت به دلایلی نظیر بی توجهی همسران، بی‌توجهی به خواسته‌‌های عاطفی، مسائل روحی و روانی و سایر موارد که هر انسانی به آن نیاز دارد، رخ دهد.
این روانشناس ادامه می‌دهد: همه این کاستی‌ها در زندگی مشترک ممکن است منجر به بروز یک رفتار ارتباط عاطفی خارج از محیط خانه شود که در نهایت سبب خیانت شود. در مورد زن‌ها مسائل عاطفی پررنگ‌تر است که گاهی در نهایت به روابط غیرعاطفی و جنسی تبدیل می‌شود. اما درخصوص مردان نیازهای جنسی در اولویت بوده و خیلی از افرادی که مرتکب خیانت شده‌اند، نارضایتی جنسی را عامل اصلی خیانت خود بیان کرده‌اند.
برخی دچار سوءظن خیانت می‌شوند
معتمدی تصریح می‌کند: البته خیانت جزو دلایل اصلی طلاق نیست ولی به عنوان یکی از عوامل در کنار بیکاری و اعتیاد که عوامل اصلی طلاق هستند،مطرح است. همچنین عده‌ای در زندگی مشترک دچار تفکر خیانت می‌شوند و به همسر خود سوءظن پیدا می‌کنند. این مسئله از رفتار پنهانکارانه افراد نشأت می‌گیرد و اینکه آنان خیلی از مسائل را با همسر خود در میان نمی‌گذارند.
مثلا برای تلفن همراه خود رمز می‌گذارند که همه این رفتار‌ها موجب ایجاد شک و تردید در طرف مقابل می‌شود. این استاد دانشگاه می‌گوید: اگر غیر از این دلایل، زوجین نسبت به یکدیگر دچار شک و تردید شوند، ممکن است خود فرد مبتلا به مسائل روحی و روانی باشد. به خصوص اینکه در سال‌‌های اخیر مصرف شیشه و روانگردان‌ها سبب شده افراد دچار بدبینی شوند.
موضوع خیانت اگر اثبات شود در مورد زنان به معنای زنا بوده و مستوجب مجازات است ولی اگر خیانت مردان ثابت شود، زن می‌تواند درخواست طلاق دهد. وی می‌افزاید: اثبات هر چیز کار خیلی سختی است و اثبات خیانت هم از این امر مستثنا نیست.
اما مهم این است که خیانت چه به طلاق منجر شود چه نه، کانون خانواده را سرد و عشق و علاقه را کم می‌کند و ممکن است افراد را دچار طلاق عاطفی کند. همچنین فرزندان نیز بسیار آسیب می‌بینند. به همین دلیل به زن و شوهرها توصیه می‌شود کانون خانوده را محترم بشمارند.
بقای زندگی زناشویی تابع علل و عوامل مختلفی است که اگر ذره‌ای نقص در هریک از آنها وارد شود، پایه‌های زندگی مشترک را سست و لرزان می‌کند. وفاداری همسران به یکدیگر یکی از اصول اولیه زندگی است که بی‌توجهی به آن سبب فروپاشیدن زندگی مشترک می‌شود. از این رو به خانواده‌ها توصیه می‌شود افراد با شناختی که از خود دارند میزان وفاداری‌شان را بسنجند تا در آینده اعتمادی را که همسرشان به آنها پیدا می‌کند از بین نبرند همچنین اگر فردی به هر دلیل از همسر خود رضایت ندارد، طلاق بگیرد نه اینکه در ظاهر به خانواده وفادار باشد اما پنهانی رفتار خیانت‌کارانه داشته باشد.
نظر شما