سلامت نیوز:بر اساس محاسبه نرخ بازماندگی از تحصیل در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله (لازمالتعلیم)، استان زنجان كمترین نرخ بازماندگی از تحصیل را در مردان و زنان داراست و به دنبال آن استانهای گیلان و اردبیل در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. همچنین بیشترین مقدار از این نرخ در همان رده سنی به استانهای سیستان و بلوچستان، كرمان و یزد تعلق گرفته است كه با توجه به نرخ بالای آنها از متوسط كشور، واژه بحران برای این استانها به كار برده میشود.
به گزارش سلامت نیوز، جوان نوشت: حال آنكه با توجه به نتایج بهدست آمده از سرشماری نفوس و مسكن سال ۱۳۹۵ جمعیت مردان بیسواد نسبت به بیسوادان زن گروه ۶ تا ۱۴ ساله بیشتر است؛ هرچند كه جمعیت باسوادان مرد نسبت به زنان باسواد در همین گروه نیز بیشتر است. آگاهی نداشتن از اهمیت تحصیل، فقر، نبود امكانات لازم مانند مدرسه و آموزگار برای تمام اقشار جامعه از جمله علتهای تحصیل نكردن معرفی شدهاند كه به گفته معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، فقر دلیل بازماندن از تحصیل نیمی از كودكان است كه تنها ۵۰درصد از آنان، تحت حمایت سازمان بهزیستی و كمیته امداد قرار دارند.
در حالی كه مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودكفایی كشور به طور رایگان گسترش دهد، اما محرومیت از تحصیل و ایجاد ریشههای بیسوادی از سنین كودكی یكی از معضلاتی بوده كه همواره برخی از مناطق كشور را با خود درگیر كرده است. از نظر قوانین كشور، بیسواد به كسی میگویند كه خواندن و نوشتن نمیداند و باسواد فردی است كه دوره ابتدایی را طی كرده باشد و بین این دو كم سواد تلقی میشود.
مبنای رسیدن به آمار بیسوادی نیز سرشماری نفوس و مسكن و خود اظهاری افراد است، چنانچه این روش در 75 كشور دنیا استفاده میشود. اكنون نیز طبق آخرین سرشماری از محاسبه نرخ بازماندگی از تحصیل در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله (لازمالتعلیم) و بررسی آن بر حسب جنس و استان، بحران بیسوادی در سه استان سیستان و بلوچستان، كرمان و یزد به اوج رسیده است و استانهای زنجان، گیلان و اردبیل در جایگاه كمترین نرخ بازماندگی از تحصیل قرار گرفتند. همچنین نرخ بازماندگی كل كشور برای گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله2/61 درصد محاسبه شده كه بسیار قابل تأمل توصیف میشود.
استانهای دارای كمترین و بیشترین نرخ بازماندگی از تحصیل ۶ تا ۱۴ سالهها
در گروه سنی ۶ تا ۱۴ سال، استان زنجان (1/42 درصد) كمترین نرخ بازماندگی را از تحصیل در مردان و زنان داراست و به ترتیب استانهای گیلان (1/46 درصد) و اردبیل (1/95 درصد) در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. از سوی دیگر بیشترین مقدار این نرخ را استان سیستان و بلوچستان (7/61درصد) به خود اختصاص داده است و پس از آن استانهای كرمان (4/52 درصد) و یزد (3/52 درصد) قرار دارند. با توجه به آنكه نرخ بازماندگی از تحصیل استانهای مذكور از متوسط كشور (2/61 درصد) بسیار بیشتر است، به نظر میرسد در حالت بحرانی به سر میبرند.
همچنین استان سیستان و بلوچستان در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال نیز (اعم از مرد و زن) بیشترین مقدار نرخ بازماندگی از تحصیل را به خود اختصاص داده است.
سیستان و بلوچستان دارای كمترین میزان شكاف جنسیتی سواد
این در حالی است كه بر اساس محاسبه جمعیت مردان بیسواد در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله نسبت به زنان بیسواد در همان گروه سنی استان قم بیشترین میزان را در این رده سنی به خود اختصاص داده است و در مقابل استان سیستان و بلوچستان (95/87 درصد) كمترین مقدار شكاف جنسیتی سواد را به خود اختصاص داده است كه نشان میدهد مردان بیسواد نسبت به بیسوادان زن در گروه سنی ۶ تا ۱۴ ساله، از تعداد كمتری برخوردار هستند.
همچنین بر اساس اطلاعات مركز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت رفاه، استان اردبیل با نرخ بازماندگی از تحصیل 59/1 درصد، دارای شكاف جنسیتی 57/115 درصدی است. یعنی این استان، علاوه بر كم بودن تعداد بیسوادان مرد و زن در گروه سنی ۶ تا ۱۴ سال، مقایسه جنسیتی بیسوادان استان نام برده نشان از وضع سواد بهتر زنان آن دارد. از طرف دیگر، برعكس استان اردبیل، استان سیستان و بلوچستان (7/61 درصد) با توجه به بالا بودن نرخ بازماندگی از تحصیل گروه سنی ۶ تا ۱۴ سال، شكاف جنسیتی استان نام برده (84/95 درصد) زنان بیسواد بر بیسوادان مرد همان گروه نیز بیشتر است.
این در حالی است كه با توجه به نتایج بهدست آمده از سرشماری نفوس و مسكن سال ۱۳۹۵ از كودكان لازمالتعلیم در گروه سنی ۶ تا ۱۴ سال، جمعیت مردان بیسواد نسبت به بیسوادان زن این گروه بیشتر است؛ البته جمعیت باسوادان مرد نسبت به زنان باسواد در همین گروه بیشتر است. كه این آمار در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال بر خلاف گروه سنی ۶ تا ۹ سال، نشان میدهد زنان بیسواد نسبت به بیسوادان مرد همان گروه سنی جمعیت بیشتری را به خود اختصاص دادهاند. گفته میشود این كاهش نسبت طی پنج سال اخیر میتواند به دلیل تغییر فرهنگی، اجرای سیاستهای آموزشی همگانی و بهبود امكانات آموزشی یا زیرساختهای آن باشد. هرچند كه باید گفت آمارهای متفاوتی در سالهای گذشته درباره كودكان بازمانده از تحصیل منتشر شده است، اما قبل از شروع سال تحصیلی جدید بود كه وزیر رفاه اعلام كرد ۳۵ هزار كلاس اولی داریم كه به مدرسه نرفتهاند و تا كلاس ششم نیز ۱۴۶ هزار نفر هستند كه از سواد باز ماندهاند. در ادامه نیز علت بازماندگی از تحصیل، فقر فرهنگی در فرستادن دختران به مدارس، مهاجرت، فقر و ازدواج نام برد.
وقتی آمارهای فوق را در كنار گفتههای رئیس سازمان نهضت سوادآموزی میگذاریم كه گفته بود از وضعیت سواد 4 میلیون نفر در كشور اطلاعی در دست نیست. یا اینكه پیش از این بیان داشته «3/5میلیون بیسواد مطلق در كشور وجود دارد و حدود ۳۰ میلیون نفر هم سطح سوادشان حداكثر تا دوره راهنمایی است.» به این نتیجه میرسیم که وضعیت بحرانیتر از حد تصور است. جالب اینجاست این آمار در حالی بوده كه به ادعای وزارت رفاه در ابتدای سال شناسایی كودكان بازمانده از تحصیل به عنوان یكی از شاخصهای فقر آموزشی و همچنین به عنوان یكی از ریشههای كار كودك و كودكان خیابانی در اولویتهای این وزارتخانه قرار گرفت و قرار بود بر اساس روشهای جدید شناسایی این گروه از كودكان و حمایت از آنها برای ورود به چرخه آموزش طراحی به كاربسته شود.
نظر شما