سلامت نیوز:منابع آگاه، از مرگ مشكوك یك معتاد در حال بهبودی در كمپ ترك اعتیاد «اخوان» خبر دادند. بنا به این گفتهها، «سینا نجفی» با كد مددجویی 16885، روز پنجشنبه و پس از آنكه توسط خدمتگزاران این كمپ خصوصی تحت نظر سازمان بهزیستی كشور، مورد ضرب و شتم قرار گرفته، فوت كرده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، به دنبال این اظهارات، داریوش تقیزاده؛ كارشناس مسوول درمان اعتیاد بهزیستی استان تهران هم ، با استناد به گزارشهایی كه از مسوولان این كمپ درمان اعتیاد دریافت كرده، مرگ این مددجو و ضرب و شتم او توسط خدمتگزاران (معتادان بهبودیافته مسوول مراقبت از سایر مددجویان در كمپهای ترك اعتیاد) را تایید اما اعلام علت قطعی فوت را به دریافت نتیجه گزارش پزشكی قانونی موكول كرد.
قصه تلخ بدرفتاری خدمتگزاران در كمپهای ترك اعتیاد، یك قصه قدیمی و بیپایان است و باید سرآغاز آن را متوجه نقصهای جدی در برنامههای درمان اعتیاد دانست؛ مردان و زنانی كه دوران طولانی از عمر خود را در همزیستی با پرآسیبترین بیماری رفتاری سپری كردهاند، نسوج روانشان هم آلوده تحقیرها و توهینهای جامعهای است كه آنان را به سمت اعتیاد هدایت كرده.
درمان این زخمها، بسیار پیچیدهتر از بلعیدن مسكنهای موقتی است كه همه این سالها ارایه شده. حتی بسیار فراتر از آن اعتماد به نفس كاذبی كه به روان آسیب دیده این زنان و مردان تزریق میشود. شمار زیادی از بهبودیافتگان اعتیاد در ایران، چون از درمانهای اصولی و ریشهای محرومند، صرفا به دلیل بینیازی به مصرف مواد پس از سمزدایی، احساس دروغین بهبودی كامل پیدا میكنند در حالی كه تمام وجودشان، بیآنكه بدانند، انباشته از بیشمار زخمهای درمان نشده است كه در بزنگاههای غیر قابل پیشبینی، سرباز میكند و ترشحاتش، بر خود یا دیگری تحمیل میشود.
طی سالهای گذشته، اخبار فراوانی درباره ضرب و شتم منجر به مرگ معتادان و بدرفتاری بهبودیافتگان سابقهدار با معتادان در حال بهبودی در كمپهای مجاز یا غیرمجاز ترك اعتیاد شنیده و منتشر شده و مرگ «سینا نجفی» هم آخرین نیست. پیش از روز پنجشنبه و زمانی كه «سینا» هنوز زنده بود، تعدادی از بهبودیافتگان كه مدت كوتاهی را در مركز «احسان» (تنها مركز نگهداری كوتاهمدت معتادان خیابانی دارای زخم باز و بیماریهای عفونی) و یك كمپ ترك اعتیاد در «ویره» (حوالی شهریار) سپری كرده بودند، در گفتوگو با «اعتماد» از شرایط نامساعد رفاهی و بهداشتی و اقامتی این مراكز و همچنین از بدرفتاری و خشونت خدمتگزاران با معتادانی كه به امید بهبودی و بازگشت به یك زندگی سالم به این مراكز منتقل شدهاند، گفتند.
مصداقهای مورد اشاره این معتادان، خاطره «شفق» را زنده میكرد؛ اردوگاه درمان اجباری «شفق» در سال پایانی دولت دهم، بدون مجوز و با تایید ضمنی مسوولان وقت ستاد مبارزه با مواد مخدر، آغاز به كار كرد و فراریان این مركز، بعدها برای خبرنگاران تعریف كردند كه چطور به هدفهای متحرك برای تخلیه خشم و نفرت و حقارت خدمتگزاران این مركز غیرمجاز تبدیل شدند.«شفق» چند ماه بعد از آغاز فعالیت دولت یازدهم، پلمب شد و مسوولان وزارت بهداشت، بازگشایی مجدد را به اصلاح بسیاری از شرایط غیر انسانی این مركز غیرمجاز مشروط كردند.
بهبودیافتگانی كه هفته گذشته با «اعتماد» حرف میزدند هم، مصداقهایی داشتند كه بیشباهت به شرایط «شفق» سال 1391 نبود: «جیره غذایی در مركز احسان و كمپ ویره در حدی است كه تمام معتادان، دچار گرسنگی و سوءتغذیه شدهاند؛ یك بند انگشت پنیر و یك و نیم نان لواش برای صبحانه، برنج، عدسپلو یا ماكارونی برای ناهار، آب و جو برای شام. (این وضعیت غذایی در حالی است كه به گفته كارشناس مسوول درمان اعتیاد بهزیستی استان تهران، یارانه پرداختی به پیمانكاران این مراكز برای هر معتاد خیابانی منتقل شده از سطح خیابانها، روزانه حدود 28 هزار تومان است.)
بیماران، در طول 30 روز اقامت در مركز احسان و كمپ ویره، فقط سه بار و هر بار به مدت دو دقیقه و با آب سرد امكان استحمام گروهی داشتهاند علاوه بر آنكه تعداد جمعیت مقیم در مركز احسان هم بیشتر از ظرفیت 400 نفری این مركز و حدود 480 نفر بوده است. پاسخ هر اعتراض به شرایط نامناسب مراكز (مركز احسان و كمپ ویره) ضرب و شتم با شلنگ و چوب توسط خدمتگزاران است. پزشك مراكز، هرگونه اعتراض مددجویان را با توهین پاسخ میدهد. مسوولان مركز احسان میگویند امكان تهیه داروهای ضروری را ندارند و تنها داروی موجود در این مركز، قرص مسكن (به تعداد بسیار محدود) است و حتی معتادان مبتلای ایدز در مركز احسان، داروی ایدز دریافت نمیكنند.
(در حالی كه وزارت بهداشت موظف است برای تمام مبتلایان ایدز، در هر نقطه از كشور كه باشند، داروی كافی و رایگان برای جلوگیری از پیشرفت بیماری و انتقال ویروس فراهم و توزیع كند) در مركزی كه مخصوص نگهداری معتادان دارای زخم باز و مبتلایان هپاتیت و ایدز است، نه تنها از ظروف یكبار مصرف (برای پیشگیری از انتقال عفونت) خبری نبوده ، تمام ظروف غذاخوری، ظروف استیل است كه آن هم با آب و بدون هیچ مایع شستوشو یا ضدعفونیكننده، آبكشی میشده.
امكان مشاوره فردی با روانشناس مركز احسان برای معتادان در حال بهبودی وجود نداشته (در حالی كه مهمترین اصل بهبودی بیماریهای رفتاری، بنا به تاكید تمام درمانگران اعتیاد، توانمندسازی روانی بیماران است تا با تقویت قوای روحی و بازیابی روانی خود، در مقابل آسیبهای آتی اعتیاد و وسوسه بازگشت به مصرف مواد مصون بمانند.)»
كارشناس مسوول درمان اعتیاد بهزیستی استان تهران در گفتوگو با «اعتماد» به این اعتراضات پاسخ داد؛ برخی را تایید كرد و نیازمند پیگیری و رفع دانست و برخی را هم قبول نداشت. واقعیت این است كه مركز «احسان» كه شهریور ماه سال گذشته، با تابلوی «تنها مركز نگهداری موقت معتادان خیابانی دارای زخم باز و عفونی» افتتاح شد، مشكلات متعددی دارد. مشكلاتی كه هفته گذشته، دوبار مسوولان را واداشت كه از این مركز بازدید كرده و در جریان این مشكلات قرار بگیرند.
پاسخهای داریوش تقیزاده؛ كارشناس مسوول درمان اعتیاد بهزیستی استان تهران به پرسشهای «اعتماد» درباره مشكلات مددجویان مراكز «احسان» و «ویره» و تشریح جزییات مرگ تلخ مددجوی مقیم در كمپ «اخوان»
آخرین بازدید تیم نظارت ما از مركز احسان، ساعت 10 و نیم شب سهشنبه هفته گذشته بود كه این بازدید تا دو ساعت بعد از بامداد هم طول كشید.به نظرم، بعضی از این اطلاعات، غلط است. مركز احسان، تنها مركز درمان اعتیاد است كه به دلیل شرایط بیماران و احتمال انتقال عفونت، غذای این مركز از رستوران تهیه میشود. البته معتاد تحت درمان، در ماه اول بهبودی، غذای بیشتری نیاز دارد اما وقتی ما برای هر معتاد مقیم در این مركز، روزانه فقط 28 هزار تومان پرداخت میكنیم، این رقم با هزینههای جاری و قیمت برنج و باقی اقلام غذایی همخوانی ندارد.
من ناكافی بودن حجم غذا را رد نمیكنم اما شرایط جسمی بیماران هم در مطالبه غذای بیشتر تاثیر داشته. اوایل هفته گذشته، من از كمپ ترك اعتیاد «ویژه» بازدید كردم كه 100 بیمار داشت و با تكتك بیماران هم صحبت كردم و اتفاقا، ناهار بیماران، ماكارونی بود و حجم قابل توجهی هم داشت. از بیماران پرسیدم وضعیت غذا در این مركز همیشه همینطور است؟ گفتند حجم ناهار زیاد است ولی كمیت صبحانه و شام كم است.
از شهریور ماه سال گذشته و تا امروز، تقریبا هر ماه از مركز احسان بازدید كردهایم. یكی از مشكلات مركز احسان، كمبود داروست. بیماران مركز احسان، دارای زخم باز هستند و به چركخشككنهای قوی نیاز دارند. قرار بود وزارت بهداشت داروی مورد نیاز مركز احسان را تامین كند ولی حالا هزینه تامین دارو هم به هزینههای این مركز اضافه شده.
تا امروز، مسوول مركز، دو بار به دلیل حجم بالای دارویی كه برای بیماران به همراه داشته دستگیر شده. من با رییس بیمارستان ورامین صحبت كردم و قبول كردند كه داروهای مورد نیاز بیماران را از داروخانه بیمارستان بگیریم اما هزینه این دارو را با قیمت آزاد از ما دریافت میكنند در حالی كه من تا امروز بارها با وزارت بهداشت مكاتبه كردم ولی هیچ اتفاقی نیفتاده. همین امروز به داروخانه بیمارستان سر بزنید و بپرسید كه وضعیت تامین داروی مركز احسان چگونه است. ماهانه، 50 میلیون تومان هزینه دارو برای مركز احسان پرداخت میكنیم.
اگر مایل باشید میتوانید ضمن بازدید از مركز احسان، پزشك این مركز را هم ببینید. اصلا فردی نیست كه به كسی بیاحترامی كند. ایشان یكی از پزشكان متعهدی است كه در پر خطرترین شرایط كار میكند. ما در مركز احسان دو روانشناس داریم كه برای بیماران و در طول 20 روز بعد از سپری شدن دوره قرنطینه بیماران و تا زمان انتقال به كمپهای بلندمدت ترك اعتیاد، برای هر گروه، دو جلسه گروه درمانی برگزار میكنند. اطلاع دارم كه جلسات گروهدرمانی بدون هیچ مشكلی برگزار میشده ولی ممكن نبودن مشاوره روانشناسی تك به تك بیماران را پیگیری میكنم.مركز احسان، برای 400 نفر ظرفیت دارد.
میتوانم طبق آمار ماهانه مركز به شما بگویم كه شاید یك روز تعداد بیماران در این مركز، 402 نفر بوده ولی یك روز هم 300 نفر و یك روز هم 270 نفر بوده. تعداد بیماران این مركز هیچگاه بیشتر از ظرفیت نبوده و امكان ندارد كه 480 نفر در مركز احسان باشند چون مدیر مركز باید به من سند مالی بدهد و شاید در یك روز كه باید 120 نفر به اردوگاه فشافویه اعزام میشدند، تعداد بیماران بیشتر از ظرفیت بوده ولی این تعداد بیشتر از ظرفیت، فقط برای یك روز بوده چون ما برای ارجاع بیماران از مركز احسان به مراكز اقامتی بلندمدت، نیازمند معرفی مركز جدید هستیم و بیماران هم باید قبل از اعزام، واكسن هپاتیت بزنند و مدیر مركز هم باید برای ارجاع بیماران، حكم بگیرد.
زمانبر بودن این پروسه شاید باعث شده دو یا سه روز متوالی، تعداد بیماران در مركز احسان بیشتر از همان ظرفیت 400 نفره باشد. در مركز احسان، بیماران هفتهای دوبار حمام میروند. حمام گروهی در این مركز غیر ممكن است چون فضای حمام مركز احسان، طوری است كه حتی سه نفر هم نمیتوانند باهم وارد شوند. شاید در كمپهای اقامتی ما كه ساختمان قدیمی و حمامهای بزرگ دارد، 4 نفر هم بتوانند حمام كنند ولی شرایط فیزیكی مركز احسان چنین امكانی ندارد و بعید میدانم چنین اتفاقی افتاده باشد.
البته من این موارد را پیگیری میكنم ولی كارشناس بهداشت هم از این مركز بازدید و شرایط را بررسی میكند و حتی در بخشنامهای اعلام كردیم كه باید در مراكز بزرگ موضوع ماده 16 (اردوگاههای درمان اجباری) كارشناس بهداشت مستقر باشد. وضعیت غذا و بهداشت مركز اخوان و شفق هم هر سه یا چهار روز یك بار توسط كارشناس بهداشت مورد بازدید قرار میگیرد و من هم حدود یك ماه قبل از مركز احسان بازدید كردم و تیم ناظر هم تا امروز مشكل بهداشتی از این مركز گزارش نداده.
من هم در بازدیدهایی كه دارم، وضعیت تمام امكانات بهداشتی را چك میكنم و در همان بازدید آخر هم، جریان آب گرم در حمام برقرار بود. اما به هر حال ما هم هر ساعت در آن مركز حضور نداریم و حتما در بازدید بعدی، این موارد را كنترل میكنم. در مركز احسان، 45 خدمتگزار به علاوه 20 نفر كارمند مشغول كار هستند. ممكن است برخوردی هم صورت گرفته باشد.
یعنی 20 نفر شلوغ كنند و با آنها برخورد بشود ولی این برخورد از نوع ضرب و شتم نبوده بلكه برخوردهای جدی بوده. مسوول مركز احسان هم به ما گفته كه اگر بدرفتاری در زمان غیبت او اتفاق افتاده، اسامی مقصران را به او دادهاند و این افراد از آن مركز جابهجا شدهاند.
ظهر پنجشنبه، در كمپ اخوان، بیماری به نام نجفی كه معافیت پزشكی و سابقه خودزنی و سابقه درگیری با بیماران داشته و حتی بر اثر درگیریها، یكی از بیماران زخمی برداشته كه 10 تا بخیه خورده، تشنج ایجاد میكند و با تكهای شیشه، مددجویان را تهدید میكند كه باید از این مركز خارج شود. نیروهای مركز، این مددجو را از بقیه جدا میكنند و درگیری بین این بیمار و نیروهای مركز اتفاق میافتد.
او را از بخش به محل دیگری منتقل میكنند اما برای جلوگیری از خودزنی بیمار، دست و پای بیمار را فیكس میكنند. بهیار مركز هر نیم ساعت به او سر میزده و در یكی از دفعات متوجه میشود كه بیمار، علایم حیاتی ندارد. بیمار را با آمبولانس به بیمارستان منتقل میكنند و در بیمارستان اعلام میشود كه بیمار، فوت كرده.
به پلیس تلفن میزنند و پلیس هم به بیمارستان میآید و در گزارش خود وجود كبودیهایی بر نیمه پایین بدن بیمار را تایید میكند. از مسوول مركز پرسیدم كه چه اتفاقی برای این بیمار افتاده و گفت ظاهرا ایشان را در مسیر انتقال و جداسازی، با چیزی زدهاند كه من هم گفتم این اقدام غیرقانونی بوده ولی به گفته مسوول مركز، این مددجو، غیرقابل كنترل بوده است.
پزشكی قانونی، صبح شنبه با معاینه جسد، گزارش تهیه كرده و خانواده بیمار هم از قم به تهران آمدند و جسد را برای دفن منتقل كردند. برای اعلام علت فوت بیمار، در انتظار اعلام نتیجه پزشكی قانونی هستیم كه آیا این مددجو بر اثر سكته یا همان برخوردها فوت كرده و پس از اعلام نتیجه، میزان قصور و پیگیریها را انجام خواهیم داد.
نظر شما