دیوار مهربانی غذا، دیوار مهربانی دارو، دیوار مهربانی لباس... این دو کلمه سال‌هاست در گوشه ای از فرهنگ جامعه جا باز کرده است. شاید بعضی‌ها دیوارمهربانی را که چند سال قبل در بیشتر شهرهای ایران راه افتاد و بعد از مدتی هم از بین رفت از یاد برده باشند اما گویی این دو کلمه و مهربانی‌اش با ما مانده.

مهربانی، دیواربلندی که هیچ‌گاه فرو نمی ریزد

دیوار دارو


دیوار مهربانی دارو را این روزها در تعدادی از داروخانه‌های تهران می‌توانید ببینید. یکی دیوارش را روی بخش بزرگی از فضای داروخانه‌اش درست کرده. یکی کناربخشی که مشتری‌ها کارت می‌کشند. خلاصه دیوار هست و هرکسی بنابر توان اقتصادی‌اش مبلغی را به دیوار هدیه و فیشش را روی دیوار می‌چسباند اگر کسی نتوانست دارو یا مواد ضروری بهداشتی و درمانی‌اش را بخرد می‌تواند از این فیش‌ها استفاده کند.
در یک داروخانه در شرق تهران به فیش‌های روی دیوار نگاهی می‌اندازم از 10 هزارتومان تا 500 هزار تومان می‌بینی. زنی می‌خواهد داروهایش را حساب کند همان طور که چشمش به فیش‌هاست به حسابدار داروخانه می‌گوید از طرف من هم 100 تومان برای دیوار مهربانی بردار. حسابدار با خوشرویی و لبخند تشکر می‌کند.


مرد مسنی از راه می‌رسد. آرام به سمت مسئول داروخانه می‌رود و چند دقیقه‌ای با او حرف می‌زند سپس داروهایش را می‌گیرد و سمت صندوق می‌آید و از دیوار مهربانی خریدش را حساب می‌کند.
زن از راه می‌رسد چند لحظه‌ای به دیوارمهربانی نگاه می‌کند: «هر بار اسم این دیوار را می‌بینم یاد دیوارلباس و یخچال مهربانی می‌افتم که چند سال پیش مد شده بود و بعد یکباره از سطح شهر جمع شد. یک عده لباس‌شان را روی دیوار می‌گذاشتند و برخی کفش‌شان را روی دیوار می‌گذاشتند. در میان‌شان لباس نو و کهنه هر دو پیدا می‌شد. چه شد؟ این دیوارها ناگهان از بین رفت. حالا خوب است فرهنگش مانده. توی چند داروخانه دیگر هم دیوار مهربانی دیده‌ام. توی این روزهای گرانی واقعاً کمک‌های این جوری مردم به یکدیگر خیلی خوب است.»


آنچه را درباره دیوارمهربانی در سال‌های گذشته گفته می‌شد به یاد می‌آورم این ایده، همان زمان هم موافقان و مخالفان زیادی داشت.


عده‌ای معتقد بودند این ایده خیلی لحظه‌ای وارد فرهنگ عمومی مردم شده برای همین هم خیلی زود به دست فراموشی سپرده شد. برخی هم معتقد بودند همین که در جامعه ما مهربانی هست باید به آن ارج گذاشته شود. جامعه ما همیشه به مهربانی نیاز دارد اما این ایده باید هدایت می‌شد تا زود به بن‌بست نمی‌رسید.


مسئول داروخانه که سه ماه است دیوار مهربانی دارو راه انداخته می‌گوید: «این حرکت یعنی کمک به دیگری به خودی خود قابل تحسین است، حتی اگر از روی هیجان و احساس باشد آن موقع‌ها هم که این جریان در سطح شهرها باقی نماند دلیلش این بود که اسباب و لوازمش از سوی مسئولان فراهم نشد تا بماند اما می‌بینید که فرهنگش باقی مانده و ما روزانه شاهدیم که هرکسی به اندازه وسعش به این دیوار کمک می‌کند.» اما در پاسخ به این سؤال که چطور می توان نیازمندان واقعی را از سوءاستفاده‌گرها تشخیص داد؟ آقای دکتر مسئول داروخانه توضیح می‌دهد: «راستش ما به کسی که خودش بگوید نیازمند است اعتماد می‌کنیم بنا را بر درستی و صداقت می‌گذاریم. البته بعد از مدت زمانی خودمان هم نیازمندان واقعی را تشخیص می‌دهیم مثلاً دو سالمند هستند که در این منطقه زندگی می‌کنند و داروهای همیشگی استفاده می‌کنند آنها به طور ثابت داروهایشان را با استفاده از دیوار مهربانی دریافت می‌کنند، اما مثلاً مردی بود که می‌آمد و ادعا می‌کرد شیرخشک برای بچه‌هایش ندارد بعد شیرخشک را از ما می‌گرفت و می‌برد دو خیابان آن سوتر می‌فروخت؛ ما این را متوجه شدیم چرا که اینجا یک محله است، اما در کل بنا را بر کنجکاوی نمی‌گذاریم و معمولاً هم به اعتمادمان خیانت نشده. مردم شرایط سخت اقتصادی را درک می‌کنند و بیشترشان قصد کمک دارند. البته یک بخش بی‌تفاوت هم داریم که اصلاً این دیوار را نمی‌بینند و بی‌توجه از کنارش می‌گذرند اما معمولاً در هر روز سه چهار نفری هستند که درباره‌اش سؤال می‌کنند و وقتی مطمئن می‌شوند کمک‌شان ضروری است، مبلغی کمک می‌کنند. برخی هم بدون سؤال و جواب این کار را می‌کنند. جامعه ما به مهربانی نیاز دارد و در شرایط سخت همه باید هوای هم را داشته باشیم.»


مردی که به این حرف‌ها گوش می‌دهد رو به مسئول داروخانه می‌پرسد آیا فقط به نسخه‌های ضروری کمک می‌کنید: «نه همه داروها یا موادی مثل شیرخشک و پوشک شامل دیوارمهربانی می‌شود و فقط مکمل‌های غذایی و ویتامین شامل حال این دیوار نمی‌شود.»

دیوار مهربانی غذا


«دراین رستوران هر روز تعدادی غذا برای افراد بی‌بضاعت پخته می‌شود. شما هم می‌توانید در حد توان‌تان با پرداخت پول چند پرس غذا و دادن فیش آن به ما، دیوار مهربانی غذا را حمایت کنید.» این جمله‌ها با طرح یک قلب بزرگ رنگی روی بنری مقابل یک رستوران چسبانده شده. صاحب رستوران مرد خوش‌مشربی است که دائم می‌خندد: «ما آدمیم و از قدیم هم گفته‌اند که بنی آدم اعضای یکدیگرند. چه فایده دارد که من سر سیر زمین بگذارم اما دیگران نگذارند. توی این محل چند زن هستند که سرپرست خانوارند و چند نفر هم واقعاً نیاز دارند. هر شب به آنها غذا می‌دهیم، دست مردم هم درد نکند. فیش‌های روی دیوار را ببین هر روز چند نفری کمک می‌کنند.» به فیش‌های روی دیوار نگاهی می‌اندازم کنار فیش‌ها هم قلب کوچکی کشیده شده.


نانوایی در محله دیگری هر روز یک تنورش را به افراد نیازمند اختصاص می‌دهد. هر کس نان می‌خرد می‌تواند مبلغ اضافه‌ای کارت بکشد و به دیوارمهربانی نانوایی که دیوار دود گرفته‌ای هم هست بچسباند. شاطر هم لابه‌لای کارهایش یکی از این تنورها می‌زند و نان‌ها را به نیازمندان می‌دهد. گاهی که هیچ کمکی به دستش نرسد که معمولاً کم پیش می‌آید خودش یک تنور را هدیه می‌دهد.
سوپرمیوه‌هایی هم در تهران هستند که دیوار مهربانی دارند. یکی از آنها به مشتری پیشنهاد می‌دهد که یک چیز بخرد و روی میزی که در کناری قرار داده، بگذارد برای همین روی این میز همیشه چند بسته سیب‌زمینی، پیاز، موز و چند قلم دیگر میوه و سبزیجات دیده می‌شود. یعنی دیوارش پر است از خوراکی. برخی هم شیوه معمول بقیه جاها را دارند؛ فیش روی دیوار می‌چسبانند و افراد نیازمند از آن استفاده می‌کنند.
می‌گویند دیوار بلند مهربانی تنها دیواری است که فرو نمی‌ریزد، شاید برای همین است که دیوارهای مهربانی شهر به شکل دیگری سر برآوردند تا به همه بگویند عمر مهربانی هیچگاه به سر نمی‌آید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha