به گزارش سلامت نیوز به نقل از پبام ما، در استانهای ساحلی شمال، آتش زدن باقیمانده محصولات در زمینهای زراعی یک روش سنتی رایج بوده است. با پیدایش پسماندهای مصرفی و افزایش تدریجی آنها و نبود گزینههای جایگزین مدیریت پسماند، همچنان سوزاندن بهعنوان اصلیترین راهکار مورد استفاده روستاییان قرار میگرفت. ازآنجاکه پسماندهای روستایی همواره حاوی مقدار زیادی چوب و پوشال نیز بود، زبالههای مصرفی مانند بستههای پلاستیکی هم به این ترکیب اضافه میشد و در خانهها سوزانده میشد.
در دهه ۸۰، زمانی که سطلهای زباله به روستاها آورده شد، اگرچه بخش عمدهای از زبالهها در این سطلها جمعآوری و انتقال مییافت، اما همچنان مقدار زیادی زباله که بیش از ظرفیت انتقال بود، بهدلیل مشکلات این سیستم انتقال نمییافت و توسط دهیاریها سوزانده میشد. اکنون سوزاندن زباله در محلههای متعدد و خانههای روستایی به یک راهکار تثبیتشده تبدیل شده است. افزایش میزان حجمی و وزنی زبالههای روستایی، این آتشها را به شعلههای بزرگتری تبدیل کرده که حالا خود، یک معضل جدید است.
برخی از فعالان و کارشناسان معتقدند تا زمان تغییر شیوه مدیریت پسماند روستایی باید زبالهسوزیهای کوچک و بزرگ را در یک جا متمرکز و تأسیساتی برای مدیریت خاکسترها و دود ناشی از این زبالهسوزیها تعبیه کرد. بااینحال، مخالفتهای گستردهای در مقابل این ایده وجود دارد. قوانین محیطزیستی، سوزاندن زباله را جرم میداند و در مقابل هر نوع اقدامی برای ساماندهی به زبالهسوزیکه منجر به حذف آن نشود، موضعگیری تندی دارد. در این کشاکش، زبالهها در حجمهای باورنکردنی با استفاده از بنزین و گازوئیل سوزانده میشوند و گویی راهی برای برونرفت وجود ندارد.
حال آنکه در برخی روستاهای استان گیلان، مردم و مسئولان بهدنبال نصب زبالهسوزهای کوچکمقیاس هستند تا از عواقب زبالهسوزی بکاهند. تا زمانی که تفکیک زباله، سوزاندن رایج در استانهای ساحلی شمالی و بازشناسی واقعیت آن در ابعاد کنونیاش و نصب زبالهسوزهای کوچکمقیاس که در انتهای چرخه مدیریت پسماند و اجرای موفقیتآمیز پروژه «حذف پسماند تر روستایی» صورت نگیرد، نمیتوان سیاستگذاری مناسبی در این زمینه داشت. وقتی درباره زبالهسوزیها کوچکمقیاس صحبت میکنیم، باید بدانیم قرار است جایگزین جرمی شود که به یک هنجار اجتماعی ناگریز تبدیل شده است. در این نوشتار تلاش میشود تا این تفکیک از منظر فنی و با تأکید بر نوع و میزان آلایندگی هر یک مورد بررسی قرار گیرد.
زبالهسوزی بهمعنای آتش زدن تلی از زباله قابلاحتراق در سطح زمین یا در گودالی کمعمق، یکی از ابتداییترین و سادهترین روشهای مدیریت پسماند است. افزودن مواد قابلاحتراقی مانند نفت، گازوئیل یا بنزین میتواند به احتراق پسماندهایی که از قابلیت احتراق کمی برخوردار هستند، کمک کند. این روش دفع پسماند متأسفانه در نبود یک سازمان منظم جمعآوری پسماند روستایی بهعنوان یکی از شایعترین روشها در نوار ساحلی شمال ایران بهکار گرفته میشود.
زبالهسوزی علاوهبر خطراتی مانند آتشسوزی جنگلها، مراتع و تالابها اثرات مخرب محیطزیستی فراوانی از جمله آلایندهها را دارد. این آلایندهها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ یکی آلایندههای هوا و دیگری آلایندههای آب و خاک.
گازهای آلاینده ناشی از زبالهسوزی یا ناشی از احتراق ناقص زباله مانند گاز منوکسیدکربن است یا حاصل تشکیل ترکیبات سمی آلی بهدلیل کمبود اکسیژن در داخل زباله و عدم زمان کافی برای احتراق کامل آن. وجود ترکیبات کُلُردار مانند پلاستیک PVC (که برچسبهای پلاستیکی بطریها و پلاستیکهای بستهبندی را تشکیل میدهند) در تل زباله میتواند باعث تولید گازهای سمی مانند دیوکسینها و فورانها شوند. این دو گاز در دماهای بالاتر از دمای محیط بهصورت گاز است و در دمای محیط (کمتر از ۳۵ درجه سانتیگراد) بهصورت مایع وجود دارند. ازاینرو، این گازهای آلی سمی ناشی از احتراق بهسرعت تبدیل به آلایندههای آب و خاک میشوند.
آلایندههای مربوط به خاک ناشی از زبالهسوزی یا ترکیبات معدنی باقیمانده از احتراق پسماند هستند یا ترکیبات آلی ناشی از احتراق ناقص پسماند. خاکستر بهجامانده از احتراق میتواند خاک را قلیایی و یا آن را به نمکهای فلزاتی مانند سرب، روی و کادمیوم موجود در رنگها، باتریها و یا کالاهای الکترونیکی آلوده کند. ترکیبات حاصل از این مواد معدنی علاوهبر آسیب به باروری خاک، بهدلیل انحلال در آب وارد چرخه آب میشود و درنهایت آبهای سطحی (نهرها، برکهها و رودخانهها) و زیرزمینی را نیز آلوده میکنند. ترکیبات آلی ناشی از احتراق ناقص پسماند عموماً ترکیبات شیمیایی هستند که بهدلیل کمبود اکسیژن و یا حرارت لازم برای احتراق باعث تولید ترکیبات میانی میشوند.
این ترکیبات که عموماً بهصورت دود حاصل از احتراق دیده میشوند و بوی حاصل از آنها قابلاستشمام است، در اثر گرمای آتش تبخیر میشوند و بعد از میعان بهسرعت به حالت ذرات معلق مایع در هوا برمیگردند. این قطرات بسیار کوچک توسط جریان هوا با فاصله از تل زباله بر روی شاخ و برگ گیاهان مینشینند. باقیمانده این ترکیبات آلی در خاکستر، با حل شدن در خاک و آب به چرخه غذایی حیوانات اهلی و وحشی وارد میشود.
«سیده بلین توکلی ثانی»، عضو هیئتعلمی دانشکده بهداشت دانشگاه علومپزشکی مشهد، در مقاله علمی منتشرشده در سال ۱۴۰۱، مروری نظاممند از مطالعات انجامشده در رابطه با آلودگی شیر گاو به ترکیبات سمی حاصل از احتراق زباله (دیوکسینها) که در استانهای شمالی، جنوبی و مرکزی کشور صورت پذیرفته بود، انجام دادند. در بیش از ۴۰ درصد از اندازهگیریهای صورتگرفته، میزان آلودگی به دیوکسینها بیش از استانداردی است که سازمان بهداشت جهانی تعیین کرده است. این آلودگیها بهویژه در شیر خام (غیر پاستوریزه) بهصورت چشمگیری بالاتر است. آلایندههایی مانند دیوکسینها که در طبیعت بسیار پایدار هستند، بهراحتی وارد چرخه غذایی حیوان و انسان و در بدن آنها انباشته میشوند. بنابراین، جلوگیری از زبالهسوزی بهعنوان یکی از راهکارهای مدیریت پسماند بسیار اهمیت دارد و باید مورد توجه مسئولان و حامیان محیطزیست قرار گیرد.
ترس از زبالهسوزهای روستایی
مسئلهای که بسیار مورد غفلت قرار میگیرد، تفاوت زبالهسوزی و دستگاههای کوچک ریجکتسوز (با ظرفیت دو تا سه تن) است. درحالیکه زبالهسوزی بهصورت گسترده در ایران شیوع دارد، بهدلیل نبود سازمان جمعآوری و دفع بهداشتی زباله، این امر در روستاها بهصورت یک رویه عادی درآمده است. از سوی دیگر، هیچ نظارتی بر امر زبالهسوزی وجود ندارد، دستگاههای ریجکتسوز علاوهبر کسب مجوز پس از پایش اولیه باید مورد نظارتهای دورهای و پایش گازهای آلاینده قرار گیرند.
در دستگاههای ریجکتسوز استاندارد، پسماند در حضور اکسیژن کافی و در دمای بالاتر از احتراق ترکیبات آلی آلاینده سوزانده شده و فرایند احتراق آن در دودسوز این دستگاهها کامل میشود. گزارشهای آلایندگی محیطزیستی نشان میدهد این دستگاهها درصورت رعایت استانداردها نهتنها برای طبیعت ضرری ندارند، بلکه با اطمینان از احتراق کامل پسماند در محیطی بسته و قابلنظارت، از مضرات زبالهسوزی که تبدیل به یک معضل برای روستاهای نوار شمالی شده است، میکاهد. این دستگاهها میتوانند بهعنوان یکی از ابزارهای مدیریت پسماند روستایی مورد استفاده قرار گیرند. طبیعتاً تمرکز مدیریت پسماند باید بر تفکیک از مبدأ زباله تر و قابلبازیافت باشد.
مخالفتهایی که اکنون با نصب زبالهسوزهای روستایی صورت میگیرد و یا ترسهایی که در این زمینه برای سیاستگذاران وجود دارد، مبنیبر عدم درک واقعیتهای موجود مدیریت پسماند در استانهای ساحلی شمالی است. جرمانگاری زبالهسوزی، فرصت موجود در این سنت برای تبدیل آن به یک راهکار فناورانه را از میان میبرد. درحالیکه اگر این فناوری در انتهای چرخه مدیریت پسماند روستایی قرار گیرد و زمانی بهکار بسته شود که زباله تر از چرخه حذف شده است و تنها زبالههای خشکِ غیر ارزشمند سوزانده شود، میتواند از بروز خطرات محیطزیستی و آلایندگی موجود تا حد زیادی بکاهد و امکان بهبود مدیریت پسماند و بازنگری در روشهای موجود را نیز پدید آورد.
نظر شما