میرطاهر موسوی، جامعه‌شناس: امید به زندگی در مناطق مرزی بسیار پایین است که می‌تواند خطرات جدی به همراه داشته باشد حسن عشایری، عصب‌شناس: فقر می‌تواند سرعت پردازش اطلاعات کودکان آینده را کاهش دهد.

فقر، اختلالات روانی را تشدید می‌کند/امید به زندگی در مناطق مرزی بسیار پایین است

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، با افزایش سالانه تورم، کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش خط فقر، سلامت روان ایرانیان نیز به خطر افتاده است. دوازدهمین همایش سالانه سلامت روان و رسانه با همین نگاه، موضوع نابرابری و فقر در جامعه ایران را مورد بررسی قرار داده است. این همایش دو روزه تلاش دارد با همراهی روانپزشکان، روانشناسان، جامعه‌شناسان و فعالان رسانه افق جدیدی را در پرداخت به این معضلات اجتماعی و روانی باز کند. در همین رابطه مصطفی معین، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس همایش «تبعیض، نابرابری و سلامت روان» در روز اول این رویداد گفت:«بحران‌های اقتصادی و تبعیض، بیش از یک میلیارد انسان در سراسر جهان را به بیماری‌های مرتبط با سلامت روان مبتلا کرده و ما نیز از نظر ابتلا به بیماری‌های روانی رتبه دوم جهانی را داریم.» در اولین روز این همایش مریم رسولیان، روانپزشک، حسن عشایری، عصب‌شناس، احمدعلی نوربالا، روانپزشک و نعمت‌الله فاصلی، انسان‌شناس سخنرانی‌هایی را با این رویکرد ارائه دادند.


مصطفی معین، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس همایش «تبعیض، نابرابری و سلامت روان» با اشاره به جامعه طبقاتی ایران، علت اتخاذ رویکردی چندبعدی برای بررسی آثار فقر و نابرابری بر روان افراد را چنین شرح داد: «بحران‌های اقتصادی و تبعیض، بیش از یک میلیارد انسان در سراسر جهان را به بیماری‌های مرتبط با سلامت روان مبتلا کرده و ما نیز از نظر ابتلا به بیماری‌های روانی رتبه دوم جهانی را داریم.» او درباره وضعیت سلامت روان در ایران ادامه داد: «جامعه طبقاتی ما که به دور از آرمان‌های انقلاب شکل گرفته در شش حوزه محیط زیست، آموزش عالی، امنیتی، اجتماعی و غیره رتبه‌های نه چندان افتخارآمیزی در سطح جهان دارد. همچنین در بین ۱۰ بحران اصلی، مسئله فقر و فرسایش سرمایه اجتماعی، موضوعات بسیار مهمی هستند زیرا سرمایه اجتماعی نسبت غیرمستقیمی با نابرابری دارد و تبعیض می‌تواند تمام زندگی فرد را نابود کند. از این رو توجه به سلامت روان جامعه اهمیت زیادی دارد چراکه در کاهش بهره‌وری و رکود اقتصادی نیز می‌تواند تاثیر به‌سزایی داشته باشد.»


به گفته معین، اوضاع سیاست جهانی به نحوی است که یک درصد جمعیت، ۳۸ درصد سرمایه اجتماعی را در اختیار دارند. همچنین طبقه فرودست، دو تا سه برابر بیشتر از افراد معمولی دچار مشکلات روان هستند. او توضیح داد: «اگر برابری ایجاد شود، امید به آینده جامعه تضمین می‌شود و سلامت اجتماعی می‌تواند بر ۴۰ تا ۶۰ درصد جامعه تاثیرگذار باشد. به همین خاطر در کشورهای توسعه‌یافته، بودجه سلامت روان بیشترین میزان را به خود اختصاص می‌دهد.»

فقر، سرعت پردازش اطلاعات کودکان آینده را کاهش می‌دهد


حسن عشایری، عصب‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به تاثیر وضعیت اجتماعی بر مغز انسان توضیح داد: «مدنیت بدون اجتماعی بودن شکل نمی‌گیرد و ذهن انسان اجتماعی بر مغز و ذهنیتش اثر می‌گذارد. مغز اجتماعی یک مبحث فیزیولوژیک نیست بلکه در آینه دیگران به وجود می‌آید.» او پس از ارائه این توضیحات، به تاثیر متقابل فقر و فیزیولوژی اشاره کرد و گفت: « از آنجایی که فیزیولوژی بر سوخت‌وساز مغز اثر می‌گذارد، پیش‌بینی می‌شود که به دلیل فقر کودکان نسل آینده، سرعت کافی برای پردازش اطلاعات نداشته باشند که امیدواریم پزشکان آن را به عقب‌ماندگی تقلیل ندهند.»

احمدعلی نوربالا، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران هم در همین رابطه گفت: «شرایط اقتصادی، موجب اختلالات روانی در طبقات خاص شده و تبعات اقتصادی بیماری، آن را تشدید می‌کند و کسانی که اختلال روان دارند را الزاماً به حاشیه می‌کشاند.» به گفته عشایری، آنچه انسان را خردمند کرد رشد نوقشر یا نئوکورتکس در مغز است که امکان بهبود حافظه و یادگیری و مشارکت‌های اجتماعی را فراهم می‌کند. عشایری با ذکر این نکته گفت: «هر انسانی برای خود، روان ویژه‌ای فراتر از روان قومی‌اش دارد و اگر نتواند آن خشم را به دلیل ترس ابراز کند، خشمش تبدیل به بیزاری می‌شود که اکنون در جامعه بیداد می‌کند.»


انسان امروز می‌خواهد دیده شود


مریم رسولیان، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، نسبت به شنیده نشدن صدا و خواسته افراد هشدار داد و گفت: «پرخاشگری لزوماً به معنی پیکار نیست بلکه نشانه‌ای از حیات است تا مرگ. وقتی صدای افراد در سطح فردی شنیده نشود، پرخاشگری اجتماعی به وجود می‌آید و اگر خواسته‌هایش شنیده شود، خشونت او پایین می‌آید.

در این ارتباط نعمت‌الله فاضلی، استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز اضافه کرد: « انسان امروز می‌خواهد دیده شود. دیده نشدن از زندان رفتن بدتر است، زیرا زندان بازنمایی منفی و مخربی ارائه می‌کند و همین امر، جوامع را به طغیان وامی‌دارد. وقتی افراد مخالف حق دیده شده ندارند و تصاویر، صدا، خواسته‌ها و «بود» آن افراد به طور کلی نادیده گرفته می‌شوند تا آبروی گروه‌ها منسوخ شود، اتفاقی ویرانگر است.» او با اشاره به اهمیت نقش‌آفرینی نهاد مدنی درباره تبعیض‌ها گفت: «نابرابری مولفه ساختاری جوامع امروز است. نهاد مدنی به عنوان وجه سازمان‌یافته مردم باید این بحث را جدی بگیرند زیرا سرکوب خودبیان‌گری، بدترین نوع ضربه به افراد است.» او نادیده گرفتن در جامعه طبقاتی را بازتولید نادیده‌انگاری دانست و گفت: «این وضعیت در حال تبدیل‌شدن به امری بدیهی است.»


شکل‌گیری ۹ کلانشهر در سه دهه؛ آینه‌ تمام‌نمای نابرابری


میرطاهر موسوی، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت روان درباره وضعیت نابرابری و توسعه در ایران گفت: «خاستگاه نابرابری‌های افقی و عمودی گسترده در جامعه، استبداد بلند تاریخی، ویژگی‌های اقلیمی ایران، بی‌عدالتی و انصاف، چهار ویژگی «چندلایه شدن»، «چندخاستگاهی»، «بزرگ‌تر بودن اندازه برابری از خدمات» و «سیستماتیک شدن» را به وجود آورده است. نابرابری‌های اجتماعی بیش از هرچه موجب واگرایی می‌شود که بخشی از جامعه در کیک منابع کشور سهم کمی پیدا می‌کنند. ما شاهد طبقه جدید در جامعه هستیم که به‌ویژه در دو دهه اخیر، موجب افزایش سرعت فقر شده است. همچنین امید به زندگی در مناطق مرزی بسیار پایین است که می‌تواند خطرات جدی به همراه داشته باشد. سرمایه‌های اجتماعی از از سال ۸۵ تاکنون بسیار ریزش کرده است. جامعه اگر در آینده امید نداشته باشد، دچار فاجعه می‌شود.»

او اضافه کرد: «دامنه مسکن نامطلوب و حاشیه‌نشینی، ۲۲ میلیون نفر است. در این جامعه، توسعه و سرمایه اجتماعی چه معنایی دارد؟ پیدایش ۹ کلانشهر در سه دهه، آینه ‌تمام‌نمای نابرابری است. پس از انقلاب، ما در ایران هزار و ۳۴۶ شهر در ایران، شهر-روستا داریم که فاجعه است. ناگفته نماند که هم تهران و هم کرج، شهر-روستا هستند.» او در نهایت گفت: «از سال ۱۳۲۷، یازده برنامه تعیین شده اما هیچ اتفاقی نیفتاده است. چند برنامه توسعه دیگر باید اجرا شود تا ایران توسعه پیدا کند؟»

میرطاهر موسوی، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت روان: دامنه مسکن نامطلوب و حاشیه‌نشینی، ۲۲ میلیون نفر است. در این جامعه، توسعه و سرمایه اجتماعی چه معنایی دارد؟ پیدایش ۹ کلانشهر در سه دهه، آیینه‌تمام‌نمای نابرابری است. پس از انقلاب، ما در ایران هزار و ۳۴۶ شهر در ایران، شهر -روستا داریم که فاجعه است. ناگفته نماند که هم تهران و هم کرج، شهر-روستا هستند
زایش امید و مهارت از دل نهاد مدنی


مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس و استاد برنامه‌ریزی توسعه آموزش عالی در موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی با مطرح کردن این پرسش که نهادهای مدنی برای مواجهه با تبعیض و توانمندسازی گروه‌های اجتماعی چه کاری می‌توانند انجام دهند؟ گفت: «هرچند نهادهای مدنی در ایران، در مستعمرگی دولت و فرادولت هستند و ثروت، منزلت و قدرت تمام جامعه را مستعمره خود می‌داند اما حیات نهادهای مدنی به طور کامل از میان نرفته و به رغم تمام انسدادها، نقش عملگرایانه خود را حفظ کرده است.»

عباس عبدی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر نیز در این رابطه گفت: «موازنه قوا در جوامع جدید به این گونه است که اگر چیزی را به دولت دادید، از او پس بگیرید. چنین قدرتی تنها در دست نهادهای مدنی است. این نهادها در ارتباطات افقی ملت‌ها تاثیر به‌سزایی دارند.» عبدی درباره سیاست غالب رسانه در ایران گفت: «سیاست غالب رسانه ایران، روایت است، نه حقیقت. بنابراین، افراد خود را به صورت دیگری بروز می‌دهند. همچنین به نهادهای مدنی در بحث سرمایه‌های اجتماعی، کمتر پرداخته شده است. سهم نیروی انسانی را چه کسی جز نیروی انسانی می‌تواند بگیرد؟ نهاد مدنی وظیفه توانمندسازی افراد را دارد و مهم‌ترین اثر نهادهای مدنی این است که حکومت بدون نظارت مدنی، فساد مطلق است.» او اضافه کرد: «نظارت‌های حکومتی دو دسته رسمی و غیررسمی هستند. نظام‌های رسمی در کشورهای پیشرفته، مستقل هستند اما در کشور ما اصلا استقلال ندارند که حتی اگر داشتند هم چه دستگاهی بر آن‌ها نظارت می‌کند؟ در همه جای دنیا، دستگاه‌های رسمی و غیررسمی بر یکدیگر نظارت دارند و فساد، گسترده نخواهد بود.»

عبدی در پایان تاکید کرد: «تا نهاد رسانه درست کار نکند، چیزی درست نمی‌شود و تا اصلاح در این مورد صورت نگیرد و نظارت نکند، چشم‌انداز امیدبخشی وجود نخواهد داشت اما می‌توان امید داشت که از خلال نهادهای مردمی به ارتقای خودمان کمک کنیم.»

محمدجواد صالحی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی گروه پژوهش‌های اقتصادی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی درباره نقش نهاد مدنی در جامعه اضافه کرد: «توسعه یعنی تحول در بنیان‌های فکری جامعه و رفاه، رضایت، هستی‌شناسی که باید در جامعه به طور هم‌زمان رشد پیدا کنند.» این اقتصاددان در انتها افزود: «نقش نهادهای مدنی در ایجاد مهارت است، نه کمک کردن.»


هرچه زمینه بروز هیجانات مثبت بیشتر باشد، سلامت روان بهتر خواهد شد


مهدی نصر اصفهانی، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در دومین پنل دوازدهمین همایش سلامت روان و رسانه، با اشاره به مدل‌های سلامت روان گفت: «سلامت روان یک فرایند است که باید در طول زمان بررسی شود. عبور از بحران‌ها مثلا از نوجوانی به جوانی بسیار مهم است. اگر دولت‌ها نتوانند از طریق ایجاد شغل و چشم‌انداز روشن‌تر از بحران بگذرد، امیدی وجود نخواهد داشت.» او درباره مدل‌های سلامت روان اضافه کرد: «چقدر باید عزاداری کنیم؟ هیجانات منفی بیشتر مبتنی بر خود فرد است. عواطف مثبت مثل شادی و قدرشناسی احساس تعلق و یک‌پارچگی اجتماعی پدید می‌آورد و عواطف منفی مثل خشم و تحقیر با ایجاد پریشانی فردی انسان‌ها را شکننده می‌کند و از هم دور می‌کند. به این ترتیب هرچه زمینه بروز هیجانات مثبت بیشتر باشد، سلامت روان بهتر خواهد شد.» او در پایان به دو مدل دیگر از سلامت روان اشاره کرد که منحصراً پرداخت به آن وظیفه دولت‌هاست و گفت: «مدل هوش هیجانی-اجتماعی که تمامی سازمان‌های مردم‌نهاد در این زمینه کار می‌کنند مربوط به دولت‌هاست. سلامت روان به‌عنوان رفاه ذهنی، مدل دیگری است که ربطی به ثروت و فقر ندارد و به دنبال آرامش درونی است. مدل آخر، تاب‌آوری است که انسان چطور با مشکلات مواجه می‌شود که نقش نظارتی و کنترلی آن به‌طور کامل بر عهده دولت است نه مردم.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha