فصل تابستان بزرگ‌ترین نگرانی حافظان منابع طبیعی است، چراکه افزایش دمای هوا، خطر آتش‌سوزی در جنگل‌ها و منابع طبیعی را به‌ شدت افزایش می‌دهد. 

نابودی تمامی جنگل های کشور تا 50 سال آینده

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، چندی قبل، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری آذربایجان غربی با توجه به افزایش دما در روزهای آتی، از احتمال وقوع آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع این استان خبر داد.میر صمد موسوی با اشاره به پیش‌رو بودن افزایش دما در استان و بروز گرما و خشکی هوا و وجود پوشش علفی و خشک در عرصه‌های منابع طبیعی گفت: طبق بررسی‌های به عمل آمده غالب حریق‌های حادث شده در جنگل‌ها و مراتع استان در خارج از ساعات کاری اداری و روزهای پایانی هفته و ایام تعطیلات اتفاق می‌افتد.


آتش‌سوزی در عرصه‌های جنگلی البته خاص ایران نیست. ترکیه، یونان، ایتالیا، ایالات متحده و کانادا از جمله کشورهایی هستند که طی سال‌های اخیر، گزارش‌های متعددی از آتش‌سوزی در عرصه‌های جنگلی داشته اما تفاوت وقوع حریق در عرصه‌های جنگلی ایران با بسیاری از کشورهای اروپایی یا از جمله کشورهای پیشرفته، ناکافی بودن امکانات اطفای حریق در ایران به دلیل بی‌توجهی دولت‌ها به ضرورت تامین تجهیزات استاندارد و مکفی برای حافظان منابع طبیعی است که در زمان وقوع آتش‌سوزی در جنگل‌ها، دست نیروهای محلی و امدادگران و جنگلبانان از حداقل امکانات مناسب و تجهیزات به‌روز، خالی می‌ماند و با تاثر و اندوه باید شاهد نابودی نعمت‌های طبیعی کشور باشند.


در حالی که مسوولان حافظ محیط زیست و فعالان حفاظت از طبیعت، بارها هشدار داده‌اند که بسیاری از آتش‌سوزی‌ها در عرصه‌های طبیعی عمدی و با انگیزه سوءاستفاده و طمع‌ورزی برای تصرف اراضی است و ضرورت دارد که قوانین مقابله و برخوردهای قهری با سودجویانی که میراث ملی کشور را نابود می‌کنند، تشدید شود تا قدرت بازدارندگی بیشتر داشته باشد، بلااثر بودن آیین‌نامه‌ها و تبصره‌ها هم عامل دیگری است که در زمان وقوع حریق در عرصه‌های طبیعی، امکان هرگونه احیا و نجات‌بخشی منابع ملی کشور را غیرممکن می‌کند.


البته نابودی جنگل‌های ایران فقط به واسطه آتش‌سوزی نبوده، بلکه اقدامات مخرب دیگری هم در 4 دهه گذشته رخ داده که باعث سوختن منابع ملی و میراث طبیعی کشور شده است. چندی قبل، یک فعال محیط زیست هشدار داد: «اگر با همین روند پیش برویم، تا ۵۰ سال آینده تمامی جنگل‌های ایران از بین می‌رود.»


فرزاد علیزاده در گفت‌وگویی که با خبرنگاران داشت این هشدار را مطرح کرده بود که «در ۷۰ سال گذشته، هفت میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس از بین رفته و در حال حاضر تنها پنج میلیون هکتار جنگل در زاگرس باقی مانده است، اینچنین که به نابودی جنگل‌ها و مراتع کشور کمر همت بسته‌ایم تا ۵۰ سال آینده تمامی جنگل‌ها و در ۸۰ سال آینده تمامی مراتع را از دست می‌دهیم.»


