سلامت نیوز:داوود سلطانی 60 ساله، همان بیماری که تا فلجی کامل فقط 6 ساعت فاصله داشت. وی اکنون خیلی سرحال و قبراق است و در سلامت کامل به سر میبرد. عاشق پیاده روی و کوهپیمایی است و با اینکه مدت زمان زیادی از جراحیاش نمیگذرد اکنون میتواند براحتی ساعتها پیاده روی کند و حتی به کوهپیمایی برود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، این پیرمرد بازنشسته آموزش و پرورش ماجرای بیماری و فلج شدنش را اینگونه توضیح میدهد و میگوید: کمردرد داشتم و طبق تشخیص پزشک دچار بیرونزدگی دیسک شده بودم. به توصیه یکی از دوستان به مرکزی مراجعه کردم که میگفتند با ماساژدادن درطول 3 جلسه بهبود مییابم. از جلسه دوم ماساژ، دردم بدتر شد به حدی که دیگر قادر به راه رفتن نبودم و با ویلچر من را جابهجا میکردند. صبح روز 22 بهمن ماه سال 91 برای جلسه سوم ماساژ و جاانداختن دیسکم به همان مرکز مراجعه کردم وقتی به خانه برگشتم پای سمت راستم بهطور کامل فلج بود و پای چپم نیز به سختی تکان میخورد. بلافاصله به ذهنم رسید با دکتر صابری تماس بگیرم.
از کجا با وی آشنایی داشتید وچرا زودتر تماس نگرفته بودید؟
دکتر مدتی قبل جراحی ستون فقرات کمر پسرم را انجام داده بود. ناگهان به ذهنم خطور کرد که از او کمک بگیرم وقتی تماس گرفتم با اینکه روز تعطیل بود بلافاصله به بیمارستان آمد و در عرض کمتر از 2 ساعت من در اتاق عمل آماده عمل جراحی اورژانس شدم، در عرض کمتر از 6 ساعت از فلج شدن پاهایم!
این بیمار خوش شانس ادامه میدهد: اکنون که در حدود 2 سال از جراحیام میگذرد خیلی خوب میتوانم راه بروم. هر قدمی که برمیدارم دعای خیری بدرقه راه دکتر میکنم. میدانم که او فرشته نجاتم شد. اگر او نبود تا آخر عمر خانهنشین میشدم. مطمئن هستم او نیز هر بار که من را میبیند تمام خستگی کارهای روزانه را فراموش میکند.
پا، دیگرتوان راه رفتن نداشت. بی جان و بیحس شده بود. باورش نمیشد او که تا همین چند ساعت قبل راه میرفت و فقط کمی درد در ناحیه کمر داشت. حال دیگر هیچ رمقی نداشت، مضطرب و پریشان بود. با خودش میگفت مگر میشود؟ هنوز صحبتهای اطمینان بخش فردی که 2 ساعت قبل او را ماساژ داده بود در ذهنش تکرار میشد. چرا این اتفاق افتاد، آن هم به چشم برهمزدنی!
همه ماجرا از یک خانه قدیمی 2 طبقه دریکی از شهرستانها شروع میشود. برسردر ورودی این خانه یا به اصطلاح این مرکز درمانی پرچم بزرگی خودنمایی میکند. روی آن متن بلند بالایی نوشته شده است: «درمان دیسک کمر، رفع تنگی کانال نخاع، رفع مشکلات عضلانی بدون نیاز به عمل جراحی و حتی درمان بیماریهایی دیگر از نوع آسم و آلرژی و...»
داخل این خانه یا به اصطلاح مطب، مملو از جمعیتی است که همه به انتظار نشستهاند و به قول معروف جای سوزن انداختن نیست و همه صندلیهای مطب پر شده است و برخی حتی ساعتها ایستادهاند و برای رفتن به داخل مطب لحظه شماری میکنند.
اغلب بیماران از دردهای عضلانی، پا وکمر شکایت دارند و خیلی هم امیدوارند که این مرکز میتواند با ماساژدادن و ترکیب چند نوع روغن و ضماد موجب بهبودی آنها شود اکثراً هم معتقدند هر چه باشد ازعمل جراحی بهتر است!
یکی از بیماران خانمی 45 ساله است که برای سومین بار به این مرکز مراجعه کرده و همچنان درد شدیدی در ناحیه کمر دارد، میگوید: با امآر آیی که انجام دادم متوجه شدم در دو تا از مهرههای کمر بیرون زدگی دیسک دارم. یکی از دوستانم من را به این مکان معرفی کرد. امروز جلسه سوم است و هنوز هیچ تغییری نداشتهام اما به من گفتهاند تا جلسه هفتم بهتر میشوم.
خیلی عجیب است بادیدن این مرکز سؤالهای فراوانی در ذهن نقش میبندد. در اینجا سلامتی بازیچه افراد سودجویی شده است که فقط به فکر منافع زود گذر اقتصادی خود هستند.
بعد از این مرکز به اصطلاح درمانی به درمانگاه یکی از بیمارستانهای تهران میروم. اینجا هم بیماران بسیاری پشت در مطب پزشکی که عنوانش متخصص جراحی مغزواعصاب، دیسک کمر و ستون فقرات است، نشستهاند. نکته قابل توجه این است که تعداد مراجعهکنندگان به درمانگاه خیلی کمتر از آن مرکز به اصطلاح درمانی است و چیزی حدود50 تا60 نفر به نظر میرسد.
درمیان بیماران چند نفری هستند که از راههای غیراستاندارد برای درمان خود استفاده کردهاند و حال بدون هیچ تغییر و بهبودی در زمینه بیماری خود پریشان و مستأصل به پزشک متخصص مراجعه کردهاند.
برای پاسخ به سؤالاتی که در این زمینه مطرح است سراغ دکتر مسعود صابری متخصص جراحی مغز و اعصاب، دیسک کمر و ستون فقرات میروم.
این جراح مغز و اعصاب مطالب شنیدنی بسیاری را در رابطه با کمر درد و ستون فقرات مطرح میکند. مسائل و مشکلاتی که امروزه افراد بسیاری ازجامعه را درگیر خود کرده است.
مدتی است بازار ماساژ درمانی و جاانداختن کمر در کشور داغ شده است. اکثر مردم هم برای درمان سریعتر جذب این مرکزها میشوند و چون اکثر ماساژها توسط افراد مجرب انجام نمیشود پس از ماساژ برخی بیماران دچار مشکلات حاد در ناحیه کمر میشوند، به نظر شما میزان مراجعه به دلیل مشکلات ناشی از این نوع درمانها چقدر است؟
متأسفانه این روزها افراد بسیاری به ما مراجعه میکنند که با رفتن به این مکانها دچار مشکلات جدی در ناحیه کمر و ستون فقرات شدهاند. ما پزشکان درطول روزشاید حداکثر50 مراجعهکننده داشته باشیم اما در این مراکز تعداد مراجعهکنندگان حتی به 500 نفر هم میرسد.
پس علت شلوغی اینگونه مراکز چیست؟
حدود 95 درصد مردم برای یکبارهم که شده کمر درد را تجربه میکنند و بیشتر این نوع کمر دردها به خودی خود با استراحت خوب میشود که به این نوع دردها، دردهای «خود به خود خوب شونده» میگویند درواقع خلقت بدن این گونه است که این درد خودش بعد از مدتی حتی بدون درمان خوب میشود. حالا فردی با یک کمر درد ساده به این مراکز مراجعه کرده و بهبود هم یافته است بعد از آن بدیهی است هرکس که دچار عارضه در کمر میشود او را به این مکانها هدایت میکنند. غافل از اینکه علت بهبود درد در چنین مواردی ماهیت خود بیماری است نه اقدام درمانی انجام شده. از میان این تعداد مراجعهکننده فقط 5 درصد ناراضی هستند و دچار مشکلات جدی میشوند. همین تجویزهای غلط و برداشت اشتباه، کار ما جراحان را سختتر میکند و باعث میشود در طول یکسال بیماران بسیاری که بهطور جدی آسیب دیده باشند به ما مراجعه کنند که در اکثر موارد نیز برای آنها نمیتوان کار زیادی انجام داد.
شما فکر کنید از دل این مراجعات مردمی مکرر 5 درصد افراد هم که مشکلدار شوند میتوان گفت بخش عظیمی از جامعه و نیروهای فعال آن دچار آسیب خواهند شد که عدد و رقم قابل توجهی است.
در این زمینه با مورد اورژانسی خاصی روبهرو شدهاید که بدون هدردادن وقت جراحی صورت گیرد؟
بله به دفعات، بهطور مثال یک بیماری داشتیم به اسم داوود سلطانی 22بهمن ماه سال 91 بود، به دلیل بیرونزدگی دیسک کمر و درد شدید به یکی از همین مرکزهای غیر مجاز مراجعه کرده بود، در آن مرکز کمر بیمار را جا انداخته و منجر به پارگی در ناحیه دیسک شده بودند، دیسک پاره شده بود و همین عامل باعث شده بود که حجم بیشتری از دیسک وارد نخاع شود و به نخاع آسیب برسد. بیمار مورد نظر 9 صبح به آن مرکز مراجعه کرده بود و 2 ساعت بعد پای وی دیگر قادر به حرکت نبود و فلج شده بود.
زمان طلایی برای رسیدگی به این نوع بیمار فقط 6 ساعت است. در کمترین زمان باید جراحی میشد و هیچ فرصتی برای بیتوجهی نبود. به همین دلیل بیمار در اسرع وقت حتی روز تعطیل بلافاصله جراحی شد و به لطف خداوند یکی از بیماران خوش شانسی بود که هم بموقع مراجعه کرد و نیز اکنون که نزدیک به دو سال از آن روز میگذرد خیلی خوب راه میرود. اما چیزی نمانده بود که با درمان غلط و ناآگاهانه تا آخر عمر حسرت راه رفتن بر دلش بماند. به نظر من بازگشت سلامتی به این فرد عین خوشبختی است.
آیا با مواردی روبهرو شدهاید که بیمار دیر مراجعه کرده باشد و آن زمان طلایی را از دست داده باشید؟
در ابتدای صحبتم اشاره کردم که جای خالی آموزش همگانی پزشکی در جامعه محسوس است. به همین دلیل دربسیاری از موارد بیش از 50 درصد بیماران اصلاً نمیدانند که بهطور مثال مشکل درد یا بیحسی در هر دو پا یا کاهش قدرت عضلانی دست و پا یا بروز مشکلات و اختلالات اسفنگتری در ادرارکردن و مدفوع ممکن است در ارتباط با ستون فقرات، دیسک کمر یا گردن یا سایر مشکلات آن باشد.
پس بیشتر از نصف مراجعهکنندگان بموقع مراجعه نمیکنند یا اگرهم میآیند با آگاهی و اطلاعات کافی نیست، یا از پزشک انتظارات بیجا دارند فکر میکنند هر دردی در ستون فقرات مربوط به دیسک است در حالی که در ستون فقرات به غیر ازدیسک، لیگامان، رباط و بیماریهای عضلانی و مفاصل هم داریم و هر بیماری که کمر درد میگیرد آن را به دیسک ربط میدهد یا بالعکس ارتباط آن با کمر را نمیداند و این از مشکلات ما در این زمینه است.
این مکانها اکثراً هم درخانههای افراد شکل گرفته است وهیچ نوع شباهتی با یک مرکز درمانی ندارد،آیا نظارتی روی اینها انجام میشود؟
خیر، سیستمهای نظارتی روی این درمانهای نادرست از جمله ماساژ و جا انداختن وجود ندارد. کار این مراکز دخالت در کار پزشکی است. این افراد به نظر من کلاهبردارانی هستند که از سادگی مردم وشهروندان سوءاستفاده میکنند.
به نظر شما به عنوان یک جراح برای حل این معضل چه باید کرد؟
در این زمینه باید اطلاعرسانی کرد. به نظر من آموزش همگانی و عمومی پزشکی در کشور دچار خلأ و کمبود است و ما در این زمینه با مشکلات بسیاری روبهرو هستیم. باید در زمینه آموزش مفاهیم ساده پزشکی از دوران مدرسه و حتی قبل از آن از کودکی شروع به فرهنگسازی کرد،چرا که اطلاعات عمومی پزشکی در کشور محدود است، آموزش فقط مختص طیف خاصی از افراد نباشد، در همه مکانها از مهدکودکها گرفته تا مدارس، دانشگاه و حتی دوران سربازی را هم شامل شود. میتوان با اجرای برنامههای مفید درصدا و سیما و در روزنامهها اطلاعرسانی کرد. البته دراین راستا اقدامهای ارزشمندی نیز صورت گرفته ولی باعنایت به اهمیت موضوع کافی نیست.
برای تقویت ضعف دانش عمومی چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
از خانواده و از دوران کودکی باید اقدام کرد.خانوادهها باید به فرزندانشان در این زمینه آموزش دهند. همانطور که یک مادر به کودک خردسالش شعر یاد میدهد که البته شعر یاددادن در جای خودش خوب است اما باید در کنار آن مسائل پزشکی هم به کودک آموزش داده شود.در حالی که خود والدین هم باید در این موارد اطلاعات کافی داشته باشند تا بتوانند الگوی مناسبی برای آموزش فرزندانشان قرارگیرند.
لازم است برای اشاره به اهمیت آموزش درعلوم پزشکی به حدیث ارزشمندی از حضرت رسول اکرم(ص) اشاره کنم. آن حضرت فرمودهاند: علوم بردوقسم است، علم بدن و علم دین. حتی با نگاهی کوتاه به این حدیث میتوان اهمیت آموزش پزشکی را در نزد شهروندان درک کرد.
آیا شما مخالف بحث ماساژ درمانی هستید؟
بهتر است این سؤال را با سؤالی پاسخ دهم. آیا شما با خوردن میوه و سبزیجات مخالف هستید؟ من هم بهطورقطع مانند شما هیچ مخالفتی با خوردن میوه و سبزیجات ندارم. همین طور با ماساژ و پیادهروی موافق هستم، اما این مثال را مطرح میکنم اگر بیماری اسهال مزمن داشته باشد آیا باید به او خوردن میوه و سبزیجات را توصیه کرد؟ در جایی همین میوه و سبزی که در نوع خود مفید است میتواند در این بیمارکشنده باشد. به عنوان مثال به بیماری که دچار عارضه نخاعی یا بیرونزدگی دیسک شده است و نباید راه برود، ماساژ و راه رفتن در آب را توصیه میکنند که در بسیاری موارد منجر به بروز آسیبهای جدی وحتی فلجی و در مواردی از بین رفتن جان یک انسان میشود.
بنابراین ماساژ، هیچ ارتباط معناداری با بهبود علائم بیمارندارد، البته همین ماساژ در برخی موارد از جمله رفع اسپاسم عضلانی و کاهش خستگی میتواند مؤثر باشد. چون ماساژ خونرسانی را زیاد میکندو از نظر روحی و عاطفی نیزخوب است. اما باید در جای خودش استفاده شود. مثلاً اگر تشخیص داده شد بیمار اسپاسم عضلانی دارد میتواند از ماساژ استفاده کند اما اینکه ماساژ باعث بروز دیسک میشود بحث پیچیدهای است. در برخی موارد با ماساژ دادن نه فقط درمان اتفاق نمیافتد بلکه دیسک پاره میشود یا آسیب آن بیشتر میشود. آن موقع فقط جراح است که میتواند برای بیمار تصمیم بگیرد. تمام مراقبتها تا زمانی است که دیسک پاره نشده است.
برای فردی که دچار یک کمر درد ساده میشود در ابتدا چه اقدامهایی را توصیه میکنید؟
توصیه میکنم اگر فردی دچار کمردرد معمولی میشود در صورت عدم بهبود درطی چند روز یا به دنبال استراحت و عدم بهبود ابتدا به یک پزشک عمومی یا پزشک خانواده مراجعه کند و با تشخیصی که داده میشود در صورت نیاز به جراح مغز و اعصاب ارجاع شود. بیماران نباید خودسرانه در این زمینه تصمیمگیری کنند.
امروزه افراد بسیاری با بیماری تنگی کانال نخاع و بیرون زدگی دیسک مواجه هستند،علائم این دو بیماری چیست؟
بهتراست بگویم در دو دسته بیماری انسان هنگام راه رفتن خسته میشود یکی بیماری قلبی و دیگری تنگی کانال نخاع است. در بیماری قلبی فرد هنگام راه رفتن خسته میشود سپس با ایستادن مجدد خوب میشود و به راه رفتن ادامه میدهد چون خونرسانی به اندام تحتانی خوب انجام نمیشود. در تنگی کانال نخاع هم فردهنگام راه رفتن به تدریج خسته میشود با این تفاوت که با ایستادن بهتر نشده یا باید بنشیند یا کمی به جلو خم شود و بعد از مدتی دوباره راه برود. هرچه تنگی کانال نخاع شدیدتر باشد بیمار قدمهای کمتری برمیدارد. مواردی هست که حتی نمیتواند پنج قدم راه برود.
بیرون زدگی دیسک هم معمولاً با درد همراه است و پس از آن با گزگز و سری و خواب رفتگی پا خود را نشان میدهد. مردم باید تنگی کانال نخاع را جدی بگیرند چرا که بیمارانی که تنگی کانال نخاع دارند در مدت 5 سال بیش از 70 درصد روز به روز بدتر شده، 25 درصد بهبودی خاصی نخواهند داشت و فقط 5 درصد با درمانهای دارویی میتوانند مشکلات خود را تا حدی تحمل کنند.
چگونه میتوان به سلامت ستون فقرات کمک کرد؟
متأسفانه اکثر شهروندان این روزها درگیر زندگی شهری و شهرنشینی و آداب خاص آن مانند جابهجایی با وسیله نقلیه، درهای اتوماتیک، آسانسور و سایر موارد مشابه شدهاند. مردم باید هنگام فعالیتهای روزانه مراقب سلامت ستون فقرات باشند.از فعالیتهای سنگین، ایستادن و نشستن دراز مدت، حمل و جابهجایی وزنه سنگین پرهیز کنند. با کاهش وزن نیز تا 5 کیلو بروز مشکلات در این زمینه کاهش مییابد. باید اطلاعات و آگاهی مردم در این زمینه با اطلاعرسانی که از سوی رسانهها انجام میشود، افزایش یابد. اکنون با پیشرفتهایی که در علم پزشکی به دست آمده میتوان جلو بسیاری از نارساییها را گرفت. مردم باید از سلامت جسم خود آگاهی کامل داشته باشند. به عنوان مثال با انجام اسکن نوری میتوان براحتی راستایی ستون فقرات و حتی اختلالهای کف پا را تشخیص داد و انجام این نوع اسکن با کمترین هزینه و بدون هیچ عارضهای انجام میشود.
امیدوارم همان گونه که سنجش بینایی و شنوایی در کودکان یا فشارخون و دیابت در بزرگسالان جزو طرحهای ملی درآمده است و همه مردم با آن آشنایی دارند خیلی زود این آگاهی در حوزه ستون فقرات با روشهای تشخیصی ساده مانند اسکن نوری کل ستون فقرات وکف پا در کشور جای خود را پیدا کند.
نکتهای را فراموش نکردهاید؟
باز هم تأکید میکنم متأسفانه اطلاعات عمومی پزشکی شهروندان در این زمینه محدود است. بسیارجای تأسف است که مردم نسبت به ناهنجاریهای ستون فقرات آگاهی کامل ندارند و آموزش نیز داده نمیشوند. مگر تعداد محدود ما جراحان مغز و اعصاب در کشور که به زحمت کمتر از 500 نفر است میتواند با آموزش سینه به سینه باعث افزایش این آگاهی شود؛ لازم است رسانههای جمعی، روزنامهها، مجلهها و نشریهها در این زمینه کار چشمگیری انجام دهند. همیشه برایم جای سؤال است که چرا نسبت به این قضیه مهم در زندگی بیتفاوت هستیم.
نظر شما