سلامت نیوز: آیا جزو آن کسانی هستید که دائما از سوی همسرتان مورد پرخاشگری کلامی قرار می‌گیرید؟ آیا اغلب از خود می‌پرسید که چرا شریک زندگی‌تان نسبت به شما پرخاشگر است؟ ایا ناراحتید که چرا همسرتان هیچ احترامی برای شما قائل نیست و هرگز احساسات شما را در نظر نمی‌گیرد.

در برابر همسری که به شما پرخاشگری و بی‌احترامی می‌کند، چه باید کرد؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از سواد زندگی، در برابر همسری که به شما پرخاشگری و بی‌احترامی می‌کند، چه باید کرد؟«تابناک با تو» - آزار روانی یا کلامی می‌تواند به اندازه‌ای به عزت نفس شما آسیب وارد کند که یا قادر به تشخیص آنچه اتفاق می‌افتد نباشید، یا ندانید که چگونه برای رفع آن اقدام کنید. بنابراین، اگر در این شرایط هستید، در این درس، دستورالعمل‌هایی برای کمک به شما ارائه می‌کنیم.

روابط زناشویی همیشه پیچیده است، اما خطوط قرمز خاصی وجود دارد که هرگز نباید از آن‌ها عبور کرد. به عنوان مثال، اگر شریک زندگی شما به صورت کلامی به شما پرخاش می‌کند، مهم است که اقداماتی را انجام دهید تا این کار او تبدیل به یک عادت نشود.

آیا جزو آن کسانی هستید که دائما از سوی همسرتان مورد پرخاشگری کلامی قرار می‌گیرید؟ آیا اغلب از خود می‌پرسید که چرا شریک زندگی‌تان نسبت به شما پرخاشگر است؟ ایا ناراحتید که چرا همسرتان هیچ احترامی برای شما قائل نیست و هرگز احساسات شما را در نظر نمی‌گیرد. واقعیت این است که، مشکلات ارتباطی مثل مورد شما، یکی از عوامل اصلی احساس نارضایتی در روابط عاشقانه است.

روابط انسانی پیچیده است و مسئولیت اغلب یک طرفه نیست. به هر حال، یک زوج از دو نفر تشکیل شده است که در پویایی مشترک شرکت می‌کنند. زندگی‌ای که بدون همکاری هر دو طرف حفظ نمی‌شود.

با این حال، آزار روانی یا کلامی می‌تواند به اندازه‌ای به عزت نفس شما آسیب وارد کند که یا قادر به تشخیص آنچه اتفاق می‌افتد نباشید، یا ندانید که چگونه برای رفع آن اقدام کنید. بنابراین، اگر در این شرایط هستید، در این درس، دستورالعمل‌هایی برای کمک به شما ارائه می‌کنیم.

آیا مشکل پرخاشگری کلامی همسر است یا وجود مشکلی ارتباطی در رابطه شما؟

اولین جنبه‌ای که باید در نظر داشت این است که تصور شما از صمیمی‌ترین روابطتان همیشه درست نیست. در واقع، آسیب‌پذیری عاطفی شما زمانی که در سطح عمیقی با دیگری ارتباط برقرار می‌کنید، می‌تواند باعث شود که خود را قربانی تصور کنید و به دیگری به عنوان مجرم برچسب بزنید. با این حال، در واقع، مشکل ممکن است واقعاً یکی از ارتباطات باشد.

سانچز-آراگون و دیاز-لوینگ شش الگوی ارتباطی ممکن را در یک زوج توصیف کردند که به رضایت تجربه شده توسط هر دو شریک مربوط می‌شود.

برخی از این سبک‌های ارتباطی (مانند منفی یا خشونت آمیز) به وضوح مضر هستند و شامل تحقیر، توهین و بی احترامی می‌شوند. با این حال، دیگر سبک‌های ارتباطی، مانند سبک‌های محتاطانه یا اجتنابی، با نوعی ارتباط سرد و ناگهانی مشخص می‌شوند که ممکن است به شریک زندگی آسیب برساند، اما به خودی خود به معنای پرخاشگری نیست.

این امر به ویژه زمانی مهم است که شیوه‌های ارتباطی و مقابله‌ای هر دو عضو زوج کاملاً متضاد باشد. به عنوان مثال، اگر یکی از طرفین نیاز به صحبت و ابراز احساسات داشته باشد و دیگری اجتناب کند و ترجیح دهد تنها باشد، این تفاوت در شیوه‌های ارتباطی باعث درگیری می‌شود.

اغلب، در این نوع موقعیت‌ها، فشار از طرف شخص صریح‌تر می‌تواند طرف مقابل را وادار کند که خود را کنار بکشد و فرار کند. به همین دلیل، ضروری است که سبک ارتباطی خود و شریک زندگی خود را بشناسید تا بتوانید تعادل را پیدا کنید.

نشانه‌های همسر پرخاشگر کلامی

برای روشن شدن اینکه آیا قربانی پرخاشگری کلامی هستید یا خیر، در اینجا برخی از نشانه‌های رفتاری معمولی از ارتباط توهین آمیز آورده شده است:

۱- شریک زندگی شما بدون اینکه بخواهد شما را بفهمد، قضاوت تان می‌کند.

۲- هر تلاشی برای گفتگو با همسرتان، به فریاد زدن و مشاجره ختم می‌شود.

۳- شما را مسخره می‌کنند.

۴- از صحبت کردن، از طعنه و کنایه استفاده می‌کنند تا شما را در مقابل دیگران آزار دهند و به تمسخر بگیرند.

۵- نسبت به شما همدلی ندارند.

۶- هدف شان تسلط بر شما و کم ارزش دانستن شماست.

۷- همیشه به نظر یا عقاید شما واکنش بدی نشان می‌دهند.

چرا برخی همسران پرخاشگر هستند؟

گاهی اوقات پرخاشگری کلامی و بی احترامی مشهود است هر چند هرگز هیچ توجیهی برای شریک زندگی شما وجود ندارد که بخواهد به شما توهین کند، سرتان فریاد بزند، تحقیرتان کند یا شما را مسخره کند. با این وجود، فهمیدن اینکه این رفتارها از کجا آب می‌خورند، می‌تواند مفید باشد. به عنوان مثال، پرخاشگری کلامی می‌تواند به دلیل یکی از شرایط زیر باشد:

۱- شریک زندگی شما از موقعیت شخصی پیچیده یا استرس زایی عبور می‌کند؛ (مرگ عزیزان، ورشکستگی مالی، شکست تحصیلی و ...) و در نتیجۀ ناتوانی در مدیریت احساسات خود، بحان یا اضطرابش را به صورت واکنش نامناسب نسبت به شما بروز می‌دهد.

۲- به عنوان یک زوج، شما در ارتباطی منفی و خصمانه غوطه ور هستید که هر دوی شما در آن مشارکت دارید. در واقع بی احترامی متقابل است و روند آن رو به افزایش است.

۳- شریک زندگی شما دارای الگوی شخصیتی خاصی است، که با پرخاشگری، تسلط یا عدم همدلی مشخص شده است و در طول زمان آن شخصیت را حفظ می‌کند. این می‌تواند به دلیل آسیب‌های گذشته باشد و نیاز به کار روانشناختی شخصی دارد.

چه کار باید کرد؟

انگیزه‌های اساسی هرچه که باشد، پرخاشگری کلامی و بی احترامی را نباید در یک رابطه تحمل کرد. بنابراین، اگر در این موقعیت قرار گرفتید، برخی از اقدامات زیر را امتحان کنید:

۱- آنچه را رخ می‌دهد، بپذیرید و به وجود آن اقرار کنید

این اولین قدم اساسی است. شما باید از توجیه یا دست کم گرفتن و به شوخی برگزار کردن، رفتارهای همسرتان دست بردارید. مواجهه با این واقعیت و پذیرش آن دردناک است، اما عواقب عاطفی ادامه دادن به آن بیشتر خواهد بود.

۲- دلایلی را که ممکن است باعث پرخاشگری همسرتان نسبت به شما شود، شناسایی کنید

آیا او شرایط سختی را پشت سر می‌گذارد؟ آیا کنترل استرس یا اضطراب برایش سخت است؟ آیا این ویژگی شخصیتی اوست؟ در واقع، همیشه مهم است که بدانیم پشت این نوع رفتار چیست و از کجا آب می‌خورند. سپس، مناسب‌ترین اقدامات را برای حل تعارض خواهید دانست.

۳- خود را قاطعانه بیان کنید

اجازه دهید شریکتان بداند که چه نوع نگرش‌ها و رفتارهای او به شما آسیب می‌زند و چه انتظاراتی از رابطه دارید.

۴- مرزها را تعیین کنید

همه ما گاهی اوقات، روز بدی را پشت سر می‌گذاریم یا در زمان‌های خاصی احساس استرس و عصبانیت بیشتری می‌کنیم. با این حال، خطوط قرمز خاصی وجود دارد که تحت هیچ شرایطی نباید از آن‌ها عبور کرد. این مرزها را به روشنی و شفافی بین خود تعیین و رعایت کنید.

۵- تصمیم بگیرید

وقتی مرزها را تعیین می‌کنید، باید بپذیرید که این‌ها با پیامدهایی همراه است. بنابراین، اگر شریک زندگی شما همچنان به شما بی احترامی می‌کند، از این شرایط نامناسب دور شوید و به رابطه پایان دهید.

شما باید انتخاب کنید

پس از خواندن این درس، اگر اکنون کاملاً مطمئن هستید که شریک زندگی تان به شما پرخاشگر و بی احترامی می‌کند و از نظر عاطفی به شما آسیب می‌زند، پس باید تصمیم بگیرید. در واقع، شما در نقطه عطفی هستید که باید انتخاب کنید، و باید خودتان را، انتخاب کنید.

پایان دادن به یک رابطه همیشه دردناک است. در واقع ترس از تنهایی و احساس شکست می‌تواند فلج کننده باشد. علاوه بر این، دست کشیدن از رویاها و انتظاراتی که با هم ساخته اید آسان نخواهد بود. با این حال، ماندن در یک رابطۀ مضر می‌تواند از نظر روانی و عاطفی برای شما مخرب باشد.

بنابراین، انتخاب کنید که خودتان را دوست داشته باشید، از خودتان مراقبت کنید و به خودتان احترام بگذارید، و جایی نمانید که در ازای آن به شما پیشنهاد مشابهی داده نشود

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha