به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، در گفتوگوهای روزمره و حتی در فضاهای نظام درمانی، واژههای «تومور» و «سرطان» اغلب بهجای یکدیگر استفاده میشوند؛ اشتباهی رایج که میتواند بیماران را دچار سردرگمی، ترس یا حتی خوشبینی کاذب کند. در حالی که از نظر علمی، این دو مفهوم تفاوتهای اساسی دارند و دانستن مرز میان آنها نقش مهمی در درک بیماری، تصمیمگیری درمانی و آرامش روانی بیمار ایفا میکند.
تومور؛ هر تودهای سرطان نیست
تومور در سادهترین تعریف، به هر نوع رشد یا تورم غیرطبیعی در بدن گفته میشود. این رشد میتواند در هر بافتی شکل بگیرد؛ از چربی و عضله گرفته تا استخوان، اعصاب و غدد. اما نکته کلیدی اینجاست که تومور الزاما به معنای سرطان نیست. از دید پزشکی، تومورها به دو گروه خوشخیم و بدخیم تقسیم میشوند؛ تومورهای خوشخیم سرطانی نیستند، معمولا رشد آهستهای دارند و به بافتهای اطراف یا سایر اندامها گسترش پیدا نمیکنند. لیپومها (تودههای چربی زیر پوست) و همانژیومها (رشد بیش از حد رگهای خونی که اغلب به صورت لکههای قرمز یا بنفش دیده میشوند) ازجمله نمونههای شایع تومورهای خوشخیم هستند.
خوشخیم هم میتواند خطرناک باشد
با وجود غیرسرطانی بودن، همه تومورهای خوشخیم بیخطر نیستند. گاهی محل قرارگیری آنها باعث بروز مشکلات جدی میشود. برای مثال فیبرومهای رحمی میتوانند موجب خونریزیهای شدید و کمخونی شوند و آدنومهای خوشخیم هیپوفیز ممکن است با ترشح بیش از حد هورمونها، تعادل بدن را برهم بزنند. در چنین مواردی پزشکان حتی برای تومورهای غیرسرطانی نیز جراحی یا درمانهای تخصصی را ضروری میدانند.
وقتی سلولها از کنترل خارج میشوند
سرطان زمانی ایجاد میشود که سلولهای طبیعی بدن دچار تغییرات ژنتیکی شوند و از سازوکارهای کنترلی بدن فرار کنند. این سلولها بدون توقف تکثیر میشوند، از نابودی توسط سیستم ایمنی میگریزند و مهمتر از همه، توانایی نفوذ به بافتهای اطراف و گسترش به نقاط دورتر بدن را پیدا میکنند. این ویژگیها یعنی تهاجم و متاستاز، مهمترین تفاوت سرطان با تومورهای خوشخیم است.
همه سرطانها توده نیستند
بسیاری از سرطانها، بهویژه در اندامهای جامد مانند پستان، ریه یا پوست، به شکل توده یا تومور دیده میشود و به همین دلیل «تومور بدخیم» نام میگیرند. اما همه سرطانها چنین شکلی ندارند. سرطانهای خون مانند لوسمی معمولا بدون ایجاد توده مشخص پیشرفت میکنند و سلولهای سرطانی آنها در خون و مغز استخوان پخش میشوند. این موضوع یکی از دلایلی است که نشان میدهد استفاده برابر از واژههای تومور و سرطان میتواند گمراهکننده باشد.
از یک توده کوچک تا آزمایشهای پیچیده
تشخیص تومورها و سرطانها اغلب با مشاهده یک توده یا بروز علائمی غیرعادی آغاز میشود. گاهی بیمار خود متوجه برجستگی میشود و گاهی پزشک در جریان بررسی مشکلاتی مانند درد، کاهش وزن یا اختلال در بلع بهوجود آن پی میبرد. برای بررسی دقیقتر، روشهای تصویربرداری مانند سونوگرافی، سیتیاسکن و امآرآی بهکار میرود. در نهایت نمونهبرداری از بافت و بررسی آن زیر میکروسکوپ توسط پاتولوژیست مشخص میکند که توده خوشخیم است یا بدخیم.
مسیرهای متفاوت برای دو تشخیص متفاوت
درمان تومورهای خوشخیم و بدخیم گاهی مشابه و گاهی کاملا متفاوت است. ممکن است یک تومور خوشخیم مغزی یا یک سرطان پوستی هر دو با جراحی درمان شوند اما سرطانها بهدلیل احتمال گسترش در بدن، اغلب نیازمند درمانهای پیچیدهتر و فوریتر هستند. این درمانها میتواند شامل ترکیبی از جراحی، پرتودرمانی و درمانهای سیستمیک مانند شیمیدرمانی باشد که کل بدن را تحتتأثیر قرار میدهد.
چرا واژهها اینقدر مهمند؟
واژه سرطان برای بسیاری از مردم با ترس، رنج و گاهی مرگ گره خورده، در حالیکه امروزه بسیاری از سرطانها در صورت تشخیص زودهنگام، قابل درمان یا کنترل هستند. برخی پزشکان برای کاهش اضطراب بیماران از واژههای مبهمی مانند «توده» یا «ضایعه» استفاده میکنند اما تحقیقات نشان میدهد کمتر از نیمی از بیماران در این شرایط متوجه میشوند که منظور پزشک در واقع سرطان است. این ابهام میتواند تصمیمگیری بیمار را مختل کند و اعتماد او را کاهش دهد.
تومور و سرطان دو واژه هممعنا نیستند. همه تومورها سرطان نیستند و همه سرطانها هم توده قابللمس ندارند. استفاده دقیق از این اصطلاحات، نه فقط به شفافیت پزشکی کمک کرده، بلکه حق بیمار برای دانستن واقعیت وضعیت خود را نیز تضمین میکند. در پزشکی، گاهی یک واژه درست میتواند به اندازه یک درمان مؤثر، مسیر زندگی بیمار را تغییر دهد.

نظر شما