سلامت نیوز:سال تحصیلی جدید با دو آغاز متفاوت برگزار شد. یك سو وزیر آموزش و پرورش بود كه روز سیویكم شهریور در نشست خبری خود گفت: «بیش از 450 هزار دانشآموز اتباع در ایران مشغول به تحصیل هستند كه بخشی از این تعداد فاقد مدارك هویتیاند اما اكنون سر كلاس درس نشستهاند و هیچ منعی برای حضور در المپیادها و مسابقات ندارند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، در سال تحصیلی قبل 5 هزار و 69 دانشآموز اتباع را فارغ از داشتن مدارك هویتی با هماهنگی وزارت كشور و سایر دستگاهها در دوره ابتدایی ثبت نام كردیم.» از سوی دیگر شبكه یاری كودكان كار به مناسبت نخستین روز مهر بیانیهای منتشر كرد كه در آن آمده بود: «بنا به ماده ۲۸ كنوانسیون جهانی حقوق كودك نیز دولت موظف به فراهم آوردن امكانات آموزشی در دسترس و برابر نسبت به كلیه كودكان است لیكن
در حال حاضر نهتنها به رعایت این حقوق تمكین ننموده بلكه متولیان آموزش و پرورش كشور تاكنون به هیچ عنوان از این حیث پاسخگوی انتظارات و مطالبات جامعه مدنی نبودهاند.» شبكه یاری كودكان كار متشكل است از 38 انجمن مجزا كه هركدام بین از 150 تا 800 نفر عضو دارند و سهچهارم افراد زیرپوشش این انجمنها را پناهندگان و مهاجران تشكیل میدهند . فاطمه قاسمزاده، رییس هیاتمدیره شبكه یاری كودكان كار میگوید كه بازماندن كودكان از تحصیل دلایل فراوانی دارد و در اجرایی شدن فرمان رهبری هم موانعی پیشروست كه باعث میشود نتوانیم ماجرای برخورداری از حق تحصیل كودكان را چندان هم نزدیك ببینیم.
در بیانیه شبكه یاری كودكان كه به مناسبت اول مهر منتشر شد، آمده بود: «شوربختانه با اعمال سلایق شخصی و نقض قوانین و مقررات همچنان نسبت به پذیرش كودكان فاقد هویت و نیز كودكان غیرایرانی در مدارس با مشكلات جدی مواجهیم.» چه مصداقهایی برای ایجاد مشكل در پذیرش دانشآموزان اتباع وجود دارد؟
ما چند سال قبل پیام رهبری داشتیم كه در آن صراحتا اعلام شده بود هر كودكی كه در سن مدرسه قرار دارد، بدون هیچگونه اوراق هویت هم باید ثبتنام شود اما در عمل اینگونه است كه برای اجرای این فرمان شیوهنامههایی از سوی مراكز مربوطه نوشته میشود كه در واقع با متن فرمان متفاوت است. امسال گفتهاند كه كودكان مهاجر برای ثبتنام باید كارنامه سال گذشته را داشته باشند و علتش را هم این ذكر كردهاند كه سال گذشته یكسری از بچههایی كه ثبتنام كردهاند اصلا به مدرسه نیامدهاند. گویا معلوم شده كه از برگه ثبتنام این بچهها در مدرسه به عنوان سندی برای باقی ماندن خانوادهشان در ایران استفاده شده است و بخشی از مشكلشان را از این طریق برطرف كردهاند. یك مساله دیگر در راه تحصیل كودكان پناهنده موضوع كمبود جا و مكان آموزشی است. یعنی امكانات و زیرساخت برای چنین كاری وجود ندارد و به یكسری از بچهها گفتهاند كه جا نداریم و واقعا هم نداشتند. یكسری از بچهها هم با وجود اینكه زمان ارایه مدارك و كارنامه سال قبل تمدید شد، بهدلیل اینكه معمولا در حاشیهها زندگی میكنند، وارد نبودند یا خبر نداشتند و نتوانستند بهموقع آنچه از آنها خواسته شده بود را فراهم كنند.یك عده از بچهها سن بیشتری از مقطع تحصیلیشان دارند و به دلیل دور ماندن از مدرسه در سالهای قبل یا ترك تحصیل كبر سن داشتند و از دلایل محرومیت آنها از تحصیل در مثلا مقطع ابتدایی است.
مددكاران برای رفع مشكل این بخش از دانشآموزان كمك میكنند اما بچههای زیادی هستند كه به دلایل مختلف اصلا جذب این موسسهها و سازمانها نشدهاند. یك عده از بچههای كار هم حجم كارشان آنقدر زیاد است كه اصولا نمیتوانند مدرسه بروند، این دسته اگر زیرپوشش سازمانهای حمایتی نباشند از تحصیل محروم میمانند.وقتی در مورد كودكان بازمانده از تحصیل صحبت میكنیم، نمیتوانیم تنها بگوییم كه فرمان صادر شده است و بنابراین تعجب كنیم اگر كودك غیرایرانی یا حتی ایرانی به مدرسه نمیرود. دلایل بسیار زیادی هستند كه مانع از مدرسه رفتن بچهها میشوند كه چند نمونه از آن را نام بردم و به آنها میتوان نبود مدرسه در برخی نقاط دورافتاده، بازداشتن دختران از مدرسه رفتن یا مناسب نبودن شرایط برای كودكان دارای معلولیت را هم اضافه كرد. یكی دیگر از موانع تحصیل كودكان ایرانی و غیرایرانی هزینه تحصیل است. یعنی حتی اگر بخش كمك به مدرسه هم نباشد، پول كتاب و كیف و لوازمالتحریر و... مبلغی حدود 500 هزار تومان برای شروع تحصیل هر بچه هزینه دارد. خیلی از خانوادههای ایرانی هم این مبلغ را ندارند.
مشكل هزینه لوازم آموزشی هم از نظر شما از طریق دولت قابل حل است؟
وقتی میگوییم آموزش رایگان به این معنا نیست كه تنها شهریه نگیرند بلكه به معنای آموزش رایگان و اجباری است یعنی شرایطی فراهم شود كه این آموزش رایگان در هر صورت شامل حال تمامی دانشآموزان شود. در حال حاضر در معاهدههای بینالمللی این آموزش اجباری را تا پایان دوره متوسطه حساب میكنند چون دیگر دوره ابتدایی چارهساز زندگی یك كودك در جهان امروز نیست. البته این را هم اضافه كنم كه امسال مبلغی كه تحت عنوان مشاركتهای مردمی از خانوادهها گرفته میشد را حذف كرده بودند. در حالی كه سال قبل این مبلغ یكی از مشكلات عمده برای ثبتنام دانشآموزان غیرایرانی بود كه در عمل سازمانهای غیردولتی كه آنها را تحت پوشش داشتند مجبور به تامین این مبلغ میشدند. هیچوقت نمیشود برخی از قدمها را انكار كنیم اما كارهای انجام شده در برابر كارهای باقی مانده و رسیدن به اصل حذف كار كودكان و رسیدن آنها به حقوق اولیهشان درصد كمی است.
دلایل متفاوتی ذكر كردید كه هر كدام مانعی برای برخورداری از حق آموزش محسوب میشوند، هیچ آماری هم دارید كه حدودا چه تعداد از كودكان پناهنده و مهاجر به این دلایل از تحصیل بازماندهاند؟
هر یك از موسسههای زیرمجموعه شبكه یاری كودكان كار آمار خودشان را دارند اما باید توجه كرد كه بخشی از این كودكان جذب هیچیك از این موسسهها نشدهاند و همین سبب شده تا نتوانیم آمار مشخصی از كودكان بازمانده از تحصیل داشته باشیم چون وقتی این بچهها در جایی به ثبت نرسیدهاند نمیتوان آماری هم از تعداد و شرایط آنها به دست آورد. سال گذشته وزارت كار و رفاه اجتماعی آماری را از كودكان بازمانده از تحصیل گرفت اما همه اینها را از روی كد ملی توانستند شناسایی كنند، بچهای كه نه شناسنامه دارد و نه اوراق هویتی از كجا باید معلوم شود كه اصولا وجود دارد و در درجه بعد آیا میتواند از مدرسه برخوردار شود یا نه؟ تا مشكل هویتی بچهها حل نشود و هر كودكی دارای هویت نشود، نه ما و نه سازمانهای دولتی كه امكانات بیشتری برای آمارگیری دارند، نمیتوانیم بفهمیم كه مدرسه میروند یا نه. كودكان ایرانی و غیرایرانی فاقد اوراق هویت اصلا به حساب نمیآیند و بنابراین هیچ یك از حقوقشان اعم از حق تحصیل و... قابل پیگیری نیست.ببینید امسال 14 میلیون دانشآموز به مدرسه میروند اما تعداد افراد زیر 18 سال ما بیشتر از اینهاست. ما همیشه یك تفاوت 3 میلیونی بین این آمار داریم كه به صورت تخمینی است. سال گذشته كه 15 میلیون بچه زیر 18 سال داشتیم، 12 میلیون نفرشان به مدرسه میرفتند و در این میان 3 میلیون نفر (اعم از ایرانی و غیرایرانی) مفقود هستند؛ بچههایی كه به دلایل مختلف به مدرسه نمیروند.
در صحبتهایتان به مشكل كمبود فضای آموزشی اشاره كردید كه اتفاقا وزیر آموزش و پرورش هم چند روز پیش به آن اشاره كرد و خواستار كمك سازمانهای بینالمللی شد. راهكار شما هم برای حل این مشكل همین است؟
من خیلی در این حوزه وارد نیستم اما خب میتوانند پناهنده نگیرند! یك كشوری میتواند بگوید دیگر جذب پناهنده نداریم. بله بخش قابلتوجهی هم مهاجران غیرقانونی هستند اما مگر كشورهای دیگر چه میكنند؟ كمپ دایر میكنند، وقتی افراد میآیند، امورشان ضبط و ربطی دارد. اگر اوراق نداشته باشند آنها را وارد كشور نمیكنند. یعنی حتی پناهندگی هم قواعد و قوانینی دارد. ما یك مرز باز داریم و قاچاق افراد تبدیل به یك شغل شده است. یكسری پناهنده را وارد میكنند و سختترین كارها را با كمترین دستمزد به آنها میدهند، كسانی كه از این مدل كارگری پناهندگان استفاده میكنند باید هزینه آموزش و پرورش آنها را هم بپردازند. شرایط پناهندگی كشور باید سروسامان بگیرد.
نظر شما