سلامت نیوز:وزارت آموزش و پرورش باید نسبت به ساماندهی دانش آموزانی که به دلیل تخریب مدارس، موقت از تحصیل در مدارس بازماندهاند، راهکارهایی ارائه دهد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: زلزله می آید، ویران میكند و میرود. آنچه میماند، جانهایی زخمخورده از بی مهری زمین است. ویرانی، آوار، مرگ عزیزان، بیخانمانشدن افراد و... محصولات حوادثی تلخ از جمله زلزله هستند كه افراد بسیاری را درگیر خود میكند. در این میان، كودكان با مشاهده این تصاویر و از دست دادن پدر مادر یا عزیزان خود، تحت فشارهای روانی سنگینی قرار میگیرند.
هرچند كه شاید پس از این گونه حوادث اسكان زلزله زدگان، آواربرداری و بهدنبال آن بازسازی مناطق زلزله زده، مهمترین اولویتها به نظر برسند(كه البته نیز همینگونه است) بیشتر ارگانها و نهادها نیز درگیر این موضوع میشوند، اما نكتهای كه نباید از نظر دور داشت، این است كه پس از گذشت مدتی از این حادثه و هنگامیكه توجه عمومی به آن كمرنگتر شد، مشكل اقتصادی و فقر در این مناطق میتواند زمینه بروز رفتارهای خشن را در میان افراد فراهم آورد و در این میان، كودكان به عنوان اولین قربانیان خشونت والدین یا اطرافیان در معرض خطر قرار میگیرند كه به اعتقاد بسیاری از كارشناسان، حضور روانشناس و رفتارشناسان در این مناطق و معاینه افراد میتواند مانع بروز رفتارهای خشن در افراد شود.به خصوص اگر آموز شهای لازم به كودكان داده شود كه نباید به غریبه ها اعتماد كنند زیرا با رفتن امدادگران از منطقه زلزلهزده،كودكان همچنان احساس میكنند همه غریبه ها قابل اعتماد هستند و همین امر باعث انواع خطرها و سوء استفاده ها از كودكان خواهد شد.در این بین نباید فراموش كرد كه خلأهای قانونی نیز خود عاملی بازدارنده در حمایت از كودكان آسیب دیده در این حوادث خواهد شد.
در سالهای اخیر، فعالان حقوق كودك و بسیاری از كارشناسان در انتظار تصویب لایحه حمایت از كودكان و نوجوان در مجلس هستند تا با تصویب آن، مواردی مانند كودكآزاری در جامعه كمتر شود اما هنوز این لایحه لباس قانون نپوشیده است و البته به نظر میرسد كه نمایندگان مجلس نیز انگیزهای برای تصویب این لایحه ندارند اما نباید فراموش كنیم در این گونه حوادث، كودكان و سالمندان از جمله افرادی هستند كه نیاز به حمایت بیشتری دارند. حال این سوال مطرح است كه با توجه به تكرار زلزله در سالهای اخیر در این زمینه چه اقداماتی انجام شده است؟ آیا حمایتهای خاصی از كودكان و سالمندان به عمل آمده است؟در این زمینه، «قانون» گفتوگویی با مطهره ناظری، وکیل دادگستری و رییس هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان انجام داده است كه در ادامه میخوانید.
به طور معمول در زلزله تعدادی از كودكان والدین خود را از دست میدهند و ممكن است توسط آشنایان یا افراد غریبه تحت سرپرستی قرار گیرند. آیا حضانت این كودكان به این افراد واگذار میشود؟ با توجه به اینكه برخی از این كودكان در این حادثه والدین خود را از دست دادهاند، به چه حمایتهای قانونی و عاطفیای نیاز دارند؟
در حادثه زلزله، کودکانی که والدین خود را از دست داده باشند، باید بهزودی شناسایی شوند و پس از ارائه خدمات مشاورهای، نسبت به وضعیت سرپرستی کودک رسیدگی لازم صورت گیرد. در نهایت نیز اگر کودک شرایط تحت سرپرستی قرار گرفتن را در خانوادههای متقاضی داشته باشد،پس از طی روند قانونی فرزندخواندگی، اقدامات لازم در این خصوص به انجام خواهد رسید.
در این زمینه باید گفت، امور مربوط به سرپرستی کودکان و نوجوانان بیسرپرست، به موجب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست مصوب سال 92 با سازمان بهزیستی کشور است و کلیه افراد میتوانند سرپرستی کودکان و نوجوانان مشمول این قانون را با رعایت مقررات مندرج در آن و با حکم دادگاه برعهده گیرند .در واقع براساس این قانون ،زن و شوهری که پنج سال از تاریخ ازدواج آنها گذشته باشد و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند، مشروط به اینکه حداقل یکی از آنها بیش از 30 سال سن داشته باشد، همچنین زن و شوهر دارای فرزند، البته مشروط بر اینکه حداقل یکی از آنها بیش از 30 سال سن داشته باشد، بهعلاوه دختران و زنان بدون شوهر درصورتی که حداقل 30 سال سن داشته باشند، میتوانند درخواست سرپرستی کودکان بیسرپرست را داشته باشند.شایان ذکر است اگر درخواستکنندگان از بستگان کودک باشند، دادگاه با اخذ نظر سازمان و با رعایت مصلحت کودک، میتواند در اعمال برخی شروط دیگر مسامحه كند؛ چرا که بستگان کودک به لحاظ انطباق شرایط فرهنگی و اجتماعی نسبت به سایرین ارجحیت خواهند داشت اما در خصوص کلیه درخواستکنندگان، شرایطی چون سلامت جسمی، روانی و توانایی عملی تربیت و مراقبت از کودک همچنین نداشتن اعتیاد و ... باید احراز شود و همانگونه که میدانیم، کلیه موارد فوق الذکر در جهت رعایت حقوق قانونی و منافع عالیه کودک است. شایان توجه است که سازمانهای مردم نهاد فعال در حوزه حقوق کودک نیز با بهرهگیری از مددکاران و روانشناسان متخصص، قادر به تامین برخی از نیازهای روانی کودکان آسیب دیده در زلزله اخیر هستند اما حمایت قانونی از کودکانی که در حادثه زلزله بی سرپرست شدهاند، از طریق سازمان بهزیستی انجام میشود.
درحال حاضر بسیاری از این كودكان به دلیل تخریب مدارس و نبود امكانات در این مناطق سرگردان هستند ، به نظر شما چه نهادهایی وظیفه دارند حامی این كودكان باشند؟
براساس قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشورمصوب سال 87، سیاستگذاری و اتخاذ تصمیمات در حوزه مدیریت بحران در زلزله، برعهده شورای عالی مدیریت بحران کشور، متشکل از برخی از وزیران و روسای دستگاههای اجرایی بوده و سازمان مدیریت بحران کشور که وابسته به وزارت کشور است نیز وظیفه اجرای این تصمیمات را برعهده دارد. در واقع سازمان مدیریت بحران کشور، موظف به ساماندهی و بازسازی مناطق آسیبدیده و استفاده از همه امکانات و لوازم مورد نیاز از طریق وزارتخانهها، موسسات و شرکتهای دولتی و عمومی، بانکها و بیمههای دولتی، نیروهای نظامی و انتظامی، موسسات عمومی غیردولتی، شوراهای اسلامی، شهرداریها و تشکلهای مردمی است. یکی از وزارتخانههای عضو شورای عالی مدیریت بحران کشور ، وزارت آموزش پرورش است؛ بنابراین وزارت آموزش و پرورش نیز در زمان وقوع بحران، وظایفی برای برون رفت از وضعیت بحرانی و ساماندهی امور مرتبط پس از بحران را برعهده دارد و با توجه به کارویژه اصلی وزارت آموزش و پرورش در بحث آموزش باید به زودی نسبت به ساماندهی وضعیت دانش آموزانی که به دلیل تخریب مدارس، به طورموقت از تحصیل در مدارس بازماندهاند، راهکارهایی ارائه داده و پس از آن نیز نسبت به بازسازی و تعمیر مدارس آسیب دیده اقدام كنند.در این خصوص نصب و راه اندازی کانکسها برای استقرار موقت دانشآموزان و ادامه فرآیند تحصیلی آنها، از راهکارهای مقطعی وزارت مذکور است؛ چرا که با خروج از وضعیت بحرانی باید ساخت و ساز مدارس مناطق آسیبدیده، مورد اقدام جدی مسئولان این حوزه قرار گرفته تا از این رهگذر، تامین آموزش کودکان به عنوان اولویت اساسی مورد تاکید در پیمان نامه جهانی حقوق کودک و قانون اساسی محقق شود.
پس از اسكان زلزلهزدگان و كاهش بخش كوچكی از مشكلات آنها، ممكن است در این مناطق فقر اقتصادی و مشكلات مالی زمینههای خشونت را فراهم آورد و در بسیاری از موارد نیز قربانیان آن، كودكان بیپناه هستند و این خشونت منجر به جرایمی نظیركودكآزاری، تعرض و ضرب و شتم كودكان شود. در این زمینه چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
پس از وقوع زلزله، مقابله با بحران از طریق انجام اقداماتی نظیر تامین رفاه نسبی برای آسیب دیدگان از فوریتهای امدادرسانی محسوب شده و عملیات مقابله با بحران شامل نجات و امداد، بهداشت، درمان، تامین امنیت، تدفین، دفع پسماندها، برقراری شریانهای حیاتی و سایر خدمات میشود. از اقدامات اساسی دیگر، بازسازی و بازتوانی است؛ به صورتیکه پس از وقوع زلزله برای بازگرداندن وضعیت عادی به مناطق آسیبدیده با درنظرگرفتن ویژگیهای توسعه پایدار و ضوابط ایمنی، همچنین با لحاظ مسائل فرهنگی، تاریخی واجتماعی منطقه آسیبدیده، فعالیتهای اساسی باید صورتگیرد.
بنابراین پس از بحران باید درجهت بازگرداندن شرایط جسمی، روحی و روانی و اجتماعی آسیبدیدگان به حالت طبیعی، اقدامات جدی انجام شود و جمعیت هلال احمر نیز هماهنگ با سازمان مدیریت بحران کشور موظف است که همچنان نسبت به ارائه خدمات امدادی، درمانی و کمک به توانبخشی و ارائه خدمات اجتماعی در جهت تسکین آلام آسیبدیدگان پس از برون رفت از بحران نیز تلاش كند؛ ضمن آنکه در جهت مقابله با بحران، اعتبارات لازم نیز برحسب نیاز و برآورد نسبی، باید در قوانین بودجه سنواتی پیشبینی شود که در این خصوص میتوان به ماده 163 قانون امور گمرکی مصوب سال 1390 اشاره كردکه تامین بخشی از بودجه امداد رسانی در حوادث و سوانح را از محل حقوق گمرکی و سود بازرگانی کالاهای واردشده به کشور پیش بینی كرده است. پس باید گفت تمام پیشبینیهای قانونی در خدمت آسیبدیدگان مناطق زلزله زده برای بازگشت به زندگی عادی و درراستای پیشگیری از فقر اقتصادی و فرهنگی است که زمینهساز اعمال خشونت و کودک آزاری خواهد بود. علاوه بر تامین رفاه نسبی و ارائه خدمات روان درمانی، آموزش کودکان، والدین و مربیان در کاهش و پیشگیری از خشونتهای ناشی از بار روانی پس از بحران راهگشا خواهد بود. در این زمینه انجمن حمایت از حقوق کودکان با توجه به تجربیات موثر در بحرانهای ناشی از زلزلههایی مانند جنوب خراسان ، بم و آذربایجان تلاش می كند تا از طریق خدمات مددکاری، روانشناسی و آموزش آسیب دیدگان، آسیبهای متعدد ناشی از بحران زلزله را کاهش دهد . بدون تردید از این طریق زمینه بسیاری از خشونتها و کودکآزاریها از بین خواهد رفت؛ چراکه بسیاری از کودکآزاریها ناشی از ناآگاهی، غفلت و بیتوجهی والدین است؛ بنابراین اتخاذ سازوکارهای پیشگیرانه در مقابله با خشونت و کودک آزاریهای احتمالی در مناطق زلزلهزده ضروری است.
مسئولیت سازمان بهزیستی در قبال خانوادههایی كه این كودكان را به سرپرستی قبول كردهاند، چیست؟
پیش از پاسخ به این سوال، باید بگویم که فرآیند دریافت حکم سرپرستی کودکان و تداوم سرپرستی درخواستدهنده چندان ساده نیست، چنانكه براساس قانون پس از ارائه درخواست سرپرستی کودک بیسرپرست، سازمان مکلف است حداکثر پس از دو ماه، نظر کارشناسی نسبت به صلاحیت درخواستکننده سرپرستی کودک را به دادگاه ارائه دهد. سپس دادگاه با احراز شرایط قانونی که پیشتر اشاره شده و با لحاظ نظریه سازمان بهزیستی ، نسبت به صدور قرار سرپرستی آزمایشی 6 ماهه اقدام میكند. پس از پایان دوره سرپرستی آزمایشی، دادگاه با توجه به نظر سازمان، اقدام به صدور حکم سرپرستی میكند.
پس از آن نیز در صورتی که رفتاربد سرپرست با کودک احراز شود، حکم سرپرستی، پس از اخذ نظر کارشناسی سازمان لغو میشود. همچنین سازمان بهزیستی مکلف است به محض اطلاع از بروز هرگونه اختلال در روند سرپرستی کودک، مداخلههای تخصصی كرده و در صورتی که تشخیص دهد ادامه سرپرستی مطابق مصلحت کودک نیست، با ارائه گزارش لازم تقاضای لغو حکم سرپرستی را از دادگاه كند.
بنابراین مسلم است که جهت حفظ مصالح و منافع کودک، وضعیت وی باید مورد بازدید و مداخلههای کارشناسی مستقیم قرار گیرد. بهاین ترتیب نظارت مستمر بر وضعیت کودکان پس از صدور حکم سرپرستی با منافع عالیه کودک سازگارتر میشود و از سازمان بهزیستی انتظار می روند که مطابق با قوانین از حقوق کودکانی که براثر حادثه زلزله غرب کشور بیسرپرست شدهاند، صیانت كرده و در صورت سرپرستی کودکان، از طریق بازدید و مداخلهگری تخصصی بر سلامت جسم و روان کودک اطمینانیابند.
نظر شما