سلامت نیوز: متأسفانه طرح عملیات آزادراه تهران - شمال به عنوان بزرگترین طرح راهسازی به دلیل تعجیل در سیاستگذاری و عوامل اجرائی بدون انجام مطالعه زیستمحیطی در حال اجراست. بخش عمده مسیر آزادراه از مناطقی با ویژگیهای اکولوژیکی قابل توجه عبور میکند که عبور ۱۲۱ کیلومتر آزادراه تهران از مناطق جنگلی و مرتعی شمال کشور، ایجاد تونلها، پلها و ترانشههای متعدد بیش از ۴۰۰ هکتار از اراضی جنگلی را در معرض تخریب مستقیم قرار میدهد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، حوضه آبریز چالوس دارای اختلاف ارتفاع بسیار زیادی در حدود پنجهزار متر است (از قله علمکوه تا مصب در دریای مازندران). به همین علت رودخانه چالوس از طول کم و شیب زیاد برخوردار بوده و بیشتر حوضه آبریز آن از جنگل پوشیده است. رژیم این رودخانهها ریزش توأم برفی در نواحی کوهستانی مرتفع و رژیم بارانی در مناطق کمارتفاع است. شاخه اصلی رودخانه چالوس از دامنههای خاوری کوه چهارهزارو ٨٥٠ متری تختسلیمان و علمکوه واقع در ٥٥ کیلومتری جنوب باختری شهرستان چالوس سرچشمه میگیرد. طول رودخانه حدود ٧٢ کیلومتر بوده و از بلندای حدود سههزارو ٥٠٠ متری سرچشمه گرفته و کل حوضه آبریز دارای دو زیرحوضه مهمتر است: زیرحوضه باختری و زیرحوضه جنوبی و دارای مسیر کلی خاوری و شمالی است. این رودخانه از محل سرچشمه (دامنه علمکوه) به سوی خاور جریان یافته و پس از گذر از روستاهای دلیر و الیت در دهکده پلاتکوه رودخانههای انگوران و اولیا و در محل روستای دزدبند، رودخانه الیکا را دریافت میکند. این رودخانه پس از گذر از ولیآباد و کلارک در مسیر شمالی در امتداد جاده چالوس جریان یافته و پس از دریافت سرشاخههای مکارود رزان و دوآب و عبور از مرزنآباد وارد شهر چالوس شده و در شمال این شهر به دریای مازندران میریزد. میانگین آبدهی رودخانه چالوس در ایستگاه هیدرومتری پلزغال (قبل از ورود به جلگه مازندران) حدود ٤٣٠ میلیون مترمکعب در سال اندازهگیری شده است. مساحت حوضه آبریز حدود هزارو ٦٧٥ کیلومترمربع و دارای بارندگی میانگین ٥١٥ میلیمتر در سال است.
تشکیلات زمینشناختی دوران اول و دوم زمینشناختی در سرشاخههای جنوبی آبریز از سنگهای کربناته است که «منابع آبی بزرگ کارست» را تشکیل داده و شباهت زیادی به کوههای ژورا در کشور سوئیس و کوههای آلپ در کشور یوگسلاوی دارد و دارای سنگهایی با منابع آب زیرزمینی، کانالها و رودخانههای زیرزمینی هستند. این تشکیلات سنگی در بیشتر از ٧٠ درصد حوضه توسعهیافته و به تکامل رسیدهاند. بررسی مخروطافکنه شهر چالوس و رسوبات آن نشان داده این رسوبات رژیم سیلابی داشته و پیشروی و پسروی پیوسته دریای مازندران تا امروز ادامه یافته است. از سوی دیگر شکستگیها و گسلهای لرزهخیز در این حوضه قرار دارند. این گسلها توانستهاند مسیر بسیاری از رودخانهها و دریاچههای بینکوهستانی البرز را مکررا در طول تاریخ زمینشناختی تغییر داده و وضعیت و مسیر آنها را با فعالیتهای خود کنترل کنند. ذخایر بزرگ شنوماسه دشتنظیر در مسیر رودخانه دوآب نشاندهنده تشکیل دریاچههای بینکوهستانی بهنام «دریاچه کهن دشتنظیر» با طولی حدود ١٢ کیلومتر و عرض دو تا چهار کیلومتر (همانند دریاچه ولشت در مرزنآباد) در این منطقه بوده است که بعدها با عملکرد گسلهای فعال منطقه، آبریز این دریاچه قدیمی بهسوی رودخانه چالوس باز شده و به صورت وضعیت کنونی درآمده است. این شواهد گویای فعالیت زنده زمینشناختی در آبریز رودخانه چالوس است.
ویژگیهای محیط زیستی:
تولید و تخلیه انواع فاضلاب: حوزه شهرستان چالوس (مرکز آمار ١٣٩٠) حدود ١٢٣ هزار نفر جمعیت دارد که تقریبا نیمی روستایی و نیمی شهرنشین هستند. در حوضه آبریز رودخانه چالوس هیچ روستایی از ١٨٧ روستا دارای شبکه جمعآوری و تصفیهخانه فاضلاب نبوده و همگی فاضلابهای خود را مستقیما به رودخانه چالوس تخلیه میکنند. براساس آمار وزارت نیرو (١٣٩٢) سالانه حدود ٧٠ میلیون مترمکعب فاضلاب شهری به منابع آب رودخانه چالوس تخلیه میشود که سهم تخلیه به رودخانه و آبهای سطحی ٣٢/٤ میلیونمترمکعب (٤٥/٥ درصد) و ٣٨/٨ میلیونمترمکعب به آبهای زیرزمینی (٥٤/٤ درصد) است. همچنین در مناطق شهری روانابهای شهری بهطور کامل به دریا و به رودخانه چالوس تخلیه میشوند و با توجه به بارندگی بالا میتوان یکی از علل آلودگی رودخانه چالوس را تخلیه روانابهای شهری، نبود شبکه جمعآوری فاضلابهای شهری و خانگی، بیمارستانی و واحدهای خدماتی مانند کشتارگاهها و رستورانهای بسیار زیاد در مسیر رودخانه چالوس و... دانست که بر وضعیت رودخانه که از میان بافت شهری هر دو شهر چالوس و مرزنآباد عبور میکند، کاملا اثرگذار بوده و باعث افت شدید کیفیت آب رودخانه میشود.
فرسایش خاک: میزان میانگین فرسایش خاک بنابر نظر کارشناسان بیش از ١٠ برابر میانگین جهانی است. تغییر کاربری زمین و استفاده بیش از ظرفیت تحمل خاک از جمله مشکلات مهم فرسایش خاک در کشور به شمار میآید. جنگلتراشی یکی از نخستین فعالیتهایی بوده که از چندین دهه پیش تاکنون ادامه داشته است. با از بینرفتن پوششهای جنگلی میزان فرسایش خاک با شدت بسیار بیشتری رخ میدهد. علاوهبراین رخدادهای رانشزمین بخش بزرگی از اکوسیستمهای زنده خاک را از محل اصلی خود جابهجا کرده و بهسوی سراشیبیها و رودخانهها حمل میشود. اجرای مدل پتانسیل فرسایش در حوضه چالوس نشاندهنده شدت فرسایش بالا است: حدود ٦٠ درصد مساحت آبریز چالوس دارای شدت فرسایش متوسط تا خیلی زیاد و ٤٠ درصد باقیمانده نیز دارای فرسایش کم است (در کل حدود نیمی از آن حوضه دارای پوشش جنگلی است). نواحیای که دارای پوشش گیاهی مرتعی است دارای فرسایش بسیار بالاتر از استانداردهاست. از علل اصلی فرسایش «عدم تعادل دام مرتع و چرای بیش از حد دام» در زمینهای مرتعی و جنگلی است. برای مثال مشاهده شده که تعداد دامهای تعلیفی نسبت به ظرفیت مرتع چندین برابر بیشتر است. گرچه در صدور پروانههای دام نیز اغلب ارقام بالایی درنظرگرفته میشود، اما دامداران و روستاییان به ارقام موجود در پروانههای چرای خود توجهی نداشته و چندبرابر بیشتر، دامهای خود را در مراتع تعلیف میدهند و این امر سبب تخریب شدید مرتع و فرسایش خاک شده است. از سوی دیگر برآورد «دبی رسوب» در رودخانه نشاندهنده وضعیت شدت فرسایش بالای حوضه آبریز است. براوردهای وزارت نیرو (١٣٩٢) در سطح حوضه شدت و میزان فرسایش و میزان آورد رسوب رودخانه چالوس بسیار بسیار بالاتر از حوضههای رسوبی دیگری است که بهطور طبیعی شدت فرسایش بالایی دارند. برای مثال در بالادست حوضه «رودخانه دز» با توجه به حساسیت بسیار بالای تشکیلات زمینشناسی، آورد طبیعی رسوب بالاست، اما متأسفانه با وجود اینکه دره چالوس در بیشتر نقاط تحت حفاظت بوده (جزء مناطق حفاظتشده سازمان حفاظت محیط زیست است) شرایط بسیار ناگواری را ایجاد کرده و وضعیت نگرانکنندهای را به وجود آورده بهطوریکه با ادامه شرایط کنونی بروز شرایط برگشتناپذیر ناشی از فعالیتهای انسانی در بالادست حوضه به هیچوجه دور از انتظار نخواهد بود!
رانش زمین، سنگریزش و بهمن: رانشها هنگامی رخ میدهند که باران شدید یا ذوبشدن سریع برف یا یخ باعث میشود مقادیر زیادی خاک، سنگ، شن یا گل بهسرعت در دامنه کوه سرازیر شود. تغییر کاربری زمین و جنگلتراشی در بالادست و راهسازی و برداشت مصالح دانهای در بخشهای مختلف حوضه بهویژه در پاییندست سبب تشدید پدیده رانش زمین یا افزایش تعداد رخدادهای آن میشود. ریزش سنگ و بهمن نیز از سراشیبیها و درهها پدیده رایجی در دره چالوس است. همهساله گزارشهای زیادی درباره بستهشدن راهها و مسیرهای مختلف منتشر میشود. گرچه بخشی از رخدادهای مربوط به رانش، بهمن و حتی سنگریزشها تا حدی طبیعی است، اما به افزایش فعالیتهای انسانی مختلف در سطح حوضه آبریز میتواند علت اصلی افزایش رخدادهای مربوطه باشد. درعینحال از نظر زیستمحیطی افزایش رخدادهای رانش زمین، بهمن و سنگریزشها میتواند باعث افزایش بار مواد معلق رودخانه چالوس و همچنین شستهشدن خاکهای منطقه شود. این موضوع با توجه به وضعیت کنونی منطقه باید مورد توجه مدیریت اجرائی دستگاههای مربوطه قرار بگیرد و پیش از اجرای طرحهایی مانند راهسازی، باید برای انجام مطالعات زمینشناسی دقیق، با هدف انتخاب بهترین مسیرها با رویکرد کاهش خطرات و افزایش ظرفیت محیط زیست صورت پذیرد. تهیه نقشههای پهنهبندی خطر و گزارشهای ریسک نیز ازجمله اقداماتی است که میتواند سودمند باشد.
سد و نیروگاه سیاهبیشه: ساختگاه طرح سد و نیروگاه سیاهبیشه در ١٠ کیلومتری شمال تونل کندوان و در مجاورت روستای سیاهبیشه قرار گرفته است و دو سد و یک نیروگاه تلمبه ذخیرهای دارد. نیروگاه تلمبه ذخیرهای این قابلیت را دارد که در ساعات اوج مصرف به تولید برق بپردازد و در ساعات کاهش مصرف با پمپاژ آب به سد بالا و ذخیره آن و در نتیجه مصرف برق، به کنترل بار شبکه سراسری کمک کند. سد بالا، روی رودخانه چالوس و سد پایین در محل تلاقی رودخانههای چالوس و گرمرودبار واقع شده و عملیات اجرائی آن از سال ۱۳۸۲ آغاز و در ١٣٩٣ به اتمام رسید. در همه طرحهای سدسازی، تأسیسات و ساختمانهایی ساخته میشود که پس از زمان ساخت و در دوره بهرهبرداری بهعنوان تأسیسات و ساختمانهای تفرجی اغلب در اختیار پرسنل و کارکنان وزارت نیرو قرار داده میشوند. منطقه تفرجی ایجادشده در پیرامون سد سیاهبیشه در ارتفاعات بیش از دوهزارو ٢٠٠ متری از سطح دریا قرار دارد و منطقه پیرامون آن دارای پوشش جنگلی است. این ساختمانها، تأسیسات شامل ویلاها و تأسیسات و ساختمانهای تفرجی، استخر شنا و ساختمانهای مربوطه با مساحت حدود ٦١٠ هکتار است این زمینها که اغلب جنگلی هستند و بعدها تغییر کاربری دادهاند به بخشهای مختلف پروژه اختصاص یافته است. در نتیجه میزان تخریب پوشش گیاهی و جنگلی در کل منطقه علاوه بر اینکه در زمان ساخت باعث ایجاد آلودگی رودخانه شده، سبب بههمخوردن چشمانداز و توپوگرافی و جنگلهای هیرکانی در گستره زیادی شده است.
سیلابها: گرچه رودخانه چالوس همانگونه که ذکر شد شرایط طبیعی سیلخیزی دارد، اما فعالیتهای ناپایدار توسعه سیلخیزی را تشدید کرده است. بین سالهای ١٣٣١ تا ١٣٧٠ تعداد ١٢٧ سیل در ٢٦ شهر مازندران رخ داده که دارای میانگین ٣٢ سیل در هر سال و خسارات دورهای هر سیل بیش از ١٨میلیارد ریال بوده است. از خسارات واردآمده حدود ٤٢ درصد از خسارات به خانهها، ٣٠ درصد به مزارع، حدود ٢٠ درصد به راهها و بقیه به موارد دیگر مربوط بوده است. سیلابهای رخداده معمولا ناشی از باران یا ترکیب ذوب برف و باران وجه غالب سیلابهاست. چندین سیلاب در محدوده رودخانه چالوس در دهههای اخیر رخ داده است. در سیلاب ١٣٣٠، تعداد پنج نفر و در سیلاب ١٣٦٨ تعداد هشت نفر جان خود را از دست دادهاند. سیلاب ١٣٥٧ و ١٣٨٠ مهمترین و بزرگترین سیلابهای رودخانه چالوس بودهاند. در سال جاری نیز دو سیلاب با خسارات سنگین رخ داد. ارتفاع آب در این سیلابها از چهار تا هشت متر بوده و ساختمانها، باغات و احشام زیادی از بین رفتهاند. افزایش خسارات ناشی از سیلاب به علت توسعه فعالیتهای انسانی، تغییر کاربری زمین، تشدید ضریب ایجاد روانابها با توجه به ویژگیهای طبیعی حوضه آبریز، مانند تراکم آبراههها، شیب حوضه و نسبت مساحت آن، متأسفانه افزایش چشمگیری را در دره چالوس نشان میدهد. نتیجه اینکه متأسفانه نبود مدیریت یکپارچه در حوضه آبریز و توسعه افسارگسیخته در سطح آن، تغییرات شدید کاربری زمین و.... از علل مهم افزایش چشمگیر خسارتهای سیلابها در منطقه است.
آلودگی و تخریب شدید با معدنکاری: استخراج مواد معدنی علاوه بر تخریب گسترده منابع محیطزیست از جمله تخریب و فرسایش خاک (بهویژه معادن روباز)، مقادیر قابلتوجهی از باطلههای سنگی و باطلههای فراوری را تولید میکند. عدم مدیریت اصولی و زیستمحیطی هر دو نوع باطله بسته به نوع مواد معدنی مورداستخراج و استحصال و فراوری، سبب ایجاد آلودگیهای خطرناکی خواهد بود. در حوضه آبریز رودخانه چالوس دو نوع معدن وجود دارد: «معادن فلزی و معادن مصالح دانهای و شن و ماسه». در سرشاخههای حوضه آبریز وجود ذخایر معدنی سرب سبب ایجاد فعالیتهای معدنی شده است. «معدن سرب دونا» یکی از معادن سرب نسبتا قدیمی کوههای البرز مرکزی به شمار میآید. کانسنگ معدن دارای عناصر سنگین از قبیل مس، کادمیوم، باریم به علاوه ترکیبات سولفیدی و سولفاته است. مواد معدنی موجود در معدن علاوه بر سرب دارای ترکیبات سولفید، سولفات و عناصر سنگین مس، آهن، نقره، تالیوم، وانادیوم، بیسموت، منیزیم، مولیبدن و باریم است. در نتیجه در باطلههای فراوری انتظار میرود ترکیبات این عناصر حضور داشته باشد. پس از فراوری و تولید محصول، باطلههای شیمیایی به محلی به نام «سد باطله» تخلیه میشود. متأسفانه سد باطله دقیقا در بستر رودخانه دونا قرار داشته و فاقد هرگونه طراحی مهندسی است و صرفا یک خاکریز دستی بهحساب آمده و فاقد مکانیابی علمی برای جانمایی اصولی سد باطله است. این سد در نامناسبترین محل از نظر خطر آلودگی قرار داشته و مانند یک بمب خاموش است! براساس قوانین و مقررات، بهرهبرداری از سد باطله آن هم در بستر و حریم رودخانه ممنوع بوده و دلایل فعالیت آن از نظر کارشناسی و زیستمحیطی توجیهناپذیر است.
معادن مصالح دانهای: درحالحاضر سه معدن فعال در چالوس وجود دارد. در پاییندست این سه معدن، رودخانه دارای بار آلودگی بسیار بالایی از مواد معلق (گلآلودگی شدید) و آلودگی شدید است. بار آلودگی موردبحث سبب شده آبزیان شاخص رودخانه؛ یعنی قزلآلای خالقرمز نهتنها در این سرشاخه بلکه در سایر سرشاخهها نیز با وجود رهاسازی تخم ماهیان مذکور یا بچههای آنها در رودخانه اصلی یا سرشاخهها، متأسفانه هیچگاه در سالهای اخیر شرایطی برای ادامه حیات و زادآوری نداشته باشند. بررسیها نشان داده رودخانه چالوس بسیاری از آبزیان خود را از دست داده و از این میان ماهیان قزلآلا و سفید مهمتر از بقیه است. کمی پایینتر از این منطقه پس از محل تلاقی آسیابرود و قبل از تلاقی کجور به رودخانه چالوس، دو معدن شن و ماسه رودخانهای وجود دارد که هر دو داخل حریم رودخانه هستند و متأسفانه زهکشی رودخانه چالوس را بهشدت به هم زدهاند. هر دو معدن فوقالذکر آب مصرفی خود برای فراوری و ماسهشویی از رودخانه چالوس برداشت و سپس فاضلاب ناشی از آن را به رودخانه چالوس تخلیه میکنند.
آبزیپروری: در کل حوضه آبریز رودخانه چالوس تنها یک واحد آبزیپروری وجود دارد. این مزرعه پرورش ماهی به علت آلودگی شدید رودخانه از بالادست به علت تخلیه فاضلاب، پسماند روستایی، فضولات دامی و فرسایش شدید خاک بهشدت گلآلود و آلوده بوده و فاقد فعالیت است.
راهسازی و اثرات مخرب آن: با توجه به لزوم انجام مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی طرحهای راهسازی، متأسفانه طرح عملیات آزادراه تهران - شمال به عنوان بزرگترین طرح راهسازی به دلیل تعجیل در سیاستگذاری و عوامل اجرائی بدون انجام مطالعه زیستمحیطی در حال اجراست. بخش عمده مسیر آزادراه از مناطقی با ویژگیهای اکولوژیکی قابل توجه عبور میکند که عبور ۱۲۱ کیلومتر آزادراه تهران از مناطق جنگلی و مرتعی شمال کشور، ایجاد تونلها، پلها و ترانشههای متعدد بیش از ۴۰۰ هکتار از اراضی جنگلی را در معرض تخریب مستقیم قرار میدهد. البته مزایای اقتصادی و ایمنی این آزادراه بر کسی پوشیده نیست. اما نقاط حساس و بحرانی مسیر آزادراه که زیر پوشش طرح قرار گرفته، ضایعات اکولوژیکی فراوانی را در بلندمدت بهبار خواهد آورد. اجرای پروژه باید بهشرطی ادامه یابد که ملاحظات و توصیههای زیستمحیطی درنظر گرفته شود و کاربریهای حاشیه جاده براساس ضوابط و مقررات زیستمحیطی صورت پذیرد.
محل دفن زباله شهر چالوس: محل دفن پسماندهای شهر چالوس در فاصله کمتر از پنج تا هفت کیلومتری جنوبخاوری این شهر و در مناطق جنگلی هیرکانی و در داخل منطقه حفاظتشده محیطزیست واقع است. این محل دفن، مساحتی چند ١٠ هکتاری داشته و با توجه به افزایش میزان پسماندها سالانه با قطع درختان جنگلی بیشتر به گستره آن پیوسته افزوده شده است. در سالهای اولیه دفن، مساحت زمینهای جنگلتراشیشده حدود سه هکتار بوده، اما در سال ١٣٩٤ به نزدیک ٤٠ هکتار نیز رسیده و در حال بیشترشدن نیز است! شرایط طبیعی منطقه با پوشش جنگلی، به صورت تپهماهوری بوده و سنگ بستر آن نیز از سنگهای آهکی پیر تشکیل شده است.
نظر شما