با گذشت سال‌ها هنوز هم مفهوم حاشیه‌نشینی به‌واسطه آرا و نظرات گوناگون و اتخاذ تدابیر متفاوت در ساختارها مبهم و مغشوش است.

بحران حاشیه‌نشینی رسمی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، اگر به همان تعریف رایج کالبدی رجوع کنیم که اسکان غیررسمی در پهنه حاشیه شهر را به عنوان حاشیه‌نشینی معرفی می‌کند، امروز بیش از ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر یا معادل 9.71 درصد کل جمعیت شهری ایران در این مناطق زندگی می‌کنند. البته از دیدگاه اجتماعی حاشیه‌نشینی را نمی‌توان محدود به‌ زندگی در سکونت‌گاه‌های غیررسمی دانست. به همین جهت است که کارشناسان معتقدند به زودی با چالش‌های بزرگ‌تری همچون حاشیه‌نشینی رسمی مواجه خواهیم شد.

حاشیه‌نشینی، چالش روز کلان‌شهرها


روند سریع گسترش شهرنشینی در ایران باعث ایجاد چالش‌های فراوان در کشور شده و اگر نگاهی به مشکلات کلان‌شهرها داشته باشیم متوجه خواهیم شد بزرگ‌ترین چالش روز این کلان‌شهرها حاشیه‌نشینی است. شهرام دبیری، رییس شورای کلان‌شهر ارومیه در پاسخ به ‌وسعت حاشیه‌نشینی و علت اصلی حاشیه‌نشینی بیان می‌کند: در ارومیه ملاک معمول برای سنجش حاشیه‌نشینی، تعداد سکونتگاه‌های غیررسمی یا اراضی قولنامه‌ای است که بین ۳۰ تا ۴۰ درصد است. در ارومیه مساله حاشیه‌نشینی ریشه‌دار است.

علت اول بحث مهاجرت‌ها است که به‌خاطر مسائل امنیتی و مرزی پیش آمد. همچنین روستاهایی که به‌ مرور زمان بزرگ‌تر شدند، همچنان که شهرها رشد کردند و روستاها به این شهرها الحاق شدند و البته بافت خودشان را حفظ کردند. ادامه این مهاجرت خود یک بحث است. فقر نیز از مهم‌ترین مسائلی است که باعث می‌شود افراد به مناطق حاشیه‌نشین کوچ کنند چراکه زندگی در این نواحی ارزان‌تر تمام می‌شود. یونس شهنوازی، رییس شورای کلان‌شهر زاهدان هم درباره تاثیر و وضعیت حاشیه‌نشینی می‌گوید: در کشور ما یکی از معضلات اصلی کلان‌شهرها همچون زاهدان موضوع حاشیه‌نشینی است.

در شهر زاهدان باتوجه ‌به سرشماری که اظهار می‌کند ۷۰۰ هزار نفر جمعیت داریم ، به ‌نظر من امروز بیش از ۱ میلیون نفر در شهر زاهدان سکونت دارند و بیش از ۴۴ درصد شهر زاهدان حاشیه‌نشین هستند. در شهر زاهدان، در دو منطقه در پهنه شمالی و محلات هدف مانند کریم‌آباد، شیرآباد، قاسم‌آباد همچنین کارخانه نمک و منطقه قدیمی باباییان دچار حاشیه‌نشینی هستیم. در پهنه شمالی مشکل سرانه‌ها وجود دارد، به‌طور مثال دچار مکان‌یابی نادرست کاربری‌های زمین هستیم.

اگر فردی در حاشیه نیازمند خرید یک قرص یا دارو باشد، باید به مرکز شهر و داروخانه شبانه‌روزی مراجعه کند و باز به حاشیه شهر بازگردد که خود باعث افزایش سفرهای درون‌شهری خواهد بود. یک‌سری مشکلات نیز از لحاظ اجتماعی برای شهر زاهدان از جمله بافت فرسوده و قدیمی وجود دارد که بحث ترافیک را در آن داریم.

بافت‌های فرسوده که می‌تواند برای مردم منطقه خطرآفرین باشد. محمد علی پورموسوی، رییس شورای کلان‌شهر زاهدان نیز در تشریح وضعیت حاشیه‌نشینی اظهار می‌کند: اگر جمعیت اهواز را یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر قلمداد کنیم، حاشیه‌نشینی را هم ۴۰۰ هزار نفر در نظر بگیریم، یک سوم جمعیت حاشیه‌نشین هستند. شما یک قاعده‌ای دارید که بر مبنای آن منابع را توزیع می‌کنید.

درعین‌حال موضوع حاشیه‌نشینی را به دلایل مختلف دارید. در واقع حاشیه‌نشینی بحث مفصلی دارد هم به لحاظ ساختار شهرسازی و معماری، نبود زیرساخت‌ها، مشکلات عدیده در موضوعات مختلف اجتماعی که در آن ناحیه وجود دارد. توزیع منابع را هر وقت بر مبنای جغرافیا و جمعیت و هر شاخص دیگر تقسیم می‌کنید در آن قسمت باتوجه ‌به چالش‌هایی که دارد پاسخ اجرایی صحیحی نخواهد داشت.

علاوه‌براین محمد نورصالحی رییس شورای کلان‌شهر اصفهان نیز اظهار می‌کند: در شهر ما چیزی حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت است که عمدتا مربوط به استان‌ها و شهرهای مجاور اصفهان هستند. حاشیه‌نشینی تاثیرات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی در اداره شهر و منطقه همجوار منطقه حاشیه‌نشین می‌گذارد که اگر به آن پرداخته نشود، خودش دچار معضل و آسیب می‌شود.

حاشیه‌نشینی ریشه در عوامل مختلفی دارد و عدم برنامه‌ریزی آمایشی، مرکزگرایی، اقتصاد غیرمولد، نابرابری منطقه‌ای، ضعف در برنامه‌ریزی فضایی، بی‌عدالتی اجتماعی و اقتصادی و بورس بازی زمین و مسکن را می‌توان در فهرست عوامل این معضل جای داد.

پیشگیری تنها راه نجات از حاشیه‌نشینی


حقیقتا راه نجات از حاشیه‌نشینی پیشگیری است و نه درمان. در واقع درمان‌ها با وجود عوامل تنها روندهای هزینه‌زایی هستند که ثروت ملی را تاراج می‌کنند. یکی از نخستین فرصت‌ها برای پیشگیری از حاشیه‌نشینی نگاهی یکپارچه به اصول شهرسازی و معماری متناسب با فرهنگ و بینش بومی مناطق است. از این جهت پروژه‌هایی در قالب ایجاد واحدهای ۵۰ تا ۷۵ مترمربعی که عموما به نام مسکن اجتماعی معرفی می‌شوند از بزنگاه‌های مهمی هستند که غفلت از آنها می‌تواند بر حاشیه‌نشینی رسمی دامن بزند.

رییس شورای کلان‌شهر اصفهان تصریح می‌کند: بالاخره یک قشری هم هستند بر اساس سیاست‌ یا فرهنگی- اجتماعی مجبور به زندگی در حاشیه شهرهای بزرگ می‌شوند. توجه و پرداختن به این مساله برای حل مساله به‌صورت اساسی در نقاط مبدا که مهاجرت غیرقانونی صورت نگیرد و همچنین ساماندهی و قانونمند کردن جابه‌جایی جمعیت از شهری به شهر دیگر و جلوگیری از ایجاد نقاط حاشیه‌ای مواردی است که هم مدیریت شهری و در راس آن دولت و مجلس باید به فکر باشند.

ما این موضوع را از مجلس شورای اسلامی پیگیر بودیم که مشخص شد قانون مهاجرت اعم از داخلی و خارجی در دستور کار کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس قرار گرفته است. اگر مسکن اجتماعی به افزایش کیفیت زندگی افراد منجر نشود؛ طبیعتا شهروندان و روستاوندان برای بهبود این شرایط همان واکنش مهاجرین را نشان خواهند داد و آنچه ورای حل‌ مشکل مسکن به عنوان رفع عدم سرپناه مطرح‌ می‌شود، مشکلاتی از قبیل بدمسکنی و تنگ مسکنی است.

در سال ۱۹۹۶ مفهومی به عنوان پایداری اجتماعی در شهرسازی و معماری مطرح شد که بیان می‌کرد یک نظام اجتماعی باید در توزیع برابر منابع، تسهیلات، انواع خدمات اجتماعی از آموزش گرفته تا بهداشت و البته پاسخگویی سیاسی و مشارکت در مدیریت جامعه به‌صورت یکپارجه و منسجم عمل کند. این مفهوم تلاش می‌کند ابعاد اجتماعی را با دیگر ابعاد اقتصادی و اکولوژیکی در ارتباط معنادار و تاثیرگذار به نمایش بگذارد. لیکن در کشور گویی این مفهوم چندان جدی گرفته نمی‌شود.


توزیع ناعادلانه ثروت و عدم زیرساخت مناسب، عامل کلیدی حاشیه‌نشینی


مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی اخیرا از پایان کار ۱۱۳ هزار واحد مسکونی مهر در دولت سیزدهم خبر می‌دهد و خاطرنشان می‌کند: هم‌اکنون ساخت مسکن از یک میلیون و ۹۶۰ هزار واحد مسکونی نهضت ملی عبور کرده است و با سرعت خوبی تامین زمین و عملیات ساخت در بخش‌های مختلف در جریان است.

درحالی که بذرپاش متمرکز بر روند پروژه‌های ساخت مسکن است؛ لیکن نگرانی اغلب کارشناسان ورای موضوع ساخت مسکن و در واقع توجه ‌به اصول کلیدی و زیربنایی شهرسازی و اقتصادی است که می‌تواند باعث شود بسیاری از این واحدها توسط صاحبان اصلی آنها به‌ واسطه عدم‌ ملاحظه اصل پایداری اجتماعی، به عنوان محل اقامت شناخته نشوند بلکه مشارکت در طرح اجتماعی مسکن فقط به عنوان یک سرمایه‌گذاری در نظر گرفته شود و عامل کلیدی در تغییرات جمعیتی ناخواسته و رشد مهاجرت روستاها به شهرها شود.


درواقع این واحدها به‌جای اینکه جمعیت سرریز کلان‌شهرها را به‌ خود جذب کنند به فرصتی برای مهاجرت روستاییان بدل شده که به‌دلایل مختلف کسب‌وکار و شأن و رفاه زندگی خود را از دست داد ه و با اندک سرمایه خود به این شهرهای جدید مهاجرت می‌کنند تا مالکین این واحدها بتوانند از طریق گردش مالی ایجاد شده همچنان در بافت هر چند فرسوده کلان‌شهرها زندگی کنند. این امر نشان می‌دهد که حاشیه‌نشینی معضل ملی است که باید برای رفع آن در هر منطقه برنامه ویژه داشت.


رییس شورای کلان‌شهر تبریز در این باره بیان می‌کند: به تناسب هر شهر مساله حاشیه‌نشینی یا آنچه به عنوان سکونتگاه‌های غیررسمی، مناطق کمتر توسعه‌یافته یا مناطق کم‌برخوردار به ‌نام شده، متفاوت است. یعنی هر شهری در موضوع حاشیه‌نشینی مشکلات خاص خود را دارد. مهم‌ترین بحث در حاشیه‌نشینی عوارض کالبدی است که وقتی به محله ورود می‌کنید، با چالش سرانه‌های خدماتی، نوع مالکیت مردم نسبت به بناها و محل سکونت خود روبرو می‌شوید. بحث دوم در این زمینه چالش‌های اقتصادی است که بالطبع هر شهری وسعت و عمق درگیری متفاوتی دارد.

رییس شورای کلان‌شهر اهواز نیز تصریح می‌کند: حاشیه‌نشینی علت‌های مختلفی دارد، مثلا فرض کنید یک شهری مثل مشهد یک قطب اقتصادی، فرهنگی، گردشگری و سیاسی است. قاعدتا فردی که از یک روستای دوردست باتوجه‌به بودجه و توان اقتصادی‌اش در کنار مشهد ساکن می‌شود، دوست دارد از مواهب و امکانات این شهر با همان توان مالی اندک استفاده بیشتری کند.

به هرصورتی در نظر بگیرید، بهره‌برداری این فرد نسبت به زندگی و محل سکونت خود بیشتر خواهد بود. در نقاط دیگر مانند منطقه‌ای که ما در آن ساکن هستیم، موضوع جنگ مساله مهمی بوده. جنگ حدود ۸ سال در این مناطق طول کشیده ولی تبعات آن بیش از ۱۵ سال ادامه داشته است. قاعدتا افرادی که اقتصاد و معیشت‌شان در معرض خطر و تقریبا نابود شده، به حاشیه شهر مهاجرت می‌کنند. طی سال‌های متمادی امکان دسترسی به مناطق خودشان هم پیدا نمی‌کنند.

به دلایلی مثل اینکه آنجا مین‌گذاری یا مشکل امنیتی دارد و... این افراد مجبور هستند در حاشیه شهر بمانند. در اهواز اولین علت حاشیه‌نشینی صدمات جنگ است و بیش از یک‌سوم جمعیت یا بیش از ۴۰۰ هزار نفر حاشیه‌نشین داریم. دلیل دوم نیز همان کشش و جاذبه ذاتی شهرهای بزرگ برای اینگونه خانواده‌ها است که به‌دنبال استفاده از رفاه بیشتری هستند. پورموسوی تصریح می‌کند: تصور کنید یک معادله دارید که یک طرف آن خوب چیده شده و طرف دیگر جواب معادله ممکن است اشکال داشته باشد.

شهرهایی که با این معضل روبرو هستند، قطعا باید بابت این ضعف ساختار مبلغ بیشتری برای حاشیه‌نشینی اختصاص دهند و بر همین مبنا هم باید کمک‌هایی به این شهرها برپایه مشکلی که در توزیع منابع دارند داده شود تا بتوانند ضعف ساختار مدیریت شهری را در مناطق حاشیه با بودجه بیشتر جبران کنند. این اتفاقی است که طی یک جمع‌بندی در ارتباط با کلان‌شهرها با یک حاشیه‌نشینی دو سومی، یک چهارمی که در کنارشان وجود دارد همیشه پیش می‌آید. برای اینکه شما بتوانید در آینده طبق یک برنامه‌ریزی صحیح و مبتنی بر داده‌های علمی حاشیه را تبدیل به متن شهر و از تولید حاشیه جدید نیز جلوگیری کنید، این منابع افزوده را حتما باید در نظر بگیرید.

البته باتوجه ‌به مشکلات کلان‌شهرها و اینکه هم‌اکنون نیز مشکلات بودجه‌ای دارند، باید از منابع ملی به آنها کمک شود. به جرات می‌توان گفت وضعیت روستاهای اطراف شهرها و بافت حاشیه و فرسوده حتی با فاصله چندصد کیلومتری به نحو تنگاتنگی در هم اثرگذار هستند و همه این موارد در پایداری شرایط مرکز شهر و شکست تصمیمات در هسته مرکزی شهر موثر است.


رییس شورای کلان‌شهر زاهدان در جهت تحول سریع و بی‌برنامه محل‌های سکونت اظهار می‌کند: اول اینکه شهر زاهدان شهری مهاجرپذیر است و از معدود شهرهایی است که در طول حدود ۸۰ سال از یک روستا به یک کلان‌شهر تبدیل شده. این موج مهاجرت شامل سیستانی‌ها، بلوچستانی‌ها، کرمانی‌ها و حتی بیرجندی‌ها است. از دلایل دیگر حاشیه‌نشینی در زاهدان ارزان بودن خدمات در این مناطق است.‌ در این نواحی عمده زمین‌ها متعلق به شهرداری یا زمین‌های ملی است که مردم تصاحب کرده و در آنجا استقرار دارند و امروز یکی از معضلات اصلی شهر زاهدان حاشیه‌نشینی است.

دبیری خاطرنشان می‌کند: به‌طور کلی در کشور شاهد هستیم مباحث ناشی از حاشیه‌نشینی عامل تبعات بزرگی‌ در حوزه آسیب‌های اجتماعی است. تراکم بزهکاری اجتماعی و آسیب‌های ناشی از حاشیه‌نشینی در این مناطق معمولا بالا است و مناطق آسیب‌خیزی به ‌لحاظ جرم و جنایت و بزهکاری، معتادان متجاهر مواردی از این دست به ‌شمار می‌روند. این مناطق به‌طور معمول کمتر در عرصه توسعه مورد توجه بوده و انواع خدمات ورزشی، رفاهی و... در این مناطق کم است. رییس شورای کلان‌شهر تبریز در پاسخ به اینکه حاشیه‌نشینی باعث چند درصد مشکلات در مدیریت شهری می‌شود، عنوان می‌کند: اینکه بخواهیم برای آن درصد تعیین کنیم، کمی سخت است.

اصولا وقتی ما می‌گوییم درصد باید بدانیم متغیرهای ما چه هستند و در حال بررسی چه بستری هستیم و نوع مسائل به چه شکل است. مثلا نیروی کارگری که از این جور مناطق وارد شهر می‌شود چه شرایطی ایجاد می‌کند، یا برای نمونه در ریشه‌یابی سرقت گاهی سرچشمه را می‌توان در این مناطق یافت. بحث معتادین متجاهر که در این مناطق وجود دارند و سایر مقوله‌هایی مانند موارد زیست‌محیطی را می‌توان مثال زد؛ از جمله فاضلاب‌هایی که مشکلات بهداشتی ایجاد می‌کند و یک‌سری از بزه‌های اجتماعی که در آمار نهادهای دیگر موجود است. نورصالحی نیز تاکید می‌کند: به نظر من حاشیه‌نشینی سهم بالایی نزدیک به ۵۰ درصد در مشکلات شهری دارد. عدم توان رسیدگی و ساماندهی منظم و قانونمند و به صلاح در شأن هر شهر به مسائل فرهنگی- اجتماعی آن شهر تسری پیدا می‌کند.

این امر مهم است چرا که باعث می‌شود برخی از برنامه‌ها ابتر بماند و قابلیت اجرا نداشته باشد. رییس شورای کلان‌شهر اصفهان تصریح می‌کند: مسائل فرهنگی - اجتماعی و به‌خصوص اقتصادی باعث می‌شود بخشی از جمعیت به این تصمیم برسند که دارای شأن اجتماعی و رفاهی، مثلا عدم مسکن مناسب نیستند و مجبور به کوچ به حاشیه شهرهای بزرگ می‌شوند تا شغلی داشته و بتوانند زندگی مناسبی داشته باشند.

دلیل اصلی ایجاد حاشیه‌نشینی مباحث اقتصادی است. دبیری به جنبه خاص و کلیدی دیگری از این زنجیره‌ تاثیرگذاری اشاره کرده و می‌افزاید: ما در بحث توسعه این مناطق نیاز است یک‌سری انشعابات و امکانات به این شهروندان بدهیم باتوجه ‌به ساخت و سازهای غیرمجازی که در این مناطق شکل می‌گیرد، معمولا مسوولان نیز چندان رغبتی برای انجام مسوولیت در این مناطق با نگاهی به تبعاتی که ممکن است برای آنها داشته باشد، ندارند و همین باعث می‌شود مشکلات روزبه‌روز در این مناطق حادتر شوند.

طرح‌های مسکن اجتماعی بستر حاشیه‌نشینی رسمی


حقیقتا مدیریت طرح‌های مسکن اجتماعی، هنری است که خروجی آن ورای اعلام آمارهای ساخت تولید مسکن است. در فضای کنونی شهرسازی کشور پروژه‌های حمایتی مسکن همچون طرح اقدام ملی مسکن به عنوان فصل جدیدی برای کاهش مشکلات شهری و جمعیتی از جمله حاشیه‌نشینی معرفی می‌شود. در گذشته نیز طرح‌های دیگر همچون مسکن مهر و ساخت چندین شهر جدید چنین وظایفی را برعهده داشتند؛ لیکن با گذشت سال‌ها و ساختن صدها هزار واحد مسکونی نه‌تنها مشکل مسکن رفع نشد؛ بلکه انبوه مشکلات اجتماعی دیگر نیز بروز کرد.


دبیری در پاسخ به اقدام مناسب برای رفع حاشیه‌نشینی توضیح می‌دهد: کارها تاکنون مقطعی و گذری بوده که چندان نتوانسته اثرگذار باشند. شهرداری‌ها، دولت و کارهای جهادی که توسط وزارت کشور انجام شده توانسته به‌صورت کوتاه‌مدت به نتایجی برسد. شهنوازی نیز اظهار می‌کند: مشکل شهر زاهدان فقط با شهرداری رفع نمی‌شود؛ بلکه با نظر به مفهوم مدیریت شهری یکپارچه باید به‌دنبال راه‌حل بود.

حتی اداره مسکن و راه و شهرسازی یک زمین حدود ۱۰ هکتاری را معرفی کردند، تا این ساکنین را تجمیع کنند تا به‌تدریج بتوان این مشکل را حل کرد ولی این امر نیز نمی‌تواند مشکل را حل کند. در مورد شهر زاهدان دولت باید کمک کند. پیشنهاد من برای شهرهایی مانند زاهدان اختصاص یک ردیف بودجه خاص دولتی است تا ما بتوانیم مشکلات شهر را کاهش دهیم.

رییس شورای کلان‌شهر زاهدان درباره تولید مسکن حمایتی برای رفع حاشیه‌نشینی تصریح می‌کند: هم‌اکنون مسکن مهر هم در زاهدان مشکلاتی مانند آسفالت و خدمات زیرساخت دارد و هنوز تحویل شهرداری نشده است. تاثیر مسکن ملی نیز شاید در کاهش حاشیه‌نشینی موثر باشد ولی این تاثیر زیاد نیست. استان ما در حوزه مسکن ملی از رتبه‌های برتر است و ما امیدواریم که به لحاظ مشکلات شهری مانند مسکن مهر تبدیل نشود چرا که این پروژه‌ها درون خود نیاز به ارایه خدمات و زیرساخت‌ها دارند.

از این جهت که به افراد فقیر و مستضعف در آنجا خانه می‌دهند خوب است ولی به‌ نظر من به عنوان یک کارشناس برنامه‌ریزی و مدیریت شهری این رویکرد مشکل حاشیه‌نشینی شهر زاهدان را حل نمی‌کند. پورموسوی درباره راهکار رفع حاشیه‌نشینی بیان می‌کند: حاشیه‌نشینی را باید کنترل کنیم و به دلیل ماهیت حاشیه‌نشینی نمی‌توان منابع را به‌صورت مساوی، مثلا یک منطقه برخوردار را با یک منطقه حاشیه‌نشین یا حتی یک منطقه کم‌برخوردار غیرحاشیه‌ای را با یک منطقه حاشیه‌نشین، در بودجه‌ریزی یکسان ببینید و باید برای این مناطق درصد بودجه بیشتری تخصیص دهید.

به‌ نظر من با بودجه اضافی باید از توسعه حاشیه‌نشینی جلوگیری کنیم و در یک بازه زمانی با یک برنامه‌ریزی صحیح حاشیه را تبدیل به متن شهر کنیم. با بودجه‌های عادی شهرداری‌ها هرگز نمی‌توانید البته شاید شهری باشد که مثلا بودجه‌های متفاوتی برایش تعریف شود ولی در یک شهری که بودجه متعارفی دارد، شما نمی‌توانید در کوتاه‌مدت حاشیه را تبدیل به متن شهر کنید.

نورصالحی نیز درباره تاثیر طرح‌های مسکن اجتماعی بیان می‌کند: این موضوع می‌تواند حاشیه‌نشینی رسمی ایجاد کند که قطعا دولت برنامه‌ای مناسب برای تامین کامل امکانات این اراضی که الحاق می‌شوند، ندارد و مانند قبل تمرکزش روی ساخت مسکن است. آنچه این طرح با چه کیفیتی و طی چند سال موفق می‌شود، بماند ولی اینکه بتواند نیازهای زیربنایی و خدماتی مسکن را تامین کند؛ به‌طور قطع به زودی محقق نمی‌شود. این امر در برنامه‌های دولت دیده نمی‌شود و همین ساخت مسکن را براساس توان مردم و وام‌ها مانند مسکن مهر پایه‌ریزی کرده.

اگر امروز از وزارت‌خانه‌های نیرو، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان در تامین خدمات داخل شهرها و ارتقای وضعیت موجود بپرسید خواهید دید از نظر اعتبار دچار مشکل هستند. قطعا آنها هیچ برنامه‌ای برای این نقاط جدید که به عنوان مسکن ملی به شهرها الحاق می‌شود ندارند و این یک معضل اصلی است و خود دولت باید مانع این پدیده شود. درباره کلان‌شهر مشهد نیز از موسی الرضا حاجی بگلو سخنگو و عضو شورای شهر درباره وضعیت و تاثیر، عوامل حاشیه‌نشینی و حتی رویکرد مناسب برای حل آن در کلان‌شهر مشهد سوال کردیم، لیکن باوجود اینکه این شهر نیز از حاشیه‌نشینی به‌ویژه مهاجرت اتباع افغانستانی دچار مشکلات عدیده شده، نسبت ‌به تمام پرسش‌ها سکوت اختیار کرد.


با این اوصاف شهر را باید به‌مثابه یک سیستم پیوسته در نظر بگیریم، طبعا اگر در بخشی اشکالی پیش آید تاثیرش روی کل شهر خواهد بود. این مشکلات می‌تواند چنان پیچیده شوند که حتی قبول مسوولیت برای مسوولان نیز به یک چالش جدی تبدیل شود. طرح‌های مسکن اجتماعی تنها زمانی موثر هستند که اصول پایداری اجتماعی در آن رعایت شود وگرنه در آینده چالش حاشیه‌نشینی رسمی، بحران مدیریت شهری را در پی خواهد داشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha