به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی، ناایمنی ساختمانها که به گفته برخی کارشناسان از ضعف فنی و نبود نظارت کافی در مستحکمسازی سازهها نشأت میگیرد بلای جان مردم شده و تداوم ساخت روشهای سنتی در ساختوسازها، تمایل نداشتن برخی سازندگان و مهندسان ناظر به استفاده از روشهای نوین، عدم اعمال استانداردهای لازم از مهمترین چالشهای این صنعت است.
این درحالی است که در آییننامهها و قوانین گوناگون خصوصا اصل 2800 که مربوط به استانداردسازی ساختمانها میشود بهعلت عدم نظارت و اجرانشدن صحیح آن باعث ساخت و تحویل سازههای غیرمقاوم و غیرایمن به مردم شده است. دراین میان برخی کارشناسان مقصر را سازمان نظام مهندسی میدانند اما برخی کارشناسان دیگر نیز معقتدند که مقاومسازی مسیر خوبی را پیش گرفته و در اجرای سیاستهای خود موفق بوده است و به همین علت اینکه میزان خسارات و تلفات ناشی از حوادث طبیعی به نسبت سالهای گذشته بسیار کمتر شده است.
شروع مشکلات حوزه مسکن؟
مجتبی بیگدلی ریاست مجمع ملی صنعت مسکن و ساختمان درخصوص ایمنسازی ساختمانها گفت: از تاریخ 22 اسفند 1374 که عباس آخوندی تمام اموری را که به ارتقای سازمان نظام مهندسی کمک میکرد از وزارت مسکن به این سازمان اعطا کرد از جمله کیفیسازی، نظارت اختراعات، سبکسازی و ارزانسازی ساختمانها را به این سازمان انتقال داد مشکلات حوزه مسکن شروع شد و متاسفانه سازمان نظام مهندسی به جایگاهی به رانتهای پولزا تبدیل شده است و ما تنها کشوری هستیم که کیفیت ساختمانها را نوبتی کردهایم این درحالی است که مردم در طراحی حق انتخاب ندارند و مهندسان مسئولیت را به عهده نمیگیرند درحالیکه باید شرکتها باهم رقابت کنند و در ارائه بهترین خدمات خود نسبت به هم پیشی بگیرند اما نه تنها رقابتی وجود ندارد بلکه شایستهسالاری هم نیست و همین مساله باعث ایجاد فساد شده است.
بیگدلی بیان کرد: سازمان نظام مهندسی بهجای اینکه حقوقی باشد شخصیتی حقیقی دارد و عدهای از مهندسان با نظارت متفاوت نشستهاند و نقشهای را که مردم از قبل پولش را واریز کردهاند باید دوباره پول مجزایی بابت نقشههای اجراییشان بدهند چرا که نقشههای اول اجرایی نیست و مشکل از جایی شروع میشود که نظارت درستی وجود ندارد و به یقین میتوان گفت که 99 درصد آسیبهای زلزلههای کشور ناشی از نظارت ضعیف و ناکارآمد پروژهها در سازمان نظارت نظام مهندسی است و این مساله را باید آقای وزیر در اولویت قرار بدهند و نقش اجرایی و نظارتی را از این سازمان گرفته و صرفا نقش تحقیقاتی و پژوهشی به آن بدهند.
این کارشناس ارشد حوزه راه و شهرسازی درادامه بیان کرد: سازمان نظام مهندسی بهعنوان شخص حقیقی بزرگترین اشتباه را مرتکب شدند چرا که با 30 تا 40 مهندس طرف هستید و هرکدام با نظرات مختلفی درحالیکه ماهیت این نظام باید به حقوقی تغییر یابد و اصلاح شود و مهندسان شرکت بهترین خدمات را به مردم ارائه دهند و شایستهسالاری حکمفرما شود.
زمانیکه این سازمان خدمات مهندسی را بهصورت کوپنی ارائه میکنند درحالیکه قبلا پول آن را از مردم دریافت کرده و تازه چند درصد دیگر هم از قبل نقشههای مردم برای خود برمیدارند باعث شده تا حسابهای نجومی برای این سازمان شکل بگیرد. بیگدلی افزود: بهتر است شرکتهای ساختمانی بخش خصوصی خدمات مطلوب به مردم ارائه دهند و انتخاب آزاد برای مردم را قائل باشند و خدمات خود را بهصورت بیمهای انجام دهند تا درصورت مشکل مردم با یک نفر طرف باشند برای مثال درحادثه متروپل مردم زیاندیده با 30 تا 40 مهندس سروکار داشتند که هیچکدام قبول مسئولیت نمیکرد همچنین باید گفت که در هیچ جای دنیا حتی کشورهای توسعه نیافته نیز این طور خدمات ساختمانی به مردم نمیدهند.
آقای وزیر کشور و معاون عمرانی ایشان چرا سازمان نظام مهندسی را منحل نمیکند؟ مگر نه این است که 99 درصد ساختمانهای تخریبی در زمان نظارت سازمان نظام مهندسی بوده است؟ مگر نباید طبق آییننامه 2800 سقف هیچ ساختمانی درصورت حادثه پایین بیاید اما اتفاق افتاد و چرا در بم در عرض 40 ثانیه 40 هزار نفر کشته شدند؟
ساختمانهایی که آییـــننامه 2800 دارند
محمد شکرچی، رئیس مرکز تحقیقات راه و مسکن درخصوص استانداردسازی ساختمانها به آرمانملی گفت: درسالهای 94 و 95 درمحدوده کرمان ناآرامیهای گستردهای وجود داشت که عمده دلیل آن بهخاطر حرکت زمین بود و بخشهایی از زاگرس بهدلیل شرایط زمینشناختی در برهههایی از زمان دچار ناآرامی میشدند که بهصورت زلزله خود را نشان میداد که هدف از استانداردسازی 2800 برای ساختمان و ایمنسازی در برابر زلزله برای دورههای بازگشت افرادی که دچار خسارت نشوند یا حداقل دیوارها فرو نریزند بنابراین ساختمانهایی که براساس آییننامه اجرا شدهاند باید حداقل خسارت ببینند و خسارتها هم براساس مواردی باشد که در آییننامه ذکر میشود این تجربه در زلزله سرپل ذهاب رخ داد و بیش از 50 درصد خسارتهای این زلزله خسارت در اجزای غیرسازهای بود و خسارتهای سازهای کمتر بود.
این کارشناس مسکن ادامه داد: زلزله هرمزگان با وجودی که 6 ریشتر بود اما تعداد تلفات گزارش شده آن 5 نفر بود و این میزان درمقایسه با 30 سال گذشته و زلزلههایی مانند رودبار و بم که تلفات چندصد یا چند هزار نفری را داشتند بسیار کمتر است و دلیل افت تلفات و خسارتها اجرای استانداردهاست که درست است که بهصورت کامل رعایت نشده اما سازمان نظام مهندسی توجه ویژهای به اجرای آییننامه 2800 داشته است و آییننامه مقررات ملی ساختمان از اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 تدوین شد و مسیر درستی از آن به بعد شروع شد که خوشبختانه از آن به بعد درسالهای اخیر تعداد کشتهها در حوادث طبیعی بسیار کاهش یافته است.
شکرچی بیان کرد: ساختمانهایی که هیچ مقاومتی ندارند طبیعی است که آسیب ببینند متأسفانه در هرمزگان بیشتر ساختمانها از نوع گلی و خشتی بودند که مقاومسازی در آنها صورت نگرفته بود اما بنیاد مسکن در طرحی ملزم به مقاومسازی اکثر روستاها شده است و زلزله هرمزگان نیز 3 زلزله 6 ریشتری دریک منطقه روستایی بود.
درست است که این تعداد زلزله پشتسر هم کمی عجیب به نظر میرسد اما تعداد کشتهها کمتر از 10 نفر است که آمار خوبی است اما باید بهجایی برسیم که زلزله 7 ریشتری هم اگر آمد هیچ کشتهای ندهیم و این مسیر درستی است که مهندسان باید توجه بیشتری به حفظ جان مردم بدهند و منافع مردم را در اولویت قرار دهند.
رئیس مرکز تحقیقات راه و مسکن افزود: طرح مقاومسازی باید در بافتهای روستایی هم صورت گیرد و جزو وظایف بنیاد مسکن است که درحال حاضر بیش از 50 درصد ساختمانهای مقاومسازی شدهاند و درصورت وقوع زلزله دولت با دادن وام بلاعوض و کمک به ساخت خانههایی که بهطور کامل ویران میشود به مردم خسارتدیده کمک میکند همچنین ضروری است که بیمههای کشور بهطور تخصصی وارد میدان شوند و هزینههای ساختوساز را پوشش دهند تا هم کیفیت ساختمانها بالاتر رود و هم درصورت آسیب احتمالی همه بار مالی به دوش دولت نباشد و بیمهها هم بتوانند کمک کنند.
نظر شما