به گزارش سلامت نیوز به نقل از بازتاب،اندكي پس از تجمع بيماران مبتلا به M.S مقابل داروخانه هلال احمر و در حالي كه عده زيادي از آنان از كمبود و گراني دارويي با عنوان «Avonex» گلايه ميكنند، دكتر سيدابوالقاسم موسوي، پزشك متخصص و يكي از مديران باتجربه بخش درمان و بيمه در يادداشتي علمي و تحليلي به مقايسه مصرف همين دارو در ايران كه واردكننده اين داروست و انگلستان پرداخته است.
اين بررسي مقايسهاي و آماري به روشني پاسخ برخي سؤالات، نه تنها درباره داروي M.S كه در بسياري موارد ديگر ميدهد.
دكتر موسوي مينويسد: در رابطه با کمبود داروي Avonex و گراني آن تعدادي از بيماران مبتلا به M.S با تجمعي در مقابل يکي از داروخانههاي مهم کشور اعتراض خود را به نمايش گذاشتند.
البته مشخص است که بيمار نقشي در تجويز و نوع دارو ندارد و به علت تجويز و تأکيد برخي از پزشکان محترم برمصرف نوع دارو و حتي مارک آن نياز بيمار شکل گرفته و هر کاستي در عدم برآورده شدن اين تقاضاي ايجاد شده بازتاب خاص خود را خواهد داشت که اين موضوع ميتواند بصورت تجمع اعتراضآميز يا صور ديگر باشد.
Entrofern-B به نام تجاري Avonex از سال 1378 به بازار ايران وارد شد و از بدو ورود با مصرف بالايي روبهرو و هر ساله نيز از رشد چشمگيري برخوردار بوده است. پوشش يارانهاي و بيمهاي اين دارو دسترسي دارو را نيز سهل مينمود و اين دو نيز بازار مصرف را داغ و داغتر مينمود. به طوري که فروش و مصرف بيرويه اين دارو در سال 84 به 55 ميليارد تومان رسيد. در حالي که در تعدادي از بيماران اين دارو بياثر است. ثانياً بعد از مصرف چند دوز امکان تشکيل آنتيبادي در بدن و مقاومت سيستم دفاعي انسان نسبت به آن در برخي از بيماران ديده ميشود که مصرف دارو بايد قطع گردد. ثالثاً مصرف دارو در کليه کشورهاي توليد کننده داراي شرايط خاصي است که به اصطلاح به آن guideline يا پروتکل درماني بيماران M.S ميگويند و بدون درنظر گرفتن مراحل تعيين شده مصرف آن ممنوع است.
جهت روشنتر شدن اين موضوع مصرف و تجويز اين دارو را در انگلستان با كشورمان مقايسه ميکنيم.
تعداد بيماران M.S ثبت شده در ايران 5500 نفر
تعداد بيماران M.S ثبت شده در انگلستان 85000 نفر
درصد بيماران مصرف کننده اين دارو در انگلستان 8/2 درصد بيماران ام اسي است.
درصد بيماران مصرف کننده اين دارو در ايران 56 درصد بيماران است.
هزينه مصرف اين دارو در انگلستان 5/18 ميليون دلار است و در کشور ما 55 ميليون دلار!
سرانه درمان در انگلستان 1100 پوند و در ايران سرانه درمان 3890 تومان!
در ايران نظام سلامت در چگونگي تجويز و مصرف مداخله نميکند.
در انگلستان نظام سلامت در چگونگي تجويز و مصرف مداخله ميکند.
در ايران فرصت هزينه ـ بهرهجويي از فناوريهاي نوين ارزيابي نميشود.
در انگلستان فرصت هزينه ـ بهرهجويي از فناوريهاي نوين ارزيابي ميشود.
در ايران بدون ارزيابي صرفاً به فن آوري اجازه ورود به کشور داده ميشود.
در انگلستان با ارزيابي اعلام ميشود که اين فناوري، هزينه اثربخش هست يا نه.
اين موضوع به عهده سازماني به نام نايس در انگلستان ميباشد.
در ايران بيمار بيمه بايد فرانشيز Entrofern-B را بپردازد و بيمار فاقد بيمه بايد هزينه دارو را از جيب بپردازد.
در انگلستان براي تمام شهروندان نيازمند به Entrofern-B، اين دارو رايگان است يعني دولت هزينه را پرداخت ميکند.
در ايران کنترل آنتي بادي Entrofern-B انداره گيري نمي شود، در انگلستان ميشود.
اين قياس، پرسشهاي بسياري را در ذهن متبلور ميسازد.
1. آيا کشور ايران از نظر علمي و ثروت از انگلستان برتر است که بدون در نظر گرفتن هزينه اثر بخشي و بدون نظارت بر مصرف اينگونه هزينه کردن را القاء ميکند؟
2. آيا از نظر علمي پزشکان انگلستان در حد پائيني قرار دارند که نحوه مصرف و تجويزدارو را نمي دانند و سيستمي ديگر بايد آنرا تدوين نمايد؟
3. به رغم توليد اين دارو در کشور و داشتن مهر تأييد کيفيت مطلوب انگيزه تأکيد بر مصرف خارجي آن به چه بهانهاي است؟ سود کمپاني؟ بي اثر بودن داروي داخلي؟ يا شانتاژ بر عليه داروي داخلي به نفع رقيب خارجي؟
4. يا به علت سيستم نظارتي دقيق نظام سلامت در کشورهاي اسکانديناوي و OECD در نحوه مصرف داروهاي ويژه و داشتن پروتکل درماني در اين خصوص مانع مداخله کمپانيهاي چند مليتي بر ترغيب پزشکان به تجويز بيرويه دارو ميگردند؟
5. يا اينکه توليد داخلي دارو باعث شده که مافياي دارو دست بکار شده و از شيوههاي ناصواب معمول خود براي حفظ بازار در دست خود حتي به قيمت زجر روحي بيماران و با فشار تعدادي از پزشکان و تأکيد آنان بر مصرف يک «مارک» از طريق تقاضاي القايي به بيماران و دولت مردان را تحت فشار بگذارند؟
کدام سؤال صحيح است؟
نگاهي به تعداد بيماران و به تعداد بيماراني که ميبايد از اين دارو استفاده کنند و مقايسه آنان با ساير کشورها پاسخ لازم استخراج ميگردد.
از 85000 بيمار M.S تنها 2380 نفر Entrofern-B مصرف ميکنند.
از 5500 بيمار M.S ايران تنها 3100 نفر Entrofern-B مصرف ميکنند! و اين روند افزايش ادامه دارد.
مسلم است تا وقتي که نظام سلامت کشور براي ورود مصرف و نحوه تجويز پروتکل درماني نداشته باشد، همواره شاهد آن خواهيم بود که کمپانيهاي چند مليتي با ابزار سوء استفاده از بيماران فشار لازم را به دولت وارد خواهند کرد و مسئولان نيز دست پاچه جهت جلوگيري از بحران راه آمده را با شتاب فراوان برگشت ميکنند و اين روش همواره در کشورمان تکرار شده. اين بار در مورد Avonex قبلاً در خصوص داروهاي قلبي و قبل از آنهم در مورد Aperex داروي بيماران کليوي.
اميد است پروتکلهاي درماني داروهاي حياتي در کشور تدوين گردد تا هم پزشک بداند که چه کند و هم بيمار بداند هزينه دارو را چه کسي پرداخت خواهد کرد و دارو اثر بخشي لازم را دارد و هم کمپاني بداند که سود معقول مدنظر سيستم است، نه سودجوئي محض و همه بدانند که سيستم نظارتي نظام سلامت با تقاضاي القايي به شدت برخورد خواهد کرد.
به اميد آن روز و داشتن جامعهاي سالم و سلامت