سلامت نیوز: اغلب جوانان تصور میكنند با انتخاب دوستانی از جنس مخالف خود، میتوانند به شناخت نسبی از آنها نائل شوند.
به گزارش سلامت نیوز، اعتماد نوشت: دكتر علی شیخالاسلامی، مشاور ازدواج و خانواده و درمانگر اختلالات جنسی و نیز مدیر موسسه مردمنهاد «خانواده سلامتبنیان» است كه در حوزه بحث همسرگزینی و همسانگزینی فعالیت میكند.
او بر این باور است جوانان ما امروز رها شدهاند و هیچ سازمان و نهاد مشخصی پاسخگوی نیازهای آنان نیست و باید برای ساماندهی مسائل جوانان وزرات خانواده و جوانان شكل گیرد تا در كنار سازمانهای مردم نهاد به مسائل جوانان از جمله مقوله ازدواج رسیدگی شود. آنچه میخوانیم مصاحبهای با او پیرامون موسسات فعال در حوزه همسرگزینی و همسانیابی است.
سالهاست كه موضوع ازدواج جوانان به معضلی در جامعه بدل شده است. كمتر كسی به راحتی تن به ازدواج میدهد. از طرف دیگر طبق آمار سال ٩٥ میزان طلاق ٢٢ درصد به نسبت سال قبل از آن افزایش داشته است، علت این مساله را چه میدانید؟
اغلب جوانان تصور میكنند با انتخاب دوستانی از جنس مخالف خود، میتوانند به شناخت نسبی از آنها نائل شوند. در حالی كه این موضوع در غیاب مشاورین كارآزموده و دلسوز جز از چاله به چاه افتادن نیست. دولتها باید تسهیلكننده رسیدن جامعه به حقوق قانونیشان باشند. باید كاری كنیم كه آنان كه مصمم به ازدواج كردن هستند به راحتی به این خواست قانونی خود برسند و دولت در این زمینه باید با ایجاد شغل و شرایط مناسب برای جوانان صرفا به حمایت بپردازد. دولت باید با حمایت از سازمانهای مردمنهاد كمك كند تا این سازمانها نقش موثری در آگاهی دادن به جوانان و فرهنگسازی درست در حوزه ازدواج داشته باشند.
شما از همكاری نهادهای مردمی و موسسات همسریابی به عنوان یك راهحل یاد كردید. چنین موسساتی چطور میتوانند راهنمای آشناییهای منطقیتر برای ازدواج باشند؟
چنین موسساتی باید به صورت بینرشتهای در حوزه خانواده و ازدواج عمل كنند. چرا كه خانواده مقولهای است كه باید از چندین بعد مورد توجه و حمایت قرار گیرد. وجود تیمی مركب از پزشكان، حقوقدانان، روحانیون، جامعهشناسان و روانشناسان در چنین موسساتی باید الزامی باشد. میتوان افراد را برای یافتن موارد مناسب و همشأن خود راهنمایی كرد. مثلا افراد میتوانند پس از مراجعه به چنین مراكزی فرمهایی را پر كنند و اطلاعات خود را به صورت محرمانه در اختیار موسسات فعال در این حوزه قرار دهند. كارشناسان این موسسات هم پس از راستیآزمایی و پس از اینكه صفات و ابعاد شخصیتی متقاضیان روشن شد، میتوانند افرادی را كه به لحاظ خانوادگی، عقیدتی، شخصیتی و... با آنها هماهنگ هستند به آنان معرفی كنند. و بعد افراد میتوانند ملاقاتهای اولیه را دراین موسسات داشته باشند و طی این ملاقاتها برگههایی باید در اختیار آنان قرار گیرد و سوالاتی از آنها پرسیده شود كه نشان دهد حتما در جریان گفتوگوی دو نفره خود توانستهاند به پاسخ پرسشها كه اطلاعاتی در زمینه موارد مهم جهت شناخت درست است، برسند. در صورتی كه طرفین علاقهمند به ادامه گفتوگو بودند، یك یا دو جلسه نیز در خارج از موسسه داشته و پس از آن زمینه آشنایی خانوادهها فراهم شود.
البته شاید با توجه به اینكه معرفی افراد برای مذاكره با یكدیگر بر اساس فرمهایی است كه بر اساس آزمونهای روانشناختی صورت گرفته قطعا بهتر از آشناییهای بیپایه و اساس است اما در ادامه برای حمایت از شكلگیری خانواده سالم چه رویكردی باید دنبال شود؟
پس از ازدواج هم باید این خانوادهها حمایت شوند. میتوان هر ٦ ماه یكبار با زوجین تماس گرفت تا اگر مشكلی دارند به كمك آموزش و با حضور در موسسات اینچنینی نسبت به حل آنها اقدام شود. میتوان یكسری كارگاههای آموزشی را نیز برای شناخت خود و خودشناسی و مدیریت روابط برگزار كرد. همچنین برای كسانی كه مراحل ازدواج خود را پشت سر گذاشتهاند برای غنیسازی ارتباطات اعم از ارتباطات كلامی و زناشویی كلاسهای ویژهای را با قیمتهایی مناسب تدارك دید تا با آگاهی زندگی خود را شروع كنند. نباید به دنبال بالا بردن آمار ازدواج بود بلكه كیفیت ازدواجها باید هدف موسسات همسرگزینی قرار گیرد.
شما كه در این حوزه فعالیت میكنید چه موانعی بر سر فعالیت سازمانهای مردمنهاد وجود دارد. فكر نمیكنید یكی از دلایل عدماعتماد به این مراكز نداشتن مجوز باشد؟
موسسات همسرگزینی از استانداری یا وزارت كشور مجوز دریافت میكنند و در حال حاضر تعداد آنها در تهران از پنج موسسه تجاوز نمیكند. البته قانون خاصی برای چنین موسساتی وجود ندارد و جایگاه خاصی برای اخذ مجوز فعالیت در این زمینه نیست. بهشخصه فكر میكنم شاید فعالیت چنین موسساتی كه در زمینه همسرگزینی فعالیت میكنند؛ نیازی به قانون نداشته باشد. چون سالیان سال، بحث معرفین ازدواج به صورت سنتی اجرا شده و میشود. از گذشته دور یكسری از خانمها به عنوان معرف ازدواج به آنان كه جویای ازدواج بوده و هستند، موردهای مناسبی را معرفی میكنند. موسسات همسرگزینی در واقع نوع تكاملیافته و رسمیترشده همین فعالیتها هستند. ما فقط بحث معرفی را، شكل و شمایلی رسمیتر و علمیتر دادهایم. با قبول مسوولیت در زمینه تامین سلامت طرفین و خانوادههای آنها. به شخصه فكر میكنم در این زمینه خلأ قانونی وجود ندارد. موضوع فعالیتی خلاف شرع و غیرقانونی نیست. ما كاملا در چارچوب عرف، سنت و قانون رفتار كرده و میكنیم. ارتباطات كاملا كنترل شده است و افراد به واسطه فرمی كه پر میكنند، متعهد هستند در چارچوب قانون رفتار كنند. البته همیشه عدهای هستند كه به سوءاستفاده از شرایط میپردازند حتی در حوزه معرفین و لذا با كسانی كه دنبال سوءاستفاده از این موضوع هستند باید برخورد صورت گیرد.
پس سوءاستفاده هم در این میان وجود دارد؟
همهجا امكان سوءاستفاده هست. سایتهایی وجود دارند كه اغلب به دنبال كارهای غیراخلاقیاند و رعایت شرع و عرف برای آنان اهمیتی ندارد. ولی نباید همه را به یك چشم دید. موسساتی هستند كه تمام ملاقاتها را كنترل میكنند. ما به افراد اجازه دوستی نمیدهیم و مسیر ایمنی را برای كسب شناخت و آشنایی منتهی به ازدواج فراهم میكنیم. به نظر من برای اینكه جوانان دچار اشتباه نشوند، پیش از هر چیزی باید به خودآگاهی لازم برسند و با چنین موسساتی بهدرستی آشنا شوند. موسسات باید هویت شفاف و روشنی داشته باشند و پاسخگوی عملكرد خود در قبال افكار عمومی جامعه باشند. چنین موسساتی هیاتمدیره مشخص و مكانی معین دارند. آدرس و تلفن آنها كاملا محرز است و مورد تایید. برای اینكه جلوی سوءاستفاده گرفته شود باید تا چیزی را نمیدانیم و نمیشناسیم وارد گفتوگو نشویم و اطلاعات شخصی و محرمانه خود را در اختیارشان قرار ندهیم.
خوب به والدین و جوانان هم باید حق نگرانی داد بهویژه كه امروز سایتهای زیادی در فضای مجازی وارد این حوزه شدهاند و با كسب ارقامی از جوانان، فضای ناایمنی را برای آنان ایجاد میكنند؟
من فكر میكنم در فضای مجازی نباید دنبال چیزی بود. زمینههای سوءاستفاده با ناآگاهی افراد شكل میگیرد. ما در فضای مجازی سایتهایی را داریم كه مشخصات، هیاتمدیره، دفتر، آدرس، تلفن و... كاملا مشخص است اما سایتهایی هم هستند كه گردانندگان آنها مجهولالهویه هستند. هوشیاری و آگاهی جوانان شرط اصلی موفقیت در این وادی است. آنها باید بدانند اطلاعاتشان را در اختیار چه كسانی میگذارند، چگونه كیسها به آنها معرفی میشوند، شمارهشان در اختیار چه كسانی قرار میگیرد و اطلاعاتشان محرمانه خواهد بود و بعد نسبت به ثبتنام در چنین سایتهایی اقدام كنند؛ نه اینكه اول پول بریزند تا معرفی شوند. این یعنی تجارت؛ تجارت با آبرو و حیثیت مردم.
شما مخالف لزوم كسب مجوز برای فعالیت موسسات همسرگزینی و همسانگزینی هستید؟
من فكر میكنم دولت میتواند چنین موسساتی را ساماندهی كند تا همه علاقهمندان به فعالیت در این حوزه بتوانند با احراز هویت به صورت شفاف فعالیت داشته باشند. مثلا همچنانكه در زمینه فروشگاههای اینترنتی در یك برهه زمانی مداخله كرده و باعث شفافیت فعالیت آنها شد و با اهدای نماد زمینه سوءاستفاده فرصتطلبها را بست، در مورد موسسات همسریابی و همسانگزینی هم میتواند اقدام مشابهی را انجام دهد. یعنی دولت در این زمینه نباید تصدیگری امور را بر عهده بگیرد. ازدواج و تشكیل خانواده امری متاخر به نسبت تشكیل دولتها است. یعنی پیش از اینكه دولتها پا بگیرند مقولاتی مثل ازدواج و خانواده بوده است.
به عنوان یك مشاور ازدواج و خانواده چنین موسساتی چه توقعی از دولت و دولتها دارید؟
دولت یا دولتها باید صرفا به تسهیلگری و حمایتگری در بحث ازدواج و همسرگزینی جوانان بپردازند و وارد تصدیگری نشوند. ما باید كاری كنیم كه آنان كه مصمم به ازدواج كردن هستند بهراحتی به این خواست قانونی خود برسند و دولت در این زمینه باید با ایجاد شغل و شرایط مناسب برای جوانان صرفا به حمایت بپردازد. NGOها در این زمینه بسیار موثرند و دولت برای كمك به آنها میتواند موانع را برطرف كند. موانعی چون دادن مجوز، بیمه، مالیات و تبعیضهای حمایتی كه بعضا باعث میشود عدالت توزیع امكانات از بین برود و نیز برخوردهای سلیقهای كه باعث میشود دولتی در حمایت از یك موسسه اقبال بیشتری نشان دهد و دولت دیگر اقبال كمتر، برطرف شود.
نظر شما