علت طرح این هشدار هم این بود که بیشترین تخریب دهه‌های اخیر در جنگل‌های بلوط زاگرس به عنوان ذخایر ارزشمند کشور رخ داده است. علیزاده هم در هشدارهای خود گفته بود: «از ۱۶۵ میلیون هکتار وسعت کشور، ۱۲میلیون هکتار آن جنگل است. جنگل‌های بلوط زاگرس با وسعت 6 میلیون هکتار، ۵۰ درصد جنگل‌های ایران را تشکیل می‌دهند. در عین حال، ۸۰ درصد عشایر کشور و بیش از ۵۰ درصد دام کشور (از مجموع ۶۵ میلیون راس دام) در این منطقه هستند علاوه بر اینکه ۴۰ درصد آب کشور از این منطقه تامین می‌شود.

کشور ما در عرض جغرافیایی (۲۵ تا ۴۰درجه) قرار دارد و بنابراین، کمربند بیابان‌های دنیا از کشور ما می‌گذرد. در حالی که متوسط بارندگی جهانی ۶۰۰ میلیمتر است، در کشور ما ۲۳۵ میلیمتر است (یک‌سوم متوسط جهانی) و بنابراین، کشور ایران از نظر بارندگی در مناطق آب و هوایی خشک و نیمه خشک قرار دارد.همین امر اهمیت جنگل‌های زاگرس را به عنوان وسیع‌ترین رویشگاه جنگلی غیرتجاری (از نظر تولید فرآورده‌های چوبی) گوشزد می‌کند.

متاسفانه طی سال‌های اخیر فعالیت‌های انسانی و طبیعی متعددی باعث زوال و مرگ تدریجی درختان بلوط زاگرس شده است. یک درخت بلوط در شرایط ایده‌آل می‌تواند تا ارتفاع ۴۰ متر قد بکشد و به‌طور متوسط تا ۶۰۰ سال عمر کند! چرای بی‌رویه دام و فعالیت‌های دامداری در اواخر تابستان و اوایل پاییز به منظور تهیه علوفه زمستانی دام، عبور و مرور دام در جنگل‌های زاگرس که موجب سُم‌کوب شدن خاک شده و در نتیجه عبور هوا را مختل می‌کند و مانع تنفس ریشه‌ها می‌شود در نهایت، سخت شدن خاک را در این منطقه رقم زده و موجب وقوع سیل با اندک بارندگی خواهد شد.

علاوه بر این، قطع درختان و هیزم‌گیری و تجارت زغال بلوط، یکی از تجارت‌های پرسودی است که پای انسان‌ها را به نقاط بکر زاگرس باز کرده است.عدم زادآوری و خشکسالی در سال‌های اخیر نیز نابودی بلوط‌های زاگرس را به دنبال داشته ضمن آنکه نفوذ ریزگردها، موجبات ضعف فیزیولوژیک درختان بلوط را ایجاد کرده به‌طوری که حملات حشرات و عوامل بیماری‌زا منجر به خشکیدگی درختان بلوط در جنگل‌های زاگرس شده است.

در عین حال، زراعت دیم در اراضی جنگلی تا آنجا پیش رفته که تیغه وحشی گاوآهن، ریشه بلوط‌های زاگرس را خراشیده و هزاران لیتر سم و کود شیمیایی به واسطه این نوع از کشاورزی وارد زمین شده و محیط‌زیست طبیعی زاگرس را مختل و از آن مهم‌تر شخم و شیار در دامنه‌هایی با شیب تند، خطر فرسایش و از بین رفتن عوامل زیستی خاک و بروز سیل را دوچندان کرده آن هم در حالی که به‌ گفته کارشناسان، شخم زدن سطح منابع طبیعی و جنگل‌ها سبب می‌شود تا قسمت‌های زیرین خاک در معرض جریان هوا قرار گرفته و رطوبت خود را از دست بدهد.

یک هکتار خاک حاصلخیز جنگلی حاوی ۳۰۰ میلیون زیستمند همچون بی‌مهرگان، حشرات ریز، کرم‌ها و... است که باوجود جنگل‌ها می‌توانند اصول خاک را حفظ و نقش موثری در افزایش حاصلخیزی خاک ایفا کنند، اما با ورود سموم شیمیایی تمامی این اکوسیستم از بین می‌رود. هزاران درخت برای احداث جاده یا خطوط انتقال گاز قطع شده یا به خاطر آبگیری سد به زیر آب رفته چنانکه تنها با ساخت سد کارون سه، حدود۲۵۰۰ اصله درخت بلوط از بین رفته است.»


این فعال محیط زیست در بخش دیگری از هشدارهای خود به آتش‌سوزی در عرصه جنگلی زاگرس اشاره کرده و گفته بود: «آتش‌سوزی‌های پی‌درپی که عموما عامل انسانی داشته یکی دیگر از دلایل نابودی جنگل‌های زاگرس است؛ تنها در خرداد ماه سال 1400 آتش‌سوزی هفت روزه جنگل‌های زاگرس در کهمره سرخی فارس ۱۵ هزار هکتار از بلوط‌های چند صد ساله این منطقه را به خاکستر تبدیل کرد.»


چندی قبل خبرگزاری مهر هم گزارش داد که جنگل 370 هکتاری «فتاتو» در شهرستان خمام که تنها جنگل جلگه‌ای هیرکانی به شمار می‌آید و از توسکاستان‌های قشلاقی حاشیه دریای کاسپین در گیلان است که شهریور 1399 در فهرست آثار ملی طبیعی به ثبت رسیده، در سایه بی‌توجهی مسوولان، مورد تعرض قرار گرفت به این نحو که بخشی از درختان با ارزش این عرصه طبیعی، برای احداث جاده قطع شد.

بی‌توجهی به این فاجعه و سکوت دستگاه قضا و انفعال وزارت میراث فرهنگی در حالی بود که جنگل‌های هیرکانی، از آخرین و معدود باقیمانده‌های جنگل‌های باستانی خزان‌کننده روی کره زمین هستند که برای بیش از ۵۰ میلیون سال و از دوران سوم زمین‌شناسی تاکنون به حیات و تکامل خود ادامه داده و به عنوان یکی از نادرترین و ارزشمندترین رویشگاه‌های طبیعی پهن برگ و خزان‌کننده در جهان معرفی شده‌اند تا جایی که در برخی منابع مکتوب از این رویشگاه‌ها به عنوان فسیل یا موزه زنده‌ یاد می‌شود.


بنا به اعلام سرهنگ رضا اکبری؛ فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور، طی ۱۰ سال اخیر متوسط مساحت عرصه‌های منابع طبیعی که سالانه درگیر حریق می‌شوند ۱۸ هزار هکتار و متوسط تعداد آتش‌سوزی‌ در جنگل‌ها و مراتع نیز سالانه حدود ۲۰۰۰ فقره برآورد شده‌ است.
هادی کیادلیری؛ دبیر مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی کشور چندی قبل اعلام کرد: «انواع مختلف آتش‌سوزی در جنگل‌ها رخ می‌دهد، از آتش‌سوزی‌های سطحی تا آتش‌سوزی‌هایی که تنه یا تاج درختان را درگیر می‌کند.

در آتش‌سوزی جنگل‌ها نوع گونه گیاهی نیز بر بقای آن در مواجهه با آتش تفاوت ایجاد می‌کند و هرگونه گیاهی نسبت به‌ شدت و حرارت آتش‌سوزی مقاومت‌های متفاوتی دارد. آتش‌سوزی در بسیاری از مناطق جنگلی به‌ویژه در مناطق زاگرسی، حتی اگر سطحی باشد و به درختان کمتر آسیب وارد کند، تمام نهال‌ها، پوشش گیاهی و موجودات جانوری در آن منطقه را از بین می‌برد که نابودی آنها کل اکوسیستم را دچار فروپاشی می‌کند.

آینده جنگل‌های زاگرس شرایط نگران‌کننده‌ای دارد، چراکه اکنون زادآوری، پوشش گیاهی و استقرار نهال در این مناطق به ‌دلیل چرای بیش از حد ظرفیت دام و فرسایش خاک به ‌سختی اتفاق می‌افتد. آتش‌سوزی صدمات بسیار شدیدی را به اکوسیستم‌های جنگلی وارد می‌کند. براساس آمار اعلام شده از سوی سازمان جنگل‌ها، بیش از ۹۰ درصد آتش‌سوزی در جنگل‌ها و مراتع کشور ناشی از عوامل انسانی است.

علاوه‌ بر اینکه شدت و حدت آتش‌سوزی‌های غیرطبیعی بیش از آتش‌سوزی‌های طبیعی است، در آتش‌سوزی‌های عمدی افراد براساس نیاز و هدف خود نسبت به آتش زدن جنگل‌ها و مراتع اقدام می‌کنند و درخت آفت‌زده، خشک یا زنده برای آنان تفاوتی نمی‌کند همچنین در آتش‌سوزی‌های سهوی نیز که در برخی موارد توسط گردشگران اتفاق می‌افتد عموما مناطقی دچار حریق می‌شوند که از پوشش گیاهی و درختی مناسبی برخوردارند و گردشگران نباید در آن مناطق آتش روشن کنند.»


اخیرا رییس ذخیره‌گاه زیست کره میانکاله با ابراز نگرانی از فقدان امکانات استاندارد برای مقابله با آتش‌سوزی در این منطقه در گفت‌وگو با «رکنا» اعلام کرد: «مهم‌ترین وظیفه محیط‌بانی میانکاله برای مقابله با آتش‌سوزی در این منطقه، پایش بیشتر و تشخیص به موقع آتش‌سوزی است. ما امکانات استانداردی برای مقابله با آتش‌سوزی در منطقه نداریم و خود همکاران ما با ابتکاراتی که به خرج دادند، دو تراکتور را تهیه کرده‌اند و با متصل کردن دستگاه‌های آب‌پاش، پمپ آب و تانکر به پشت آن تراکتورها، این ابزار کشاورزی را به دستگاه اطفای حریق تبدیل کرده‌اند.

البته قطعا استفاده از این تراکتورها برای مقابله با آتش‌سوزی کاملا غیراستاندارد است، ولی با توجه به کمبود امکاناتی که در اختیار ما قرار دارد، همکاران ما چاره‌ای نداشتند جز اینکه چنین دستگاهی را طراحی و برای اطفای حریق استفاده کنند.در شرایطی که بودجه و امکانات ما برای شناسایی و اطفای حریق در میانکاله به ‌شدت ناکافی است، همکاران ما تلاش می‌کنند که به محض وقوع حریق در یک بخش از میانکاله، به سرعت در منطقه حاضر شوند.

اطفای حریق در بخش‌های مختلف میانکاله نیز بین چند ساعت تا چند روز طول می‌کشد و متاسفانه ما عمدتا ناچاریم که برای اطفای حریق در میانکاله از تجهیزات ابتدایی استفاده کنیم که بعضا فرسوده هستند.صرف‌نظر از یک مرتبه که اداره کل مدیریت بحران مازندران برای اطفای حریق در منطقه ما بالگرد اعزام کرد، میانکاله به عنوان یک ذخیره‌گاه زیست‌کره ثبت شده در فهرست جهانی یونسکو فقط دو دستگاه تراکتور برای اطفای حریق دارد. بنابراین با توجه به اهمیت زیست محیطی میانکاله، ما از مسوولان استانی و کشوری درخواست داریم که هر چه زودتر به دستور رییس‌جمهور برای ایجاد پایگاه اطفای حریق در این منطقه عمل کنند.»


علی کلانه در حالی این انتقاد را مطرح کرد که ، پناهگاه حیات وحش میانکاله در فهرست جهانی یونسکو به عنوان ذخیره‌گاه زیست‌کره ثبت شده و تالابی هم که در قسمت جنوبی آن قرار گرفته به عنوان یکی از تالاب‌های بین‌المللی ایران در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده، اما حالا چند سالی است که با انواع تهدیدات زیست محیطی مواجه است؛ از ماجرای حاشیه‌ساز احداث مجتمع پتروشیمی گرفته تا طرح جنجالی لایروبی خلیج گرگان و البته ورود فاضلاب واحدهای مسکونی، صنعتی و پرورش دام و طیور، صید غیرمجاز پرندگان مهاجر در فصول سرد سال، مرگ ناگهانی هزاران پرنده در زمستان‌های 98 و 99 و آتش‌سوزی‌های عمدی که به خصوص در دو سال گذشته به بلای جان این عرصه طبیعی ارزشمند تبدیل شده‌اند.


بی‌توجهی به این ذخیره‌گاه ارزشمند در حالی است که به استناد این گزارش، اسفند 1400، رییس‌جمهوری در سفرهای استانی به مازندران و گلستان، دو بار به میانکاله سر زد و دستورات مهمی برای حفظ طبیعت این منطقه صادر کرد که از جمله مهم‌ترین این دستورات نیز ایجاد پایگاه اطفای حریق در منطقه میانکاله بود که به گفته مدیران زیست محیطی مازندران، هنوز هیچ اقدام موثری برای عمل به آن انجام نشده آن هم در حالی که منطقه میانکاله در سال 1400 بیش از 40 بار آتش گرفت و در سه ماه ابتدایی سال 1401 نیز شاهد 8 مرتبه وقوع حریق در این منطقه بوده‌ایم که گسترده‌ترین آنها مربوط به حریقی است که در تاریخ 21 خرداد در این منطقه رخ داد.


کلانه می‌گوید: «عمده آتش‌سوزی‌هایی که در سال‌های اخیر در منطقه میانکاله رخ داده، به شکل عمدی بوده است و مطابق بررسی‌هایی که ما انجام داده‌ایم، برخی دلایل را می‌توان به صورت پیش‌فرض به عنوان علل وقوع حریق عمدی در میانکاله ذکر کرد؛ از جمله اینکه متاسفانه بعضی دامداران منطقه برای اینکه مراتع خود را از گیاهان چوبی خالی و آن را به علفزار تبدیل کنند، دست به ایجاد حریق در میانکاله می‌زنند.

بعضی افراد نیز برای تصرف مناطق ساحلی ارزشمند میانکاله، این مناطق را به آتش می‌کشند و با توجه به اینکه ما در سال‌های اخیر مکررا شاهد وقوع حریق در بخش‌های ساحلی میانکاله بوده‌ایم، به نظر می‌رسد این افراد نقش مهمی در ایجاد حریق عمدی در منطقه میانکاله داشته باشند. همچنین بعضی صیادان غیرمجاز که در فصول سرد سال اقدام به صید پرندگان مهاجر می‌کنند، بعضا به قصد انتقام‌جویی از عوامل محیط‌بانی منطقه دست به ایجاد حریق عمدی در میانکاله می‌زنند.

بررسی‌های ما نشان می‌دهد که احتمالا کشت گیاه مخدر گراس در وقوع بعضی حریق‌هایی که در میانکاله رخ می‌دهد، نقش دارد؛ به نحوی که احتمال دارد برخی متخلفانی که این کار را در میانکاله انجام می‌دهند، به دلیل رقابت‌های درون گروهی با یکدیگر، مزارع کوچک همدیگر را آتش بزنند و سرایت این آتش به عرصه‌های طبیعی مجاور منجر به وقوع حریق گسترده شود.

ما از دستگاه‌های امنیتی درخواست کرده‌ایم به مساله وقوع حریق‌های مکرر و عمدی در منطقه میانکاله ورود کرده و با انجام کارهای امنیتی و اطلاعاتی، عوامل ایجاد این آتش‌سوزی‌ها را شناسایی و با آنها برخورد کنند که البته با وجود وقوع بیش از 40 آتش‌سوزی در منطقه میانکاله در سال 1400 که احتمالا عمده آنها عمدی بوده، متاسفانه در سال گذشته تنها یک نفر به اتهام ایجاد حریق عمدی در این منطقه دستگیر شد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha