با این وجود سیاستها و تشویقهایی همچون مرخصیهای زایمان، كمكهزینههای ازدواج، وام و تسهیلات نقدی با همه كم و كاستیهایی كه در اجرا داشته، چندان نتوانسته خانوادهها را تشویق به افزایش جمعیت كند.
![سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت به کجا رسید؟ سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت به کجا رسید؟](https://media.salamatnews.com/d/old/uploade/جمعیت.jpg)
در حال حاضر از یك طرف ما كشوری در حال توسعه هستیم، كه كاهش نرخ باروری و همچنین بالا رفتن سن ازدواج یكی از نتایج شاخصهای توسعهیافتگی و مواردی همچون اشتغال زنان، بالا رفتن سطح سواد و آگاهیها و... است و از طرف دیگر تهدیدهایی همچون سالخوردگی و نرخ رشد منفی جمعیت در سالهای آینده نگرانیهایی را در این زمینه به وجود آورده است. اما این نگرانی از آینده مسوولان جامعه را از فرصت و به اصطلاح جمعیتشناسان «پنجره جمعیتی» كه هم اینك كشور با آن روبهرو است، غافل كرده است.
شهلا كاظمیپور، جمعیتشناس در گفتوگو با «اعتماد» به بررسی این وضعیت پرداخته است.
به نظر شما با توجه به ویژگیهای جمعیتی كه كشور ما دارد، بهترین راهكار برای بهبود نمودارهای جمعیتی و رسیدن به یك وضعیت جمعیتی بهینه چیست؟
ما الان در فرصت جمعیتی هستیم و برای اینكه این فرصت را از دست ندهیم باید به گروه جمعیت فعالمان كه در سن فعالیت اقتصادی قرار دارند، توجه بیشتری كنیم. اگر این افراد در اشتغال تام به سر ببرند، به بازدهی اقتصادی كمك میكنند و جامعه رشد اقتصادی پیدا میكند. یكی از انتقاداتی كه در حال حاضر به جمعیتشناسان وارد است، این است كه میگویند شما حال را فدای آینده میكنید. در حالی كه اعتقاد ما، كه در اكثر جلسات هم مطرح میكنیم، این است كه برای افزایش جمعیت و بهبود نمودارهای جمعیتی باید به جمعیت فعلی از لحاظ بهداشت، رفاه و مسكن و اقتصاد رسیدگی شود. اگر سازمانها و نهادهایی كه متولی رسیدگی به جمعیت جوان فعلی هستند، به این گروه توجه بیشتری كنند و بتوانیم به بهرهبرداری بالای اقتصادی برسیم، میتوانیم وضعیت جمعیتی را بهبود ببخشیم.
در كشور ما در این فرصت برای تعدیل ساختاری جمعیت گامهای اولیه برداشته شده است، سیاستها اتخاذ شده است، اما موضوع این است كه اولا این سیاستها اعمال شود دوم اینكه به درستی اعمال و اجرا شود. یعنی اینكه در اجرای آن سلیقهیی عمل نشود. مثلا در هر دوره و در هر منطقهیی به یك روش عمل كنند. مثل وام ازدواج كه چند ماه پرداخت كردند و بعد دیگر ندادند. سیاستهای جمعیتی باید خوب اعمال شود. ما باید دو سه سال این برنامهها را پیاده كنیم و بعد ببینیم جواب داده است یا خیر و بعد اگر لازم باشد بازنگریهایی صورت بگیرد. در كنار این سیاستها مساله مهم و اساسی این است كه به نیازهای اقتصادی جمعیت جوان و در سن ازدواج و اشتغال همان طور كه گفتم رسیدگی كنیم.
به عبارتی اگر این دو دسته از اقدامات همزمان و در كنار هم پیش نرود، ما به جایی نمیرسیم. یعنی ما سیاستها و برنامههای افزایش جمعیتی را دنبال كنیم، اما از آن طرف شرایط اشتغال و ازدواج جمعیت جوان را كه در حال حاضر درصد بالایی از جمعیت كشور را تشكیل میدهند و باعث به وجود آمدن فرصت جمعیتی برای ما شدهاند را فراهم نكنیم، عملا كاری از پیش نبردیم.
شما سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت در سالهای اخیر را چطور میبینید؟ به نظر شما این سیاستها تا چه حد پاسخگوی مسائل و مشكلات جمعیتی ما خواهد بود؟
سیاستهایی كه از سوی جمعیتشناسان در چند سال اخیر مطرح شده است، بیشتر متمركز روی تعدیل ساختاری جمعیت است. موضوع این است كه به دلیل پایین آمدن نرخ باروری در كشور طی سالهای اخیر، قاعده هرم در حال جمع شدن است. این روند باعث میشود به مرور زمان سالخوردگی جمعیت پیش آید. به همین دلیل مطالعات نشان میدهد اگر این روند استمرار یابد و نرخ باروری پایین در كشور ادامه پیدا كند، بعد از 30 سال رشد جمعیت منفی میشود. به همین دلیل عمدتا سیاستهایی كه طی سالهای اخیر پیشنهاد شده در راستای افزایش باروری و تشویق خانوادهها به فرزندآوری است.
به نظر شما آیا این تشویقها با توجه به شرایط اقتصادی، وضعیت بیكاری، فقر و... میتواند جنبههای منفی هم در سالهای آینده داشته باشد و منجر به افزایش جمعیت در قشرها و طبقاتی از جامعه شود كه سطح كیفی جمعیت را كاهش و فقر را افزایش دهد؟
ببینید افزایش جمعیتی كه جمعیتشناسان روی آن تاكید دارند، افزایش به معنای افزایش عام نیست. سیاستهای مطرح شده از سوی جمعیتشناسان با این هدف و در این راستا مطرح شده است كه مثلا زوجینی كه بچهدار نمیشوند، یا دیر بچهدار میشوند یا یك فرزند دارند، به سمت دو فرزند یا حداقل یك فرزند سوق پیدا كنند. این هدفی بود كه جمعیتشناسان مطرح كردند. همچنین مصوباتی كه پیشنهاد شده است، جنبه رفاهی دارد. خیلی از كشورها این جنبهها و سیاستهای رفاهی را در برنامههایشان دارند. گاهی حتی در راستای تشویق به باروری در این كشورها تا دو سال مرخصی را هم برای خانوادهها در نظر میگیرند. در واقع این سیاستها سیاستهای رفاهی است.
سیاستها و تشویقهایی كه در سالهای اخیر از سوی مسوولان دنبال شده است، آیا توانسته این هدف را محقق سازد و بر نرخ باروری تاثیر بگذارد؟
ببینید اساسا معلوم نیست كه این سیاستها صددرصد اثر بگذارد یا خیر. ولی معمولا اگر تصمیم بر این باشد كه باروری را افزایش دهند، از این راهها و از طریق این سیاستها اقدام میكنند. اما پیشنهاد ما و راهحل این است كه این سیاستهای تشویقی ضمنی و نه عام كه عمدتا جنبه رفاهی دارد، اعمال شود و در سایر زیربناها و زمینهها هم تغییراتی پیدا كند تا نرخ باروری بالا برود. اگر بعد از یكی دو سال این سیاستها اعمال شود و ما ببینیم باروری هنوز تغییری پیدا نكرده است، میبایست سیاستهای دیگری اتخاذ شود.
در كشور ما علل كاهش باروری بیشتر به چه عواملی برمیگردد؟
بر اساس بررسیهای كه ما انجام دادیم عمدتا علل كاهش باروری شاخصهای توسعه است. افزایش باسوادی، تحصیلات زنان، توسعه شهرنشینی، اینها شاخصهای توسعه است كه هر كشوری كه به آن دسترسی پیدا كند، خود به خود نرخ باروری پایین میآید. یعنی از آنجایی كه كاهش باروری از نتایج توسعه است، میتواند امری مثبت باشد. این كاهش تا زمانی كه به كاهش نرخ باروری تا زیر سطح جانشینی منجر نشود، مساله ایجاد نمیكند. چنان كه همین الان هم ما هیچ مساله جمعیتی نداریم و اتفاقا در فرصت جمعیتی قرار داریم. عمده نگرانیهایی كه مطرح میشود، مربوط به آینده است.
یعنی میگویند اگر قرار باشد ما مثل كشورهای اروپایی به نرخ منفی رشد جمعیت برسیم، دیگر امكان اینكه بخواهیم آن موقع سیاستهایی را برای افزایش جمعیت اعمال كنیم، دیر شده است. اما به طور كلی در حال حاضر در فرصت جمعیتی هستیم. یعنی اینكه سهم بالای جمعیتمان در سن كار و اشتغال قرار دارند. استاندارد بینالمللی نرخ جانشینی 1/2 و 2/2 است. در كشور ما این نرخ به 7/1 رسیده است.
نظر شما