سالها گذشت .... یک روز برای هماهنگی جلسه دفاع پایاننامهام به دانشکده آمده بودم که دوباره دیدمش، هنوز علوم پایه را بعد از ۷ سال پاس نکرده بود! نامهای از یکی از مقامات گرفته بود تا دوباره در امتحان شرکت کند.
پرسیدم: شما که شغل و موقعیتتت را داری! چه لزومی دارد که پزشک شوی؟
نگاه معناداری به من کرد و گفت: دکتر جان ! شما هنوز جوونی ! آخه مدرک پزشکی برای " کارهای مدیریتی " خیلی خوبه !
دهانم بسته شد . سالها بعد فهمیدم که یکی از تصمیم گیران حوزه بهداشت و درمان شده و کادر پزشکی زیادی زیر نظرش کار می کنند و البته بی سوادی و نالایق بودنش ، شهره عام و خاص است!
این جمله معروفش هم در بین همدوره ای ها ،تکیه کلام شد و هنوز که هنوز است ، هر کسی کاری خارج از حیطه طبابت انجام می دهد ، دیگران می گویند :
"برای کارهای مدیریتی خوبه !" بگذریم...
متاسفانه " مدیران نالایق " یا "مدیران سفارشی" یا صاحبان ژن خوب یکی از مشکلات بزرگ امروزه کشور ماست . حال اگر این مدیر در حوزه بهداشت و درمان - که با سلامت جامعه جامعه ارتباط تنگاتنگ دارد - باشد ، وضع بسیار اسفناک تر است.
شکی نیست مدیری که در این حوزه کار می کند باید تسلط به مشکلات کارکنان یعنی کادر پزشکی و نیز مشکلات بهداشتی و درمانی جامعه هدف تحت مدیریت خود داشته باشد .
مطلع از قوانین و پیرو آن باشد اما نه به این معنا که قانون را مطابق فهم و درک خود اجرا کند . بلکه با مصلحت اندیشی و مشورت با اهل فن و دلسوزان جامعه پزشکی ،بهترین شیوه برای اجرای قانون - که گاه خود این قوانین غیر کارشناسی و مشکل دار هستند- پیدا کند .
اما مشکل مدیران بی کفایت سیستم بهداشت و درمان کشور بسیار فراتر از است . اینها افرادی هستند که اغلب ژن خوب دارند و با مسوولان سیستم آشنا هستند و یا "سفارشی این و آن "هستند.
ویژگی مشترک ای افراد بی کفایت این است که " متعهد نمای غیر متخصص" هستند . تعهد از دیدگاه آنها به قدری تنزل پیدا کرده که تنها به ظواهر و " جانماز آب کشیدن" محدود شده است .
اینها چون خود کوچک و "حقیر" هستند نمی توانند با افراد بزرگ و نخبه کار کنند و هر کس از آنها تجربه و تخصصش بالاتر باشد را به حاشیه می رانند . در جامعه پزشکی که اکثر اعضای آن نخبه و برگزیده هستند ، این مدیران نالایق برای حفظ موقعیت خود نزد بالادستی ها از هیچ عملی حتی غیر عاقلانه فروگذار نمی کنند .
صدور بخشنامه های غیر کارشناسی یک ویژگی بارز مدیران بی کفایت سیستم بهداشت و درمان است . صبح تصمیمی میگیرند و شب جون عرضه را بر خود تنگ می بینند، آن را لغو می کنند . از هر روشی برای حفظ جایگاه خود و تحقیر کادر درمان تحت پوشش به ویژه پزشکان استفاده می کنند .
آن ها حتی آنقدر جوانمردی و غیرت ندارند که امنیت پرسنل خود را حفظ کنند . به خبرهای چند وقت گذشته پیرامون آزار جامعه پزشکی دقت کنید ! جه تعداد از کادر درمانی به ویژه پزشکانی که دور از خانواده هستند مورد توهین و حتی ضرب و شتم قرار گرفته اند؟!
اما مدیریت نالایق اگر در سطوح بالاتر سیستم باشد شرایط مانند اکنون پیچیده و بغرنج می شود .
یک ویژگی عمده این مدیران این است که از قانون " بقای انرژی " تبعیت می کنند. یعنی پیوسته مدیر هستند و فقط محل ریاستشان تغییر می کند .از این دانشگاه به آن دانشگاه ، از ریاست این بیمارستان به ریاست آن بیمارستان ،از مشاور به معاون، از معاون به قائم مقام ، البته اخیرا تعدادی از این افراد که تاریخ مصرفشان گذشته بود با حمایت دوستان دولتی توانستند به سازمانهای صنفی کادر پزشکی هم نفوذ کنند .
طبیعی است که نتیجه به کارگیری این مدیران نالایق ، هدر رفت بیهوده منابع ، شکست طرح های غیر کارشناسی و ایجاد نارضایتی در میان کادر درمان و به دنبال آن آسیب پایدار به سلامت جامعه است .
امیدواریم که شایسته سالاری هر چه زودتر در همه کشور و به ویژه بهداشت و درمان محقق شود و این جز با اتحاد صنفی پزشکان و پرهیز از اختلافات درون گروهی میسر نمی شود.
پ . ن : راستی آن دوست هم دانشگاهی هم، مسوول یک سازمان عریض و طویل شده و بخشنامههای خنده دار و غیرکارشناسیاش هم زبانزد است !
نظر شما