مقدمه و تعاریف
سلامت یکی از مهمترین جنبههای زندگی انسان میباشد. بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، سلامتی به صورت "حالت سلامت کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی" تعریف میگردد. بنابراین تعریف، سلامت یک مسئله چند بعدی میباشد که این ابعاد بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. همچنین در سالهای اخیر، توجه به بعد معنوی سلامت به عنوان یکی از ابعاد سلامت افزایش یافتهاست.
به طور کلی چهار رویکرد را نسبت به سلامت میتوان در نظر گرفت. رویکرد زیست پزشکی در پایان قرن نوزدهم و با دیدگاه مهار بیمارهای عفونی شکل گرفت که از آن به عنوان اولین انقلاب بهداشت عمومی یاد میگردد. در این رویکرد اقدامات بر جنبههای پزشکی و تشخیص و درمان بیماران متمرکز میباشد. نتیجه این رویکرد مهار بسیاری از بیماریهای عفونی، اما صرف هزینههای گزاف در فناوریهای پیچیده پزشکی شد. پس از آن، انقلاب دوم بهداشت عمومی با رویکرد روانشناختی از اواسط قرن بیستم میلادی مورد توجه قرار گرفت. هدف این رویکرد ترویج و تشویق رفتارهای سالم با تاکید بر جنبههای رفتاری بیماری و سلامت بود. در واقع انقلاب اول جهت مقابله با بیماریهای واگیر و انقلاب دوم جهت مقابله با بیماریهای غیرواگیر بود. حاصل این رویکرد، توجه عمیقتر به عوامل غیر طبی تعیینکننده سلامتی بود و مقدمهای بر انقلاب سوم بهداشت عمومی بود. عصر ارتقای سلامت، پس از گزارش لالوند در سال 1974 و اعلامیه آلماآتا در سال 1978 به عنوان اتقلاب سوم و توجه به ریشههای اجتماعی و اقتصادی بیماریها شناخته میشود. اولین کنفرانس ارتقای سلامت در سال 1986 و انتشار منشور اتاوا، به عنوان تاریخ رسمی شکلگیری این علم شناخته میشود. بر اساس این کنفرانس، ارتقای سلامت به عنوان "فرایند قادرسازی افراد برای کنترل عوامل موثر بر سلامت خود" تعریف میگردد. جهتهای اصلی مداخلات ارتقا سلامت مطابق این منشور توسعه سیاستهای سالم بهداشتی، ایجاد محیطهای حامی، تقویت اقدام جامعه، توسعه مهارتهای فردی و بازنگری در سیستمهای ارائه خدمات پزشکی بود. به نظر میرسد چهارمین رویکرد نسبت به سلامت، رویکرد سیستمهای پیچیده باشد. سیر تاریخی علم ارتقای سلامت در شکل-1 به طور خلاصه به تصویر کشیده شدهاست.
در عمل به نظر میرسد، بهداشت عمومی در ایران در مرحله انقلاب اول ماندهاست و رویکرد زیست پزشکی قالب میباشد؛ فلذا نیازمند بازنگری و اصلاح میباشد. دیدگاه پزشکی به سلامت محدود است و تمام ابعاد موثر بر سلامتی را درنظر نمیگیرد. اگرچه رویکرد زیست پزشکی مثالهای موفقیتآمیزی از گذشته دارد مانند ریشهکنی آبله، اما تمرکز این رویکرد بر نبود بیماری است تا ارتقای سلامت به طور مثبت. همچنین این رویکرد از تاثیرگذاری افراد خارج از حرفههای پزشکی جلوگیری میکند. نتیجه توجه صرف به این رویکرد، درمانهایی میشود که ریشه مشکلات یا عوارض بلند مدت آن را تصحیح نمیکنند.
هدف از مقاله حاضر مروری بر پزشکیسازی سلامت و غافل ماندن از سایر عوامل موثر بر آن و نقد دلایل و پیامدهای آن میباشد.
شکل 1-سیر تاریخی وقایع علم ارتقای سلامت
سلامت پدیدهای بیولوژیک یا اجتماعی و راهکار اجتماعی دیدن سلامت
ماهیت پیچیده سلامت و بیماری، تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سلامت و همچنین تأثیر سلامت بر شرایط اجتماعی، نشاندهنده نیاز به وجود رویکرد اجتماعی در نظام سلامت است.
به نظر میرسد هر کدام از انقلابهای بهداشت عمومی رویکرد قبلی خود را تکمیل کرده و آن را نفی نکردهاند، بلکه مواردی که کمتر مورد توجه قرار میگرفتهاند را اضافه کردهاند. بنابراین نمی توان صرفا سلامت را پدیدهای بیولوژیک یا اجتماعی دانست، زیرا شبکهای از عوامل مختلف در سلامت موثر است و باید دیدگاهی جامع شامل در نظر گرفتن تمامی تعیین کنندههای سلامت داشت.
پزشکیسازی سلامت (health medicalization)
پزشکیسازی سلامت فرآیندی است که مشکلات غیر پزشکی به صورت پزشکی و معمولا در قالب بیماری یا ناخوشی بیان و درمان میشوند. پزشکیسازی سلامت یک فرآیند و نه نتیجه میباشد، که پیچیده و دارای ابعاد مثبت و منفی میباشد. این موضوع میتواند در سطوح مختلف اتفاق بیوفتد، از درمان بیماران تا سطح بالاتر تعیین سیاستها و تخصیص بودجهها.
پزشکیسازی به عنوان یک پدیده کامل اجتماعی در نظر گرفته نمیشود، بلکه یک معنای اجتماعی همانند سایر زمینههای اجتماعی است، که در طول تاریخ در حال تکامل است. ارتقای سلامت نیازمند همکاری بسیاری از سازمانها در تمامی سطوح است. افزایش مشارکت و همکاری مردم از طریق آموزشهای عملی و تامین زیرساختهای موثر برای آگاهسازی از نقش موثر افراد جامعه در بهبود شاخصهای سلامتی، یکی از موثرترین راهبردهاست. بحث مشارکت مردم نه تنها در حوزه سلامت بلکه در مباحث توسعه پایدار نیز مورد توجه است. در واقع رویکرد جامعه محوری از اقدامات توسعهای منشأ گرفتهاست.
مطالعات حاکی از آن است که عوامل اجتماعی به عنوان مثال وضعیت سواد حتی بیش از دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی در ارتقای سلامت جامعه موثر است. به عنوان مثال، در یک مطالعه ملی در ایران که بر روی عوامل موثر و پیشبینیکننده مرگومیر کودکان زیر پنج سال انجام شد؛ مشخص شد که عامل مهم پیشبینی کننده مرگومیر این کودکان در ایران بیسوادی و کمسوادی مادران آنها بوده است. این موضوع اهمیت توجه و سرمایهگذاری در تمامی ابعاد موثر بر سلامت را پررنگ میسازد.
دلایل نگاه منحصرا پزشکی به سلامت
سهولت: به نظر میرسد بررسی سلامت تنها از دیدگاه مدل پزشکی به دلیل در دسترستر بودن عوامل برهمزننده سلامتی، سادهتر و زود بازدهتر است. اما بررسی سلامت از دیدگاه اجتماعی نیاز به تغییر و بهبود عوامل بالادستی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و محیطی دارد که در مقایسه کاری زمانبر و دیر بازده است.
منابع اقتصادی و سیاستها: یکی از دلایل گسترش بیش از حد افزایش هزینههای پزشکی، منافع شرکتهای دارویی میباشد. گاهی اوقات صنعت داروسازی و تبلیغات داروها حتی متهم به ایجاد بیماری میشوند. همچنین دولتها بازیگران تأثیرگذار در روند پزشکیسازی هستند. این دولتها هستند که مسئولیت تنظیم و محافظت از ایمنی و سلامت شهروندان خود را برعهده دارند.
تعریف مبهم سلامت: یکی از دلایل پزشکیسازی سلامت و سنجش سلامت از دیدگاه پزشکی، تعریف مبهم سازمان جهانی بهداشت از سلامت است که تا مدت ها غیر قابل اندازهگیری در نظر گرفته میشد.
پیامدهای مغفول ماندن سایر ابعاد سلامت
علی رغم پیشرفتهای حوزه پزشکی و فواید آن، پیامدها و عواقب بسیاری ناشی از نگاه محدود پزشکی به سلامت وجود دارد. نگرانیهایی در خصوص کمتوجهی به آزادی انتخاب بیماران در خصوص سرنوشت خود در تلاقی تعارض منافع دولت، شرکتهای خصوصی، بیمهگران و سیستمهای مراقبتهای بهداشتی وجود دارد. فقدان حاکمیت و نظارت ممکن است منجر به تبعیض، محدودیتهای مستقیم و غیرمستقیم در حق انتخاب بیماران، سردرگمی بین تعاریف مبتنی بر شواهد و فرهنگی بیماریها، مداخلات بهداشتی با حمایت و مشارکت ضعیف مردم و نهایتا عدم پایداری سیستمهای مراقبت بهداشتی همگانی شود.
پیامدهای مربوط به پزشکیسازی سلامت را میتوان در دستههای زیر تقسیمبندی نمود:
- مشکلات سلامتی شامل آسیبهای سلامتی، تشخیص و تجویز بیش از حد، مخاطرات اقدامات تهاجمی و عوارض دارویی داروهای تجویز شده میباشد.
- مشکلات اقتصادی مانند هدر دادن هزینههای بیماران و سرمایههای دولتی و همینطور هزینههای برطرف نمودن عواقب خطاهای رخ داده میباشد. شواهد نشان میدهد که پزشکیسازی سلامت منجر به افزایش هزینهها و کاهش هزینه اثربخشی میگردد.
- اثرات روانی متعاقب برچسب بیمار زدن به افراد جهت ترغیب درمان و یا فشار برای تنظیم نیازها و رفتار خود برای مطابقت با استانداردهای رایج میباشد.
- اثرات اجتماعی ناشی از نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی، سیاسی و بین فردی در درمان بیماریها مانند درمان اختلال شخصیت مازوخیستی قربانی به عنوان علت خشونت خانگی به جای پیدا کردن ریشه آن.
- گسترش بیماریهای غیرواگیر و نادیده گرفتن نقش سایر عوامل از جمله اجتماعی و اقتصادی، مانع کنترل این بیماریها میشود.
نتیجه
تغییرات سریع وضعیت اجتماعی و اقتصادی، نیاز به داشتن الگو و سیاستهای پاسخ دهنده به این تغییرات در سیستم سلامت را نشان میدهد. اپیدمی و پاندمیهای مکرر عصر حاضر، این نکته را به ما یادآور میشود که علیرغم کنترل بسیاری از بیماریهای عفونی و پیشرفت علم و تکنولوژی، انسان همچنان در مقابل بیماریها آسیبپذیر است، و به نظر میرسد راهکار حفظ ارتقا سلامت را باید با در تمامی عوامل موثر بر سلامت جستوجو نمود. مشارکت جامعه، به ویژه در بین اعضای فقیرتر جوامع، به بهبود سلامت کمک زیادی کردهاست و باید همواره مدنظر متخصصان و سیاستگزاران باشد. رویکرد سیستمی و در نظر گرفتن ابعاد سلامت میتواند نهایتا منجر به ارتقا سطح سلامت جامعه شود.
نویسندگان
نوشا سمیعیفر دانشجوی پزشکی و ارشد بهداشت عمومی دانشگاه ع.پ شهید بهشتی
ملیکا مشهدی دانشجوی داروسازی و ارشد بهداشت عمومی دانشگاه ع.پ شهید بهشتی
فاطمه کشاورز دانشجوی دندانپزشکی و ارشد بهداشت عمومی دانشگاه ع.پ شهید بهشتی
منابع
- World Health Organization (2011). Designing the road to better health and well-being in Europe” at the 14th European Health Forum Gastein. Available at: https://www.euro.who.int/__data/assets/pdf_file/0003/152184/RD_Dastein_speech_wellbeing_07Oct.pdf. Accessed July 28, 2022
- Samieefar N, Golmohammadi M, Rashedi R, Rezazadeh A, Heidarnia MA. The relation of spiritual aspect of nutrition and health. Social Determinants of Health. 2018 Jan 1;4(4):208-16.
- Keshavarz Mohammadi N. Diffusion of complexity science into health promotion research and practice: foundations for a complex future. Health Promotion International. 2021 Oct;36(5):1213-8.
- Yazdi Feyzabadi V, Mehrolhassani MH, Emami M, Khosravi S. A review of approaches to conceptualize health and its determinants: From biomedical approach to one health initiative. Iranian Journal of Epidemiology. 2018 Mar 10; 13:145-54.
- Breslow L. PERSPECTIVES-The Third Revolution in Health. Annual Review of Public Health. 2004 Jan 1;25(1):1-6.
- Getrevising (2022). Biomedical Approach to Health Promotion. Available at: https://getrevising.co.uk/grids/biomedical-approach-to-health-promotion. Accessed July 28, 2022
- Van Dijk W, Faber MJ, Tanke MA, Jeurissen PP, Westert GP. Medicalisation and overdiagnosis: what society does to medicine. International journal of health policy and management. 2016 Nov;5(11):619.
- Conrad P, Mackie T, Mehrotra A. Estimating the costs of medicalization. Social Science & Medicine. 2010 Jun 1;70(12):1943-7.
- Clark J. Medicalization of global health 1: has the global health agenda become too medicalized?. Global Health Action. 2014 Dec 1;7(1):23998.
- Sadler JZ, Jotterand F, Lee SC, Inrig S. Can medicalization be good? Situating medicalization within bioethics. Theoretical Medicine and Bioethics. 2009 Dec;30(6):411-25.
- Kaczmarek E. Promoting diseases to promote drugs: the role of the pharmaceutical industry in fostering good and bad medicalization. British Journal of Clinical Pharmacology. 2022 Jan;88(1):34-9.
- Keshavarz Mohammadi N. One step back toward the future of health promotion: complexity-informed health promotion. Health Promotion International. 2019 Aug 1;34(4):635-9.
- Contino G. The medicalization of health and shared responsibility. The New Bioethics. 2016 Jan 2;22(1):45-55.
- Keshavarz Mohammadi N, Khalife Nilsaz M, Mazaheri M, Ghasemi S, Shakouri S, Moazemi Goudarzi A, Nouri K. Milestones in Health Promotion. Farhang Gostar Nokgbegan. 1st ed. 2016; pp. 19-28.
- Pinder L, Rootman I. A prelude to health for all. InWorld health forum 1998; 19 (3): 235-238 1998.
- Khosravi A, Taylor R, Naghavi M, Lopez AD. Differential mortality in Iran. Population health metrics. 2007 Dec;5(1):1-5.
نظر شما