سلامت نیوز:«فاجعه منا» در تاریخ دوم مهر ۱۳۹۴، همزمان با عید قربان در خیابان ۲۰۴ منطقه منا در شهر مکه رخ داد و موجب کشتهشدن ۲۴۳۱ نفر از حجاج کشورهای مختلف اسلامی شد.
به گزارش سلامت نیوز،جهان صنعت نوشت: سهم کشور ما نیز از این اتفاق، 464 شهید بود تا تلخترین فاجعه انسانی پس از جنگ با عراق در تاریخ 40 ساله انقلاب اسلامی اتفاق بیفتد. حالا پس از گذشت یک سال و هشت ماه از حادثه دردناک، وضعیت خانوادههای شهدای منا چگونه است، حرف دل فرزندانی که پدران و مادران خود را از دست دادهاند چیست و آیا به تمام مشکلات و سوالات آنان پاسخ داده شده است؟
نجمه گودرزی اهل بروجرد، یکی از فرزندان شهدای این حادثه است که پدرش را از دست داده. او در گفتوگو با «جهانصنعت» علاوه بر اینکه رییس کاروان خانوادهاش را به عنوان مقصر اصلی معرفی کرده، انتقاداتی را نیز به مدیران و مسوولان ارشد امور حج کشورمان دارد. گودرزی ابتدا به بیان خلاصه ماجرا پرداخت و گفت: «پدر و مادرم با هم عازم این سفر شدند. صبح روزی که خبر فاجعه منا به گوشمان رسید به محل اقامت آنها زنگ زدیم تا جویای حال پدر و مادرمان شویم. مادرم جواب داد و گفت که در هتل است و پدر برای انجام فرائض دینی در مناست.
با رییس سازمان حج و زیارت استان لرستان که اتفاقا از دوستان پدرم هم بود تماس گرفتیم. او گفت که پدرم حالش نسبتا خوب است و حالا هم در بیمارستان تحت مداواست. حتی بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در مصاحبهای تلویزیونی اعلام کرد که تعدادی از حجاج ایرانی توسط ماموران سعودی بازداشت شدند و در زندان هستند، اما پس از گذشت 9 روز دلهرهآور خبر دادند که تمام مفقودین کشته شدهاند. دلیل این همه دروغ چه بود؟ از اینکه چرا مسوولان 9 روز مادرمان را در مکه و ما را در ایران عذاب دادند هم که بگذریم، سوال اصلی بنده این است که چرا شب قبل از حادثه و صبح آن روز به پدرم و دیگر اعضای کاروان غذا ندادند؟ چرا پدرم را گرسنه و تشنه به صحرای منا فرستادند؟ مگر چند میلیون از ما پول نگرفته بودند؟ شب قبل از این فاجعه از طرف کاروان فقط یک بسته بیسکوئیت، یک بسته آبمیوه و یک عدد خرما به هر نفر داده میشود. صبح هم رییس کاروان به حجاج میگوید که پس از انجام مراسم و بازگشت از منا به شما صبحانه میدهیم! مگر حجاج اسیر شما بودند؟ حتی دوست پدرم که از این فاجعه جان سالم به در برده میگوید یک بطری آب خنک هم در آن گرمای 50 درجه به دستشان ندادهاند. آیا اگر شرایط اسکان پدرم در آن صحرا ایدهآل بود و تشنه و گرسنه و خسته نبود، باز هم فوت میکرد؟ بنده در جلسهای که با حجتالاسلام والمسلمین قاضی عسگر نماینده ولی فقیه در سازمان حج و زیارت داشتم، همین سوال را از ایشان پرسیدم. او ابتدا این مساله را تکذیب کرد اما پس ارائه مدارک از طرف من، گفت که شام نخوردن پدرم تقصیر او نیست! پس تقصیر چه کسی است؟ اصلا بیسکوئیت و آبمیوه شام است؟ چرا کشور ما همانند دیگر کشورهای اسلامی آشپز و وسایل آشپزی برای حجاج به منا نبرده بود؟»
این فرزند شهید منا در ادامه به بیمسوولیتیهای رییس کاروان و دیگر مسوولان اشاره کرد و با بیان اینکه هیچ نهادی هم تا این لحظه با آنها برخورد نکرده است گفت: «شاید باورتان نشود، ولی وقتی پس از فاجعه یکی از حجاج به محل اقامت کاروان بازگشت، رییس کاروان را دید که با حوله تمیز در حال خوردن پرتقال است! بعد هم که آن فرد به رییس کاروان اعتراض کرد، با این پاسخ مواجه شد که اصلا به من ربطی ندارد، من که نمیتوانم آنها را از زیر دست و پا نجات دهم... یعنی میزان وجدان و مسوولیتپذیری در این حد بود. پس از 9 روز که خبر فوت اعلام شد، مادرم را برای تشخیص چهره پدرم به مکانی بردند و در آنجا فیلمی روی پرده نمایش داده شد که تمام جنازهها به وضوح در آن فیلم نشان داده شد و همین فیلم باعث بدتر شدن حال مادرم و غش کردنش شد. یعنی هیچ برنامهریزی و مدیریت بحرانی در آن وضع وجود نداشت و آنها با دستپاچگی کامل فقط وضع را بدتر میکردند. از سویی دیگر رییس سازمان حج و زیارت استان لرستان چرا به ما پاسخ نمیدهد که دلیل بیمه نبودن حجاج چیست؟ کل مبلغی که به خانوادههای شهدا پرداخت شده 55 میلیون تومان است و این مبلغ یک پنجم دیه کامل است. چرا مسوولان حج کشور نمیگویند که به خاطر منفعت مالی بیشتر خودشان از بیمه عمر حجاج صرفنظر کردهاند و حتی از پرداخت هزینه یک وعده شام در منا هم چشمپوشی کردهاند!»
اینطور که نجمه گودرزی به «جهان صنعت» گفته، تا این لحظه مسوولان حج و زیارت کشور هیچ جواب قانعکنندهای برای او و دیگر خانوادههای شهدای منا در قبال تخلفات پیش آمده ارائه نکردهاند. او میگوید: «هنوز چهار نفر از شهدای منا مفقودالاثر هستند و مشخص نیست که جنازههایشان در کجا دفن شده. در جواب به پرسش ما در مورد گرسنه و تشنه بودن حجاج گفتند آنها خودشان غرق در معنویات بودند و اهمیتی برای غذا و آب قائل نبودند! آیا این جواب عاقلانه و اسلامی است؟ پس از بازگشت مادرم از مکه، دوباره ایشان به همراه خواهرم برای تحویل جنازه پدرم راهی مکه شدند. پس از آزمایش DNA به مادرم گفتند که یک روز باید منتظر بماند تا جواب آزمایش با نمونهها تطبیق داده شود. اما همان شب ماجرای حمله به سفارت عربستان پیش آمد و به دلیل قطع ناگهانی روابط دیپلماتیک ایران و عربستان، مادرم و خواهرم و دیگر خانوادههای شهدا را از عربستان دیپورت کردند و پروسه تحویل جنازهها ماهها عقب افتاد.
حملهکنندگان به سفارت حالا کجا هستند که جواب ما را بدهند؟ قرار بر این بود که کشور عربستان مادرم و خواهرم را به سرزمین مقبرهالشهدای ایرانیها ببرد، اما همین حملهکنندگان به سفارت باعث شدند عربستانیها نیز به خانواده ما بیاحترامی کنند. پس از چند ماه انتظار، پیکرهای شهدا به ایران آمد، اما آنها را به کهریزک بردند و به ما تحویل ندادند و ادعایشان هم این بود که در حال آزمایش روی پیکرها هستند، اما چرا هنوز جواب آزمایشها را اعلام نکردهاند؟ چرا 17 روز مسوولان کشور خودمان ما را در انتظار تحویل پیکر پدرمان گذاشتند؟ از جناب قاضی عسگر سوال میکنم که چرا برای یک کاروان 140 نفره فقط سه مسوول باید حضور داشته باشد. درحالی که رییس کاروان نام داماد خودش را هم به جای خدمه کاروان رد کرد و معاونش نیز اصلا در محل حادثه حضور نداشت. سوالهای ما بسیار است و دلیل عدم نظارت سازمان حج و زیارت روی کاروانهایش از مهمترین سوالهای ماست. چه کسی میتواند تضمین دهد که امسال یا در سالهای آینده باز هم شاهد تکرار چنین فجایع تلخی نباشیم؟»
درددلهای نجمه گودرزی و همینطور انتقاداتش از مسوولان و مدیران حج و زیارت کشور را شنیدیم؛ ناگفتههایی عجیب و بهتآور که تا این لحظه کمتر در جایی گفته شده بود و حالا باید منتظر واکنش مسوولان امر باشیم. اما مسالهای که بیش از هر چیزی حالا اهمیت دارد جلوگیری از تکرار چنین فجایع تلخی است؛ نکتهای که این فرزند شهید هم در گفتههایش به آن اشاره کرد و گفت دلیل پیگیری هایشان برای شناخت و محاکمه مقصران، جلوگیری از تکرار آن است.
نظر شما