زاکانی با کوچکترین اتفاقی غیب می‌شود و مسئولیت هیچ‌چیز را نمی‌پذیرد. ناتوان از خلق حتی یک پروژه بوده است، فاقد ایده مشخصی در اداره شهر یا تبلیغات یا حتی تأمین منابع مالی است، پُرگو و تندگو است و حتی زمان‌هایی که تلاش می‌کند مثل احمدی‌نژاد با شوخی و کنایه از پاسخگویی فرار کند، به‌دلیل فقدان توانایی، کلامش به توهین شباهت پیدا می‌کند.

چطور با وجود بودجه ۴۴ میلیاردی ستاد برف‌روبی، تهران با یک برف قفل شد

به گزارش سلامت نیوز، هم میهن نوشت: حقیقت این است که علیرضا زاکانی در کسوت شهردار تهران حتی از بدترین پیش‌بینی‌ها هم ضعیف‌تر عمل کرده است. نه‌فقط برای شهر و شهروندان که حتی شورا و حامیان پشت‌پرده‌اش را هم سرافکنده کرده است. او در همین دو سال نشان داده است نه توانایی‌های نمایشگری و عوامانه‌بازی‌های احمدی‌نژاد را دارد و نه قابلیت‌های قالیباف در خیر رساندن به گروه‌ها و حامیان سیاسی/اقتصادی‌اش را؛ توانایی اداره شهر هم که فارغ از هر توضیحی پیداست.

اینکه او شهردار ضعیفی باشد چندان دور از ذهن نبود، حتی پیش‌بینی‌های اصولگرایانه‌ای هم دراین‌باره انجام شده بود، اما در بدترین آن‌ها هم برآورد این بود که زاکانی در دو حوزه موفق عمل کند. اول، حوزه‌های خرد و به‌اصطلاح دم‌دستی و آگراندیسمان کردن آن‌ها با پروپاگاندای صداوسیما و رسانه‌های همسو همان‌طور که احمدی‌نژاد در آن تبحر نشان داد؛ و دوم، اعمال سیاست‌های سازه‌محور، خلق پروژه‌های بزرگ و همکاری‌های گسترده مالی با قرارگاه‌های عمرانی و فرهنگی که قالیباف مبدع و مجری آن برای سال‌های طولانی دهه ۸۰ بود.

نتیجه ثانویه هر دو این رویکردها خلق «اَبَرشهرداری» کاری، همیشه‌حاضر، مردمی و یا به تعبیری جهادی بود که بی‌شک محور اصلی حملات حامیان زاکانی (از شورای دوم به بعد) به رقبای خود بوده است. رد این سیاست در ادبیات همه شاخه‌های این جریان از میانه‌روها (مهدی چمران و یارانش) تا تندروترها (پرویز سروری و حامیانش) و حتی تکنوکرات‌ترها (سردار هاشمی تشکری و...) به‌روشنی قابل‌رؤیت است. بااین‌حال حضور زاکانی در واقع سقوط آزاد تمام این پروپاگاندا بود. او نه‌تن‌ها در دو عرصه گفته‌شده شکست خورد، بلکه از بدترین تصویر خلق‌شده حامیانش علیه شهرداری، چون حناچی هم بدتر بود.

زاکانی با کوچکترین اتفاقی غیب می‌شود و مسئولیت هیچ‌چیز را نمی‌پذیرد. ناتوان از خلق حتی یک پروژه بوده است، فاقد ایده مشخصی در اداره شهر یا تبلیغات یا حتی تأمین منابع مالی است، پُرگو و تندگو است و حتی زمان‌هایی که تلاش می‌کند مثل احمدی‌نژاد با شوخی و کنایه از پاسخگویی فرار کند، به‌دلیل فقدان توانایی، کلامش به توهین شباهت پیدا می‌کند. او شهرداری همیشه‌غایب است؛ مردی که بین نیروهای قالیباف و پوپولیسم احمدی‌نژاد گیر کرده است.

جدا از عملکرد، شورای شهر و شهردارش با ماجرای استخدام داماد شهردار، دریافت عوارض از مرده‌ها و حقوق نجومی دختر عضو شورا بزرگترین ضربه به ادبیات سیاسی و تبلیغاتی خود وارد کردند. در واقع ما با مدیریت شهری مواجه‌ایم که شهردارش در کسب رضایت مردم شکست خورده است، چهره غیرکاری و آسایش‌طلب از خود نشان داده و درعین‌حال از هیچ فرصتی برای نفع شخصی فروگذار نمی‌کند. ناکارآمدی آن‌ها نیز به‌قدری روشن شده که حتی اعتراض حامیان را نیز برانگیخته است. فقط توجه به همین نکته کافی است که شهرداری با وجود در اختیار داشتن ۴۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان اعتبار برف‌روبی در دو فقره بارش معمولی برف چنان عمل کرد که حتی اعضای شورای شهر هم توان توجیه را از دست دادند.

البته باید به‌خاطر داشت که شدت ضربه‌های زاکانی و شورای ششم به روند توسعه و زیست شهر در بلندمدت بسیار بزرگتر از این حرف‌ها خواهد بود. فقط نگاهی کوتاه به بودجه او برای سال آینده در عرصه تراکم و زمین مؤید این نکته خواهد بود. افزایش ۱۰۰ درصدی عوارض تغییر کاربری، افزایش ۶۰ درصدی فروش تراکم، افزایش ۱۲۷ درصدی درآمد حاصل از فروش دارایی‌ها.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha