به گزارش سلامت نیوز کارشناس ارشد خاک وآب و کنشگر محیط زیست حنیف رضا گلزار در یادداشت خود درباره گزارش کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی ومحیط زیست مجلس شورای اسلامی نوشت:

آتش سوزی های چند هفته گذشته در جای جای جنگل های هیرکانی با همدلی همه ملت ایران، تلاش های دیرهنگام و دست و پاشکسته دستگاهی کارگزار و مهم تر از همه، همراهی هرچند دیرهنگام آسمان به پایان رسید.
شایسته بود تا دستگاه های کارگزار با پذیرش کاستی ها و ناتوانی های نرم افزاری و سخت افزاری خود تلاش ویژه ای برای ساماندهی این ناتوانی ها و آمادگی بیشتر برای آینده آماده می شدند؛ ولی با شگفتی می بینیم که به جای پرداختن به چنین رویکردی، کشمکش و بگو مگوی "حیدری - نعمتی" بین دو سازمان کارگزار آغاز شده است.
ریشه این چالش را می توان در گفت وگوی شتابزده رییس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با رسانه های گروهی دریافت. آنگاه که هنوز جنگل با شعله های بی تدبیری می سوخت ایشان در گفت وگو با رسانه ها هرگونه پیوند ساختاری سازمان خود با فراخوان کمک های خارجی را رد و درخواست کمک های بین المللی را – همچون یک نقطه ضعف برخاسته از تعصب- به گردن سازمان حفاظت محیط زیست انداختند و ناشیانه تلاش کرد تا نقش آفرینی هواپیماهای اعزامی از ترکیه را در مهار این مصیبت نادیده انگارد.
گویی ایشان اثرپذیر از نگاه معاون امور جنگل خود، نقش و جایگاهی برای تجهیزات مدرن و کارآمد مهار آتش قایل نبوده و بیل و شِنکش را برای مهار آتش جنگل کارآمد تر از هواپیمای آب پاش می داند! پیش بینی پذیر است که از چنین نگرش در گذشته مانده ای نمی توان و نباید انتظار صیانت و حفاظت از طبیعت و کارگروهی داشت.
به ریشه یابی درخواست کمک های خارجی باز گردیم. صد البته که دیدگاه رییس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور درست بود و این سازمان حفاظت محیط زیست با همه نقد های وارده به آن بود که صدای جامعه مدنی و نیروهای پای کار در الیت را شنید و در کمترین زمان ممکن درخواست جامعه مدنی را از نهاد های بالادستی در دولت، پیگیری و زمینه ساز استفاده از کمک های کشورهای همسایه شد که اگر چنین نمی شد، هیرکانی همچنان در آتش بی تدبیری و سهل انگاری برخی می سوخت.
نکته دیگر، تلاش های پیمانکاران چوب، برای بافتن کلاهی از این نمد سوخته بود! مجلسی ها و مدیران دستگاه کارگزاری منابع طبیعی در همان روزهایی که مردم و جامعه مدنی گروه گروه با دست خالی یا امکانات اندک خودشان رهسپار الیت می شدند تا از این سرمایه و ثروت ملی در حال خاکسترشدن جلوگیری کنند، تلاش می کردند تا با دادن آدرس غلط به نهادهای مسول و تصمیم گیر، آتش سوزی در الیت را به قانون مترقی تنفس جنگل های شمال، توقف بهره برداری چوبی و بیرون نکشیدن درختان شکسته و افتاده در بستر هیرکانی نسبت دهند.
برای نمونه بند 13 از بخش پیشنهادات گزارش "کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیط زیست مجلس شورای اسلامی" آشکارا خواستار «جمع آوری بعضی از درختان خشک شده و افتاده در بستر مناطق حفاظت شده جنگل های هیرکانی با طرح و نظر فنی و اقدام سازمان حفاظت محیط زیست برای جلوگیری از سرایت آتش» شده و یا اینکه کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس نیز در گزارشی دیگر با پافشاری و بزرگ نمایی واژگانی همچون «انباشته شدن درختان شکسته و افتاده» در «شیب 80 درصد»، در بند 4 از بخش سوم گزارش خود آشکارا می نویسد: «عدم صدور مجوز سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص پاکسازی درختان قطع شده و روی زمین افتاده که در شرایط عادی منشا آفات جنگلی و در زمان وقوع باران شدید، موجب مسدود شدن مسیر آب و ایجاد سیلاب و در زمان آتش سوزی موجب شعله ورشدن آتش می شود»!
این دو گزارش سطحی، غیرعلمی و پیمانکارمآبانه که گویا با نفوذ مافیای چوب تنظیم و در سربرگ این دو کمیسیون منتشر شده، اگرچه ناشیانه ولی با صدای بلند برنامه ریزی برای بهره برداری چوبی به بهانه آتش سوزی، مقصر جلوه دادن "سازمان حفاظت محیط زیست" و مبرا و تبرئه کردن "سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری کشور" را در آتش سوزی اخیر فریاد می زند.
موجب سرافکندگی و شرمساری است که کمیسیون تخصصی مجلس نمی داند بهره برداری از درختان شکسته و افتاده هیچ ارتباطی با سازمان حفاظت محیط زیست ندارد و این سازمان اگر بخواهد هم نمی تواند در این موضوع ورود کند.
اینکه هنوز و با وجود نتایج پژوهش های مستقل و علمی در گزارش رسمی مجلس شورای اسلامی، نوشته می شود که درختان شکسته و افتاده کانون آفات هستند و آتش سوزی و سیل را تشدید می کنند، بیانی آشکار از این است که همچنان کار در دست کاردان نیست.
پژوهش های علمی آشکارا می گوید که نه درختان شکسته و افتاده کانون تجمع و تولید آفات است و نه درختان شکسته و افتاده در زمان سیل و آتش سوزی زمینه تشدید خسارت؛ بلکه برخلاف آنچه که با تلقین مافیای چوب در اندیشه نگارندگان این دو گزارش تزریق شده، در زمان سیل در سراشیبی ها، درختان شکسته و افتاده با کاهش سرعت رواناب، نقش بسیار مهمی در کاهش سرعت و شدت جریان رواناب دارند و همچنین درختان شکسته و افتاده به دلیل برخورداری از رطوبت نسبی بالاتر در زمان آتش سوزی می توانند گسترش آتش را تا اندازه ای مهار کنند.
در پایان ضمن تشکر از اعضای دو کمیسیون کشاورزی و امور اجتماعی مجلس شورای اسلامی درخواست می کنم تا به پرسش های زیر پاسخ دهند:
- به نظر شما حجم کل درختان شکسته و افتاده و بادزده و ارزش کل ریالی آن در بستر نوار 800 کیلومتری و مساحت 1.6 میلیون هکتاری جنگل های هیرکانی چقدر است که سال ها برای بهره برداری از آن، چنین برنامه ریزی می کنید؟
- به نظر شما نقش درختان شکسته و افتاده در بروز و تشدید آتشِ جنگل بیشتر است یا نقش و کارکرد لاشبرگ ها؟ گمان و تردیدی نیست که لاشبرگ های خشک در بستر جنگل می تواند نقش موثرتری در بروز و گسترش آتش سوزی داشته باشد. با این توجیه، آیا منطقی است که برای جمع آوری یا به قول خودتان "پاکسازی" بستر هیرکانی از لاشبرگ ها هم اقدام شود؟

نظر شما