سه‌شنبه ۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۳
کد خبر: 363961

 آبان ماه امسال مادر و دختری به جرم قتل پدر خانواده در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. آنها متهم بودند با همدستی مردی غریبه مرتکب این جنایت شده‌اند. متهمان در جلسه دادگاه قتل را گردن یکدیگر انداختند، اما اولیای دم برای آنها درخواست اشد مجازات کردند.

قتلی هولناک در حاشیه شهر تهران

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد،شب یلدای سال گذشته هنگامی که خانواده‌های ایرانی دور هم جمع شده بودند تا کنار هم بودن را جشن بگیرند، در خانه‌ای در غرب استان تهران، زنی همراه دخترش و مردی غریبه، نقشه قتل پدر خانواده را اجرا کردند. نقشه‌ هولناک قتل پدر در بیابان‌های حاشیه ‌شهر پرونده‌ای جنایی را پیش روی پلیس قرار داد.

کارآگاهان پلیس آگاهی با گزارش کشف جسد در محل کشف، با جسد مردی روبه‌رو شدند که بر اثر ضربه چاقو به گردنش کشته شده بود.‌ کارآگاهان هویت مقتول را که داوود نام داشت، شناسایی کردند و پس از یک بررسی و تحقیق، پای همسر و دختر مقتول به این جنایت باز شد و آنها دستگیر شدند. آنها ابتدا منکر قتل بودند، اما در ادامه اعتراف کردند با همدستی مردی به نام مجتبی این جنایت را مرتکب شدند.

اظهارات مجتبی: ابتدا مقتول را با شال خفه و سپس به گردنش چاقو زدم

مجتبی دستگیر شد و وقتی راز جنایت را فاش شده دید به کشتن داوود اعتراف کرد و گفت‌: «من با پرایدم مسافرکشی می‌کنم. یک شب مینا، دختر مقتول را سوار کردم و او از من خواست شماره‌ام را بدهم تا اگر خواستند جایی بروند، آنها را برسانم. بعد با مادر مینا آشنا شدم که از رفتاری‌های همسرش گلایه داشت‌. همین باعث شد نقشه قتل داوود را بکشیم.

او شب حادثه به همسرش قرص داد تا بی‌حال شود. بعد من به خانه‌شان رفتم، داوود را سوار کردم و به منطقه خلوتی بردم. در آنجا ابتدا با یک شال خفه‌اش کردم و برای اطمینان از مرگش به گردنش چاقو زدم.» با تکمیل تحقیقات برای مجتبی به اتهام مباشرت در قتل و برای همسر و دختر مقتول به اتهام معاونت در قتل، کیفرخواست صادر شد و پرونده برای محاکمه به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. ۲۷ آبان ماه سال جاری، متهمان در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز ‌محاکمه قرار گرفته و از خود دفاع کردند. در ابتدای این جلسه اولیای دم برای مجتبی حکم قصاص خواستند. آنها همچنین خواستار اشد مجازات برای مینا و مادرش سهیلا شدند.

جلسات دادگاه: زن برای بی‌حال کردن همسرش قرصی را در چای حل می‌کند

یکی از وکلای اولیای دم در جلسه دادگاه گفت: «داوود با برنامه از پیش تعیین شده توسط مجتبی به قتل رسیده است. او مقتول را به محوطه‌ای بیابانی برده و ابتدا او را خفه کرده و بعد با چاقو به او ضربه زده است. بر اساس محتویات پرونده، مادر و دختر در مسیر آرایشگاه با مجتبی آشنا شده و به او می‌گویند داوود رفتار خوبی با آنها ندارد و در این رفت و آمدها، او را مجاب می‌کنند که مرتکب قتل شود. سهیلا قرصی را در چای حل کرده و به شوهرش می‌دهد تا قدرت مقاومت و دفاع را از او بگیرد. دخترش هم هماهنگی را انجام می‌دهد.

به مجتبی پیام می‌دهد و در را برای او باز می‌کند. بعد به داوود می‌گویند که آژانس آمده تا تو را به بیمارستان ببرد و با این ترفند، پدر خانواده را سوار ماشین می‌کنند. بعد مجتبی با سهیلا تماس می‌گیرد که داوود را خفه کرده و سهیلا می‌خواهد که متهم اصلی برگردد و برای اطمینان به داوود چاقو بزند. متهمان در مدت یک‌سال فرصت کافی برای داستان‌سرایی پیدا کرده و در دفاع آخر سهیلا سعی می‌کند دخترش را بی‌تقصیر در ماجرا نشان دهد.»

در ادامه رییس دادگاه با تفهیم اتهام به مجتبی از او خواست از خود دفاع کند که مرد جوان با رد اتهامش گفت: «یک شب در مسیر خانه متوجه دختری شدم که کنار خیابان ایستاده بود. او را سوار کردم و به خانه رساندم و کرایه گرفتم. وقتی به مقصد رسیدم، مینا مدعی شد زیاد دربست می‌گیرد و خواست شماره‌ام را به او بدهم تا اگر دربستی خواست، من دنبالش بروم. دو روز بعد زنگ زد و خواست مادربزرگش را به بیمارستان فارابی ببرم که گفتم ۳۰۰هزار تومان کرایه‌اش می‌شود که او قبول کرد. یک ماه و نیم از این ماجرا گذشت و من چند بار مینا و مادرش را دربستی سوار کردم.

یک شب سهیلا زنگ زد و خواست شوهرش را به بیمارستان ببرم. به خانه‌شان رفتم. دهان و بینی داوود خونین بود. او را سوار ماشین کردم که پس از طی مسافت کوتاهی ابتدا مینا به بهانه برداشتن دفترچه بیمه پیاده شد و چند دقیقه بعد سهیلا دنبال او رفت. چند دقیقه‌ای گذشت و وقتی متوجه مرگ داوود شدم جسدش را در محلی خلوت رها کردم.» متهم در سوالاتی که رییس دادگاه از او پرسید به شرح زیر پاسخ داد.

چرا با پلیس تماس نگرفتی؟

ترسیده بودم.

چرا بعد از این ماجرا دوباره با مادر و دختر در ارتباط بودی؟

از آنها پول طلب داشتم و می‌خواستم پولم را بگیرم.

در جریان تحقیقات چند بار به قتل اعتراف کردی. در این باره چه توضیحی داری؟

تمام اعترافاتم تحت فشار بازجویی بود و قبول ندارم.

وکیل مجتبی هم دردفاع از او گفت: «تمام اظهارات موکلم طبق واقعیت است. چرا پزشکی قانونی آلت قتاله را ذکر نکرده است؟ فقط گفته جسم برنده. حتی به موکلم پیشنهاد دادند که قتل را گردن بگیرد تا آنها آزاد شوند و برای او رضایت بگیرند.» همسر مقتول دومین متهمی بود که در جایگاه ایستاد. او هم با رد اتهامش گفت: «مجتبی فقط دوبار من را به بیمارستان رساند. شب حادثه همسرم با پای خودش بیرون رفت و من قرصی به او ندادم. روز بعد هم خبر دادند به قتل رسیده است.»

دختر مقتول هم گفت: «مجتبی چند بار مرا تا آرایشگاه رساند و هیچ ارتباطی با هم نداشتیم. شب حادثه وقتی از سرکار به خانه برگشتم، پدرم در حال بیرون رفتن از خانه بود. حرف‌های قبلی‌ام تحت فشار بازجویی بود و قبول ندارم.»پس از آخرین دفاع متهمان و وکلای آنها، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

مجازات مشارکت و معاونت در قتل

مشارکت در یک جرم با مساله معاونت متفاوت است و این امر نیز باعث شده است تا میزان مجازات افراد نیز متفاوت باشد.طبق قانون مجازات اسلامی؛ در وقوع یک قتل به صورت عمدی، وجود چند عنصر ضروری است؛ اول اینکه فردی باید در قالب مقتول وجود داشته باشد. دوم اینکه فردی به عنوان قاتل با سوءنیت مبادرت به قتل فرد مقابل کرده باشد. در این شرایط و در صورتی که قاتل تنها یک نفر باشد، می‌توان قاتل را مباشر جرم قلمداد کرد.

در این جرم وجود عناصری دیگر از جمله شریک جرم قتل و معاون جرم قتل نیز وجود دارد. مشارکت در قتل بدین صورت است که چندین نفر مبادرت به قتل یک نفر می‌کنند خواه اینکه عمل همه آنها برای قتل لازم باشد یا خیر. بدین صورت که مشارکت در قتل باید به صورت مستقیم صورت گیرد، اما معاونت این‌گونه نیست.

در جرم معاونت؛ مجرم سعی می‌کند از طریق تهدید، تطمیع، ترغیب یا تهیه وسایل قتل وقوع این جرم را تسهیل کند. البته افعالی مثل تهدید، تطمیع یا ترغیب زمانی به عنوان معاونت در جرم شناخته می‌شوند که با توجه به عرف یا شخصیت مجرم یا قاتل بتوان آن را دلیل محکمی برای وقوع قتل قلمداد کرد. مقدم بودن افعال فوق بر جرم قتل و همچنین نیت محکوم علیه نسبت به وقوع قتل نیز از جمله مهم‌ترین شروط ممکن برای معاونت در قتل عمد است، اما مشارکت در قتل به معنای قاتل بودن است.

حال ممکن است فعلی که یکی از افراد انجام داده است سبب مرگ نبوده و فعل یکی دیگر از افراد دلیل واقعی مرگ باشد. به عنوان مثال سه نفر با افعال مختلف سعی در زمین‌گیر کردن قربانی می‌کنند و در نهایت گرفتن جان قربانی توسط یکی از آنها صورت می‌گیرد. یعنی اگر یکی از طرفین به قربانی چند ضربه چاقو بزند و یکی از آنها مقداری بنزین روی او ریخته و نفر سوم نیز با روشن کردن کبریت باعث سوختن مقتول شود همه آنها به جرم مشارکت در قتل به قصاص محکوم می‌شوند، چراکه فعل همه آنها واجد عنصر مادی جرم قتل است.

اجرای حکم قصاص در خصوص افراد فوق کار راحتی نیست، چراکه اولیای دم باید دیه دو نفر را بپردازند تا حکم قصاص در خصوص آنها اجرا شود. این در حالی است که در صورت بخشش از جانب اولیای دم، شرکای قتل موظف به پرداخت دیه مقتول هستند. در واقع هر کدام از آنها موظف به پرداخت یک‌سوم از دیه مقتول می‌شود مگر اینکه اولیای دم برای پرداخت دیه به نحو دیگری دستور دهند.

فردی که به عنوان معاون قتل شناخته می‌شود اصولا در صحنه جرم حضور ندارد، اما با اعمال و افعالی که انجام داده وقوع فعل مجرمانه را برای قاتل یا قاتلین راحت‌تر کرده است. مطابق قانون مجازات اسلامی، در جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات است همانند قتل عمد، مجازات معاون جرم، حبس تعزیری درجه‌ دو یا سه خواهد بود. حبس تعزیری درجه‌ دو عبارت است از حبس بین ١۵ تا ٢۵سال و حبس تعزیری درجه‌ سه عبارت است از حبس بین ۱۰ تا ١۵سال.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha