سلامت نیوز: اقتصاد ایران در سال 99 نوسانات و تنشهای زیادی را در بازارهای مختلف مالی، پولی، سرمایهای، تجارت خارجی و ... تجربه کرد؛ نوساناتی که مخرب بودند و اثر این تخریب همچنان قابل مشاهده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ،در سال 99 نرخ نقدینگی به دلیل نگرانیهای رشدیافته از کاهش ارزش پول ملی و کاهش بهره سپرده بانکی و وضعیت نامناسب درآمدی؛ رشد یافت و با اشتباهات دولت در استقراض از بانک مرکزی، چاپ پول و دست بردن به صندوق توسعه ملی برای تامین هزینههای جاری کشور و شدتیافتن تحریمها و شیوع کرونا؛ همه و همه دست به دست هم دادند تا تورم رو به رشدی را داشته باشیم و به لطف این رشد نامبارک به یکی از پنج کشور جهان تبدیل شویم که دارای اقتصاد با تورم دو رقمی هستند.
برخی از کارشناسان اقتصادی بهرغم اعلام ماهانه و نقطه به نقطه تورم از سوی مراکز رسمی انتشار آمار نظیر بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، نرخ تورم را در مقاطعی بالای 50 درصد تخمین زدند. در این مدت هیچ بازاری در ایران نبود که متاثر از رشد نقدینگی، تورم و نوسانات نرخ ارز لطمه ندیده و دچار تنش نشده باشد. ارز؛ مهمترین متغیر اثرگذار در اقتصاد ایران است، دلیل آن هم وابستگی کامل اقتصاد ایران به درآمدهای ارزی حاصل از نفت است که طی 40 ساله گذشته باعث شده تا اقتصاد داخلی مورد توجه مسئولان قرار نگیرد.
دلار از ابتدای امسال با تغییرات عجیبی روبهرو شد و رکوردهای تاریخیای از خود بهجای گذاشت. از فروردین تا آبان نرخ دلار رشد بسیار بالایی داشت و تغییر لحظهای آن باعث زیرورو شدن اقتصاد ایران شد. این نوسانات رو به رشد تا جایی ادامه پیدا کرد که قیمت ارز به 32 هزار تومان رسید. اتفاقی که باعث شد تا اقتصاد ایران کوچکتر و توان مردم در تامین کالا بسیار کاهش یابد.
بازار سکه و طلا در تلاطم
قیمت طلا در ایران مانند هر کشور دیگری وابسته به قیمتهای جهانی است؛ با شیوع کرونا در جهان، تمایل مردم برای خرید طلا کاهش و در ایران افزایش یافت چراکه نمودار متغیرهای اقتصادی نشان میداد که قیمت اونس جهانی طلا با محدودتر شدن منابع تامین به دلیل بیماری و کاهش عرضه، افزایش خواهد یافت.
به همین دلیل هم بخش عمدهای از سرمایههای خرد و کلان به سمت این بازار رفت. با رشد تقاضا در این بازار هم شاهد رکوردهای تاریخی در قیمت سکه و طلا بودیم به صورتی که سکه به 16 میلیون و هر گرم طلای 18 عیار به حدود دو میلیون رسید! برخی دلیل این اتفاق را فشار حداکثری آمریکا به ایران، رشد نرخ دلار و جذابیت این بازار برای مردم میدانستند که البته بعد از انتخاب بایدن و همچنین کشف واکسن کرونا این وضعیت اصلاح شد.
خودرو؛ در رکودتورمی
خودرو یکی از کالاهایی است که بهرغم تاکید مسئولان صنعتی و مدیران این صنعت، بومیسازی شده و کمتر به خارج وابسته است! با این حال به دلیل نوسانات ارزی و فشاری که به اقتصاد داخلی وارد شد و هزینه تولید را افزایش داد، قیمت خودروها هم افزایش پیدا کرد و این موضوع منطقی است، اما موضوع دیگر این است که قیمتها در بازار آزاد خودرو شاید دو تا سه برابر کارخانه تعیین و با کاهش تولید و عرضه کارخانهها؛ مردم به ناچار به بازار آزاد مراجعه کردند.
افزایش تقاضا به دلیل نگرانی از گرانتر شدن خودرو باعث رشد بیشتر قیمت شد. از طرفی مدیران صنعتی با اظهارنظرهای واهی به این وضعیت دامن زدند. به طور خلاصه بازار خودرو با جهش بیسابقهای روبهرو شد تا جایی که قیمت پراید به 200 میلیون تومان هم رسید!
ولی بالاخره این روند با کاهش نرخ ارز تغییر کرد. در هفتههای اول ریزش دلار بازار خودرو کاهش قیمت تا 50 میلیون تومان را هم تجربه کرد که نشاندهنده کاذببودن قیمتها بود. حالا هر چند قیمتها کمی متعادلتر شده، اما به دلیل ایجاد انتظارات کاهشی و بروز وضعیت رکود تورمی این بازار خریداری ندارد و کسادتر از همیشه به راه خود ادامه میدهد.
قفل قیمت بر بازار مسکن
مسکن مهمترین نیاز مردم به بزرگترین بخش هزینهای سبد خانوار بدل شد. رشد قیمت در بازار مسکن بهقدری بود که امروز میانگین قیمت مسکن را در شهری مانند تهران به 28 میلیون تومان رسانده است. قیمتی که از توان بخش بزرگی از جمعیت کشور که حقوقبگیر با درآمد ثابت هستند خارج است. در کنار این موضوع با کاهش توان مردم در خرید، اجارهها به طرز وحشتناکی افزایش یافت که بعضا از میزان درآمد مردم هم بیشتر است. بازار مسکن هم مانند بازار خودرو در رکودتورمی بهسر میبرد و فعالان این بازار و مردم نمیدانند که باید چه کنند.
از یک طرف قیمتها افزایش پیدا میکند از طرفی توان خرید مردم کاهش مییابد و این دو در تضاد با یکدیگر موجب بروز رکودتورمی در بازار مسکن شده و در واقع قفل محکمی بر این بازار زدهاند.
بازار سرمایه؛ بازاری که اعتماد مردم را از دست داد
مهمترین بازار برای تامین مالی دولت و اداره کشور بازار سرمایه است که با دخالتها و دستکاریهای مداوم و دادن امیدهای واهی به مردم، رشد کاذبی را تجربه کرد و نهایتا این رشد کاذب با ریزش سنگین همراه شد؛ ریزشی که باعث شد تا مردم بخش بزرگی از داراییهای خود را از دست بدهند.
رشد تا شاخص دو میلیون واحد در مرداد ماه یکی از افتخارات دولت و مسئولان سازمان بورس و وزارت اقتصاد به شمار میرفت و برای همین هم به آن می بالیدند ولی زمانیکه این رشد کاذب با سقوط همراه شد کسی مسئولیت آن را به عهده نگرفت و تقصیر را گردن یکدیگر و نهایتا مردم انداختند که چرا شتابزده وارد این بازار شدهاند. این موضوع و از دست رفتن سرمایههای مردم و اعتماد از دست رفته در این بازار، موجب خروج سرمایه و حرکت آن به بازار ارزهای دیجیتالی شده است.
نظر شما