چند روزی است که چالش خانه مجردی در دنیای مجازی توئیتری‌ها به راه افتاده، چالشی که بعد از نمایش «میز کار» حالا توجه‌ها را به سمت خانه‌هایی جلب کرده که داشتنش برای عده‌ای آرزو و برای عده‌ای بحران‌ساز شده است.

استقلال جوانان در گرو چند متر آپارتمان

سلامت نیوز:چند روزی است که چالش خانه مجردی در دنیای مجازی توئیتری‌ها به راه افتاده، چالشی که بعد از نمایش «میز کار» حالا توجه‌ها را به سمت خانه‌هایی جلب کرده که داشتنش برای عده‌ای آرزو و برای عده‌ای بحران‌ساز شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ابتکار ،تصاویر خانه‌های مجردی اگرچه با طنز و شوخی‌های کلیشه‌ای توئیتری‌ها همراه بوده، اما بحث درباره این خانه‌ها به وضعیت اقتصادی جوانان در سال 99 گره خورده است. جوانانی که در کنار تمایل به استقلال از توان لازم برای اجاره خانه‌ای چند متری برخوردار نیستند.تصویر خانه‌های مجردی یکی پس از دیگری تایم‫لاین توئیتر را پر می‌کند.

عکس‌هایی که گاهی تصویر کلیشه‌ای از خانه‌های مجردی را با آشپزخانه‌های کثیف یا اتاق‌های نامرتب به نمایش می‌گذارد، گاهی نمایانگر خانه‌ای نقلی و مرتب است و گاهی در میان تصاویر خانه‌های مینیمال و شیکی دیده می‌شود که محل بحث توئیتری‌ها شده است. خانه‌های مبله، با دیوارهای رنگی و طراحی خاص و چیدمان مخصوصش که توسط برخی از کاربران توئیتر منتشر شده، چالش خانه مجردی و بحث و گفت‌وگوهای توئیتری را به مسیر دیگری هدایت کرده است.

مسیری که از اقتصاد نابسامان و جیب خالی جوانان می‌گذرد. اقتصادی که شرایط را برای استقلال آنها سخت‌تر از گذشته کرده و بسیاری از آنهایی را که از سال‌های قبل زندگی مجردی را آغاز کرده‌اند، با چالش ناتوانی برای ادامه آن روبه‌رو کرده است. در این بین که برخی از عدم توان مالی لازم برای ادامه زندگی مجردی و عده‌ای دیگر از ناتوانی برای آغاز آن سخن می‌گویند، برخی دیگر به شکاف طبقاتی در برخورداری از خانه‌های مجردی پرداخته‌اند.

تصاویر خانه‌های شیک و مبله که برای بسیاری شبیه به تصاویر تبلیغاتی بوده، سبب شده تا کاربران توئیتر دلیل اصلی آغاز چالش را از خاطر ببرند. یکی از کاربران در واکنش به این تصاویر نوشته است:

«ملت عکس خونه مجردی میذارن فقط مبل و فرش توی عکس چهارسال حقوق منه! خوب وقتی خونه مجردیت ۱۵۰ متر توی شهرک غربه، وسایلشم لوکس و مینیماله. دیگه مرتب بودن اون خونه آپشن نیست، وظیفه است.» کاربر دیگری نوشته: «من فهمیدم خونه متاهلی ما، معمولی‌تر از خونه مجردی خیلیاس» کاربر دیگری هم با اشاره به تصاویری که برخی از کاربران از خانه‌های به هم ریخته و نامرتب خود به نمایش گذاشته‌اند نوشت: «شروع کننده داستان خونه مجردی رو با مرکز پردازش زباله اشتباه گرفته بود. خونه بعضی دوستان هم شبیه تفرجگاه ییلاقی ملکه انگلیس بود.»

کاربر دیگری اما نوشته: «یکی گفته بود چقد عکس خونه مجردی‌هاتون شبیه عکسای پینترسته و حقیقا چنتایی که من دیدم از خونه متاهلی ما خیلی رویایی‌تر بود.»اما در این بین عده‌ای هم این عقیده را داشته‌اند که می‌توان خانه مجردی شیک و تروتمیزی با حداقل‌ها تهیه کرد. هرچند بسیاری در واکنش‌ به این افراد گفته‌اند که توان پرداخت همین حداقل‌ها را ندارند و به همین دلیل است که قید زندگی مستقل و خانه‌ مجردی را زده‌اند.

کاربری نوشته: «درمورد خانه، مجردی و غیر مجردی ندارد! شما یک انتخابی می‌کنید برای نحوه زندگی کردن. منابع‌اش جور می‌شود، کیفیتش محقق. عکس‌ها ثابت می‌کند بدون پول زیاد می‌شود با کیفیت زندگی کرد. دو مجرد شلخته که ازدواج کنند بعید است ویرانه گلستان شود.» کاربر دیگری اما نوشته:

«دوره دانشگاه یکی از بچه‌ها می‌خواست مستقل بشه. زیر‌زمین ‌رو می‌خواستن بهش 2 برابر طبقات معمولی اجاره بدن. چرا؟ چون پسر مجرد بود. کلا بی‌خیال شد. کلا خونه مجردی داشتن خودش لاکچریه.»گرچه به اعتقاد بسیاری هنوز هم می‌توان به زندگی مستقل دست یافت اما بسیاری که آن را تجربه کرده‌اند یا آنهایی که فکر زندگی مستقل از خانواده را در سر داشته‌اند اما برآورد اولیه از هزینه‌های زندگی آنچنان با دخل و خرجشان جور در نیامده معتقدند که زندگی مجردی در شرایط اقتصادی کنونی بعید است.

زندگی مجردی اما بدیلی در مقابل زندگی متاهلی در ایران است. ازدواج و تشکیل خانواده اگرچه برای بسیاری امری شیرین و از اهداف اصلی زندگی به حساب می‌آید اما در دهه‌های اخیر از آنجایی که جوانان بدون کمک والدین و در شرایطی حتی با کمک والدینشان توان پرداخت هزینه‌های زندگی مشترک از جمله تهیه خانه و لوازم اولیه را ندارند، رو به تشکیل زندگی مجردی آورده‌‌اند.

هرچند بسیاری معتقدند که جوانان امروزی مادی‌گرا و فرد محور شده‌اند اما عمده دلیلی که جوانان را به سوی زندگی مجردی سوق داده، عدم توان مالی لازم برای تشکیل زندگی است و حالا همین زندگی مجردی نیز به واسطه افزایش قیمت‌ها و کاهش قدرت خرید آنها به رویایی دست نیافتنی بدل شده است.

طبقه متوسط در حال حذف شدن است و این روند باعث شده بسیاری از جوانان فرصت چندانی برای کسب درآمد بالا و بروز توانایی‌های خود نداشته باشند. از سوی دیگر افزایش نابرابری بدان معناست که جوان‌ترها از شانس برابر رقابت با فرزندان ثروتمندان به مانند والدین‌شان برخوردار نیستند و این شکاف به ناامیدی هرچه بیشتر آنها نسبت به آینده دامن زده و این سوال را در ذهن به وجود می‌آورد که «پس سهم جوانان سایر طبقات اجتماعی از زندگی چیست؟»این سوال را بسیاری از کاربران توئیتر در هفته‌های اخیر فارغ از ماجرای «خانه مجردی» هم پرسیده‌اند.

یکی از کابران نوشته: «از ۱۶ سالگی پاره‌وقت و پروژه‌های کوچیک، از ۲۲ سالگی کارمندی و جدی و مستقل‌طور کار کردم. پس‌اندازم صفره که هیچ، برا خرید گوشی از خانواده کمک گرفتم. حالا شاید بگین بی‌عرضه بودم و باهوش نبودم. قبول.

ولی خب مگه قراره زندگی خوب برا همه باهوشا باشه؟ من متوسط چی پس؟ مگه قراره زندگی‌ای که توش میتونی ۱ ماه مریض بشی و کار نکنی، نگران هزینه‌ یک‌هویی نباشی، نگران هزینه‌ خراب شدن وسایل روزمره‌ت نباشی، همه‌‌ش برا آدمای استثنایی پرتلاش باهوش با عرضه زرنگ باشه؟ من آدم عادی چی پس‫؟»زندگی سخت جوانان امروز اما تنها به ناتوانی در داشتن یک زندگی مستقل خلاصه نمی‌شود.

کار مداوم برای درآوردن پولی که کفاف زندگی روزمره را نمی‌دهد، دغدغه برای تامین معاش و مشکلات پیش‌بینی نشده‌ای که همواره وجود دارد و روانی که هیچ زمان آسوده نیست بر مشکلات جوانان افزوده است. یکی از کاربران توئیتر نوشته:

«واقعا فکر کردن بهش فرسوده‌ات میکنه... فکر میکنی کمِ کم ۱۰-۱۲ ساله که داری کار میکنی ولی هیچ چیز با ارزشی دستتو نگرفته... انقدر درگیر کاری که روزای تعطیلم نداری و حتی نمیتونی با کسی وقت بگذرونی. انقدر چیزای دیگه هست که حتی فرصت نداری بهش فکر کنی فقط داری ادامه میدی ببینی چی میشه..‌.»

کاربر دیگری اما نوشته: «‌یه بار که مادرم ازم تشکر کرد بابت کمک‌خرج بودن خونه گفتم من از شما باید تشکر کنم که اجازه میدین تو این سن همچنان تو خونه‌تون زندگی کنم، شب میام جلوم یه غذایی هست بخورم. وگرنه که کجا میشه رسید تو این مملکت، با این وضعیت اقتصادی.»

ناامیدی از نبود آینده، روان پریشانی که حتی لذت اکنون را بر جوانان تلخ می‌کند، در کنار بحران هویتی و فساد، رانت و تبعیض سبب شده تا «مهاجرت» به عنوان بهترین گزینه و راه‌حل در ذهن جوانان مطرح شود. درهای بسته‌‌ای که اصلاح ساختارها را در ایران ناممکن می‌کند سبب شده تا جوانان زندگی را در خارج از مرزهای ایران جست‌وجو کنند.

در این میان اگرچه مسئولان همیشه از توجه‌ ویژه‫شان به مشکلات جوانان سخن گفته‌اند اما تاکنون این توجه ویژه در عمل نمایان نشده است. کرونا و درهای بسته کسب و کارها هم بر این ماجرا دامن زده و ناامیدی‌ها را افزایش داده است. روند رو به تزاید قیمت‌ها اندک دلخوشی‌ها را از جوانانی که وابستگی به قدرت و سرمایه وراثتی ندارند، گرفته است؛ حتی خانه‌های نقلی و کوچک مجردی.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha