رئیس پارک ملی توران می‌گوید: امکانات و تجهیزات موجود، در حد استانداردهای لازم برای پارک ملی توران نیست. ما هنوز از نظر نیرو، وسایل نقلیه و تجهیزات پایش در مضیقه هستیم.

چالش‌های حل نشده حفاظت از یوز ایرانی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، پارک ملی توران گرچه سال‌هاست نامش با «یوزپلنگ آسیایی» گره خورده، اما در سال‌های اخیر عنوان دیگری هم دارد؛‌ تنها زیستگاه زادآور یوز در ایران! همین موضوع باعث شده است هر فعالیتی در توران حساسیت بیشتری داشته باشد و رؤسای آن زیر فشار مضاعف قرار گیرند. از «مجید عجمی»، رئیس این پارک ملی، پرسیدیم مهم‌ترین چالش‌هایی که در انجام مأموریت خود یعنی زیستگاه یوز با آن مواجه است،‌ چیست؟ جبیرها با چه هدفی به توران منتقل شدند؟ آموزش مردم محلی در این شرایط اورژانسی یوز آیا فایده‌ای دارد؟ و آیا تجهیزات و نیروهای تحت اختیارش برای حفاظت از اصلی‌ترین زیستگاه زادآور یوز کافی است؟

مهم‌ترین چالش‌هایی که در پارک ملی توران برای حفاظت از گونه‌های مختلف، از جمله یوزپلنگ آسیایی، با آن مواجه هستید، چیست؟

من از سال ۱۳۸۸ وارد این حوزه شدم، ولی از قبل هم با این فضا آشنا بودم. پدرم ۳۳ سال در این زمینه فعالیت داشت و من از کودکی همراهش به منطقه می‌آمدم. طی این سال‌ها، ۱۳ سال در پناهگاه حیات‌وحش خوش‌ییلاق فعالیت داشتم. بعدازآن، دو سال مسئول پاسگاه عباس‌آباد توران بودم و سپس مسئولیت در پارک ملی توران را پذیرفتم. این مسئولیت، به‌ویژه با وجود گونه‌هایی چون یوز و گورخر آسیایی، بسیار سنگین است و چالش‌های متعددی هم وجود دارد.


یکی از مسائل مهم در پارک ملی توران فشار روانی و هجمه‌هایی است که هنگام وقوع هر حادثه برای گونه‌ای مانند یوز برای مدیر منطقه به‌وجود می‌آید. آیا این حجم فشار با حمایت و تجهیزات جبران می‌شود؟

واقعیت این است که امکانات و تجهیزات موجود، در حد استانداردهای لازم برای پارک ملی توران نیست. ما هنوز از نظر نیرو، وسایل نقلیه و تجهیزات پایش در مضیقه هستیم. هرچند گام‌های مثبتی هم برداشته شده، نمونه آنها جذب هشت همیار محیطبان است که امیدواریم ادامه‌دار باشد. اگر تجهیزاتمان مثل خودرو و موتورسیکلت‌ها به‌روزرسانی شوند، قطعاً می‌توانیم حفاظت بهتری انجام دهیم.


وظایف همیاران محیطبان چیست؟ آیا حقوق، تجهیزات و جیره غذایی دارند؟

همیاران در پنج پاسگاه محیطبانی مستقر هستند و پایش‌ها را انجام می‌دهند. آنها مانند محیطبانان رسمی، در گشت‌ها شرکت می‌کنند و در شیفت‌های کاری همراه ما هستند. حقوق، جیره غذایی و تجهیزات آنها توسط اسپانسری که حامی این طرح است، تأمین می‌شود. قرار است موتورسیکلت و سایر وسایل موردنیاز نیز برای آنها تهیه شود.


همیاران به‌تنهایی گشت می‌زنند یا همراه محیطبانان رسمی؟

همیشه یکی از محیطبانان رسمی همراه آنهاست. فعلاً از موتورسیکلت استفاده می‌کنند، اما برنامه این است که تجهیزات اختصاصی برای آنها تأمین شود.


آیا در انجام کارهایتان با حواشی هم مواجه شده‌اید؟ 

در هر مسئولیتی، حاشیه‌هایی وجود دارد. اما من زیاد به آنها اهمیت نمی‌دهم. مهم این است که وظیفه‌مان را به بهترین شکل انجام دهیم. هدف ما حفاظت از پارک ملی توران است و همین انگیزه‌بخش ماست.


در دوره‌ای پروژه یوز برنامه‌هایی برای آموزش محیطبانان داشت و مجموعه تورهایی برای محیطبانان زیستگاه‌های یوز برگزار می‌شد. به‌نظر شما این آموزش‌ها چقدر اهمیت دارند؟ آیا باید دوباره انجام شوند؟

این آموزش‌ها بسیار ضروری‌ هستند،‌ برخی از نیروهای محیطبانی در این سال‌ها به مجموعه ما اضافه شده‌اند. آموزش‌ها باید به‌روزرسانی شوند. در آن سال‌ها برنامه‌هایی توسط پروژه یوز تدارک دیده شده و براساس این برنامه‌ها محیطبان‌ها را به سفرهای آموزشی-زیارتی می‌برند که بسیار مؤثر بودند. فارغ از بحث آموزش، چنین برنامه‌هایی نشان‌دهنده توجه به نیروهای محیطبانی و دلگرمی برای آنهاست که می‌بینند مدیران به کار آنها اهمیت می‌دهند.


در دو سال گذشته تصادف جاده‌ای برای یوزها نداشتیم. آیا این نشانه‌ای از موفقیت در حفاظت است؟

بله در دو سه سال اخیر تلفات جاده‌ای نداشتیم. زحمات زیادی هم کشیده شده، اما کافی نیست.


درباره قلاده‌گذاری یوزها صحبت‌هایی مطرح است؛ اینکه تا زمانی که ندانیم یوزها کجا می‌روند، امکان حفاظت مؤثر نداریم. نظرتان چیست؟

این موضوع بسیار مهم است. اما در مسیر قلاده‌گذاری، چالش‌هایی وجود دارد که باید برطرف شود.


به‌نظر شما چه اقداماتی باید برای بهبود حفاظت از زیستگاه انجام شود؟

باید ارتباط ما با جوامع محلی بیشتر شود، آموزش‌ها در روستاهای اطراف تقویت شود، تعداد نیروهای حفاظتی افزایش یابد و تجهیزات ما ازجمله وسایل نقلیه به‌روزتر و کارآمدتر شوند.


شما به آموزش مردم اشاره کردید. این آموزش‌ها چطور می‌تواند در کاهش جمعیت شترهای سرگردان مؤثر باشد؟

بسیار مؤثر است. در روستای احمدآباد، جلساتی توسط انجمن شیردال با حضور ساربانان و  شتربان‌ها برگزار شد که من هم شرکت کردم. بسیاری از آنها نمی‌دانستند حضور شترها چه آسیبی به زیستگاه یوز و گورخر می‌زند. وقتی با آنها صحبت کردیم، نگاهشان تغییر کرد. حالا خودشان محدوده پارک را به رسمیت شناخته‌اند و اجازه ورود شترها را نمی‌دهند. این آموزش‌ها واقعاً نتیجه داده‌اند.


اگر بخواهید چالش‌های اصلی در توران را اولویت‌بندی کنید، چه مواردی در صدر قرار می‌گیرند؟

 اول کمبود نیروی انسانی، دوم کمبود تجهیزات، سوم شترهای سرگردان و چهارم ناتمام بودن ایمن‌سازی جاده عباس‌آباد-میامی.


در این روزها شاهد انتقال جبیر به پارک ملی توران بودیم. تا علت ازبین‌رفتن جمعیت قبلی مشخص نشود، انتقال طعمه جدید بی‌فایده نیست؟

جمعیت جبیر در پارک ملی توران قبلاً بالا بود، ولی به‌دلایلی مثل شترهای زیاد و دام‌های خارج‌نشده از بین رفت. الان با خارج شدن دام و ساماندهی شترها، شرایط بهتر شده. منطقه‌ای که برای رهاسازی در نظر گرفته‌ایم، زیستگاه طبیعی جبیر است. اگر منابع آبی را هم تقویت کنیم، رهاسازی می‌تواند بسیار موفق باشد و جمعیت جبیر چندبرابر شود.


گفته می‌شود جبیرها برای زیستگاه منتقل نشده‌اند، بلکه این انتقال برای سایت تکثیر در اسارت اتفاق افتاده، شما این گزاره را تأیید می‌کنید؟

خیر، این‌طور نیست. جبیرها دقیقاً برای زیستگاه آورده شده‌اند، نه برای سایت.


رهاسازی جبیرها چقدر به حفاظت از زیستگاه کمک کند؟

این رهاسازی بسیار اهمیت دارد. با توجه به خشکسالی‌های مکرر، اگر زیستگاه را احیا کنیم و جمعیت طعمه را تقویت کنیم، بدون شک شرایط برای حفاظت بسیار بهتر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha