سلامت نیوز-*امیرهوشنگ مهریاری: اعتماد یک قرارداد متقابل بین زوجهایی است که به دلایل مختلف به هم علاقهمند شده و میخواهند زندگی مشترکی را تشکیل دهند. طبعا پایه و اساس ازدواج اعتماد است.
به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: اگر از همان آغاز آشنایی اعتماد بین طرفین وجود نداشته باشد، ازدواج صورت نخواهد گرفت، ولی اگر با چنین شرایطی ازدواج هم صورت گیرد، معمولا پایه درست و مستحکمی نخواهد داشت. به همین دلیل جلب، ایجاد و نگهداری اعتماد یکی از وظایف اولیه طرفینی است که میخواهند با هم پیمان ازدواج ببندند و زندگی مشترکی را آغاز کنند. در غیر این صورت چنین ازدواجی تبعاتی دارد که هر لحظه زندگی مشترک را دستخوش حوادث قرار میدهد. به هم خوردن اعتماد بین زوجها ممکن است به دلیل رفتارهای یکی از طرفین باشد یا به خصوصیات شخصیتی یکی از آنها برگردد. برای مثال یکی از زوجها شکاک است و بهطور کلی سوءظن دارد. در واقع جنبه منفی رفتار دیگران را بیشتر میبیند و معمولا به دنبال این است که ببیند آیا همسرش کاری بر خلاف میل او انجام میدهد یا نه. گاهی هم شرایط اجتماعی باعث سلب اعتماد میشود.
به عبارت دیگر در جاهایی که ارتباطات مستحکم نیست، آمار طلاق بالاست و همسران معمولا دعوا دارند، طبیعی است که زوجها از این جریان صدمه ببینند و احساس کنند که ممکن است ازدواجشان چندان پایدار نباشد. بنابراین به دلایل مختلف ممکن است بیاعتمادی پیش بیاید و قطعا این بی اعتمادیها در روابط طرفین بسیار موثر است. برای مثال شوهر دنبال این است که ببیند زنش چه کار میکند تا مچش را بگیرد. زن هم همینطور. از سوی دیگر، برخی اوقات بی اعتمادیها به جنبههای کلیتر زندگی زناشویی برمی گردند. برای مثال شوهر درآمد خود را از زنش پنهان میکند یا زن روابط خانوادگی خود را تا حد امکان از شوهرش مخفی نگه میدارد که در این موارد برای زوجها ناراحتی پیش میآید و موجب بروز بی اعتمادی در آنها میشود. در خیلی مواقع عوامل خارجی هم به بی اعتمادی زوجها کمک میکنند. ممکن است خانواده زن به دلیل تجارب خاص خودشان، دختران و خواهران خود را نسبت به اینکه مردان خائن هستند، حساس کنند یا حتی بیاعتمادی به این صورت باشد که چون مادر خانم نسبت به خانواده شوهرش حساس است و رابطه خوبی با آنها ندارد، این حساسیت و بدبینی را به روابط دخترش و خانواده همسرش سرایت دهد و از دخترش بخواهد که مواظب رفتار شوهرش با مادر و خواهرش باشد. به این ترتیب روابط زوجها به هم بخورد.
بی اعتمادی بیمارگونه
گرچه بی اعتمادی زوجها انواع مختلفی دارد، اما آنچه از همه بدتر است بی اعتمادی نسبت به وفاداری است. به عبارت دیگر ممکن است یکی از طرفین فرد مقابل را متهم به خیانت و بی وفایی کند و به دنبال شواهد بگردد. این در حالی است که گاهی اوقات برخی زوجها از شواهد بسیار پیش پا افتاده برای متهم کردن همسر خود استفاده میکنند و به طرق مختلف به بی اعتمادیها در زندگی زناشویی دامن میزنند. آنچنان که بیاعتمادی کامل منجر به از هم پاشیدن رابطه زناشویی میشود. این نوع از بی اعتمادی گاهی به شکل بیمارگونه در میآید. به این معنی که زن یا شوهر به دلایل خیلی سطحی منتظر میماند که همسر خود را متهم به خیانت و ارتباط جنسی با دیگران کند. این حسادت شدید و بیمارگونه بیشتر در مردان دیده میشود. منتها برخی اوقات زنان نیز دچار آن هستند. آنچنان که شوهر به زن بدبین است و او را تحت شکنجه قرار میدهد. در واقع میخواهد به طرق مختلف از زنش اقرار بگیرد که خیانت میکند. از سوی دیگر، زنان هم گرچه در موقعیتی نیستند که شوهر خود را تحت شکنجه قرار دهند، ولی از طریق زبانی همین کار را در مورد شوهرشان انجام میدهند و اقرار میگیرند و این گونه زندگی زناشویی به هم میخورد.
نمود بیاعتمادی والدین در فرزندان
طبیعتا وقتی زوجها بیاعتماد باشند، همین بیاعتمادی در فرزندان هم به وجود خواهد آمد. در واقع بیاعتمادی بین زن و شوهر میتواند منجر به نزاع و کشمکش در خانواده شود و روی روحیه و آرامش روانی خانواده اثر بگذارد. آنچنان که فرزندان را مضطرب، عصبانی و دچار استرس میکند. از سوی دیگر، وقتی والدین نسبت به هم بی اعتماد باشند، این بی اعتمادی را به جنس مخالف نسبت میدهند. برای مثال میگویند که زنان قابل اعتماد نیستند یا مردان همیشه خائناند. از این رو این نگرش در فرزندان ایجاد میشود و بعدا ممکن است که همین رفتار را با همسران خودشان داشته باشند. در واقع همان اتهامی که مادران یا پدران به همسران خود میزنند، فرزندان هم به همسران خود سرایت میدهند.
فضای مجازی، بهانه بی اعتمادی
فضای مجازی دنیای تازهای را ایجاد کرده که افراد در آن ارتباطاتی دارند. اگر زن و مرد آمادگی لازم را برای بدبینی داشته باشند، میتوانند از همین روابط مجازی هم به عنوان بهانه استفاده کنند و به همسر خود نسبت بی وفایی و خیانت دهند تا به این طریق زندگی زناشویی به هم بخورد. البته بدبینی صرفا با فضای مجازی پیش نمیآید. یادم است زمانی که کودک بودم در روستای خودمان مردی به همسرش بدبین بود و صبح که از خانه بیرون میرفت، جلو درب آرد میپاشید که اگر جای پای کسی افتاد به خیانت همسرش پی ببرد. همه به کار او میخندیدند، ولی خودش آن را جدی میگرفت و خانوادهاش نیز از این شرایط شدیدا آسیب دیدند.
به هم خوردن زندگیها با بیاعتمادی
راهکار مقابله با بی اعتمادی آسان نیست. بهطور کلی اساس جامعه باید روی اعتماد باشد. نه تنها در روابط زناشویی بلکه در روابط دیگر هم باید اعتماد وجود داشته باشد. اگر غیر از این باشد همیشه به این فکر خواهیم کرد که سرمان کلاه میگذارند یا اینکهدرصدد هستیم که خودمان سر دیگران کلاه بگذاریم. بنابراین در چنین شرایطی قطعا روابط اجتماعی به هم میخورد. در مورد روابط خانوادگی هم وضع به همین صورت است. به عبارت دیگر باید والدین در تربیت فرزندان خود کوشا باشند و در روابط زناشویی سعی کنند که به مساله اعتماد و لزوم اعتماد تاکید کنند، چرا که در غیر این صورت بی اعتمادی موجب به هم خوردن زندگیها میشود. اگر هم بی اعتمادی به شکل بیمارگونه است، باید زوجها به پزشک متخصص مراجعه کنند تا این بی اعتمادی خود را از بین ببرند. یکی از علل شیوع طلاق بی اعتمادی است، بی اعتمادی به اینکه آیا همسر به حرفی که زده عمل میکند یا نه و به این ترتیب در صورت زیر پا گذاشتن تعهدات دعواهایی پیش میآید که منجر به طلاق میشود.
* روانشناس
نظر شما